به تازگی پایگاه خبری «کریستین ساینس مانیتور» درمقالهای تحلیلی تحت عنوان «چرایی تقویت زرادخانه سایبری ایران» نوشت، پیش از آنکه تهران بتواند از امتیازهای ناشی از امضا برنامه جامعِ هستهای وین (برجام) بهرهای ببرد، عوامل تندرو در جمهوری اسلامی حملات سایبری خود را علیه دولت اوباما افزایش دادند.
بر پایه گزارشهای انتشار یافته، سپاه پاسداران در ماه نوامبر سال جاری شماری از حسابهای ایمیل و شبکههای اجتماعی مقامهای وابسته به دولت اوباما را هک کرد، اقدامی که تازهترین تلاش ایران در زمینه حملات سایبری علیه آمریکا محسوب میشود.
در واقع حملات دیجیتالی ایران چنان گسترده است که در ماه مه امسال، وزارت خارجه آمریکا با انتشار یک گزارش بیسابقه امنیتی، به شرکتهای بازرگانی برونمرزی آمریکا درباره رشد توان جنگ سایبری ایران هشدار داد.
پایگاه خبری یاد شده درگزارش خود آورده است: «تقویت مدام زرادخانه سایبری ایران نباید مایه شگفتی باشد زیرا فضای سایبری برای بیشتر کشورهای مدرنِ دنیای امروز یک خط مقدم حیاتی به حساب میآید. لیکن تمرکز جمهوری اسلامی به توسعه سلاحهای سایبری و هک کردن هدفهای آمریکایی و خاورمیانهای را نباید واکنشی به بد افزاراستاکس نت تلقی کرد.»
با اینهمه شماری از تحلیلگران، با چفت زدن جنگهای سایبری جمهوری اسلامی به حمله بد افزار استاکس نت که طی آن ۱۰۰۰ سانتریفیوژ ایران در تاسیسات هستهای نطنز از کار افتاد، بر این باورند که آمریکا با حمله استاکس نت آغازگر یک مسابقه سایبری شد که مسایل ناخواسته پرشمار آن، دامن همه را گرفته است.
اما پایگاه خبری «کریستین ساینس مانیتور» با رد این باورها، تصریح میکند که برخلاف برداشت عمومی که حمله استاکس نت را مسبب رقابت تسلیحاتی در فضای مجازی میدانند، این ارتباط و اتصال از نظر تاریخی و استراتژیک محلی از اِعراب ندارد.
این پایگاه خبری در ادامه مینویسد: «مسابقههای تسلیحاتی در فضای مجازی بازتاب، و نه پدید آورنده، رقابت میان کشورها است و خصوصیات ویژه آنها به استراتژی کشورها و نوآوریهای آنها در زمینه تکنولوژی ارتباط دارد. درپی نابودی ارتش عراق در سال ۱۹۹۱ به وسیله نیروهای نظامی آمریکا، دیگر کشورها به این نتیجه رسیدند که نمیتوانند با توانانیهای متعارفِ نظامی آمریکا رقابت کنند و از این رو به راههای حصول به برتری نامتقارن نسبت به نیروهای آمریکا روی آوردند.»
رویکرد استراتژیک و راههای رسیدن به برتری برای این دسته از کشورها در کتاب «جنگ نامحدود» (Unrestricted Warfare) که در سال ۱۹۹۹ به وسیله دو سرهنگ ارتش چین نوشته شد، خلاصه شده است. نویسندگان این کتاب ترکیب توانانیهای فناوری در حوزههای مختلف، مانند ترکیب توانانیهای مالی و اقتصادی با سایبری توام با اقدامات نظامی و نفوذ سیاسی را کارساز میدانند و تاکید دارند که سلاحِ تنها نمیتواند در آینده به پیروزیهای استراتژیک بیانجامد.
بر پایه این کتاب، مفهوم کلی جنگ دیگر بر استفاده از نیروهای مسلح برای عقب راندن دشمن تکیه ندارد بلکه بهرهگیری از همه تواناییهای موجود مانند نظامی، غیر نظامی، مهلک و غیر مهلک را شامل میشود.
لذا با چنین توصیههایی، هکرهای چینی به وبگاههای آمریکا در سالهای ۱۹۹۹و ۲۰۰۱ که بحران بر روابط دیپلماتیک دو کشور حاکم بود، نفوذ کردند و در پی آن واحدهای سایبری در چین با ابتکار دولت شکل گرفتند.
به نحوی مشابه، هکرهای روسی و هوادار روسیه بخش بانکداری کشور استونی را در سال ۲۰۰۷ که اختلافات دو کشور بالا گرفته بود، فلج کردند و در سال ۲۰۰۸ همین هکرها بخشی از سیستم مخابراتی گرجستان را از کار انداختند تا راه را برای حمله یگانهای نظامی روسیه به گرجستان هموار کنند.
علاقه ایران به جنگ سایبری ریشهها و انگیزههای مشابهی دارد. از زمان پایان جنگ هشت ساله ایران و عراق، فرهنگ استراتژیک ایران به استفاده از عوامل نیابتی برای اقدامات نکوهیده و سپس انکار مسئولیت و یا آگاهی از اعمال آنها تاکید داشته است. مهمتر اینکه ایران بر اهداف نرم تمرکز دارد تا مقاصد استراتژیک خود را ورای توان نیروهای متعارفش دنبال کند.
در سال ۲۰۰۵، سپاه پاسداران ارتش سایبری را تشکیل داد که در دسامبر سال ۲۰۰۹ شبکه اجتماعی توئیتر را هک کرد و در ژانویه ۲۰۱۰ بزرگترین موتور جستجوی چین را از کار انداخت. شمار دیگری از گروههای هکر وابسته به نیروهای مسلح ایران مانند آشیانه گفتهاند که بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ هزاران وبگاه را در آمریکا، اروپا و کشورهای عربی خلیج فارس به خاطر بیاحترامی و حقیر شمردن ایران هک کردند.
بدین ترتیب قبل از حمله استاکس نت در سال ۲۰۱۰، همه دستاندرکاران مهم ایران توسعه و استفاده از سلاحهای سایبری را پیشه کرده بودند که خود بازتاب رشد تدریجی استراتژیهای لازم برای جنگ نامتقارن بود. حملات استاکس نت شکاف بین ایران و آمریکا را زمینه جنگهای سایبری به نمایش گذاشت و از این زاویه، تاثیر حملات مذکور را به تسریع برنامههای سایبری ایران نمیتوان نادیده گرفت.
گزارش وبگاه «کریستین ساینس مانیتور» با رد نظر شماری از کارشناسان که میگویند استاکس نت به جنگهای سایبری مشروعیت داده است، تصریح میکند که تصمیم هرکشوری برای دست زدن به جنگ سایبری به عواملی چند بستگی دارد، از جمله امکان واکنش طرف مقابل و خسارات احتمالی آن.
به رغم این چالشها و احتمالات که فینفسه میتواند نوعی بازدارندگی برای حمله کننده تلقی شود، هکرهای روسی و چینی با وجود برخورداری از تواناییهای لازم تاکنون به حملات ویرانگر دست نزدهاند زیرا حملاتی که خسارات عمدهای را بر اقتصاد آمریکا تحمیل کند، به نوبه خود اثرات منفی بر اقتصاد روسیه و چین خواهد داشت.
برعکس روسیه و چین، ایران روابط اقتصادی با آمریکا ندارد و از این رو محدودیتاش برای حملات ویرانگر کمتر است و نمونه آن حملات سایبری ۲۰۱۲ علیه سعودی آرامکو (شرکت ملی نفت عربستان سعودی) است که بر اثر آن ۳۰۰۰۰ کامپیوتر این شرکت از کار افتاد. نمونه دیگر حملات ایران علیه «لاس وگاس ساندز کورپ» (بزرگترین شرکت قمار بازی) آمریکا بود که ۴۰ میلیون دلار خسارت بهبار آورد.
این پایگاه خبری در ادامه مینویسد، با لغو تحریمهای بینالمللی علیه ایران در پی توافق جامع هستهای، امکان دارد که جمهوری اسلامی در رویکردش برای حملات سایبری تجدید نظر کند. «اما زیر پا گذاشتن مکرر هنجارهای بینالمللی از سوی جمهوری اسلامی، از جمله رعایت نکردن حرمت سفارتخانهها و مصون بودن آنها از تعرض، عدم ممنوعیت تروریسم و ترور در خارج از کشور و... نشان میدهد که برای تهران پیگیری منافع استراتژیک نسبت به منافع اقتصادی ارجحیت دارد.»
لازم به یاد آوری است که سلاحهای متعارف در اثر اصابت به هدف از کار میافتند و یا نابود میشوند ولی سلاحهای سایبری اینگونه نیستند، بدین معنی که هدف مورد نظرِ سلاحهای سایبری میتواند آن را دست نخورده در اختیار بگیرد و سپس از آن استفاده کند. برای نمونه چند هفته پس از حملات استاکس نت، یک بلاگر مصری دستورالعمل بازتولید و کپی کردن این بد افزار را در اختیار عموم گذاشت. این اقدام نشان میدهد که حملات استاکس نت برای آمریکا بیهزینه نبود و دیگر اینکه کپی کردن آن فرصتی برای دیگر کشورها فراهم آورد که از «فاصله سایبری» خود با آمریکا بکاهند. از این رو، برای استفاده از سلاحهای سایبری باید احتیاط فراوان به خرج داد و عواقب آن را در نظر گرفت.
این ایده که استاکس نت به رقابتهای تسلیحاتی در فضای مجازی دامن زد و به حملات سایبری ویرانگر مشروعیت داد، دلالت بر این دارد که دست زدن کشورها به جنگ سایبری صرفاً واکنشی است و «کشورهایی که بخواهند نظام بینالمللی تحت رهبری آمریکا را به چالش بکشند، تلاش خواهند کرد که از روشهای مختلف جنگ سایبری دست بالا را داشته باشند.»
این وبگاه در پایان با هشدار به مقامهای آمریکایی مینویسد: «دستکم، حملات سایبری اخیر ایران علیه هدفهای آمریکایی نشان میدهد که تلاشهای مسالمتجویانه آمریکا برای تغییر رفتار جمهوری اسلامی در عرصه مجازی ناکافی است.»
.......................................................................................................
نظر نویسنده الزاما دیدگا رادیو فردا نیست.