میخائیل گورباچف، رئیس جمهور و رهبر سابق حزب کمونیست اتحاد شوروی، در مصاحبهای اختصاصی با رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی گفت که از «سیستم حکومتی دو نفره» حاکم بر روسیه شرمسار است و ضمن انتقاد از رهبران آن کشور خواستار احیای دموکراسی در روسیه شد.
او افزود که در این سیستم دو مقام اصلی حکومت یعنی ولادیمیر پوتین، نخستوزیر، و دیمیتری مدودف، رئیس جمهور، با یک نوع توافق قدرت را بین خود تقسیم کرده بدون آنکه حقی برای مشارکت مردم قائل شوند.
آقای گورباچف در این گفتوگو به پرسشهای لیودمیلا تلن، خبرنگار بخش روسیه رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی، پاسخ داده است.
فقط کافی است به نحوه تعیین و شکلگیری نهادها و مسئولان اصلی کشور دقت کنید. آنها دوستان، کسانی را که قبلاً با آنها هم دوره بودهاند و همسایگان قدیمی خود که با آنها فوتبال بازی میکردند را برای اداره امور کشور برمیگزینند. مشکل اصلی این است که دوستیهای شخصی، وابستگی و وفاداری و روابط فردی در همه این تصمیمات حاکم است. من با این روش از بنیاد مخالف هستم.
این مسئله مهمی نیست. چون در حالتی مثل شرایط فعلی روسیه، این افراد به منافع مردم پشت خواهند کرد. کاری که اینها میکنند دستاندازی به ثروت و املاک عمومی و مردم است و به شکل پنهانی این پولها را از کشور خارج میکنند. آنها به جای مبارزه با فساد مالی و حکومتی آن را تکرار میکنند. نتیجه آن ادامه همان وضعیت قبلی است فقط شکل آن و افرادی که سود آن را میبرند عوض شده است.
به نظر من روند احیای دموکراسی بسیار کند و ناقص است. روند تحولات روسیه را باید در یک زمینه تاریخی و جهانی بررسی کرد. درست است که در دهههای پایانی قرن بیستم بخش زیادی از رژیمهای دیکتاتوری از قدرت برکنار شدند ولی به فاصله کوتاهی ما دیدیم که دو باره رهبران خودکامه بین مردم محبوبیت پیدا کردهاند.
به عنوان مثال در روسیه ما بسیاری از نهادهای لازم برای برقراری دموکراسی، مثل پارلمان، دستگاه قضایی و رسانهها را داریم ولی نتیجه عملی آن بسیار ناچیز و در حال تضعیف شده است.
حقیقت این است که از سال ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ که جمهوریهای اتحاد شوروی سابق اولین انتخابات نسبتاً آزاد خود را برگزار کردند تا به امروز ما هیچ رأیگیری و انتخابات واقعاً آزاد نداشتهایم.
بله، اگر تمام کارزارهای انتخاباتی کاملا آزادانه برگزار میشدند مخالفان نیز میتوانستند به شکل بهتری خود را سازمان داده و به مردم معرفی کنند. به همین خاطر است که معمولاً در کشورهایی که دموکراسی با سابقهای دارند تنها یک حزب یا یک گروه سیاسی نمیتواند اکثریت بزرگی از آرا را به دست آورد و معمولاً نظام سیاسی بر پایه یک نوع توافق و براساس تعددگرایی استوار ست.
وضعیت فعلی به این شکل است که رهبران اصلی کشور در گفتوگو و معامله بین خودشان تصمیم میگیرند که مقامهای اصلی را چگونه در میان خود تقسیم کنند. این واقعاً مایه شرمساری است . گو اینکه ما نه قانون اساسی داریم، نه نظام انتخابی و نه حقی برای مردم قائل هستیم. حق ۱۶۰ میلیون نفر دیگر در این کشور چه میشود؟
برخی از این رژیمها حتی ممکن است وضعیتی بدتر از حکومت مصر پیدا کنند. در روسیه نیز اگر شهروندان از حقوق خود دفاع نکنند، اگر ما یک پارلمان نیرومند و مؤثر نداشته باشیم که بتواند دولت را کنترل کند ممکن است حکومتی بدتر از حسنی مبارک به وجود آید.
واقعیت این است که در شرایط فعلی نیروهایی بر فراز پارلمان و نهادهای انتخابی دیگر عمل میکند و اگر عناصر خودکامگی در حکومت روسیه به همین شکل ادامه یابد احتمال وقوع حوادثی مثل مصرافزایش خواهد یافت.
خیر. به نظر من ما باید شرایطی را به وجود آوریم که هیچ فردی نتواند بیش از دو دوره این مقام را در اختیار بگیرد.
تا این لحظه باید بگویم که بعید میدانم چنین امکانی به وجود بیاید. ولی در عین حال من احساس میکنم که یک گروه یا مجموعه جدیدی در حال شکل گرفتن است که قادر خواهد بود فرد مناسبی را برای رقابت با مدودف و نامزدی مقام ریاست جمهوری معرفی کند.
او افزود که در این سیستم دو مقام اصلی حکومت یعنی ولادیمیر پوتین، نخستوزیر، و دیمیتری مدودف، رئیس جمهور، با یک نوع توافق قدرت را بین خود تقسیم کرده بدون آنکه حقی برای مشارکت مردم قائل شوند.
آقای گورباچف در این گفتوگو به پرسشهای لیودمیلا تلن، خبرنگار بخش روسیه رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی، پاسخ داده است.
- نظر شما در مورد سیستم سیاسی حاکم بر روسیه چیست؟
فقط کافی است به نحوه تعیین و شکلگیری نهادها و مسئولان اصلی کشور دقت کنید. آنها دوستان، کسانی را که قبلاً با آنها هم دوره بودهاند و همسایگان قدیمی خود که با آنها فوتبال بازی میکردند را برای اداره امور کشور برمیگزینند. مشکل اصلی این است که دوستیهای شخصی، وابستگی و وفاداری و روابط فردی در همه این تصمیمات حاکم است. من با این روش از بنیاد مخالف هستم.
- اما شاید انتصاب چنین افرادی به مقامهای مهم این حسن را داشته باشد که اطرافیان هیچگاه به شما پشت نخواهند کرد. مثل نمونه سال ۱۹۹۱ که اطرافیان شما را تنها گذاشته و حتی خیانت کردند.
این مسئله مهمی نیست. چون در حالتی مثل شرایط فعلی روسیه، این افراد به منافع مردم پشت خواهند کرد. کاری که اینها میکنند دستاندازی به ثروت و املاک عمومی و مردم است و به شکل پنهانی این پولها را از کشور خارج میکنند. آنها به جای مبارزه با فساد مالی و حکومتی آن را تکرار میکنند. نتیجه آن ادامه همان وضعیت قبلی است فقط شکل آن و افرادی که سود آن را میبرند عوض شده است.
- مهم ترین انتقاد شما از وضعیت سیاسی روسیه چیست؟
به نظر من روند احیای دموکراسی بسیار کند و ناقص است. روند تحولات روسیه را باید در یک زمینه تاریخی و جهانی بررسی کرد. درست است که در دهههای پایانی قرن بیستم بخش زیادی از رژیمهای دیکتاتوری از قدرت برکنار شدند ولی به فاصله کوتاهی ما دیدیم که دو باره رهبران خودکامه بین مردم محبوبیت پیدا کردهاند.
به عنوان مثال در روسیه ما بسیاری از نهادهای لازم برای برقراری دموکراسی، مثل پارلمان، دستگاه قضایی و رسانهها را داریم ولی نتیجه عملی آن بسیار ناچیز و در حال تضعیف شده است.
- چرا کسانی که در روسیه به قدرت رسیدهاند با آنچه که زمانی «پرسترویکا» نامیده میشد فاصله دارند؟
حقیقت این است که از سال ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ که جمهوریهای اتحاد شوروی سابق اولین انتخابات نسبتاً آزاد خود را برگزار کردند تا به امروز ما هیچ رأیگیری و انتخابات واقعاً آزاد نداشتهایم.
- اما ولادیمیر پوتین در سال ۲۰۰۴ اکثریت آرا را به دست آورد...
بله، اگر تمام کارزارهای انتخاباتی کاملا آزادانه برگزار میشدند مخالفان نیز میتوانستند به شکل بهتری خود را سازمان داده و به مردم معرفی کنند. به همین خاطر است که معمولاً در کشورهایی که دموکراسی با سابقهای دارند تنها یک حزب یا یک گروه سیاسی نمیتواند اکثریت بزرگی از آرا را به دست آورد و معمولاً نظام سیاسی بر پایه یک نوع توافق و براساس تعددگرایی استوار ست.
- در مورد بازگشت ولادیمیر پوتین به مقام ریاست جمهوری روسیه چه نظری دارید؟
وضعیت فعلی به این شکل است که رهبران اصلی کشور در گفتوگو و معامله بین خودشان تصمیم میگیرند که مقامهای اصلی را چگونه در میان خود تقسیم کنند. این واقعاً مایه شرمساری است . گو اینکه ما نه قانون اساسی داریم، نه نظام انتخابی و نه حقی برای مردم قائل هستیم. حق ۱۶۰ میلیون نفر دیگر در این کشور چه میشود؟
- فکر میکنید که با توجه به سناریوی مصر چه آیندهای در انتظار رژیمهای خودکامه دیگر است؟
برخی از این رژیمها حتی ممکن است وضعیتی بدتر از حکومت مصر پیدا کنند. در روسیه نیز اگر شهروندان از حقوق خود دفاع نکنند، اگر ما یک پارلمان نیرومند و مؤثر نداشته باشیم که بتواند دولت را کنترل کند ممکن است حکومتی بدتر از حسنی مبارک به وجود آید.
واقعیت این است که در شرایط فعلی نیروهایی بر فراز پارلمان و نهادهای انتخابی دیگر عمل میکند و اگر عناصر خودکامگی در حکومت روسیه به همین شکل ادامه یابد احتمال وقوع حوادثی مثل مصرافزایش خواهد یافت.
- آیا شما موافقید که ولادیمیر پوتین باری دیگر در سال ۲۰۱۸ ریاست جمهوری روسیه را به دست بگیرد؟
خیر. به نظر من ما باید شرایطی را به وجود آوریم که هیچ فردی نتواند بیش از دو دوره این مقام را در اختیار بگیرد.
- به نظر شما در رأیگیری و انتخابات سال ۲۰۱۲ رقابت سیاسی آزادانه و واقعی امکانپذیر خواهد بود؟
تا این لحظه باید بگویم که بعید میدانم چنین امکانی به وجود بیاید. ولی در عین حال من احساس میکنم که یک گروه یا مجموعه جدیدی در حال شکل گرفتن است که قادر خواهد بود فرد مناسبی را برای رقابت با مدودف و نامزدی مقام ریاست جمهوری معرفی کند.