لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ تهران ۲۲:۲۱

جنگ پنج‌روزۀ روسیه و گرجستان چگونه شروع شد و به کجا رسید؟


پس از آغاز جنگ، قوای گرجستان بخش عمده‌ای از شهر تسخینوالی، پایتخت غیررسمی اوستیای جنوبی، را تصرف کردند، مرداد ۱۳۸۷
پس از آغاز جنگ، قوای گرجستان بخش عمده‌ای از شهر تسخینوالی، پایتخت غیررسمی اوستیای جنوبی، را تصرف کردند، مرداد ۱۳۸۷

۱۵ سال از جنگ سال ۲۰۰۸ (مرداد ۱۳۸۷) بین روسیه و گرجستان می‌گذرد؛ جنگی که نخست از تنشی محلی در اوستیای جنوبی آغاز شد اما به‌سرعت تبدیل به جنگی تمام‌عیار شد و آبخازیا، دیگر منطقۀ جدایی‌طلب گرجستان، را نیز در آتش خود فرو برد.

اگرچه این جنگ پنج روز بیشتر طول نکشید، اما در پیامد آن کنترل بخش‌هایی از گرجستان به دست روسیه افتاد و روابط مسکو و غرب را در بدترین شرایط خود از زمان جنگ سرد قرار داد. این روابط بعدتر در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۲۲ با اشغال نظامی بخش‌هایی از اوکراین توسط روسیه رو به تیرگی بیشتر رفت.

این جنگ چرا و چگونه شروع شد و امروز دو کشور روسیه و گرجستان در چه شرایطی هستند و چه مناسباتی دارند؟

زمینه‌های درگیری

گرجستان در سال ۱۹۹۱ و در پی سقوط اتحاد جماهیر شوروی اعلام استقلال کرد. اما درگیری بوروکرات‌های سابق شوروی، رهبران ملی‌گرا و گروه‌های جنایتکار برای گسترش نفوذ سیاسی خود در تفلیس چنان وسیع بود که گرجستان در سال‌های ابتدایی استقلال کمتر شباهتی به یک کشور مستقل و آرام داشت.

این اختلافات در نهایت منجر به جنگی داخلی در فاصله سال‌های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۳ شد که در آن درگیری‌های قومی و خواست‌های جدایی‌طلبانه زبانه می‌کشید.

در پی این جنگ داخلی که به کشته شدن دست‌کم هزار نفر و بی‌خانمان شدن ده‌ها هزار نفر انجامید، بخشی از قوم اوستیا، ساکن در اوستیای جنوبی، به‌طور فزاینده‌ای نسبت به ایدۀ جدایی از گرجستان و پیوستن به منطقه اوستیای شمالی در روسیه ابراز تمایل کردند. این جنگ در نهایت با مداخلۀ روسیه به‌عنوان نیروی حافظ صلح به آتش‌بس رسید و گرجستان همچنان کنترل خود بر مناطق مورد مناقشه را حفظ کرد.

پس از جنگ، گرجستان توانست تحت رهبری ادوارد شواردنادزه، یک وزیر سابق اتحاد جماهیر شوروی که از حمایت روسیه برخوردار بود، تا حدی وضعیت سیاسی خود را به ثبات برساند و به این ترتیب صلح نیز تا حدی به منطقه اوستیای جنوبی و آبخازیا بازگشت.

دولت وقت روسیه به رهبری بوریس یلتسین در آن زمان سعی داشت با حمایت از دولت شواردنادزه کنترل خود را بر گرجستان افزایش دهد و به این ترتیب از اقوام جدایی‌طلب اوستیایی و آبخازی این منطقه حمایت چندانی نمی‌کرد.

این سیاست در سال ۲۰۰۰ و با روی کار آمدن ولادیمیر پوتین در روسیه کنار گذاشته شد. پوتین خیلی زود شروع به حمایتی فعالانه از جدایی‌طلبان در مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی کرد و پیوند نزدیکی بین این دو گروه و مسکو برقرار شد.


پس از آن، وقایع سال ۲۰۰۳، موسوم به انقلاب گل سرخ در گرجستان، دولت ادوارد شواردنادزه را سرنگون کرد و به جای آن حزب جنبش اتحاد ملی گرجستان به رهبری میخاییل ساکاشویلی روی کار آمد.

دولت ملی‌گرای ساکاشویلی خیلی سریع دست به تغییراتی گسترده با هدف حفظ یکپارچگی سرزمینی گرجستان زد، اما افزایش تمایلات ملی‌گرایانه در گرجستان هم‌زمان شد با حمایت روسیه از گروه‌های جدایی‌طلب و به این ترتیب مصالحه بین دولت گرجستان و این گروه‌ها روزبه‌روز دورتر و دشوارتر می‌شد.

در همین حال، تیرگی روابط بین گرجستان و روسیه تفلیس را بیش از پیش به سوی غرب متمایل کرد تا جایی که در اجلاس ناتو در سال ۲۰۰۸، این نهاد اعلام کرد که از پیوستن گرجستان و اوکراین به پیمان آتلانتیک شمالی استقبال می‌کند؛ اقدامی که روسیه پیشتر نیز اعلام کرده بود آن را خط قرمز خود می‌داند.

جنگ سال ۲۰۰۸

این‌که کدام طرف نخستین گلوله را در جنگی که آگوست ۲۰۰۸ شروع شد شلیک کرده، همچنان محل بحث و اختلاف‌نظر است. اما آن‌چه مسلم است، این است که جرقه‌های این جنگ در ماه‌های منتهی به آن در درگیری‌هایی خونین در منطقه اوستیای جنوبی دیده شده بود.

برخی ناظران می‌گویند که جنگ توسط دولت گرجستان و پس از به بن‌بست رسیدن مذاکرات با روسیه آغاز شد. این گروه معتقدند که دولت وقت گرجستان احتمال دخالت نظامی روسیه در منطقهٔ مورد مناقشه را دست‌کم گرفته بود.

دیگر ناظرانی هم هستند که می‌گویند روسیه از مدتی قبل قوای نظامی خود و جدایی‌طلبان در اوستیای جنوبی را تقویت کرده بود و منتظر فرصتی بود تا جنگ را آغاز کند. اما به هر حال، آن‌چه رخ داد این است که پس از آغاز این جنگ، قوای گرجستان به‌سرعت بخش عمده‌ای از شهر تسخینوالی، پایتخت غیررسمی اوستیای جنوبی، را تصرف کردند. این اقدام با ضدحملۀ سنگین قوای روسی مواجه شد و در پی آن، روسیه نه فقط اوستیای جنوبی بلکه بخش‌هایی از گرجستان را نیز به تصرف خود درآورد.

ستون زرهی روسیه در مسیر حرکت به سمت تسخینوالی در اوستیای جنوبی، ۹ اوت ۲۰۰۸
ستون زرهی روسیه در مسیر حرکت به سمت تسخینوالی در اوستیای جنوبی، ۹ اوت ۲۰۰۸


پس از پنج روز جنگ، روسیه و گرجستان با میانجی‌گری فرانسه بر سر آتش‌بس توافق کردند. اما تخمین زده می‌شود که در همین پنج روز جمعیتی بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار نفر آواره شدند و به اقتصاد منطقه نیز آسیبی سخت وارد شد.


یک سال بعد، اتحادیه اروپا در گزارش مستقل خود از این واقعه هر دو طرف را در آغاز جنگ مسئول دانست و از یک سو گرجستان را به‌خاطر اِعمال زور و آتش سنگین توپخانه برای اشغال تسخینوالی سرزنش کرد و از سوی دیگر روسیه را نیز متهم کرد که از اجرای توافق پیشین برای عقب بردن نیروهایش امتناع کرده است. هر دو طرف درگیر، این گزارش اتحادیه اروپا از جنگ را رد کرده‌اند و دیگری را مقصر می‌دانند.

به تبع این درگیری‌ها، گرجستان بخشی از خاک خود را از دست داد و روسیه هم اعلام کرد که مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی را به‌عنوان سرزمین‌هایی مستقل به رسمیت می‌شناسد؛ استقلالی که با مقبولیت جهانی مواجه نشده و تنها چند کشور معدود به‌جز روسیه آن را به رسمیت می‌شناسند.

گورستان یادبود سربازان گرجستانی که در جنگ کشته شدند
گورستان یادبود سربازان گرجستانی که در جنگ کشته شدند
وضعیت امروز

روابط بین گرجستان و روسیه ۱۵ سال پس از این جنگ همچنان پیچیده و دشوار است. سیاستمداران دو کشور اغلب علنی از یکدیگر انتقاد می‌کنند و به‌خصوص تعهد گرجستان برای پیوستن به ناتو و تهاجم نظامی روسیه به اوکراین در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۲۲ به این اختلافات دامن زده است.

اما از نظر اقتصادی، دو کشور که در ابتدا متقابلاً یکدیگر را تحریم کرده بودند، بار دیگر روابط اقتصادی خود را از سر گرفته‌اند. برای گرجستان، روسیه دومین شریک اقتصادی عمده است و گردشگران روسی بسیاری هر سال از گرجستان بازدید می‌کنند.

برای روسیه نیز، به‌خصوص در سال‌های اخیر و پس از افزایش تحریم‌های غرب علیه این کشور، تجارت با گرجستان اهمیت بیشتری پیدا کرده است. علاوه‌بر این، گرجستان تاکنون از ارسال هرگونه کمک نظامی به اوکراین امتناع کرده که این خود از عدم تمایل این کشور برای شعله‌ور کردن درگیری‌ها با روسیه خبر می‌دهد.

در مورد مناطق اشغال‌شده توسط روسیه نیز اگرچه اختلافات پابرجاست، اما به‌خصوص در مورد آبخازیا به نظر می‌رسد که گرجستان علائمی را برای پذیرفتن خودمختاری این ناحیه نشان داده است.

مسئله در مورد اوستیای جنوبی قدری پیچیده‌تر است. بسیاری از مردم گرجستان همچنان این قوم را که ریشه‌هایی ایرانی دارد، به‌عنوان بومیان این منطقه نپذیرفته‌اند و آن‌ها را مهاجرانی تحت فرمان روسیه می‌دانند. از این رو، مصالحه بین اوستیای جنوبی و گرجستان چندان ساده به نظر نمی‌رسد.

روسیه نیز در کنترل این مناطق دشواری‌های فراوانی دارد. یکی از دلایل این‌که روسیه، برخلاف اقدام خود در اشغال نظامی اوکراین، این مناطق را به خاک خود اضافه نکرده، حضور اقوام متعدد در جوار اوستیای جنوبی است.

مسکو نگران است که اضافه کردن قومی تازه به اقوام حاضر در مناطق همجوار با گرجستان به شعله‌ورتر کردن آتش اختلافات قومی در خاک خود بینجامد و دردسری تازه برای مسکو ایجاد شود.

مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی اهمیت استراتژیک نیز برای مسکو دارند. در سال‌های اخیر، روسیه همواره از این دو ناحیه به‌عنوان برگ‌هایی برای مذاکره با غرب استفاده کرده و به همین دلیل از الحاق کامل آن‌ها به خاک روسیه تاکنون امتناع شده است.


اما از سوی دیگر مخالفان در گرجستان که عملاً نیمی از کشور را تشکیل می‌دهند، حزب حاکم را به نزدیکی بیش از حد به روسیه متهم می‌کنند و بارها در ماه‌های اخیر اعتراضات خود را نشان داده‌اند؛ از جمله در تظاهراتی در اسفند ۱۴۰۱ که به حملۀ معترضان به پارلمان این کشور نیز انجامید.

گروه‌های مخالف خواستار اِعمال اصلاحاتی در راستای پیوستن به اتحادیه اروپا هستند. اتحادیه اروپا پیشتر درخواست گرجستان برای عضویت در این اتحادیه رد کرده بود و پذیرش این درخواست را مشخصاً به اصلاحات سیاسی و قضایی مشروط کرده بود.

نظرات نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.
XS
SM
MD
LG