خبر استفاده روسیه از پایگاه همدان گرچه کوتاه، اما، پرهیاهو بود. گو اینکه بنا به اعلام ایران هواپیماهای روسی این پایگاه را ترک کردهاند اما، به گفته علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، امکان دسترسی نظامی دوباره روسیه به خاک ایران منتفی نیست. او همچنین گفته که همکاری تهران- مسکو راهبردی است.
با این حساب مقامات ایران، بازگشت روسیه به پایگاههای ایران را اگر ضرورت اقتضا کند، محتمل میدانند. اینکه از نگاه تهران چه ضرورتی میتواند موجب بازگشت جنگندههای روسی به پایگاههای ایران شود، پرسش این یادداشت نیست. پرسش این یادداشت این است که روسیه چه ضرورتی را در میان میبیند که امکان بازگشتش به ایران را محتمل میسازد؟
نظام بینالملل و روسیه پوتین
در تعریف نظام بینالملل میگویند که نظام بینالملل محیطی است که بازیگران بینالمللی (دولتها و سازمانها) در آن محیط بر یکدیگر کنش و واکنش دارند. نظام بینالملل به تناسب الگوی حاکم در نظام قدرت (تکقطبی، دوقطبی و چندقطبی) میتواند متفاوت باشد.
با فروپاشی دیوار برلین، نظام دوقطبی که دهههای ۱۹۴۰ تا ۱۹۹۰ بر فضای روابط بینالملل حاکم بود، پایان یافت. این دوره شامل دورهای از تنش و رقابت در روابط ایالات متحده و شوروی در عرصههای گوناگون از جمله رقابت در فضانوردی، رقابت در عرصه تسلیحات، ایجاد اتحادهای نظامی و تجاری، جاسوسی و ضدجاسوسی و.. میشد. این دوره را «جنگ سرد» مینامند چراکه به دلیل میزان تنش میان دو قطب، هر زمان امکان وقوع جنگی فراگیر و مخرب، جهان را و نه تنها دو کشور را تهدید میکرد.
اما، در اواخر این دوران، مسکو دیگر در قد و قواره یک ابرقدرت نبود. روسیهای که رهبری آن به یلتسین، رهبری دائمالخمر رسید و اقتصادش رنجور و ناتوان شده بود دیگر یارای رو در رویی با غرب را نداشت تا آنکه ولادیمیر پوتین در عرصه سیاسی این کشور ظهور کرد. در شکوفایی اقتصاد روسیه به رهبری پوتین همین بس که این کشور برای بازیهای زمستانی سوچی رقمی بالغ بر ۵۱ میلیارد دلار را در سال ۲۰۱۳ هزینه کرد.
جنگ سرد جدید
روند رو به تقابل روسیه جدید با غرب را برای اولین بار ادوارد لوکاس در کتابی با نام «جنگ سرد جدید: روسیه پوتین و تهدید آن برای غرب» در سال ۲۰۰۹ مطرح کرد. شالوده سخن او در این کتاب این است که روسیه به رهبری پوتین تدریجاً از روند همکاری با غرب به سوی تقابل با غرب تغییر مسیر خواهد داد؛ چیزی که لوکاس آن را «جنگ سرد جدید» نام نهاد.
حمله برقآسای روسیه به خاک گرجستان در سال ۲۰۰۸ و جداکردن شبهجزیره استراتژیک کریمه از اوکراین و الحاق آن به خاک روسیه در ۲۰۱۴ دو نمونه از شواهدی است که نشان از تقابل روسیه و غرب در فضای جنگ سرد جدید دارد.
در پی انضمام کریمه به خاک روسیه، این کشور از مجموع «گروه ۸» اخراج و تحریمهای سنگینی بر مسکو از سوی کشورهای غربی وضع شد. گرچه هزینهای که روسیه بابت الحاق کریمه به خاک خود پرداخت، هزینهای سنگین بود، اما، روزنامه واشنگتنپست به نقل از مرکز نظرسنجی لوادا، نوشت که محبوبیت ولادیمیر پوتین در پی انضمام شبهجزیره کریمه به روسیه از رقم ۶۱٪ در نوامبر ۲۰۱۳ به رقم چشمگیر ۸۰ درصد در ۲۴ آوریل ۲۰۱۴ افزایش یافت.
نمونهای از تقابل روسیه و غرب
نمونه از فضای کنونی پر تنش میان روسیه و غرب را میتوان در استقرار سامانه سپر موشکی ناتو در شرق اروپا در سه کشور ترکیه، رومانی و لهستان مشاهده کرد. مسکو گفته استقرار این سامانه را تهدیدی علیه خود میداند. برای مثال در واکنش به استقرار سامانه موشکی ناتو در رومانی در ۱۱ مه سال جاری، کرملین اعلام کرده است که چندین فروند از بمبافکنهای دوربرد توپولف۲۲ ام۳ را در جزیره کریمه مستقر خواهد کرد. بمبافکنهای توپولوف ۲۲ام۳ دقیقاً از نوع همان بمبافکنهایی هستند که در پایگاه هوایی نوژه همدان به«بهانه» حمله به مخالفان اسد مورد استفاده قرار گرفتند.
حضور در سه دریا
به دشواری بتوان باور داشت که حضور جنگنده-بمبافکنهای روسیه در خاک ایران صرفا با هدف ضربه زدن به مخالفان بشار اسد بود. گو اینکه مخالفان اسد هدف این عملیات بودند، اما، از آن مهمتر راهبرد امنیتی است که روسیه در تقابل با غرب برای تضمین مرزهای خود ترسیم کرده است. این راهبرد امنیتی مبتنی بر حضور فعال روسیه در سه دریاست که عبارتند از: دریای سیاه، دریای مدیترانه و خلیج فارس.
چنانچه گفته شد روسیه با انضمام یکجانبه شبهجزیره استراتژیک کریمه نگذاشت که دریای سیاه از چنگش خارج شود.
دومین دریا، دریای مدیترانه است که روسیه از طریق تنگه بسفر میخواهد استیلای خود را در این دو دریا محفوظ نگه دارد. این در حالی است که سرتاسر دریای مدیترانه در اختیار آمریکا و متحدان اروپاییاش است. سهم مسکو از این دریای بزرگ، فقط پایگاه سوق الجیشی دریایی طرطوس در بند لاذقیه سوریه است که از ۱۹۵۶ در اختیار مسکوست.
جنگ داخلی سوریه موجباتی را فراهم آورد که کرملین به بهانه دفاع از دولت بشار اسد بتواند جای پای محکمتری در آن به دست آورد. هماکنون، ادوات نظامی ارتش روسیه با استعداد نظامی جنگندههای سوخو ۲۷و ۳۰، کشتیهای نظامی هواپیمابر، تانکهای تی – ۸۰، موشکهای دفاعی زمین به هوا و زمین به دریا به همراه حدود ۱۷۰۰ کارشناس نظامی در این پایگاه نظامی حضور دارد.
سومین حوضچه آبی مهم برای روسیه، خلیج فارس است. برخلاف دریای سیاه و مدیترانه که مسکو از پیشتر جای پایی برای خود در آنها داشته، دسترسی به آبهای گرم خلیج فارس آرزوی دیرینه مسکوست. گرچه تاکنون اخباری مبنی بر تصمیم مسکو و تهران برای واگذاری یک پایگاه دریایی به روسیه در خلیج فارس از نوع کریمه یا طرطوس به گوش نرسیده ولی مدعای این یادداشت این است که نخستین نشانههای چنین تصمیمی با خبر غافلگیرکننده حضور روسیه در پایگاه نوژه همدان نمایان شد. از یاد نباید برد که همین اندک خبر حضور روسیه در نوژه نیز ناخرسندی وزیر دفاع ایران را تا آنجا همراه داشت که اقدام روسیه را بابت فاش کردن خبری که می ایست محرمانه باقی می ماند، «بیمعرفتی» توصیف کرد. بنابر این چه استبعادی دارد که در ضورت ضرورت (؟!) تصمیم مشابه گرفته نشود.
روس ها نیامدهاند که بروند
در فرض پذیرفتن جنگ سرد جدیدی که در محیط نظام بینالملل در حال شکل گرفتن است، این ادعا دور از واقعیت نیست که خبر دسترسی روسیه به پایگاه نوژه، نوک کوه یخی را برای ما نمایان ساخت که بسیاری بیشتر از آن همچنان از دیده پنهان است.
در گمانهزنی از توافقات پنهان تهران- مسکو همین بس که علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، همکاری با روسیه را راهبردی توصیف کرده و یادآور شده که بازگشت مسکو به پایگاه همدان بستگی به تحولات سوریه دارد. به این ترتیب، او راه را برای دسترسی نظامی مجدد مسکو به خاک ایران بازگذاشته است.
این در حالی است که سرهنگ لئونید ایواشف رییس آکادمی مسایل ژئوپلتیکی روسیه گفته که «ایران می تواند از مزیتها و منافع حضور نظامی روسیه در این کشور بهرهمند شود و این حضور نظامی نه تنها به ضرر ایران نیست بلکه به برای امنیت این کشور سودمند خواهد بود... در زمانی که ما آنجا باشیم آیا آمریکا و اسراییل می توانند مثل چند سال قبل از احتمال حمله نظامی به ایران سخن بگویند؟! ».
از این اظهار نظر روشن میشود که تاکتیک مسکو برای حضور در ایران نه صرفا رفع تهدید از دولت سوریه بلکه رفع تهدید از ایران است. به بیان دیگر راز نهفته در این اظهار نظر این است که حتی اگر بحران سوریه به بهترین وجه که خواست تهران و مسکوست حل شود، حضور روسیه در ایران به بهانه رفع تهدید آمریکا و اسرائیل باز یک موهبت از مسکو در حق ایران خواهد بود. با چنین ارزیابی آیا راهبرد روسیه برای مقابله با امریکا ( که ناوگان پنجم دریایی خود را در بحرین مستقر ساخته) چیزی جز محکم کردن جایی پایی در خلیج فارس است؟
......................................................................................................
نظر نویسنده بیانگر دیدگاه رادیو فردا نیست.