جمعه ۲۵ شهریور ۱۴۰۱
در این روز مهسا امینی که خانوادهاش او را ژینا صدا میکردند و از دو روز قبل در بازداشتگاه وزرا به کما رفته بود، در بیمارستان کسرای تهران درگذشت.
فضای اطراف بیمارستان بعد از انتشار این خبر بهشدت امنیتی شد.
ساعاتی پس از انتشار خبر، تلویزیون جمهوری اسلامی فیلم بیهوش شدن او در بازداشتگاه را منتشر کرد. این فیلم دوربین مداربسته مهسا را در سالن اجتماعات پلیس امنیت اخلاقی (وزرا) نشان میداد که در حال بحث با یک مأمور زن نیروی انتظامی به زمین میافتد.
خانوادۀ مهسا اعلام کرده بودند که حین بازداشت او درگیری رخ داده و مأموران برادر او را هم که همراهش بود، کتک زدهاند. هیچگاه هیچ فیلمی از لحظۀ بازداشت مهسا منتشر نشد.
بعد از پخش شدن خبر جان باختن مهسا، گروهی از مردم در نزدیکی بیمارستان کسری تجمع کردند و شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «گشت ارشاد: گشت کشتار»، «میکشم میکشم، هر آن که خواهرم کشت» سر دادند. این تجمع اعتراضی سرکوب و به بازداشت تعدادی از معترضان ختم شد.
شماری از زنان در واکنش به هجوم نیروهای ضد شورش روسری خود را برداشتند و شعار «بیشرف داعشی» سر دادند.برخی مردم در خیابانها صدای بوق خودروهایشان را به نشانهٔ اعتراض به صدا درآوردند.
شماری از مردم تهران با تجمع شبانه در انتهای خیابان الوند و حوالی میدان آرژانتین شعارهایی علیه حجاب اجباری و حکومت سر دادند.
همزمان هشتگ مهسا امینی در شبکههای اجتماعی بهخصوص توئیتر داغ و داغتر شد.
عفو بینالملل اعلام کرد شرایط منجر به مرگ مشکوک مهسا باید مورد تحقیقات جنایی قرار گیرد و همۀ کارگزاران و مقامات مسئول در این موضوع در برابر عدالت قرار بگیرند.
۲۶ شهریور ۱۴۰۱
بامداد چنین روزی از سال ۱۴۰۱ (شنبه) پیکر مهسا (ژینا) امینی به سقز انتقال داده شد.
مردم علیرغم بسته بودن برخی راههای منتهی به سقز و قبرستان آیچی توسط نیروهای امنیتی، گروه گروه راهی این قبرستان شده بودند.
ترمینال سقز تعطیل شده بود و از ورود و خروج خودروها به این شهر جلوگیری میشد، با این حال مردم زیادی خود را به مراسم خاکسپاری رساندند و منتظر پیکر مهسا ماندند.
مأموران امنیتی به خانوادهٔ مهسا فشار آوردند که پیکر مهسا زودتر از موعدِ اعلامشده به خاک سپرده شود، اما خانواده نپذیرفتند و نگذاشتند مأموران پیکر مهسا را از آمبولانس پیاده کنند.
وعدهٔ خانواده با مردم برای خاکسپاری ساعت ۱۰ صبح بود و در نهایت نیز همان ساعت پیکر مهسا را به خاک سپردند.
مردم در این مراسم سرودهای کُردی میخواندند و شعار «ژن ژیان ئازادی» میدادند.
پدربزرگ مهسا شعری از شیرکو بیکس، شاعر کُرد، خواند: «تهران برای هیچکس نمیخندد». پدر مهسا از مردم خواست نگذارند برای او و خانوادهاش مشکلی پیش بیاورند. مردم در پاسخ شعار دادند: نترس، نترس.
روی سنگ قبر موقت مهسا به کُردی نوشته شد: «ژینا گیان، تو نامری ناوت ئه بیته رمز» (ژینا جان، تو نمیمیری، نامت رمز و نماد میشود.»
بهرغم فضای شدید امنیتی، برخی زنان در مراسم روسریهای خود را بهنشانهٔ اعتراض برداشتند و با همراهی مردان شعار «کشتن برای روسری، پس تا به کی خاک برسری» و «مرگ بر دیکتاتور» فریاد زدند.
پس از خاکسپاری مهسا، علاوه بر آرامگاه آیچی، سقز و سنندج نیز صحنهٔ تجمعهای اعتراضی گسترده شد.
نیروهای امنیتی برای متفرق کردن مردمی که در خیابانها و روبهروی فرمانداری تجمع کرده بودند، اقدام به تیراندازی و استفاده از گاز اشکآور کردند. مردم خشمگین به تصویر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، سنگ پرتاب میکردند. عدهای بنر قاسم سلیمانی را پاره کردند. شعار «زن زندگی آزادی» بهسرعت در حال گسترش بود.
هشتگ مهسا امینی در توئیتر همچنان داغ بود و امروز آمار آن از دو میلیون فراتر رفت.
احمد وحیدی، وزیر کشور، عصر روز خاکسپاری مهسا در یک مصاحبه تلویزیونی اساساً منکر این شد که مأموران گشت ارشاد وسیلهای برای ضربوشتم دارند. او در مورد رسیدگی پزشکی به مهسا هم ادعا کرد که «خوب و بهموقع» بوده است.
یکشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۱
امروز مردم در شهرهایی چون سقز، سنندج، مهاباد، رشت و تهران در اعتراض به کشته شدن مهسا به خیابانها آمدند. مأموران امنیتی به سوی مردم معترض شلیک کردند و تعدادی از آنها را در شهرهای گوناگون بازداشت شدند.
مردم سنندج شعارهایی نظیر «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنهای»، «ننگ ما، ننگ ما/ رهبر الدنگ ما» و «زن زندگی آزادی» سر دادند و گروهی از زنان نیز حجاب از سر برداشتند. نیروهای یگان ویژه و امنیتی به سوی مردم تیراندازی کردند.
دانشجویان دانشگاه تهران با در دست داشتن پلاکاردهایی در محوطهٔ دانشگاه به اعتراض پرداختند.
در شبکههای اجتماعی تصاویری منتشر شد که نشان میداد شماری از زنان و مردان به نشانهٔ خشم و همدردی موهای خود را از ته میتراشند یا قیچی میکنند.
احزاب کردستان ایران و فعالان مدنی و سیاسی کردستان، فردا دوشنبه ۲۸ شهریور را روز اعتصاب عمومی اعلام کردند.
شاهزاده رضا پهلوی ضمن اعلام پیوستن به عزای عمومی در روزهای یکشنبه و دوشنبه گفت: «قتل تکاندهندهٔ ژینا (مهسا) امینی به دست رژیم ضد ایرانی و زنستیز جمهوری اسلامی، احساسات عموم ملت ایران را جریحهدار کرده است.»
مقامهای جمهوری اسلامی همچنان به انکار دلیل جان باختن مهسا ادامه دادند و ادعا کردند که ضرب و شتم او حقیقت ندارد و او سکته کرده است.
کمیل خجسته، مدیر پایگاه اطلاعرسانی علی خامنهای، گفت: «جمهوری اسلامی مظلوم است. مثلاً تا بخواهد موضوعی مثل امینی را برای روشن شدن حقیقت بررسی کند، در این فاصله هزاران تحلیل بدون استناد منتشر میشود که سادهترینش حمله به جمهوری اسلامی است.»
برخی چهرههای سرشناس در شبکههای اجتماعی به جان باختن مهسا واکنش نشان دادند. کتایون ریاحی، بازیگر سینما و تلویزیون، با انتشار یک عکس از خود بدون حجاب اجباری در صفحهی اینستاگرامش نوشت «در سوگ زنان ایرانزمین».
دوشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۱
در روز دوشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ اعتراضات مردمی گسترش یافت و در شهرهای بیشتری ازجمله کرمانشاه، بوکان، دیواندره، دهگلان، بیجار، بانه، کرج، رشت، سقز، اصفهان و تهران ادامه داشت.
گروهی از فعالان و ایرانیان ساکن واشینگتن دیسی ساعت شش عصر به وقت آمریکا در مقابل دفتر حافظ منافع جمهوری اسلامی تجمع کردند. تجمعاتی هم در شهرهای لسآنجلس، ونکوور و برلین برگزار شد.
در تهران، در تقاطع خیابان حجاب و بلوار کشاورز، نیروی انتظامی و لباسشخصیها با خشونت به معترضان حمله کردند و دهها گاز اشکآور و گلولههای ساچمهای به سوی مردم شلیک کردند.
درگیریهای میان مردم و نیروی انتظامی موجب آتش زدن یک دستگاه موتورسیکلت یگان ویژه و عقبنشینی اتومبیلهای سرکوبگر و آبپاش در این مناطق شد.
در شهر بیجار مردم جلوی ساختمان فرمانداری رفتند و به درِ فرمانداری سنگ پرتاب کردند و ازجمله شعار دادند «خامنهای قاتله، ولایتش باطله».
در پِی اعتراضات دیواندره و دهگلان، سه شهروند به نامهای فؤاد قدیمی، رضا لطفی و محسن محمدی با شلیک گلولهی پلیس ضدشورش کشته شدند. در شهر سقز نیز معترضی به نام فریدون محمودی در جریان سرکوب اعتراضات کشته شد.
در شهرهای متعدد از چهار استان کردستان، کرمانشاه، آذربایجان غربی و ایلام اعتصاب عمومی آغاز شد و بازاریان و کسبه مغازههای خود را باز نکردند.
در بوکان، یک دختر ۱۰ ساله به نام دینا زهرایی با تیراندازی مأموران ضد شورش مجروح شد.
دانشجویان دانشگاههای امیرکبیر، علامه طباطبایی و تربیت مدرس، پلیتکنیک، صنعتی شریف با برگزاری تجمعات، علیرغم فشار و حملهٔ بسیج دانشگاه، با شعارهایی نظیر «از کردستان تا تهران، ستم علیه زنان» به کشته شدن مهسا امینی اعتراض کردند.
دانشجویان دانشگاه امیرکبیر در بیانیهای نوشتند: «روزی قاتلان مهسا و تمامی قربانیان چهار دههٔ گذشته که چند صباحی پایههای کاخ ستم خود را بر سیل خون مردم بنا کردهاند، به دست عدالت ملت سپرده خواهند شد.»