کاربران شبکههای اجتماعی در ایران، همزمان با ۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگر، از کارگرانی یاد کردند که در دورههای مختلف اعتراضات کشته شدند. بسیاری از آنها باوجود سن کم، تنها «نانآوران» خانه بودند.
در جریان سرکوب اعتراضات «زن، زندگی، آزادی»، شمار زیادی از شهروندان، از جمله کارگران، مضروب، کشته و یا بازداشت، محاکمه و حتی اعدام شدند.
در همین زمینه بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی، عکس و ویدئوهای مربوط به محسن شکاری، مجیدرضا رهنورد، محمد حسینی و محمدمهدی کرمی را منتشر کردند و از آنها با عنوان کارگرانی یادکردند که در جریان اعتراضات و به دست جمهوری اسلامی اعدام شدند.
بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی با انتشار عکس «چکمههای کار» محمد حسینی یادآور شدند که او کارگر مرغداری بود.
ویدئویی از کار ساختمانی محمد مهدی کرمی، که همزمان با محمد حسینی و در پرونده مشترک با او اعدام شد، نیز بارها در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
زهرا سعیدیانجو، خواهر میلاد سعیدیانجو نیز با انتشار ویدویی از برادرش و اشاره به کشتهشدگان اعتراضات اخیر نوشت: «اونهایی که با طناب دار بالا کشیده شدند، خیلیهاشون کارگر بودند.»
هنگامه چوبین، مادر آرتین رحمانی، نوجوان کشتهشده در اعتراضات ایذه نیز به همین مناسبت نوشت: «چرا اسیر خاکت کردهاند؟ مگر دستان کوچک و پینهبسته تو از این دنیا چه میخواست؟»
ویدئویی از مادر محمد اقبال نایبزهی، نوجوان ۱۶ سالهای که در جمعه خونین زاهدان کشته شد، نیز در این زمینه منتشر شده است. در این ویدئو مادر محمد اقبال میگوید که او «نانآور خانه» بود. او در این ویدئو میگوید: «تنها امیدوارم که خدا قاتل پسرم را به سزای عملش برساند.»
آناهیتا همتی، بازیگر نیز در صفحه اینستاگرام خود با انتشار عکس برخی از کارگران کشتهشده در سالهای اخیر مانند ستار بهشتی و نوید افکاری از آنان با عنوان «کارگران جاویدنام» یاد کرد.
ستار بهشتی، کارگر وبلاگنویس در سال ۹۱ زیر شکنجه نیروهای امنیتی کشته شد و نوید افکاری در سال ۹۹ در شیراز اعدام شد.
به همین مناسبت شاهزاده رضا پهلوی نیز در حساب توئیتری خود نوشت: «در روز جهانی کارگر، به یاد کارگران میهنپرستی هستم که جانشان را برای آزادی و آبادی ایران دادند.»
مطالبات معوق کارگران و سرکوب فعالان صنفی و کارگری
روز جهانی کارگر در ایران در شرایطی پشت سر گذاشته شد که مطالبات کارگران همچنان پابرجاست و نه تنها اقدامی از سوی مقامات جمهوری اسلامی برای برآورده کردن این مطالبات انجام نشده، بلکه در بیشتر مواقع پاسخ مسئولان به اعتراضات و درخواست مطالبات تهدید و سرکوب بوده است.
به عنوان مثال مدیرعامل سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس روز جمعه هشت اردیبهشت کارگرانی را که در بخشهای مختلف این منطقه دست به اعتصاب زدهاند، تهدید کرد که با دستکم «چهار هزار کارگر جدید جایگزین میشوند».
بسیاری کارگران پروژهای شرکت نفت برای رسیدگی به مطالبتشان از ابتدای اردیبهشت دست به اعتصاب زدهاند. دامنهٔ اعتصاب کارگرانِ پروژهای محدود به صنعت نفت و گاز و پتروشیمی نیست و در بخشهای فولاد، معادن و برق هم اعتصابهایی شکل گرفته است.
کارگران اعتصابی خواستار افزایش ۷۹ درصدی دستمزد، پرداخت بهموقع آن، برخورداری از ۲۰ روز کار و ده روز استراحت در ماه، بیمه، بهبود وضعیت ایاب و ذهاب، غذا، بهداشت و خوابگاههای خود هستند.
در همین زمینه مسئولان و مقامات جمهوری اسلامی به اشکال مختلف ادعا کردهاند که اقدامات آنها به بهبود وضعیت کارگران کمک کرده است.
از جمله غلامحسین محسنیاژهای، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی در روز کارگر با اشاره به اقدامات قوه قضائیه در راستای «رفع موانع کسب و کار و جلوگیری از تعطیلی کارگاهها»، مدعی شد که نهاد تحت امر او در سال گذشته از بیکار شدن «۲۴۰هزار نفر» در بنگاههای تولیدی جلوگیری کرده است.
با این وجود او به تعطیلی مراکز اقتصادی از سوی نیروی انتظامی و اداره اماکن در طرح «عفاف و حجاب» اشارهای نکرد.
منتقدان این طرح معتقدند بسیاری از کارگران و کارکنان مراکز تجاری و رستورانهای پلمب شده با اجرای این طرح بیکار شده و در وضعیت نابسامان اقتصادی ایران از این طرح لطمه خوردهاند.
صولت مرتضوی، وزیر کار نیز در یک گفتوگویویدیوئی ادعا کرد که «از دوران نوجوانی کارگری کرده» و «درد کارگر را میداند».
او در پاسخ به سوالی در مورد کافی بودن حقوق کارگران، گفت که با وجود کم بودن حقوق و سخت بودن شرایط، کارگران با «قناعت» میتوانند روزگار خود را بگذرانند.
آقای مرتضوی در مورد افزایش ۲۷ درصدی پایه حقوق کارگران عنوان کرد که این میزان «حداقل» افزایش دستمزد است و کارفرما میتواند بیشتر از این هم به کارگر حقوق بدهد و کارگران هم حق «چانهزنی» با کارفرما را دارند. با این حال او توضیح نداد که با وجود سرکوبها و تهدیدهایی که در چند دهه گذشته متوجه کارگران معترض و فعالین کارگری بوده، کارگران چگونه میتوانند با کارفرمای خود «چانهزنی» کنند.
علاوه بر «حقوق ناکافی و وضعیت بد معیشتی» یکی دیگر از مشکلات کارگران در ایران «شرایط کار نامطلوب و حتی «خطرناک» برخی کارگران است. شرایطی که عدم تامین شرایط ایمن از سوی کارفرما در آن میتواند به قیمت جان کارگر تمام شود.
معاون پزشکی و آزمایشگاهی سازمان پزشکی قانونی کشور روز ۱۱ اردیبهشت در مصاحبه با ایلنا عنوان کرد که در سال ۱۴۰۱ در مجموع ۱۹۰۰ کارگر بر اثر حوادث کار جان باختند که در این میان ۸۴۰ نفر بر اثر سقوط از ساختمان و بلندی جان خود را از دست دادهاند.
مسعود قاعدیپاشا گفت که استانهای تهران، اصفهان، خراسان رضوی و مازندران به ترتیب بیشترین تعداد کارگر جانباخته در حین کار را به خود اختصاص دادهاند و کهگیلویه و بویراحمد و زنجان کمترین آمار تلفات حوادث کار را داشتهاند.
در این شرایط نهادهای امنیتی نیز سعی کردهاند در روزهای منتهی به روز کارگر، فعالان صنفی و کارگری تحت فشار بیشتری قرار دهند.