پنج تشکل مستقل کارگری ایران در بیانیه مشترکی درباره تجمعها و تظاهرات روزهای اخیر در چند شهر ایران خواستار «پایان دادن به فقر و سیهروزی» و «برچیده شدن بساط هر گونه سرکوب و اختناق و زندان» شدند.
این بیانیه در ادامه تجمعها و تظاهرات در شهرهای مختلف ایران منتشر شده است. این اعتراضها از روز پنجشنبه در مشهد آغاز شد و تاکنون بیش از یک هزار تن از معترضان بازداشت و بیش از ۲۰ تن در جریان تجمعها و تظاهرات کشته شدهاند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران، انجمن صنفی کارگران برق و فلز کرمانشاه، سندیکای نقاشان استان البرز، کانون مدافعان حقوق کارگر و كميته پيگيری ايجاد تشكلهای كارگری در این بیانیه خواستههای دیگری نیز مطرح کردهاند. از جمله این خواستهها، «آزادی زندانيان سياسی»، «محاکمه غارتگران ثروتهای اجتماعی و عاملان و آمرين سركوب و اختناق در هر مقام و منصب» و «بازگردانده شدن اموال به غارت رفته مردم در موسسه های مالی» هستند.
این تشکلهای مستقل کارگری در عین حال، بر افزایش حداقل دستمزد کارگران و کارکنان دولت و بخش خصوصی و برچیده شدن حقوقهای نجومی صاحب منصبان حكومتی تاکید کرده و خواستار «تضمین برپایی تشکلهای مستقل کارگری و مدنی و آزادی بیقید و شرط بیان، مطبوعات و آزادی فعالیت احزاب» شدند.
این پنج تشکل در بیانیه خود با اشاره به تجمعها و تظاهرات روزهای اخیر در چند شهر ایران نوشتند: «مردم به تنگ آمده از ستم و سرکوب و گرانی و فقر و بیکاری، ... خواستهای خود را برای پایان دادن به وضعیت جهنمی موجود فریاد میکشند».
در این میان، احمد علوی، اقتصاددان و استاد دانشگاه در سوئد، در یادداشتی برای رادیو فردا نوشته است: «سلسله تظاهرات چند روز اخیر در شهرهای گوناگون ایران، به شکل ناگهانی به وجود نیامد و نشانه نارضایتی از وضعیت موجود و بخصوص وضعیت نامناسب اقتصادی است. چرا که بخش قابل توجهی از شعارهای معطوف به مشکلات اقتصادی –بخصوص گرانی یا به زبان دیگر افزایش هزینه زندگی است- که اکثریت مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند».
او افزوده است: «احساس افزایش فقر و شکاف طبقاتی و همچنین کاهش مداوم سطح زندگی بخشی از انگیزههای مشترک تظاهرات یاد شده را شکل میدهد. اما این همه ماجرا نیست. تصادم واقعیاتی که احساس میشود با آنچه از سوی حسن روحانی وعده داده شده است، نیز زمینهساز این جوش خروش تظاهرکنندگان است. از یاد نرود که حسن روحانی در هنگام فعالیتهای انتخاباتی دور دوم ریاست خود بر قوه مجریه وعدههای بسیاری را مبنی بر رونق اقتصادی، ایجاد اشتغال، کاهش فقر نابرابری را مطرح نمود».
در این ارتباط، حسین راغفر، اقتصاددان در ایران، در گفتوگو با وبسایت «اسکان نیوز» درباره ریشههای اعتراضهای روزهای اخیر، با اشاره به آنچه «رژه اشرافیگری در برابر فقر حاد بخش عمده مردم» نامیده، گفته است: «از سالها قبل، تذکرات جدی به دولتهای مستقر داده شد، اما کسی توجهی نکرد».
در بیانیه این تشکلها اشاره شده است: «مطالباتی که امروزه زمینه راهپیماییها و تجمعات سراسری تودههای زحمتکش مردم ایران را با محوریت اعتراض به گرانی و فقر و بیکاری فراهم کرده، سالهاست که از سوی کارگران، معلمان، دانشجویان، پرستاران و همه اقشار زحمتکش جامعه فریاد زده شده است و حکومتگران بدون هيچ توجهی به آنها مشغول چپاول و غارت ثروتهای اجتماعی بودهاند».
به گفته نویسندگان این بیانیه، «آن چیزی که امروز ما در خیابانهای شهرهای مختلف شاهد آنیم، فوران خشم انباشته تودههای مردم زحمتکش ایران از غارت و اختلاسهای میلیاردی بالاترین مقامات حکومتی و افراد و موسسههای مالی وابسته به حوزه قدرت در یک سو و فقر و سیهروزی میلیونی مردم در سوی دیگر، تا بیکاری میلیونی کارگران و جوانان، ضرب و شتم دستفروشان و کشتار کولبران و تحمیل دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقر به کارگران و مزد بگیران زحمتکش» است.
آنها در عین حال، از آنچه «برپایی بساط شلاق و زندان و دار و درفش علیه هرگونه حق طلبی و آزادیخواهی» نامیدند، انتقاد کردند.
در ماههای اخیر، گزارشهای زیادی در مورد برخوردهای امنیتی و قضایی با کارگران و تشکلهای کارگری منتشر شده است. این در شرایطی است که این کارگران و تشکلهای کارگری به پرداخت نشدن به موقع دستمزدها و مزایا، خصوصیسازی شدن کارخانهها و اخراج کارگران اعتراض داشتهاند.
در این میان، برخوردهای امنیتی و قضایی با کارگران و تشکلهای کارگری، انتقاد شدید سازمانهای حقوق بشری و اتحادیههای بینالمللی کارگری را به همراه داشته است. با این همه، مقامهای جمهوری اسلامی ایران ضمن رد این انتقادها گفتهاند که با تشکلهای کارگری تعامل خوبی دارند و تشکلیابی کارگران را به رسمیت میشناسند.