اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی، فتحالله گولن و رجب طیب اردوغان دو متحد نزدیک برای محدود کردن قدرت نظامیان در ترکیه بودند، اما تنها یک دهه بعد، در تیرماه ۱۳۹۲ و در جریان اعتراضات مشهور به پارک گزی استانبول، اردوغان به تصفیه گسترده نیروهای وابسته به مجموعه فتحالله گولن پرداخت و روابطشان هر روز بدتر از دیروز شد.
ماجرای پارک گزی به اقدام دولت برای گسترش مجدد منطقه این پارک در استانبول برمیگشت، اما در اعتراض به این تصمیم، گروههای مختلف اجتماعی، سیاسی و مذهبی در این کشور علیه اردوغان به خیابانها آمدند و خشم خود را از اقتدارگرایی و سیاستهای محافظهکارانه حزب عدالت و توسعه نشان دادند.
معترضان خواستار جدایی دین از سیاست بودند و در مقابل، اردوغان با بهرهگیری از حامیان خود در میان طبقهٔ محافظهکار مذهبی سنی تلاش میکرد جایگاه خود را در سپهر سیاسی این کشور بیش از پیش تثبیت کند.
همان اعتراضات باعث شد تا اردوغان نبرد خود را علیه آنچه «دولت موازی» میخواند، آغاز کند و نیروهای وفادار و حامی فتحالله گولن را از دستگاههای مختلفی چون قوه قضائیه، پلیس، کسبوکارها، نهادهای مدنی و رسانهها برکنار و بازداشت کند؛ نوعی رویکرد مککارتیسم که از سوی اردوغان پی گرفته شد و در جریان آن بسیاری از نویسندگان، روزنامهنگاران و فعالان مدنی را با اتهامات ساختگی از کار بیکار و یا روانه زندان شدند.
سرمایهگذاری گولن بر ظرفیتهای خفته
ایجاد بنیادهای فتحالله گولن و تربیت نیروهای وفادار او به دههها قبل برمیگردد.
در دهه ۱۹۸۰ میلادی و در زمان نخستوزیری تورگوت اوزال، اقتصاددان موفق این کشور، و پس از سالها سرکوب جریانهای اسلامگرا در ترکیه، مجموعهای از گروههای مذهبی در ترکیه ازجمله جریان فتحالله گولن تلاش کردند با تأسیس مدارس، نشریهها و نهادهای خیریه با عنوان «خدمت» به نیازهای گروههای اسلامگرا بپردازند و دین را از طریق ایجاد امکانات برای دورافتادهترین مناطق تبلیغ کنند.
پیدایش چنین مدارسی نه تنها در ترکیه که در کشورهای دیگر ترکزبان چون جمهوری آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان، قرقیزستان، ازبکستان و حتی جمهوریهای قفقاز شمالی در اتحاد جماهیر شوروی نیز مشاهده شد؛ روندی که برخی در ترکیه آن را به ایجاد مدارس میسیونری پروتستانها در قرن نوزدهم تشبیه میکنند.
مجموعه «خدمت» آموزش را به دورافتادهترین مناطق خارج از کشور و حتی به سرزمین بالکان و جاهایی چون آلبانی، بوسنی هرزگووین، بلغارستان و مقدونیه نیز رساند. تأسیس چنین مدارسی روابط اقتصادی آن مناطق با ترکیه را هم تقویت میکرد.
توسعهٔ اسلام عرفانی با فتحالله گولن
ایجاد چنین مجموعه عظیمی از سوی فتحالله گولن باعث شد اسلامِ مدل او در بسیاری از کشورهای مسلمان و حتی سرزمینهایی که ریشههایی از اسلام در آنجا وجود داشت، توسعه یابد.
همزمان او به شیوهٔ «اخوان المسلمین» در مصر تلاش میکرد با توسعهٔ «خدمت» به مردم، ظرفیتهای خفته برای گسترش میل به اسلام را که طرفدارانش آن را «اسلام مدرن» میخواندند، جذب کند.
این در حالی بود که تاریخ ترکیه چندین کودتا علیه اسلامگرایان را تجربه کرده بود و بر مبنای میراث آتاتورک تلاش میشد که از اصول او محافظت شود. البته گولن برخلاف اخوان المسلمین موافق دخالت دین در سیاست نبود و از این نظر اندیشههای او در چارچوب سکولاریسم آتاتورک میگنجید.
در چنین فضایی، بهمرور زمان اردوغان که پیشتر و در جریان کودتای پسامدرن سال ۱۹۹۷ به حاشیه رانده شده بود، بیشتر به جریان گولن نزدیک شد. این در حالی بود که اردوغان پیشتر یکی از نیروهایی در ترکیه به شمار میرفت که از اندیشههای نجمالدین اربکان، سیاستمدار اسلامگرای ترکیه در اواخر دهه ۹۰ میلادی، بسیار تاثیر پذیرفته بود.
در حالی که نیروهای اسلامگرا و حزب رفاه به رهبری اربکان به حاشیه رانده شده و تحت فشار بودند، جریان «خدمت» آقای گولن از این نیروها حمایت کرد؛ و البته در همان حال دو جریان بر سر نقش دین در سیاست با یکدیگر اختلافنظر داشتند.
به قدرت رسیدن اردوغان
رابطهٔ این دو در نهایت موجب شد رجب طیب اردوغان، شهردار پیشین استانبول، به همراه حزب عدالت و توسعه در سال ۲۰۰۲ به پیروزی در انتخابات پارلمانی ترکیه دست یابد، با این حال او بهدلیل محکومیت قضایی نتوانست در همان سال به عنوان نخستوزیر معرفی شود و یک سال متحد او در حزب یعنی عبدالله گل در این سمت حضور داشت.
اما در سال ۲۰۰۳ و با به قدرت رسیدن اردوغان، او تا امروز به صورت مداوم در جایگاه نخستوزیر و رئیسجمهور برای بیش از ۲۰ سال قدرت را در ترکیه در دست داشته است.
در یک دههٔ نخست حضور اردوغان در قدرت، روابط میان او و جریان «خدمت» آقای گولن که نفوذ و تسلط زیادی در نهادها، دستگاهها و رسانههای مختلف این کشور داشت، نزدیک همچنان نزدیک ارزیابی میشد، اما بخشی از بنیانهای فکری دو طرف با یکدیگر تفاوت بنیادین داشت که باعث میشد بهتدریج این دو از یکدیگر فاصله بگیرند.
اردوغان تلاش داشت با ترویج مدل اسلام میانهٔ خود الگوی جدیدی از اسلامگرایی حکومتی را در جهان ارائه دهد و آن را جایگزینی برای مدل اسلامگرای افراطی در جامعهٔ سنیمذهب و همچنین حکومتهای شیعی مانند جمهوری اسلامی معرفی کند.
اردوغان ضمن آگاهی از ظرفیتهای خفته در آناتولی برای استمرار حضورش در قدرت تلاش میکرد با جلب آنها خود را به عنوان یک رهبر اسلامی معتدل و مدرن ارائه دهد.
در مقابل اما فتحالله گولن، برخلاف تفکر نجمالدین اربکان، از ورود مستقیم به سیاست اجتناب داشت و بر این باور بود که دین باید در زندگی فرهنگی و اجتماعی افراد حضور داشته باشد. دیدگاه گولن حتی اسلام شیعی در ایران و جمهوری اسلامی را هم نقد میکرد و با آن مخالف بود.
اختلافات بین اردوغان و گولن
گولن در تبلیغ اسلام بیش از سنت بر عرفان تأکید داشت و پیروان خود را به مداراجویی، آموزش، معرفت و همچنین گفتوگو دعوت میکرد. او همچنین با ایجاد مراکز و نهادهایی همچون مدارس، دانشگاهها، مؤسسات خیریه و امثال اینها تلاش میکرد ارزشهای اسلامی را از این طریق با مدرنیته و توسعهٔ اجتماعی تلفیق کند.
اردوغان نگران بود که ظرفیت مشترکی که در بین اسلامگرایان این کشور وجود دارد، باعث شود در نهایت به ضرر او و به سود فتحالله گولن تغییر کند. در واقع سیاستمدار خودکامهٔ ترکیه میدانست که او و گولن جامعهٔ طرفداران نسبتاً مشترکی دارند که آنها را باید در دستهٔ اسلامگرایان طبقهبندی کرد. به همین دلیل او پس از ترویج و تثبیت الگوی مدنظر خود از حکمرانی اسلامی، تلاش کرد فتحالله گولن و جریانهای وابسته به او را حذف کند.
سوگیریهای متفاوت اردوغان و گولن در نتیجه باعث شد تا رئیسجمهور ترکیه این روحانی پیشین کشورش را بهعنوان دشمن خود ببیند و پس از کودتای نافرجام سال ۲۰۱۶، فتحالله گولن را طراح آن ماجرا معرفی کند.
در ادامه، اردوغان افراد بسیاری را در نهادهای مختلف این کشور به اتهام رابطه داشتن با نهادهای آقای گولن و نقش داشتن در کودتای نافرجام بازداشت و زندانی کرد. این در حالی بود که این روحانی سالمند در پنسیلوانیای آمریکا هرگونه نقش و اثر در مورد کودتا را منکر میشد.
از همان سال ۲۰۱۶ به بعد، اردوغان درخواست خود مبنی بر استرداد گولن به ترکیه را به سه رئیسجمهور مختلف آمریکا یعنی باراک اوباما، دونالد ترامپ و جو بایدن مطرح کرده بود اما هیچکدام از آنها موافقت نکردند این پیرمرد را که برای درمان بیماری خود به آمریکا رفته بود، به ترکیه بفرستند.
در نهایت، آقای گولن ۲۹ مهرماه در بیمارستانی در آمریکا در ۸۳سالگی درگذشت.