تاریخچه روابط میان ایران و عربستان سعودی در صد سال گذشته فراز و فرودهای بسیاری داشته است.
آنچه به اختلافات میان ایران و عربستان بهعنوان دو قطب قدرتمند در خاورمیانه در طی حدود صد سال گذشته دامن زده است، ریشه در ایدئولوژی های حاکم بر هر یک از این دو کشور دارد. ایران عمدتاً شیعه و عربستان عمدتاً سنی از ایدئولوژیهای مبتنی بر دین و مذهب در گسترش اختلافات تاریخی میان شیعه و سنی استفاده کردهاند.
این مستند رادیویی، مروری است بر تاریخ صدسالهٔ روابط ایران و عربستان سعودی همراه با مصاحبه با چندین کارشناس ایرانی و غیرایرانی برای تحلیل چشمانداز روابط میان دو کشور.
مروری بر تاریخ روابط
در زمان اشغال ایران به دست متفقین در سال ۱۳۲۲، زمانی که محمدرضا پهلوی جوان شاه ایران بود، رفتارهای متقابل و گهگاه پر از تنش میان حجاج و مأموران سعودی سبب شد روابط دیپلماتیک میان تهران و ریاض به مدت چهار سال قطع شود.
تا سال ۱۳۵۰ که ایران بحرین را بخشی از خاک خود میدانست، تنشها میان این دو کشور ادامه یافت.
اما پس از این دوران، از آنجا که هر دو کشور متحد ایالات متحده آمریکا در منطقه بودند، روابط دو کشور رو به بهبود گذاشت.
شاه ایران در دوران شکلگیری سازمان کشورهای تولیدکنندهٔ نفت (اوپک) بهعنوان سردمدار مناسبات نفتی خاورمیانه مطرح شد و ایران جایگاه قدرت اصلی را در جریان نفتی منطقه به دست آورد.
اما وقوع انقلاب ۵۷ و شعار «بیداری مسلمانان جهان که با ولایت و رهبری امت مسلمان» از سوی آیتالله خمینی مطرح شده بود، بر طبل نگرانیهای اعراب خصوصاً سعودی نسبت به سیطرهٔ تشیع بر جهان اسلام کوبید. با این حال برخی مردم عرب با شنیدن تبلیغات انقلابی طرفداران آیتالله خمینی به این شعارها دل بستند و دولتهای عرب نیز تلاش کردند در ابتدا مستقیم رودرروی انقلاب ایران قرار نگیرند.
اما شعارهای آیتالله خمینی مبنی بر همداستانی اعراب بهخصوص سعودیها با آمریکا سبب شد این روابط روزبهروز به قهقرا برود و در چندین مقطع از جمله در سال ۱۳۶۶ و در مراسم «برائت از مشرکین» که طی آن حاجیان ایرانی به دست مأموران عربستان کشته شدند، به طور کامل قطع شود.
در دوران ریاستجمهوری علیاکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی روابط دو کشور بهبود یافت و برای اولین بار پس از انقلاب ۵۷، در آذرماه سال ۷۶ و در اولین سال ریاستجمهوری محمد خاتمی، امیر عبدالله، ولیعهد وقت و پادشاه بعدی عربستان، در نشست سران سازمان کنفرانس اسلامی در تهران شرکت کرد.
اما بهبود روابط میان دو کشور دولت مستعجل بود و با روی کار آمدن محمود احمدینژاد و شعارهای انقلابی او بار دیگر مسیر مخالف را طی کرد و در چند مقطع به بحرانی تمامعیار تبدیل شد.
پس از آن، اعدام شیخ نمر باقر النمر، روحانی شیعه عربستانی، در دی ماه ۱۳۹۴ و اعدام ۴۶ نفر دیگر از همکفرانش در عربستان، بحران تهران و ریاض را به بنبست کامل کشاند.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در سخنرانی خود در همان تاریخ در درس خارج داشت، مستقیماً عربستان سعودی را تهدید به واکنش کرد.
سرانجام در پی حملهٔ بسیجیان و طلاب به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد در دیماه ۱۳۹۴، عربستان سعودی کلیه روابط سیاسی خود را با تهران قطع کرد.
از آن زمان و با شدت گرفتن فعالیت نظامی منطقهای تهران، تنشها به یک جنگ نیابتی بین تهران و ریاض تبدیل شده و جنگ یمن بهشکل کارزار دشمنی متقابل این دو قدرت منطقهای درآمده است.
همهٔ اینها در حالی است که در ماههای پس از روی کار آمدن جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، و آغاز مذاکرات موسوم به احیای برجام در وین، ایران و عربستان سعودی در چند نوبت با یکدیگر در بغداد دیدار کردهاند و گزارشها حاکی از آن است که این دیدارها در آستانهٔ حصول به نتیجهای کارآمد است.