مرکز آمار در تازهترین گزارش بازار کار خود اعلان کرد بیکاری در ۱۲ ماهه سال پیش به ۱۰٫۶ درصد و طی بهار سال جاری به ۱۰٫۸ درصد رسیده است. این پرسش که این آمار تا چه اندازه دقیق و قابل اعتماد است نخستین پرسشی است که به ذهن خطور میکند. چه تعاریف اشتغال و بیکاری و روشهای گردآوری آمار بازار کار در ایران موضوع مناقشه جدی محافل کارشناسی داخلی و خارجی بوده است.
روش گرداوری آمار بازار کار نیز موضوع نقد جدی است مبتنی بر نمونهگیری آماری و تعمیم آن به کل جامعه آماری است. چنین روشی با توجه به ناهمگنی بازار کار ایران در معرض نقد جدی است. افزون بر این آمارهای منتشره مرکز آمار ایران بهویژه آمار مربوط به تورم و اشتغال همواره با آمار بانک مرکزی ناسازگاری داشته است و این البته بر تردیدها میافزاید.
همچنین بازار کار ایران دارای یک بخش غیررسمی است که کاملاً در آمار بازتاب پیدا نمیکند. هر چند مقامات و مؤسسات دولتی نرخ بیکاری در ایران را در چند سال اخیر چیزی میان بیش از ۱۰ الی ۱۲ درصد اعلان میکردهاند، اما این امار با آمار دیگری نظیر میزان سرمایهگذاری، نرخ رشد اقتصادی یا ظرفیت فعالیت بنگاههای اقتصادی سازگاری ندارد. چه قاعدتاً با کاهش رشد اقتصادی و پایین آمدن ظرفیت فعلی بنگاهها اقتصادی، قاعدتاً نرخ بیکاری میبایست افزایش یابد.
پیدا کردن چنین رابطهای در میان متغیرهای اقتصادی ایران دشوار است. به دلایلی که آمد برخی میان آمار رسمی و واقعی تفاوت قائل شده و نرخ بیکاری واقعی را بسیار بیشتر از نرخ رسمی و دولتی بیکاری میدانند. اما اگر همین امار را مبدأ تحلیل خود قرار دهیم توافق گسترده وجود دارد که نرخ بیکاری تحصیلکردگان جوان و بخصوص زنان بسیار بالاتر از میانگین کل بیکاری است و به از دو برابر آن فراتر رفته است. بنا به تازهترین آمار مرکز آمار ایران نرخ بیکاری جوانان ۲۴-۱۵ ساله نشان میدهد که ۲۵٫۰ درصد از جمیعت فعال این گروه سنی در دوره مورد بررسی بیکار بودهاند. بدین ترتیب اقتصاد ایران علیرغم برخورداری نیروی انسانی جامعه از میزان باسوادی نسبتاً بالا-در مقایسه با سایر کشورهای منطقه- و همچنین و میانگین بالای سطح آموزش، به علت مشکلات ساختاری و قرار گرفتن در حاشیه اقتصاد جهانی- قادر نیست برای این جوانان تحصیلکرده کار بیافریند. این مشکل ناهمخوانی میان عرضه انبوه نیروی کار و محدودیت تقاضا برای آن- به علت تنگناهای ساختاری- مشکلی نیست که بتوان با سیاستهای اقتصادی کوتاهمدتی مانند بنگاههای زودبازده و یا افزایش تقاضای بخش دولتی راهحل پایداری برای آن جست. دولت اگر بخواهد با افزایش تقاضای خود در بازار کار، مشکل بیکاری دورهای – که مستقیماً معلول رکود دورهای است- حل کند در این صورت باید انتظار داشت بیکاری پنهان- با ایجاد اشتغال کاذب در ادارات- را افزایش دهد. چنین اقدامی میتواند با ناکارا کردن باز هم بیشتر دستگاههای دولتی بر حجم هزینههای جاری دولت افزوده و با توجه به کسر بودجه دولت، ریسک تورم را افزایش دهد. مشکل بیکاری فارغالتحصیلان به دو بخش عرضه و تقاضای نیروی کار مربوط است. بخشی از این مشکل نیز معلول ناهماهنگی مؤسسات آموزش عالی با بازار کار و تحولات آن است، چون کارکرد آموزش در ایران با نیاز بازار کار سازگاری ندارد. همچنین انزوای بینالمللی نظام آموزشی ایران و بهطور خاص نظام آموزش عالی آن و همچنین مدرکگرایی هم یکی دیگر از مشکلات نظام آموزشی در ایران است که توان تولید توانایی عملی حرفهای را از آن گرفته است. نیروی کار ایران باید بتواند در بازار بینالمللی کار رقابت کند. همزمان اگر قرار است بنگاههای ایرانی در بازار بینالمللی خدمات و کالا رقابت کنند باید نیروی کار آنها نیز قابلیت رقابت در بازار بینالمللی کار را داشته باشد.
هرساله بین ۸۰۰ تا یک میلیون نیروی تازه به بازار وارد شده و همزمان شمار قابل توجهی به دلیل رکود بیکار میشوند. بنابراین مسئله بیکاری بسیار پیچیدهتر از مشکل تورم است. بنا به برنامههای پنج ساله توسعه و همچنین سند چشمانداز برای اینکه مشکل بیکاری در ایران از شکل حادش خارج شود میبایست نرخ رشد دست کم به ۸ درصد برسد و در یک دوره بلند تداوم داشته باشد.
میانگین نرخ رشد اقتصادی ایران در سی سال اخیر حتی به نیم این مقدار نرسیده است. افزون بر این در سالهای اخیر رشد اقتصادی تداوم نداشته بلکه دارای پسرفت هم بوده است. بنابراین دشوار است بتوان پذیرفت که مشکل بیکاری بهطور کلی و مشکل بیکاری جوان و فارغالتحصیلان آموزش عالی در کوتاه مدت درچارچوب ساختار و سیاستهای فعلی کاهش چشمگیری پیدا کند. رابطه رشد اقتصادی و اشتغال رابطه دوسویه است. با رشد اقتصادی اشتغال افزایش می یباشد و افزایش اشتغال زمینهساز رشد است. از این روست که رشد اقتصادی مشروط به حل مشکل بیکاری و بخصوص بیکاری جوانان است.
......................................................................................................
نظر نویسنده الزاما دیدگاه رادیو فردا را منعکس نمیکند.