روزشنبه در شصت و پنجمین جشنواره فیلم برلین، سومین فیلم ایرانی حاضر در این جشنواره هم به نمایش درآمد تا تمام نمایندگان سینمای ایران دستکم برای یک بار بر پرده سینماهای برلین رفته باشند. در شرایطی فیلم «مادر قلب اتمی» ساخته دوم علی احمدزاده در بخش فوروم جشنواره برلین برای نمایندگان رسانهها به نمایش درآمد که جشنواره کاملا تحت تاثیر واکنشها به یک فیلم دیگر ایرانی بود، فیلم «تاکسی» که بسیاری از آن به عنوان بهترین فیلم چند سال اخیر جعفر پناهی یاد کردند.
تاکسی: استقبال در برلین، انتقاد در تهران
تا روز شنبه ۷ فیلم از میان ۱۹ فیلمی که در بخش مسابقه داوری میشوند به نمایش درآمده است. در میان این ۷ فیلم، باید «تاکسی» را یکی از مدعیان اصلی دریافت جایزه دانست. فیلمی که در جداول ارزشگذاری منتقدان تا اینجا در میان ۳ فیلم نخست قرار دارد و بسیاری از منتقدان شناخته شده از آن به عنوان یکی از فیلمهای خوب کارنامه جعفر پناهی یاد کردند. باوجود این استقبالها نامه حجتالله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی ایران به دیتر کاسلیک، دبیر جشنواره برلین نشان از ناراحتی مسئولان سینمایی ایران از نمایش فیلم در برلین دارد. آقای ایوبی در نامهاش از اینکه برلین با نمایش فیلم تازه پناهی به گفته او میخواهد «همه را سوار تاکسی سوتفاهمهای تازهای علیه مردم ایران نماید» ابراز تاسف کرده است. مسئول اصلی سینمای ایران گفته که آقای پناهی در ایران از همه مواهب زندگی آزادانه برخوردار است اما به موجب قانون نمیتواند فیلم بسازد. او همچنین در پایان نامهاش با اشارهای تلویحی به اظهارات مدیران برلین نوشته که صدای پای سیاست از جشنواره میآید. این نامه هرچند تاکنون پاسخی نگرفته اما بعید است در قضاوت و رویکرد جشنواره برلین تاثیری داشته باشد. تا اینجا که شواهد از مدعی بودن جدی تاکسی حکایت میکند.
مادر قلب اتمی: تناقض در ابهام آفرینی
سومین فیلم ایرانی نمایش داده شده در برلین، ساخته دیگری از نسل تازه سینماگران ایرانی است. فیلمی که کوشش میکند تصویر کمتر دیده شدهای از جوانان مرفه تهرانی با ارتباطات و دغدغههای نامتعارفی را نشان دهد که در میانه داستانش آمیزهای از فانتزی و تخیل هم به خود میگیرد.
بخش عمدهای از زمان فیلم در اتومبیل میگذرد، جایی که دو دختر جوان از یک مهمانی شبانه در راه بازگشت به خانه هستند و در راهشان با افراد مختلفی همراه میشوند. یکی از این افراد باوجود همراهی اولیه تبدیل به تهدیدی مرگبار میشود. فیلم به نوعی ادامه مسیر فیلم قبلی سازندهاش «مهمونی کامی» محسوب میشود که اینجا با اشارههای روشنتری به شرایط و روندهای سیاسی و اجتماعی ایران مانند برنامه هستهای و مهاجرت همراه است. هرچند نگاه فیلمساز به این موارد، مانند خود فیلم مبهم و حتی متناقض و سادهانگارانه است.
نکته غافلگیرکننده، تلاش محمدرضا گلزار ستاره سینمای تجاری ایران در اجرای نقشی متفاوت از خود در این فیلم است.
در روزهای آینده نوبت به نمایش چند مدعی جدی خرس طلایی جشنواره میرسد. از جمله فیلم تازه فیلمساز گزیدهکار آمریکایی ترنس مالیک با نام «شوالیه جامها».