یک هفته پس از اعلام تعلیق ۸۰۰ میلیون دلار از کمکهای نظامی آمریکا به پاکستان، آصف علی زرداری رئیسجمهور این کشور طی دیداری نه چندان آسان از تهران، تلاش خواهد کرد با استفاده از کارت «تعامل با جمهوری اسلامی» تعادل تازهای در مناسبات خارجی اسلامآباد به وجود آورد.
دولت آمریکا سالانه در حدود دو میلیارد دلار کمک نظامی به صورت تجهیزات، مهمات و خدمات آموزشی در اختیار پاکستان قرار میداد. بیتردید اعلام تصمیم غیرمنتظره واشنگتن در تعلیق کمکهای نظامی یاد شده، مناسبات واشنگتن و اسلامآباد را که از زمان اجرای عملیات موفق قتل بنلادن در پایتخت پاکستان در وضعیتی فوقالعاده انتقادی قرار گرفته، دشوارتر از پیش خواهد ساخت.
مناسبات کنونی آمریکا و پاکستان بیشتر ناشی از نیازهای متقابل دو کشور است تا متأثر از پیوستگیهای طبیعی استراتژیکی مابین آنها. در فاصلهای نه چندان دور از زمان آغاز کاهش نیروهای آمریکایی از افغانستان، واشنگتن ضمن علاقهمندی به افزایش نقش ارتش پاکستان در حفظ امنیت منطقه، و جدیت بیشتر در مقابله با گروهای شورشی و تروریستی، نگران تحولاتی است که پس از ترک احتمالی افغانستان در منطقه روی خواهد داد.
فرصتطلبی تهران
با توجه به شرایط بسیار دشوار اقتصادی پاکستان، تعلیق کمکهای نظامی آمریکا دشواریهای کنونی دولت مرکزی در اسلام آباد را بیش از پیش خواهد ساخت.
از این جهت، ترمیم مخاطرات ناشی از بروز وضعیت اضطراری قابل پیشبینی در پاکستان، تا حدود زیادی موکول به یاری گرفتن از خارج و جلب همکاری کشورهای دوست خواهد بود. عربستان و ایران، و تا حدودی چین، از عمدهترین منابع تأمین احتمالی بخشی از نیازهای پاکستان به شمار میروند.
تهران، در رقابت با عربستان، مایل به اعلام آمادگی برای کمک به پاکستان است. در عین حال ایران برای ارائه کمک به پاکستان از منابعی بسیار محدودتر از عربستان برخوردار است. در صورت ارائه کمک قابل ملاحظه به پاکستان، تهران انتظارات متقابل خود را در شکم «پیمانهای همکاری» به پاکستان تحمیل خواهد کرد.
علاوه بر تشویق دوری از آمریکا، کمک به خروج سریعتر نیروهای نظامی ناتو از افغانستان، (لزوماً، نه از راه کمک به آرام ساختن شرایط امنیتی در افغانستان و کاهش میزان تلفات ناتو، که در مسیر مخالف آن)، تعقیب و دستگیری افراد گروههای مسلح مخالف جمهوری اسلامی در مناطق شرقی ایران و مرزهای مشترک بلوچستان، و بالاتر از همه، تأمین نیازهای برنامه توسعه اتمی ایران در رأس لیست انتظارات ایران قرار دارند.
واکنشهای کشورهای ثالث
عربستان سعودی در تلاش تشکیل اتحادیهای غیررسمی متشکل از کشورهای مسلمان مانند پاکستان، اندونزی، مالزی و همچنین کشورهای آسیای میانه علیه جمهوری اسلامی ایران است. از این لحاظ نزدیکی محسوس اسلامآباد به تهران، طبیعتاً با واکنش منفی عربستان روبهرو خواهد شد.
حجم مبادلات تجاری کنونی پاکستان با عربستان از مبادلات مشابه با ایران بسیار بیشتر است. به علاوه، پاکستان دارای همکاریهای نزدیک نظامی با عربستان است. علاوه بر آموزش کادرهای نظامی ارتش عربستان، گفته میشود که پاکستان موضوع مشارکت غیر اعلام شده در نیروهای مسلح اعزامی از سوی عربستان به بحرین را نیز مورد بررسی قرار داده است.
گفته میشود که در حال حاضر بالغ بر چهار هزار نفر از نیروهای سعودی و امارات در بحرین به سر میبرند ولی عربستان سعودی مدعی است که نفرات اعزامی عموماً به کشورهای عضو پیمان امنیتی خلیج (فارس) متعلقاند.
علاوه بر همکاریهای یاد شده مابین اسلامآباد و ریاض، حضور تعداد قابل ملاحظهای از اتباع پاکستانی شاغل در کشورهای جنوبی خلیج فارس نیز بر اهمیت مناسبات دو کشور میافزاید.
عربستان از زبان دولتمردان خود به دفعات اعلام کرده که در صورت مسلح شدن ایران به سلاح اتمی، عربستان نیز در این مسیر قرار خواهد گرفت. بیتردید عملگرایانهترین مسیر ممکن برای تحقق این تهدید، استفاده از منابع پاکستان خواهد بود. از این جهت با همان حساسیتی که عربستان مناسبات اسلامآباد با تهران را رصد میکند، تهران نیز جزئیات مناسبات اسلامآباد و ریاض را مورد تعقیب قرار میدهد.
مناسبات دو جانبه
جغرافیای سیاسی عامل بسیار با اهمیتی در مناسبات دو کشور همسایه ایران و پاکستان به شمار میرود. بیشک امنیت ملی هر یک از دو کشور مستقیماً از شرایط امنیتی در درون مرزهای کشور همسایه تأثیر میگیرد. از این لحاظ، فارغ از نقطه نظرها و یا منافع ملی کشورهای ثالث، توجیه ضرورت حفظ مناسبات دوستانه مابین تهران و اسلام آباد نیازمند تلاشی خارقالعاده نیست.
پاکستان یکی از مهرههای کلیدی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی به شمار میرود. پاکستان نیز در گذشته با حساسیتی هم عرض، مناسبات با تهران را قدر میگذاشته است.
مناسبات تهران و اسلام آباد از زمان آغاز حکومت طالبان در افغانستان و سپس حضور آمریکا و ناتو در آن کشور، بعد تازهای یافته است. با وجود اختلافهای قابل ملاحظهای که در نحوه برخورد پاکستان و ایران در ارتباط با جنگ کنونی افغانستان و جود دارد، دو کشور همسایه در رابطه با افغانستان، دارای منافع مشابهاند.
خانه دادن به میلیونها پناهجوی افغانی یکی از نکاتی است که بازگشت آرامش و خروج از حالت جنگ در افغانستان را از نگاه ایران و پاکستان، به یک هدف مشترک تبدیل کرده است.
مبادلات تجاری
علاوه بر ملاحظات سیاسی و امنیتی، مناسبات تجاری دو کشور نیز، علیرغم رشد اندک آن نسبت به امکانات بالقوهای که در این زمینه موجود است، چندان خالی از اهمیت نیست.
صادرات عمده پاکستان به ایران را برنج، کنف، الیاف مصنوعی، کاغذ و مقوا تشکیل میدهند. ایران نیز متقابلاً نفت، گنداله آهن، مواد فلزی، کتان و محصولات شیمایی، مواد غذایی و میوه به این کشور میفروشد.
تعادل تجارت خارجی مابین ایران و پاکستان، با اختلاف محسوس به نفع ایران است. در صورت عملی شدن طرح صدور گاز طبیعی ایران به پاکستان، مناسبات نامتوازن کنونی، بسیار بیتعادلتر از پیش خواهد شد. از این لحاظ، پاکستان که نیاز آن به انرژی وارداتی به هیچ وجه کمتر از هند نیست، ضمن اصرار به سرمایهگذاری بیشتر ایران در بخش پاکستانی این طرح، خواستار تسریع در نهایی ساختن آن نیز خواهد شد.
در صورت عملی شدن طرح صدور گاز به پاکستان، ایران برای افزایش واردات از پاکستان و ایجاد تعادل در موازنه تجاری فی مابین با فشار اسلام آباد روبهرو خواهد شد.
اگرچه از زمان رویداد ۱۱ سپتامبر تاکنون مناسبات ایران و پاکستان، نسبت به سردی دهه ۹۰، بهبود قابل ملاحظهای یافته، هنوز فرصتهای فراوانی وجود دارند که با استفاده از آنها، دو کشور همسایه ایران و پاکستان میتوانند، در صورت برخورداری از دولتهایی با قابلتهای بیشتر و نگاهی راهبردی، در خدمت ایجاد مناسبات واقعی استراتژیکی فی مابین به کار گیرند.
دولت آمریکا سالانه در حدود دو میلیارد دلار کمک نظامی به صورت تجهیزات، مهمات و خدمات آموزشی در اختیار پاکستان قرار میداد. بیتردید اعلام تصمیم غیرمنتظره واشنگتن در تعلیق کمکهای نظامی یاد شده، مناسبات واشنگتن و اسلامآباد را که از زمان اجرای عملیات موفق قتل بنلادن در پایتخت پاکستان در وضعیتی فوقالعاده انتقادی قرار گرفته، دشوارتر از پیش خواهد ساخت.
مناسبات کنونی آمریکا و پاکستان بیشتر ناشی از نیازهای متقابل دو کشور است تا متأثر از پیوستگیهای طبیعی استراتژیکی مابین آنها. در فاصلهای نه چندان دور از زمان آغاز کاهش نیروهای آمریکایی از افغانستان، واشنگتن ضمن علاقهمندی به افزایش نقش ارتش پاکستان در حفظ امنیت منطقه، و جدیت بیشتر در مقابله با گروهای شورشی و تروریستی، نگران تحولاتی است که پس از ترک احتمالی افغانستان در منطقه روی خواهد داد.
فرصتطلبی تهران
با توجه به شرایط بسیار دشوار اقتصادی پاکستان، تعلیق کمکهای نظامی آمریکا دشواریهای کنونی دولت مرکزی در اسلام آباد را بیش از پیش خواهد ساخت.
از این جهت، ترمیم مخاطرات ناشی از بروز وضعیت اضطراری قابل پیشبینی در پاکستان، تا حدود زیادی موکول به یاری گرفتن از خارج و جلب همکاری کشورهای دوست خواهد بود. عربستان و ایران، و تا حدودی چین، از عمدهترین منابع تأمین احتمالی بخشی از نیازهای پاکستان به شمار میروند.
تهران، در رقابت با عربستان، مایل به اعلام آمادگی برای کمک به پاکستان است. در عین حال ایران برای ارائه کمک به پاکستان از منابعی بسیار محدودتر از عربستان برخوردار است. در صورت ارائه کمک قابل ملاحظه به پاکستان، تهران انتظارات متقابل خود را در شکم «پیمانهای همکاری» به پاکستان تحمیل خواهد کرد.
علاوه بر تشویق دوری از آمریکا، کمک به خروج سریعتر نیروهای نظامی ناتو از افغانستان، (لزوماً، نه از راه کمک به آرام ساختن شرایط امنیتی در افغانستان و کاهش میزان تلفات ناتو، که در مسیر مخالف آن)، تعقیب و دستگیری افراد گروههای مسلح مخالف جمهوری اسلامی در مناطق شرقی ایران و مرزهای مشترک بلوچستان، و بالاتر از همه، تأمین نیازهای برنامه توسعه اتمی ایران در رأس لیست انتظارات ایران قرار دارند.
واکنشهای کشورهای ثالث
عربستان سعودی در تلاش تشکیل اتحادیهای غیررسمی متشکل از کشورهای مسلمان مانند پاکستان، اندونزی، مالزی و همچنین کشورهای آسیای میانه علیه جمهوری اسلامی ایران است. از این لحاظ نزدیکی محسوس اسلامآباد به تهران، طبیعتاً با واکنش منفی عربستان روبهرو خواهد شد.
حجم مبادلات تجاری کنونی پاکستان با عربستان از مبادلات مشابه با ایران بسیار بیشتر است. به علاوه، پاکستان دارای همکاریهای نزدیک نظامی با عربستان است. علاوه بر آموزش کادرهای نظامی ارتش عربستان، گفته میشود که پاکستان موضوع مشارکت غیر اعلام شده در نیروهای مسلح اعزامی از سوی عربستان به بحرین را نیز مورد بررسی قرار داده است.
گفته میشود که در حال حاضر بالغ بر چهار هزار نفر از نیروهای سعودی و امارات در بحرین به سر میبرند ولی عربستان سعودی مدعی است که نفرات اعزامی عموماً به کشورهای عضو پیمان امنیتی خلیج (فارس) متعلقاند.
علاوه بر همکاریهای یاد شده مابین اسلامآباد و ریاض، حضور تعداد قابل ملاحظهای از اتباع پاکستانی شاغل در کشورهای جنوبی خلیج فارس نیز بر اهمیت مناسبات دو کشور میافزاید.
عربستان از زبان دولتمردان خود به دفعات اعلام کرده که در صورت مسلح شدن ایران به سلاح اتمی، عربستان نیز در این مسیر قرار خواهد گرفت. بیتردید عملگرایانهترین مسیر ممکن برای تحقق این تهدید، استفاده از منابع پاکستان خواهد بود. از این جهت با همان حساسیتی که عربستان مناسبات اسلامآباد با تهران را رصد میکند، تهران نیز جزئیات مناسبات اسلامآباد و ریاض را مورد تعقیب قرار میدهد.
مناسبات دو جانبه
جغرافیای سیاسی عامل بسیار با اهمیتی در مناسبات دو کشور همسایه ایران و پاکستان به شمار میرود. بیشک امنیت ملی هر یک از دو کشور مستقیماً از شرایط امنیتی در درون مرزهای کشور همسایه تأثیر میگیرد. از این لحاظ، فارغ از نقطه نظرها و یا منافع ملی کشورهای ثالث، توجیه ضرورت حفظ مناسبات دوستانه مابین تهران و اسلام آباد نیازمند تلاشی خارقالعاده نیست.
پاکستان یکی از مهرههای کلیدی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی به شمار میرود. پاکستان نیز در گذشته با حساسیتی هم عرض، مناسبات با تهران را قدر میگذاشته است.
مناسبات تهران و اسلام آباد از زمان آغاز حکومت طالبان در افغانستان و سپس حضور آمریکا و ناتو در آن کشور، بعد تازهای یافته است. با وجود اختلافهای قابل ملاحظهای که در نحوه برخورد پاکستان و ایران در ارتباط با جنگ کنونی افغانستان و جود دارد، دو کشور همسایه در رابطه با افغانستان، دارای منافع مشابهاند.
خانه دادن به میلیونها پناهجوی افغانی یکی از نکاتی است که بازگشت آرامش و خروج از حالت جنگ در افغانستان را از نگاه ایران و پاکستان، به یک هدف مشترک تبدیل کرده است.
مبادلات تجاری
علاوه بر ملاحظات سیاسی و امنیتی، مناسبات تجاری دو کشور نیز، علیرغم رشد اندک آن نسبت به امکانات بالقوهای که در این زمینه موجود است، چندان خالی از اهمیت نیست.
صادرات عمده پاکستان به ایران را برنج، کنف، الیاف مصنوعی، کاغذ و مقوا تشکیل میدهند. ایران نیز متقابلاً نفت، گنداله آهن، مواد فلزی، کتان و محصولات شیمایی، مواد غذایی و میوه به این کشور میفروشد.
تعادل تجارت خارجی مابین ایران و پاکستان، با اختلاف محسوس به نفع ایران است. در صورت عملی شدن طرح صدور گاز طبیعی ایران به پاکستان، مناسبات نامتوازن کنونی، بسیار بیتعادلتر از پیش خواهد شد. از این لحاظ، پاکستان که نیاز آن به انرژی وارداتی به هیچ وجه کمتر از هند نیست، ضمن اصرار به سرمایهگذاری بیشتر ایران در بخش پاکستانی این طرح، خواستار تسریع در نهایی ساختن آن نیز خواهد شد.
در صورت عملی شدن طرح صدور گاز به پاکستان، ایران برای افزایش واردات از پاکستان و ایجاد تعادل در موازنه تجاری فی مابین با فشار اسلام آباد روبهرو خواهد شد.
اگرچه از زمان رویداد ۱۱ سپتامبر تاکنون مناسبات ایران و پاکستان، نسبت به سردی دهه ۹۰، بهبود قابل ملاحظهای یافته، هنوز فرصتهای فراوانی وجود دارند که با استفاده از آنها، دو کشور همسایه ایران و پاکستان میتوانند، در صورت برخورداری از دولتهایی با قابلتهای بیشتر و نگاهی راهبردی، در خدمت ایجاد مناسبات واقعی استراتژیکی فی مابین به کار گیرند.