نهضت آزادی ایران در بیانیهای با ابراز نگرانی شدید از «شرایط غیر انسانی و غیر بهداشتی» بسیاری از زندانهای ایران، به ویژه نسبت به وضعیت «خطرناک و بهتآور زندان قزلحصار» هشدار داد و از مقامهای جمهوری اسلامی خواست «دستور فوری تعطیلی زندان قزلحصار» را صادر کنند.
در این بیانیه، نهضت آزادی ایران با اشاره به اینکه پیشتر نیز «بهدفعات» گزارشهایی درباره «وضعیت حاد و خطرناک» جاری در بسیاری از زندانهای ایران و از جمله زندان قزلحصار منتشر شده بود، افزود که در پی انتقال «سیزده زندانی سیاسی به زندان قزلحصار» بار دیگر گزارشهایی از وضعیت زندان قزلحضار منتشر شده که نشان دهنده شرایط «نگرانکننده، حاد و خطرناک» این زندان است.
این بیانیه با استناد به «نامههای سرگشاده برخی از زندانیان سیاسی انتقالیافته به زندان قزلحضار»، افزود که این نامهها بیانگر «زوایای تاریکتر» و «شرایط غیر انسانی و بهتآور محیط نگهداری زندانیان و وضعیت و امکانات غیر قابل قبول بهداشتی و درمانی» در زندان قزلحصار است و «دل هر انسان آزاده و عدالتخواهی را به رنج» وا میدارد.
در بیانیه نهضت آزادی اشاره شده که در فهرست زندانیان منتقل شده به زندان قزلحصار «اسامی شناختهشدهای مانند آقایان جعفر ابراهیمی از فعالان صنفی معلمان و زرتشت احمدی راغب از جمله منتقدان سیاسی» و همچنین «برخی کنشگران مدنی و قومی چون حمزه سواری و سعید ماسوری» قرار دارد.
نهضت آزادی ایران در بیانیه خود با ابراز «نگرانی شدید در خصوص حقوق انسانی و وضعیت نگهداری عموم زندانیان اعم از سیاسی یا عادی در زندان قزلحصار»، تاکید کرد که «چنین رویکردی از سوی قوه قضائیه و سازمان زندانها در مواجهه با محکومان و زندانیان، نه تنها با بندهای ۱ و ۱۴ اصل سوم و اصول ۲۰، ۳۸، ۳۹ قانون اساسی مخالف و معارض» است و «هیچ سنخیتی با آموزههای قرآنی» نیز ندارد.
در این بیانیه همچنین به «برخی فجایع قبلی مانند مرگ زهرا کاظمی، هدی صابر، ستار بهشتی، بکتاش آبتین» و شمار دیگری از زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندانهای جمهوری اسلامی اشاره شده است.
نهضت آزادی ایران در بیانیه خود «مصرانه از مقامات ارشد قضایی و مسئولان سازمان زندانها» خواست تا «بدون در نظر گرفتن هرگونه ملاحظه سیاسی و امنیتی»، ضمن «صدور دستور فوری نسبت به تعطیلی زندان مخوف قزلحصار» و «نظارت بر حسن اجرای قانون در دیگر زندانهای کشور»، زمینه «تحقق حقوق اساسی ملت و حفظ کرامت انسانی شهروندان ایرانی» را فراهم کنند.
دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در روز یکشنبه ۱۲ شهریور ماه شماری از زندانیان سیاسی و عقیدتی و همچنین چند تن از معترضان بازداشت شده را بدون ابلاغ و اعلام قبلی از زندان اوین به زندان قزلحصار در کرج منتقل کرد.
این ۱۳ زندانی سیاسی شامل جعفر ابراهیمی، کامیار فکور، لقمان امینپور، سعید ماسوری، افشین بایمانی، سپهر امام جمعه، زرتشت احمدی راغب، محمد شافعی، سامان یاسین(صیدی)، مطلب احمدیان، رضا سلمانزاده، مسعودرضا ابراهیمینژاد و حمزه سواری است.
مقامهای قضایی و مسئولان زندان قزلحصار به مدت چند هفته از ملاقات خانوادههای این زندانیان با آنها ممانعت کرده و به این خانوادهها گفتند که هر ۱۳ زندانی منتقل شده به زندان قزلحصار «ممنوع التماس و ممنوع الملاقات» هستند.
پس از انتقال این زندانیان از اوین به زندان قزلحصار، بستگانشان گفتند که این زندانیان سیاسی برای مدتی در «بند قرنطینه زندانیان قبل از اعدام» این زندان نگهداری میشوند و مسئولان زندان قزلحصار حتی «امکانات اولیه» و «پتو» نیز در اختیار آنها قرار ندادهاند.
این زندانیان همچنین برای چند روز در اعتراض به انتقال اجباری خود از زندان اوین به زندان قزلحصار، اعتصاب غذا کردند.
شماری از این زندانیان سیاسی منتقل شده به زندان قزلحصار با انتشار نامههایی سرگشاده وضعیت خطرناک و بحرانی این زندان را فاش کردند.
سعید ماسوری، زندانی سیاسی که بیست و سومین سال حبس خود را بدون مرخصی سپری میکند، از جمله این زندانیان است که درد طی نامهای سرگشاده، وضعیت تکاندهنده زندان قزلحصار را فاش کرد و از جمله نوشت که در این زندان «کمترین امکان تغذیهای، بهداشتی، درمانی و حتی جای نیم متری برای نشستن هم وجود ندارد. نه آب، نه غذا، نه تن پوش شایسته انسانی »
ماسوری با بیان اینکه «در اتاق ۹ متری، ۱۵-۱۶ نفر را ریخته که حق کمترین اعتراضی را هم ندارند»، زندان قرلحصار را یک «سیاهچاله» خواند که به گفته او «به اراده ولیفقیه و با حلقهبگوشی جنایتکاری مثل اژهای مردم این خاک را از پیر و جوان به داخل آن میریزند و در آتش جنایت خود میسوزانند.»
نگرانیها از وضعیت زندان قزلحصار در حالی است که تاکنون گزارشهایی متعددی از شرایط وخیم بازداشتگاهها و زندانها در ایران نیز منتشر شده است.
تاکنون شماری از زندانیان سیاسی و معترضان بازداشت شده از جمله بکتاش آبتین، شاعر و هدی صابر، امیدرضا میرصیافی، و نیز تعدادی از زندانیان جرایم عادی که تازهترین مورد آن ، فرامرز جاویدزاد بوده است، در بازداشتگاهها و زندانهای جمهوری اسلامی ایران به دلایلی چون «عدم رسیدگی پزشکی»، «ممانعت از اعزام به بیمارستان»، «عدم اعزام به مرخصی درمانی» جان خود را از دست دادهاند.
همچنین شماری از زندانیان یا بازداشت شدگان در موارد دیگری چون زهرا کاظمی، ستار بهشتی، زیر شکنجه، یا چون علیرضا شیرمحمدعلی، از معترضان جوان، با اصابت ضربات چاقو در داخل زندان، یا چون کاووس سیدامامی و در تازهترین مورد جواد روحی، معترض جوان، به مرگی مشکوک در زندان جان خود را از دست دادهاند.