اعلام آمادگی سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه برای حمایت از شورشیان میانهرو مخالف اسد که در عین حال با گروههای جهادی و بهاصطلاح «حکومت اسلامی» نیز در حال نبرد هستند، بسیار شگفتانگیز بود.
بعد از سفر غیرمنتظره بشار اسد به مسکو در خلال هفته گذشته، ناگهان روسها به فکر تهاجمی چندجانبه افتادند که الزاماً ظاهری نظامی ندارد. به نظر میرسد که به یکباره تصمیم گرفتهاند از هر عاملی که بهطور بالقوه بتواند در سوریه تغییرات ماهوی قابل ملاحظه ایجاد کند استفاده کرده و وضعیت متحدشان را بهبود ببخشند.
از آغاز بمبارانها (۸ مهر تاکنون) انگشت اتهام پیوسته متوجه روسیه بوده که بهجای نیروهای حکومت اسلامی به بمباران نیروهای میانهرو و مخالفان سیاسی اسد که مورد حمایت آمریکا و ائتلاف ضد داعش هستند مبادرت میورزد. بنابراین پیشنهاد کرملین برای حمایت از یکی از مهمترین گروههای مخالف بشار یعنی ارتش آزاد سوریه یک چرخش ۱۸۰ درجهای در استراتژی روسها به حساب میآید.
معمولاً روسها وقتی از گروههای حامی اسد صحبت میکنند از آنان با عناوینی مانند «وطنپرست» و یا «سالم» نام میبرند، اما سرگئی لاوروف که در تلویزیون روسیه صحبت میکرد دقیقاً تاکید کرد که حاضر است حتی از گروه موسوم به «ارتش آزاد سوریه» حمایت کند تا آنان بر علیه داعش بجنگند در حالیکه معلوم نیست روسیه این گروه را «سالم» میداند.
البته روسیه همیشه مدعی بوده است که کوشیده مناطق تحت کنترل میانهروها را شناسایی و از بمباران آن مناطق خودداری کند تا بتواند بین آنان و نیروهای داعش تفاوت بگذارد. در عمل، اما، نه تنها نیروهای وابسته به ارتش آزاد بلکه حتی تعداد زیادی از غیرنظامیان سوری نیز هدف بمبارانها بودهاند.
پاسخ ارتش آزاد سوریه به پیشنهاد روسیه - همانطور که انتظار میرفت اولین پاسخ ارتش آزاد سوریه به پیشنهاد مسکو این بود که: «روسیه باید اول دست از بمباران ما بردارد و بعد پیشنهاد حمایت هوایی از ما را مطرح کند».
از آنجایی که ارتش آزاد سوریه مانند بسیاری از گروههای دیگر سوری یک تشکیلات متحد در سطح ملی نیست بلکه از گروههای پراکندهای تشکیل شده که ضمن داشتن اشتراکات در اهداف خود، قادر نیستند توان خود را مشترکاً در خدمت اهداف خود بگیرند لذا فاقد یک سخنگو و یا مرکزیتی برای تصمیمگیری هستند. به همین دلیل پاسخ به پیشنهاد روسیه از زبانهای مختلفی شنیده شده ولی تقریباً همه آنها شرط اول خود را متوقف کردن حملات روزانه روسیه و یا عدم حمایت از بشار اسد اعلام کردهاند.
چرا ارتش آزاد سوریه؟ چرا امروز؟
اگرچه اطلاعات موجود در مورد اینکه کدام گروه در چه نقطهای از سوریه حاکمیت مطلق دارد قابل اعتماد نیستند ولی بیشتر منابع معتقدند ارتش آزاد علاوه بر بخشهایی در مجاورت مرز لبنان، نقاط عمدهای را در اطراف حلب و حماه تحت کنترل دارد. نیروهای ارتش آزاد با بخشهایی از حزب اله نیز رابطه خوبی دارند و علاوه برآن نقاطی در مجاورت مرز اردن و اسرائیل در کنترل ارتش آزاد لبنان است. حضور وابستگان این ارتش در مناطقی مانند المیادین، الرقه و الزبدانی در نبردهای مختلف مشاهده شده است.
این گروه در میان پناهندگان سوری خارج از سوریه و یا در اردوگاههای مرزی کشورهای اطراف سوریه بهخصوص ترکیه نیز بسیار با نفوذ است. از لحاظ ساختار تشکیلاتی و بافت جمعیتی ارتش آزاد متشکل از نظامیانی است که ازسال ۲۰۱۱ به بعد از ارتش سوریه جدا شدند و برخی از آنان با ادوات جنگی و حتی تانک به ارتش آزاد پیوستند.
این ارتش به حکومت اسلامی به عنوان یک نیروی ضدسوری نگاه میکند و به همین دلیل ائتلاف آمریکا بر علیه داعش به این ارتش به عنوان گروهی که بالقوه میتواند شریک عملیات ضد داعش باشد مینگرد. اما نگاه روسها به این ارتش میتواند متفاوت باشد. برای درک اهداف روسیه فرضیههای مختلفی مطرح هستند:
فرضیه اول: ارتش آزاد سوریه جایگزین بالقوه بشار اسد است و در صورتی که به هر دلیلی قدرت سیاسی از دست بشار اسد خارج شود این ارتش یا توانایی تشکیلاتی مناسب را برای اداره مملکت دارد و یا اینکه میتواند در زمان کوتاهی به دست بیاورد.
خیلی طبیعی است که اسد شخصاً مایل به واگذاری و یا حتی مشارکت در قدرت سیاسی با هیچیک از گروههای معارض نباشد و اکنون با حمایت روسها میخواهد توان گروههای بالقوه رقیب را به حد اقل برساند. بسیج ارتش آزاد بر علیه حکومت اسلامی و با حمایت هوایی روسیه میتواند در عمل دو دشمن دیرینه اسد را یکجا هدف قرار بدهد و احتمالاً یکی را به دست دیگری نابود و یا هردو را تا حد زیادی تضعیف کند.
وقتی به پیشنهاد دیگر لاوروف که خواهان برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری در سوریه است نگاه میکنیم متوجه میشویم که ایجاد یک فضای سیاسی که به ظاهر باثبات باشد برای این هدف ضروری است، اما لازمه چنین کاری تغییر جغرافیایی تئاتر عملیاتی جنگ از محور دمشق، حمص، حماه به مناطق شرقی سوریه است که تحت کنترل داعش قرار دارند تا مناطق غربی به خوبی پاکسازی و تحت کنترل بشار اسد قرار گیرد. تنها در چنان صورتی دولت بشار اسد قادر به انجام انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری خواهد بود. طبیعی است اگر ارتش آزاد سوریه درگیر جنگ با داعش باشد سهم ناچیزی از انتخابات نصیبش خواهد شد.
فرضیه دوم: با پیشنهاد حمایت هوایی به ارتش آزاد، روسیه گامی مهم در جهت تغییر روابط خود در میان گروههای مسلح و در گیر در جنگ سوریه بر میدارد و از نفوذ آمریکا و نیروهای ائتلاف علیه داعش به شدت میکاهد. در حقیقت روسیه از غیر فعال بودن آمریکا و مؤتلفین در جنگ علیه داعش استفاده میکند و صورتبندی میدان نبرد را به نفع خود تغییر میدهد.
وقتی به تغییرات عملی در مواضع روسیه نگاه کنیم این فرضیه بیشتر مفهوم پیدا میکند. روسیه با ایجاد منطقه ممنوعه پروازی در سوریه مخالف بود ولی در عمل خود چنین منطقهای را ایجاد کرد. به عبارت دیگر به خاطر حضور دریایی و موشکی و همچنین عملیات متعدد هوایی بخشهای عمدهای از آسمان سوریه برای پرواز هواپیماهای آمریکایی و اروپایی عملاً خطرناک و به صورت غیر رسمی مسدود و پرواز ممنوع شده است.
فرضیه سوم: ارتش آزاد سوریه یکی از گروههایی است که تا به حال در چندین حرکت به منظور یافتن یک راه حل سیاسی استقبال کرده و حتی در ۲۰۱۳ حاضر شده بود تحت شرایطی در نشست ژنو شرکت کند. بنابراین هر گونه اقدام روسیه که بتواند با نیروهای وابسته به ارتش آزاد سوریه تماس سیاسی و مکالمه داشته باشد، روسیه را در جهت رسیدن به اهداف سیاسی- استراتژیک منطقهایاش یاری خواهد کرد.
فرضیه چهارم: بررسی نظامی و تاکتیکی پیشنهاد حمایت هوایی روسیه به ارتش آزاد سوریه بار دیگر ثابت میکند که نبرد علیه داعش بدون نیروی زمینی نبردی بیهوده است که تنها منابع تسلیحاتی و انسانی را نابود میکند ولی داعش را از سرزمینهای تحت اشغال اخراج نمیکند و یا به موجودیت آن خاتمه نمیدهد. تنها راه خاتمه دادن به موجودیت داعش حملات گاز انبری نیروهای زمینی با حمایت هوایی است. هر دو کشور آمریکا و روسیه نسبت به این نقص و ضرورت تاکتیکی در عملیات خود آگاهی کامل دارند. آمریکا برای جبران این نقیصه به نبروهای کرد متوسل شده و پیشرفتهایی هم داشته است. اکنون نوبت روسیه است که چنین متحدی را در سوریه پیدا کند.
روسیه، ایران، و سوریه: ورود روسیه و ایران به صحنه عملیات نظامی سوریه در زمانی انجام میشود که ایران امیدوار است بر اثر برداشته شدن تحریمها مقادیر قابل ملاحظهای ارز خارجی وارد خزانه کشور شود. برخی از زمامداران ایران در طول سی و هفت سال اخیر با ایالات متحده خصومتی وصفناپذیر ساخته و آن را باور کردهاند. ترس از قدرت آمریکا و نگرانی از امکان فروپاشی سیستمی از درون به علت نزدیکی به آمریکا و یا تحت نفوذ آمریکا، موجب شده است ایران به سمت روسیه متمایل شود که به لحاظ تاریخی برای مردم ایران سیستمی غیرقابل اعتماد، غیرقابل پیشبینی و پیچیده است. در عین حال همین پیچیدگیها هر دو کشور ایران و روسیه را در جهت حمایت از متحدشان سوریه در یک خط قرار داده است. ابتکار عمل در این زمینه از دست ایران خارج و در دست روسیه قرار دارد. این احتمال وجود دارد که ایران توسط روسیه و به پندار اتحاد استراتژیک با آن کشور به یک باتلاق جنگی وارد شود که خروج از آن کاملاً غیرممکن یا غیرقابل پیشبینی باشد.
در عین حال عملیات حمایت هوایی روسیه از ارتش آزاد سوریه نیازمند همان پشتیبانی و «مستشاری» است که ایران ادعا میکند در اختیار سوریه قرار میدهد. حمایت اقتصادی نیز بُعد عمده این جریان خواهد بود. اما سؤال اصلی این است که آیا همه این تدابیر برای سرپا نگهداشتن رژیم بشار اسد در چارچوب راه حل پر هزینه نظامی جای میگیرد یا در چارچوب سیاسی؟ وآیا عمده پیشنهادات روسیه پیشنهاداتی با ماهیت نظامی نیستند که با رنگ و بوی سیاسی (انتخابات آزاد) آراسته شدهاند؟
.....................................................................................................
نظر نویسنده الزاما دیدگاه رادیو فردا را بازتاب نمیدهد.