پرچم شیر و خورشید یا پرچم رسمی؟ سر زد از افق یا ای ایران؟ هوادار تیم ملی که پایش به جام جهانی برسد پرسشهای عجیب و گاه سختی دارد که باید به آنها جواب بدهد! حالا شاید برای بعضی از شما این پرسشها آنقدر جدی نباشد. ولی ما که خودمان را میشناسیم و میدانیم چطور برای بعضی باورها و ایدهها و ارزشها و آرزوها حاضریم شهر را بهم بریزیم.
من برای نخستین بار در جام جهانی آلمان متوجه این معماهای منحصر به فرد شدم. در آن سال بازی ایران و مکزیک، نخستین باری بود که یک بازی تیم ملی را از نزدیک و خارج از ایران میدیدم. در استادیوم ابتدا سرود ملی مکزیک نواخته شد و مکزیکیها که دست بر قضا تعدادشان هم زیادتر از ایرانیها به نظر میرسید، دستشان را روی سینهشان گذاشتند و با شور و شکوه خاصی سرود را خواندند و چشمهایشان پر از اشک شد.
به ایرانیها که رسید وضعیت دراماتیکی رقم خورد که وقتی دقت خوب میکردی رگههایی از کمدی هم داشت!
سرود رسمی ایران در حال حاضر، یک سرود به شدت ایدئولوژیک در ستایش انقلاب اسلامی سال ۵۷، نظام سیاسی «جمهوری اسلامی» و رهبرانش است. برای خیلیها – به ویژه ایرانیهای مهاجر یا مخالف جمهوری اسلامی – به هیچ وجه آسان نیست که حتی در ابتدای یک مسابقه «ملی»، نام «جمهوری اسلامی ایران» را فریاد بکشند. به همین دلیل از همان ابتدای پخش سرود، مجادلهای فوری و اضطراری در جمع ایرانیها شروع شد.
یکی داد زد: «چیکار کنیم؟»
یکی جواب داد: «ای ایران بخونیم.»
آن یکی گفت: «طولانیه».
یکی گفت: «سوت بزنیم».
آن یکی گفت: «نه آقا فریاد بزنیم ایران.»
این میان یکی که فکر کرد وقت تنگ است تنهایی فریاد میزد «ای ایران، ای مرز پرگهر.»
یکی دیگر بیخیال «سر زد افق، مهر جاودان» را میخواند و برایش مجادله اهمیتی نداشت.
هنوز سرود در جریان بود که یکی فریاد زد «ایران چی کارش میکنه؟» و چند نفر هم با اشتیاق و چند نفری ناخودآگاه پاسخ دادند: «سوراخ سوراخش میکنه».
و سرود کوتاه ملی تمام شد. تلخ. ناهماهنگ. و تا اندازهای گویای وضعیت پرمعمای جامعه چندپاره راضی و ناراضی. این وضعیت در بازیهای بعدی هم تکرار شد. هر بار همینقدر تکه پاره و بینتیجه. نه از «ای ایران» درست و حسابی خبری بود و نه سرود فعلی با هماهنگی و گروهی خوانده میشد.
این بار هم بعید است که استثنایی وجود داشته باشد. بر سر سرود ملی، اختلاف نظری وجود دارد که عمیقتر از این حرفهاست. پرچم هم همینطور. تا جایی که برخی حاضر نیستند به پرچم رسمی ایران بگویند پرچم ایران. بهش میگویند «پرچم جمهوری اسلامی» و خیلی صریح و بیپروا معتقدند، این پرچم کشور نیست.
فارغ از اینکه پرچم ایران با آرم شیر و خورشید، ریشهای بسیار کهنتر از دعوای سلطنتطلب و حزباللهی و مجاهد خلق دارد، کار به جایی رسیده که برخی مخالفان مصرانه از هواداران تیمملی میخواهند که با پرچم شیر و خورشید به استادیوم بروند و پرچم رسمی را دستشان نگیرند. شاهین میلانی از آن جمله است؛ از حقوقدانان مدافع حقوق بشر (ساکن آمریکا) که اخیرا در توئیتر این نظر را نوشت:
آقای میلانی در تشریح نظرش برایم نوشت که معتقد است علائمی مانند «الله» و ۲۲ «الله اکبر» که با الهام از ۲۲ بهمن روی پرچم نوشته شدهاند، یادآور تبعیض نهادینه شده مذهبی در نظام سیاسی کنونی هستند و چنین پرچمی نمیتواند شهروندان خداناباور، غیرمسلمان، یا مسلمان سکولار را نمایندگی کند. او در عین حال یادآوری میکند که با هرگونه بیاحترامی به پرچم رسمی مانند پاره کردن و زمین انداختنش موافق نیست، اما در حال حاضر انتخاب پرچم را یک انتخاب شخصی تلقی میکند و معتقد است دست گرفتن پرچمی که برای ایرانیان سکولار مهاجر، معنایی سیاسی و متضاد با باورهایشان دارد، منطقی نیست.
در آن سوی میدان هم طرفداران پرچم رسمی، بیش از هر چیزی بر همین رسمیت تکیه میکنند و اینکه بهرحال در تمامی رقابتهای ورزشی و سازمانهای بینالمللی، همه این پرچم را به عنوان پرچم به رسمیت میشناسند و دنیا از اختلافات درونی ایرانیها بر سر پرچم اطلاعی ندارد. پوریا آسترکی که خود معتقد است حذف نماد ملی و قدیمی «شیر و خورشید» از پرچم کشور بعد از انقلاب اسلامی، کار درستی نبوده، میگوید که باید در جام جهانی از پرچم رسمی استفاده کرد چرا که فعلا همین پرچم، پرچم رسمی کشور و در همه مراجع جهانی نیز به عنوان پرچم ایران معرفی شده است.
به بیان دیگر از نظر این گروه، فارغ از شکل پرچم، این پرچم با همان الله درونش و ۲۲ الله اکبری که به خط کوفی نوشته شدهاند، از نظر جامعه بینالمللی به عنوان یکی از نمادهای ملی ایرانیان به رسمیت شناخته شده، و حتی طرفداران نماد «شیر و خورشید» هم میتوانند با همین استدلال از آن استفاده کنند.
طبیعتا برخی از طرفداران اسلامگرای نظام سیاسی حاکم هم اساسا با این پرچم موافقند و هیچ پرچم دیگری را قبول ندارند.
آخر کار برخی هم به ابتکارات دیگری روی میآورند. از پرچم بدون آرم گرفته (که به پرچم ایتالیا بیشباهت نیست) تا پرچمهای مندرآوردی. مثلا پرچم ایران بدون آرم که وسطش به انگلیسی نوشته شده IRAN.
این میان بماند که تلویزیون دولتی ایران هم تلاش قابل ملاحظهای میکند تا در کنار چهره هواداران زن تیم ملی که حجاب اسلامی ندارند، پرچمهای شیر و خورشید را هم سانسور کند. چنانکه که گویی هر بار بازی تیم ملی است، هواداران در ورزشگاههای آزاد خارج از کشور باز با حجاب میآیند و همهشان پرچم رسمی با آرم الله دستشان میگیرند! این سانسورهای تلویزیون خودش یک پست جدا میطلبد. فعلا پرچم شیر و خورشید یا پرچم رسمی؟ مسئله این است!