پیش از ترور لینکلن، گروهی از جمهوریخواهان که خود را «رادیکال» مینامیدند، معتقد بودند که لینکلن شانسی برای انتخاب مجدد ندارد. این شکاف در درون حزب جمهوریخواه باعث شد تا گروهی از طرفداران لینکلن حزب دیگری به نام «اتحاد ملّی» تشکیل بدهند. در این حزب گروهی از دموکراتهای طرفدار جنگ داخلی و لغو بردهداری نیز عضو شدند. رهبر این گروه از دموکراتها اندرو جانسون بود که در انتخابات سال ۱۸۶۴، به عنوان معاونِ لینکلن، او را همراهی کرد.
بعد از ترور لینکلن در تاریخ ۱۵ آوریل ۱۸۶۵، اندرو جانسون رئیس جمهور شد. اختلافهای ناشی از جنگ داخلی همچنان پابرجا بود و منازعه بین ایالتها، بین احزاب نیز دنبال میشد تا جایی که جانسون اولین رئیس جمهوری بود که توسط مجلس نمایندگان استیضاح شد، اما او توانست با یک رأی اختلاف در مجلس سنا پیروز شود.
بعد از جنگ داخلی، دورۀ صنعتی شدن، پیشزمینۀ فضای سیاسی در آمریکا بود. سرمایهداران، از هر دو حزب حمایت میکردند تا احزاب نیز از آنها در صنعت و سرمایهگذاری حمایت کنند. همزمان، سیل مهاجران جویای کار و زندگی بهتر به آمریکا رو به افزایش داشت. این مهاجران در شهرهای بزرگ و اصلی آمریکا ساکن میشدند و از حزبی حمایت میکردند که قدرت را در این شهرها در اختیار دارد. زیرا در شهرهای بزرگ روند ساخت و ساز و صنعتی شدن سریعتر بود، و این شغل و امنیت را تضمین میکرد.
انتخابات سال ۱۸۹۶، زمانی بود که شکافی بسیار عمیق و سرنوشتساز میان دو حزب ایجاد کرد. نماینده حزب دموکرات، ویلیام برایان، انتقاد بسیار تندی از سرمایهداران، صنعتگران و شرکتهای بزرگ کرد و آنها را عامل ناکامی کشاورزان را شهرهای بزرگ دانست. این سخنان باعث شکست وی در انتخابات و معیاری جدید برای تفاوت میان دو حزب شد. از این تاریخ به بعد، حزب جمهوریخواه، حزب شهرهای بزرگ، کارگران و صنعت بود، و دموکراتها به کشاورزان و ایالتهای جنوبی محدود شده و حزب اقلیت باقی ماندند.
از میان ۹ دوره بعدی انتخابات، جمهوریخواهان تنها دوبار بازنده شدند. هر دو بار به وودرو ویلسون، مرتبه اول در سال ۱۹۱۲، به خاطر انشقاقی که درون حزب جمهوریخواه توسط رئیس جمهور سابق، تئودور روزولت ایجاد شده بود، و مرتبه دوم، در سال ۱۹۱۶، که ویلسون با فاصله بسیار اندک پیروز انتخابات شد. به عبارت دیگر، از ۱۸۹۶ تا سال ۱۹۳۲ جمهوریخواهان، هفت مرتبه برنده انتخابات شدند و کاخ سفید به مدت ۳۶ سال (به غیر از ۸ سال دوره ویلسون) در اختیار جمهوریخواهان بود. سرانجام، جمهوریخواهان قدرت را به کسی واگذار کردند که تاکنون به عنوان یکی از مهمترین رؤسای جمهور آمریکا شناخته میشود.
در سال ۱۹۲۹ آمریکا وارد دوره رکود اقتصادی شد. وال استریت سقوط کرد و بسیاری از مردم بیکار شدند. هربرت هوور، رئیس جمهورِ جمهوریخواه وقت، معتقد بود که دولت نباید دخالتی در اقتصاد کند. اما رقیب دموکرات وی در انتخابات سال ۱۹۳۲، فرماندار نیویورک، فرانکلین روزولت معتقد به تغییرات بزرگ بود. او انتخابات را برد و کاخ سفید را پس از مدتی طولانی، از جمهوریخواهان پس گرفت. با آغاز دوره ریاست جمهوری فرانکلین روزولت، آمریکا وارد دورهای جدید از تاریخ خود میشود که اثرات آن تا به امروز باقی مانده است.
دولت روزولت پیرو نظریههای اقتصاددان مشهور، جان مینارد کینز بود که معتقد به دخالت دولت در اقتصاد برای ایجاد تعادل بود. برنامههای دولت روزولت تحت عنوان «نیو دیل» همچنان کانون بحث در اقتصاد و سیاست است. این طرح تأثیر چشمگیری در نفوذ و محبوبیت دو حزب در میان مردم داشت. حزب دموکرات که در دوران جنگ داخلی، تنها به ایالتهای جنوبی محدود بود، توانست اقلیتها، کارگران، مزرعهدارن کوچک، و آمریکایی- آفریقاییها را به خود جلب کند. حزب جمهوریخواه، حزب سرمایهداران وشرکتهای بزرگ باقی ماند. این محبوبیت، عامل پیروزی با اختلاف زیاد روزولت در انتخابات دوره بعدی شد.
اما روزولت، به خاطر مسئله مهم دیگری نیز در تاریخ رؤسای جمهور آمریکا متمایز است. از زمانی که جرج واشینگتن در سال ۱۷۹۶ اعلام کرد برای دوره سوم کاندیدا نمیشود، به طور سنتی محدودیت دوه دوره متوالی برای رؤسای جمهور برقرار بود. اما روزولت با تکیه بر محبوبیت خود و حزب دموکرات این سنت را نادیده گرفت و برای سومین بار متوالی کاندیدا و در سال ۱۹۴۰ برنده انتخابات شد. از این رو، او اوّلین و آخرین فردی بود که سه دوره متوالی رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا میشود.
چالش بزرگ او در دوره سوم، جنگ جهانی دوم بود. مردم او را به عنوان رهبر آمریکا در جنگ جهانی دوم ستایش میکردند. او در این دوره، به همراه وینستون چرچیل و استالین در کنفرانس متفقین در تهران شرکت میکند. محبوبیت او در هدایت آمریکا در جنگ جهانی، عامل پیروزی وی در چهارمین انتخابات متوالی در سال ۱۹۴۴ شد. او رکوردی دیگر به جا گذاشت و اوّلین و آخرین فردی بود که چهار دوره متوالی رئیس جمهور آمریکا میشود. همین مسئله باعث شد تا در سال ۱۹۴۷ «اصلاحیه شماره ۲۲» به قانون اساسی آمریکا اضافه شود. بنابر این قانون، هر فردی تنها دو دوره متوالی میتواند رئیس جمهور آمریکا شود. اما دوره چهارم ریاست جمهوری روزولت بسیار کوتاه بود. به علّت بیماری، حتی مراسم معارفه او در مقیاسی کوچک و در کاخ سفید انجام شد، و او سرانجام دو ماه بعد در ۱۲ آوریل ۱۹۴۵ درگذشت. او همواره در اکثر نظرسنجیها به عنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین رؤسای جمهور آمریکا انتخاب میشود.