در فارسی از قدیم ضربالمثلی رایج بوده است که میگوید «شکم گرسنه دین و ایمان ندارد.»
این روزها با عبور قیمت هر دلار آمریکا در بازار آزاد ارز ایران از مرز ۵۰ هزار تومان و رد شدن قیمت هر کیلوگرم گوشت گوسفندی بدون استخوان از نیم میلیون تومان (۱۰ دلار)، حتی در میان افرادی که در چارچوب بقای جمهوری اسلامی فعالیت میکنند نیز صداهای انتقادی در حال بلند شدن است.
از سویی دیگر ادامه این روند باعث شده است که برخی از افراد سیاسی که پیش از این در زمره دستاندرکاران حکومت جمهوری اسلامی بودهاند، در مورد آینده «انقلاب» و همچنین آینده «اسلام» در ایران ابراز نگرانی شدیدی بکنند.
حساب شهروندان عادی که بهخاطر هرگونه اعتراضی، از سوی مأموران حکومتی به قتل رسیده، معلول شده یا در زندان به آنها تجاوز جنسی میشود به کنار، اما در روزهای اخیر، مجریان تلویزیونی حکومتی، مداحان سرشناس و سیاستمداران استمرارطلب داخلی نیز با نگاهی به پولی که در جیب دارند و مقایسه آن با قیمت اجناس در فروشگاهها ناچار شدهاند به خود جرئت انتقاد علنی بدهند.
دو روز پس از آنکه روزنامه سازندگی در پی زدن تیتر «طغیان گوشت» توقیف شد، المیرا شریفی، گوینده اخبار شبکه خبر تلویزیون جمهوری اسلامی در جریان پخش برنامهای زنده به خود جرئت داده و با لحنی خسته و کنایهآمیز جملات «سکه ترمز برید» و «دلار دارد پرواز میکند» را بیان کرده و تکرار کرد.
محمدحسین پویانفر، مداح مشهور هم در پیامی توئیتری با هشتگ «مردم گرفتارند» خطاب به حکومتیان نوشت که «اگر به بیبصیرتی متهم نمیکنید، به قیمت دلار و سکه و گوشت نگاهی بیندازید. آقایان مسئول نمیخواهید کاری کنید؟»
حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی که ظاهراً در شناخت از طبقه حاکمه جمهوری اسلامی دچار خطا بوده، روز دوم اسفند در گفتوگو با روزنامه «هممیهن» با اظهار تعجب گفت که «تمام رسانهها اشراف کاملی از خطوط قرمز مطبوعات در ایران دارند اما ما تصور نمیکردیم که انتقاد از افزایش قیمت گوشت نیز جزو خطوط قرمز باشد.»
او اضافه کرد که «توقیف روزنامه سازندگی مغایر با صحبتهای آقای رئیسجمهور در ۲۲ بهمن است.»
در کنار انکار وجود قیمتهای روز مواد غذایی از سوی دستاندرکاران حکومتی و برخورد با رسانههایی که حتی خبر این قیمتها را منتشر کنند، راهکار دیگری که مسئولان در پیش گرفتهاند، پاسخ ندادن به سؤالات مربوط به این موضوع است.
روز چهارشنبه خبرنگاری در یک نشست خبری که از تلویزیون اینترنتی خبرگزاری دانشجو پخش میشد، از احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی، سؤالی در مورد وضع موجود کرد.
این خبرنگار پرسید که «پراید ۳۰۰ میلیونی، دلار ۴۹ هزار تومانی، گوشت شقهای کیلویی ۳۷۰ هزار تومان و تخم مرغ شانهای ۱۰۰ هزار تومانی، اینها چالشهای فعلی است که مردم دارند با آنها دست و پنجه نرم میکنند. عموماً هم در فضای مجازی و فضای کارشناسانه گفته میشود که این وضع به علت تصمیمات غلط در حکمرانی اقتصادی پیش آمده است. برای اصلاح شیوه حکمرانی اقتصادی چه اقدامات عملیاتی تاکنون انجام دادهاید؟»
پاسخ وزیر اقتصاد به پرسش این خبرنگار این بود که «برای این سؤال آماده نیستم.»
«رمیدن» ایرانیان «از انقلاب و اسلام»، پیشبینی «شورش گرسنگان»
این عدم پاسخگوییها و ادامه دادن همان شیوهٔ پاک کردن صورت مسئله و تنبیه افرادی که از وجود مسئله حرفی بزنند، در حالی صورت میگیرد که هشدارها از داخل در مورد آینده تیرهوتار برای کلیت نظام و حتی خطر برای آینده «دینداری» مردم ایران در صورت تداوم همین رویه هر روز بیشتر شنیده میشود.
این هفته جواد امام، فعال سیاسی اصلاحطلب و مدیرعامل بنیاد باران، یعنی بنیادی که توسط محمد خاتمی رئیسجمهوری اسبق جمهوری اسلامی تأسیس شده است، با ذکر اینکه «وضع کنونی قطعاً قابل تداوم نیست» از «رمیدن» نسل کنونی ایرانیان «از انقلاب و اسلام» سخن گفت.
او طی سخنرانیاش در چهارمین کنگره مجمع ایثارگران، از جریانی که «جریان اقتدارگرا» مینامد بهشدت انتقاد کرده و گفت که این جریان باعث «عبور و رویگردانی بیش از ۸۰ درصد مردم کشور از نظام جمهوری اسلامی و آن هم بر اثر کارنامه همین نظام شده است.»
مدیرعامل بنیاد باران و دبیرکل مجمع ایثارگران در این سخنرانی بارها نسبت به آینده اسلام در ایران ابراز نگرانی کرده و گفت که عملکرد «جریان اقتدارگرا ... جمهوریت را به مسلخ برده و اسلام را زیر سؤال قرار داده است.»
جواد امام در ادامه گفت که «از نظر مجمع ایثارگران، براندازان اصلی آنهایی هستند که بر خلاف اراده و خواست ملت تصمیم میگیرند.»
با اینکه دبیرکل مجمع ایثارگران در این سخنرانی اذعان کرد که اکنون اراده و خواست «۸۰ درصد» از ملت ایران عبور از نظام جمهوری اسلامی است، در مورد منظور خود از «اراده و خواست ملت» در جمله اخیر توضیحی نداد.
جواد امام در پایان نیز گفت: «به حاکمیت هشدار میدهیم که اگر صدای مردم را نشنود در آینده نزدیکی اگر دیر نشده باشد، مردم دیگر به صدای آنها گوش نخواهند داد.»
اقتصاددانان مختلف در ماههای اخیر بیبرنامگی دولت را عامل اصلی مشکلات کنونی کشور دانسته و بارها متذکر شدهاند که دولت سیزدهم کشور را در آستانه شورش گرسنگان قرار داده است.
خرداد امسال و سه ماه پیش از آغاز اعتراضهای مردمی، ۶۱ اقتصاددان در نامهای سرگشاده خطاب به حکومت از نزدیک شدن به «مرحله انفجاری» سخن گفتند و نوشتند: «هشدار ما به دولتمردان این است که وضعیت کشور بسیار شکننده است و اصرار بر حذف یارانهها در این دوران فلاکت بار، کاسه صبر مردم را لبریز خواهد کرد.»
حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه الزهرا، آذرماه امسال با بیان اینکه دولت بهدلیل کسری بودجه، نرخ ارز را افزایش دادهاست، گفت: «پیامد این وضعیت شورش طبقه فقرا یا همان شورش گرسنگان است و به نظر میرسد که اتفاقاً عدهای بهدنبال این هستند که این اتفاق رخ دهد و این مسیر طی شود.»
احمد حاتمی یزدی دیگر اقتصاددانی است که عبور تورم از مرز ۵۰ درصد را قابل پیشبینی دانسته و با اشاره به روند چاپ پول با پیگیری دولت، معتقد است آثار تورمی این اقدام غیرقابل مهار خواهد بود.
حکمرانی ضد اقتصادی
سقوط سهمگین ارزش ریال به همراه تورم افسارگسیخته و بیکاری گسترده بهخصوص در یک سال اخیر به کوچکترشدن سفرهٔ مردم انجامیده و گزارشها حاکی است از ابتدای سال ۱۳۹۹ تا پایان سال گذشتهٔ خورشیدی سهم هزینهٔ خوراکی از کل هزینههای خانوارها از ۳۳ درصد به ۲۳ درصد سقوط کرده است.
بهای گوشت قرمز در هفتههای اخیر در ایران ۱۰ درصد افزایش پیدا کرده و به نوشته خبرگزاری ایلنا، قیمت گوشت قرمز در بازارهای کشور طی یک سال گذشته تا ۹۰ درصد افزایش نشان میدهد.
همراه با ادامه سقوط ارزش پول ملی ایران، وضعیت قیمت سایر مواد غذایی از جمله مرغ، نان، لبنیات و روغن خوراکی نیز در هفتههای اخیر شکل بهتری ندارد بهطوری که پایگاه خبری «دیدهبان ایران» با درج خبر «هر بسته مرغ ۹۰۰ گرمی ۱۵۵ هزار تومانی شد» در تیتر خبر خود نوشت که «خرید مرغ برای ایرانیان رؤیا شد.»
از سالها پیش، همراه با بالا رفتن قیمت دلار در برابر ریال، منطقاً، بهای خوراک دام هم افزایش پیدا کرد زیرا در ایران، برای تأمین خوراک دام باید پول را به دلار پرداخت کرد.
بنابر منطق ساده اقتصادی که پیمان مولوی، اقتصاددان و کارشناس بازار سرمایه هم در شماره تازهای از «روزنامه تعادل» در یادداشتی با عنوان «گوشت و دلار، اشک و آه» آن را برای مسئولان توضیح داده، زمانی که قیمت خوراک دام افزایش مییابد، قیمت گوشت هم باید همگام با آن بالا برود تا تولیدکننده و سرمایهگذار انگیزه فعالیت خود را از دست ندهد.
از ۷۰۰ شرکت بستهبندی گوشت تقریباً ۱۲۰ مورد آن فعال هستند و ۲۰ درصد آنها در یکسال اخیر تعطیل شدهاند.
اما دولت جمهوری اسلامی طی سالهای اخیر با «سرکوب» قیمتهای همگامشده با منطق اقتصادی و «برخورد» با تولیدکنندگان و عرضهکنندگانی که «گرانفروش» مینامد، باعث شده است که صرفه اقتصادیِ سرمایهگذاری و تولید گوشت در ایران روندی نزولی به خود ببیند.
این امر باعث شده است که تولیدکنندگان گوشت هم تولید خود را رها کرده و بسیاری به مشاغل کاذب روی بیاورند.
در مورد این مسئله، مسعود رسولی، دبیر انجمن صنعت گوشت و مواد پروتئینی کشور روز ۳۰ بهمن به خبرگزاری ایلنا گفت که «شرایط تولیدکنندگان با این وضعیت هزینه و تعداد کارگران بسیار سخت شده است و قیمتها با هزینهها همخوانی ندارد، بهطوریکه از ۷۰۰ شرکت بستهبندی گوشت تقریباً ۱۲۰ مورد آن فعال هستند و ۲۰ درصد آنها در یکسال اخیر تعطیل شدهاند.»
رسولی تصریح کرد که «نسبت به یکسال اخیر دقیقاً ۵۰ درصد از تقاضای گوشت قرمز و ۳۰ درصد از تقاضای گوشت مرغ کاهش یافته است. در مورد ماهی نیز بیشتر آن به خارج صادر میشود چون کاهش تومان مردم تقاضایی داخلی آن را بهشدت کاهش داده است.»
همین تصمیمگیریهای خلاف منطق اقتصادی در دیگر شیوههای حکمرانی جمهوری اسلامی هم نمایان است و تنها روشی که مسئولان نظام پس از وخیم شدن اوضاع بر آن تکیه دارند، شیوه سرکوب و برخورد و مجازات است.
پیمان مولوی، اقتصاددان و کارشناس بازار سرمایه، در یادداشت خود در مورد ادامه این وضع خطاب به مقامات مینویسد: «چرا این روند خطرناک است؟ نسلی که با کمبود مواد پروتئینی و لبنی و ویتامینی مواجه باشد در آینده نه قادر است در حوزه تولید علم گامی رو به جلو بردارد و نه در زمینه ایجاد ارزش افزوده. یک چنین نسلی با مشکلات عدیده جسمی و فکری روبهرو خواهد شد. در این میان دولت باید هزاران میلیارد دلار به هزینههای درمانیاش اضافه کند و بار بودجهاش را سنگینتر.»