لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ تهران ۲۰:۱۷

کشتار مسلمانان روهینگیایی؛ راه همواری برای تروریسم


گروهی از پناهندگان روهینگیایی (عکس از آرشیو)
گروهی از پناهندگان روهینگیایی (عکس از آرشیو)

مردمانی که با نام "روهینگیایی" شناخته می شوند از طوایف هند و آریایی ساکن ایالت راخین (رخین) درکشور میانمار هستند جمعیت این ایالت را که قبلاٍ آراکان نامیده می شد بودایی‌ها تشکیل می‌دهند و روهینگیایی‌ها در اقلیت قرار دارند. اما گفته می‌شود حدود یک میلیون و یکصد هزار روهینگیایی در میانمار و تقریبا همین تعداد هم در خارج از میانمار زندگی می‌کنند. اکثریت روهینگیایی‌ها مسلمانند ولی در درون آنها اقلیتی هندو نیز وجود دارند. تاریخچه اقامت مسلمانان در میانمار به قرن دوازدهم بر می گردد هرچند برخی معتقدند روهینگیایی‌ها از قرن هشتم در این مناطق سکونت داشته‌اند و برخی دیگر آغاز سکونت روهینگیایی‌ها در میانمار را هم‌زمان با بنگالی‌ها در اوایل قرن ۱۸ می‌دانند. زبان مردم روهینگیا مشابهت زیادی به زبان بنگالی دارد ولی بنگالی‌ها که عمده ساکنین ایالت آراکان یا راخین را تشکیل می‌دهند حاضر نیستند روهینگیایی‌ها را به خود منصوب بدانند و حتی شباهت زبانی آنان را انکار می‌کنند. با این توصیف در مورد قدمت حضور این طوایف در میانمار(برمه سابق) توافقی وجود ندارد. [برخی از کشور‌ها هنوز نام جدید میانمار را به رسمیت نمی شناسند و از آن به عنوان برمه یاد می‌کنند].

در خلال حدود ۱۲۵ سال حاکمیت انگلیسی‌ها در این بخش که خود زمانی بخشی از هندوستان به شمار می‌آمد مهاجرت جمعیت و نیروی کار امری داخلی محسوب می‌شد و بریتانیایی‌ها در آن دخالتی نمی‌کردند. اما جمعیت بومی هر محل به امر مهاجرت افراد از سایر قبابل و طوایف نگاه مثبتی نداشتند.

با این سابقه طولانی، روهینگیایی‌ها در میانمار، چه برطبق قانون ۱۹۴۸ و چه به‌خاطر تغییرات دیگری که بعداً به وجود آمد به عنوان شهروند میانمار شناخته نشدند. مدت کوتاهی پس از اینکه در ۱۹۴۸ میانمار استقلال خود را از بریتانیا بدست آورد، قانون شهروندی میانمار تصویب شد که تعیین می‌کرد چه کسانی شهروند میانمار هستند و چه کسانی از حق شهروندی برخوردار نیستند.

روهینگیایی‌ها شهروند میانمار نیستند -در۱۹۶۲ نظامیان از طریق یک کودتا قدرت را در میانمار به دست گرفتند. همه شهروندان ملزم به داشتن کارت شناسایی ملی شدند اما به روهینگیایی‌ها فقط کارت هویتی داده‌شد که آنان را "خارجی" معرفی می‌کرد و در نتیجه امکان تحصیل و کار آنان را محدود می‌کرد. قانون شهروندی جدیدی در ۱۹۸۲این وضعیت را اسف‌بارتر کرد و روهینگیایی‌ها حتی جزو ۱۳۵ گروه قومی میانمار به رسمیت شناخته نشدند. قانون جدید، تسلط به یکی از چند زبان رسمی را همراه با ارائه مدارکی که نشان بدهد آنان قبل از ۱۹۴۸ در میانمار اقامت داشته‌اند شرط شهروندی قلمداد کرد. خیلی از روهینگیایی‌ها چنین مدارکی نداشتند چون در مراحل قبلی موفق به گرفتن آن نشده بودند. نتیجه اینکه از حق تحصیل، کار، مسافرت، ازدواج، دسترسی به خدمات درمانی، وهمچنین انجام مراسم و مناسک دینی محروم شدند. حتی روهینگیایی‌هایی که توانستند امتحان شهروندی را بگذرانند و تابعیت میانمار را کسب کنند هنوز شهروند دست دوم تلقی شده و از برخی حقوق شهروندی محروم بودند. برای مثال نمی‌توانند پزشک یا حقوقدان بشوند و یا اینکه به عضویت قوای سه‌گانه در آیند.

تقریبا هیچ‌گاه همزیستی صلح‌آمیزی بین مسلمانان و غیر مسلمانان در راخین وجود نداشت. از دهه ۱۹۷۰ در چندین مرحله خشونت‌ها علیه روهینگیایی‌ها فزونی گرفت و سبب شد گروه‌هایی از آنان از میانمار فرار کرده و به کشورهای همسایه مانند بنگلادش، مالزی، تایلند، و سایر کشورهای جنوب شرقی آسیا پناهنده شوند. بسیاری از آنان در حال فرار از میانمار مورد اذیت و آزار، تجاوز، و شکنجه ماموران امنیتی میانمار قرار گرفته و یا کشته شدند.

پاکسازی قومی - در سال ۲۰۱۶ در یک درگیری بین نیروهای پلیس مرزی و روهینگیایی‌ها ۹ نفر پلیس مرزی کشته شدند و متعاقب آن بود که مردان مسلح به روستاهای محل اقامت روهینگیایی‌ها حمله کردند. در نوامبر ۲۰۱۶ برای اولین بار جان مک کیسیک رئیس سازمان پناهندگان سازمان ملل متحد دولت میانمار را به "پاکسازی قومی" مسلمانان روهینگیایی متهم و کمیساریای عالی حقوق بشر از دولت میانمار به رهبری خانم آن سان سوچی به دلیل شیوه رفتار با اقلیت مسلمان روهینگیا به شدت انتقاد کرد. قبلاً و بخصوص از سال ۲۰۱۳ فعالان سازمان دیده بان حقوق بشر میانمار را متهم به پاکسازی قومی کرده بودند وکشتار‌ها را جنایت علیه بشریت نامیده بودند ولی تاکید سازمان ملل بر پاکسازی قومی نشان دهنده اوج گرفتن کشتار دسته جمعی بود.

گروه‌های حقوق‌بشر ده‌ها مورد از به آتش کشیدن نقاط مختلفی ازایالت راخین و یا تیراندازی مستقیم به سمت مردم غیر مسلح را به صورت مستند ثبت و گزارش کرده‌اند.

از سال ۲۰۱۲ دست کم ۱۶۸هزار روهینگیایی از میانمار فرار کردند. به دنبال خشونتی که سال گذشته درگرفت، بنا بر گزارش سازمان بین‌المللی مهاجرت، ۸۷ هزار نفر از آنان بین اکتبر ۲۰۱۶ تا ماه ژوئیه ۲۰۱۷ به بنگلادش پناهنده شده‌اند.

اکنون موج جدیدی از کشت و کشتارها آغاز شده که موجب فرار دسته‌جمعی روهینگیایی‌ها گردیده است. یکی از پر مخاطره‌ترین مسیرها برای روهینگیایی‌ها عبور با قایق و کشتی از خلیج بنگال و دریای آندامان برای رسیدن به مالزی است. بین ۲۰۱۲ و ۲۰۱۵ بیش از ۱۱۲ هزار نفر این مسیر خطرناک را طی کرده اند. علاوه بر آن گزارش‌های سازمان ملل حاکی از آن است که ۴۲۰ هزار پناهنده روهینگیایی در آسیای جنوب شرقی و بیش از ۱۲۰ هزار نفر در داخل میانمار مجبور به ترک خانه و زندگی خود شده‌اند. در آخرین موج فرار بیش از ۱۰ هزار نفر در یک قطعه زمین به صاحب مرزی که تحت هیچ حاکمیتی نیست گیر کرده اند.

همانند رویداد ۲۰۱۶، در آخرین هفته ماه اوت در یک درگیری جدید بین روهینگیایی‌ها که در حال فرار از مرز بودند ۱۲ نفر از نیروهای امنیتی میانمار کشته شدند. واکنش فوری پلیس موجب کشته شدن ۷۷ نفر روهینگیایی شد و این واقعه موج جدیدی از نسل کشی همراه با فرار دسته جمعه روهینگیایی را دامن زد. در همان زمان سخنگوی وزارت خارجه آمریکا از میانمار خواسته‌بود از هرگونه انتقامجویی خودداری کند. تا اول ماه سپتامبر تعداد کشته شدگان به چهارصد نفر رسید.

بخش هایی از بنگلادش و هندوستان و به تبع آن پاکستان و افغانستان می تواند به سادگی شاهد حضور عناصر متواری خلافت اسلامی باشد که از عراق و سوریه بیرون رانده می شوند و در صدد هستند خیمه خلافت اسلامی خود را در جای دیگری علم کنند. فقر و نارضایتی بستر حاصلخیز تروریسم است که با انتقام و خونریزی آبیاری می شود. تا "حکومت اسلامی" دیگری در این منطقه به راه نیفتاده باید از خونریزی مسلمانان روهینگیایی جلوگیری و در مورد احیای هویت و حقوق آنان در میانمار چاره اندیشی شود.

نقش خانم آن سا سوچی – آن سانگ سوچی که ۱۵ سال از عمرش را در زندان نظامیان حاکم بر میانمار گذرانده بود در سال ۲۰۱۰ از زندان آزاد شد. وی که برنده جایزه صلح نوبل است ۵ سال پس از آزادی در انتخابات ۲۰۱۵ توانست ۸۰ درصد کل آرا را به دست آورد و ۳۴۸ کرسی در دو مجلس میانمار را از آن حزب خود "لیگ ملی برای دموکراسی" کند. اما نظامیان هنوز ۲۵ درصد کرسی‌های پارلمان را در دست دارند. نقش خانم آن سانگ سوچی با رئیس جمهوری برابری می‌کند اما طبق قانون، وی نمی‌تواند رئیس جمهور شود و نظامیان هنوز بسیاری از اهرم‌های قدرت را در اختیار دارند.

اکنون با اوج گرفتن درگیری‌ها، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد میانمار، خانم آن سانگ سوچی برنده جایزه صلح نوبل را مورد انتقاد قرار داده و گفته است او در مورد روهینگیایی‌ها کوتاهی کرده و وقت آن رسیده است که پا پیش بگذارد و قضیه را حل کند. خانم آن سانگ سوچی، رهبر "دو فاکتو"ی میانمار، چهار ماه پیش در گفتگویی با خبرنگار بی‌بی سی اتهام تصفیه قومی را مردود شمرده و ادعا کرده بود که میانمار با آغوش باز روهینگیایی‌هایی را که بر گردند خواهد پذیرفت!. خانم آن سانگ سوچی ادعا کرده بود که "فکر نمی‌کنم تصفیه قومی در حال انجام شدن باشد. به نظر من کار برد اصطلاح تصفیه قومی برای آنچه در حال وقوع است بسیار شدید است." به نظر او "مسلمانان هم دارند مسلمانان را می کشند."

سال گذشته ملاله یوسف زی، دختر جوان پاکستانی که همانند خانم آن سانگ سوچی برنده جایزه صلح نوبل است به همراه ۱۱ نفر دیگر از برندگان جایزه صلح نوبل به خانم آن سانگ سوچی هشدار داده بودند که یک نسل کشی در راه است. در مقابل این نامه انبوهی از کاربران رسانه‌های اجتماعی خواهان این شده بودند که جایزه صلح نوبل از خانم سان سوچی پس گرفته شود.

البته کمیته صلح نوبل نروژ نمی‌تواند و در هیچ موردی هم سابقه ندارد که جایزه صلح را از کسی پس بگیرد. توجیه کمیته این است که جایزه صلح نوبل یک تصمیم است و با اعلام آن و اعطای جایزه مسئولیت کمیته خاتمه می‌پذیرد. بنا بر این کمیته اختیار پس گرفتن جایزه را ندارد.

نظریه موازی با پاکسازی قومی

اغلب ناظران و صاحب‌نظران مسایل میانمار که قضیه کشتار مسلمانان روهینگیایی را دراین کشور دنبال می‌کنند متّفق القول هستند که رفتار دولت میانمار را نمی‌توان چیزی غیر از "نسل‌کشی" نامید. اما مقاله‌ای در روزنامه گاردین به قلم "ساسکیا ساسن" استاد جامعه‌شناسی دانشگاه کلمبیا استدلال جدیدی را علاوه بر عامل مذهب وارد معمای کشتارها در میانمار کرده است. البته این استاد دانشگاه پاکسازی قومی و نسل‌کشی را نفی نمی‌کند ولی معتقد است در کنار آن فاجعه دیگری در میانمار در حال شکل‌گیری است که بودایی‌ها را نیز همانند مسلمانان هدف گرفته است. به عقیده این استاد دانشگاه که مطلب خود را به صورت مستند و بر مبنای تحقیق در چند دهه اخیر ارائه کرده است، توسعه اقتصادی نوین در چند دهه اخیر موجب شده بسیاری از خورده مالکان زمین قربانی سرمایه‌داران بزرگ شوند. درمورد میانمار علاوه بر مسلمانان، خرده مالکان نیز مجبور به ترک زمین‌های خود شده‌اند زیرا کنترل مطلق در دست نظامیان است و آنها هستند که با اخراج خرده مالکان زمین‌هایشان اشغال می کنند.

اقتصاد کلان در بخش‌های معادن و جنگل‌ها که نیاز به نیروی کار زیادی هم ندارند به شدت در حال توسعه است. از سال ۲۰۱۲ (یعنی همان سالی که تنش‌ها شدت گرفت)، قانونی سرمایه‌گذاری خارجی را در میانمارتقویت کرد. به دنبال آن اشغال زمین بدون منع قانونی شدت گرفت و با سرعتی بی‌سابقه دست به نابودی جنگل‌ها زدند. اکنون سالیانه حدود یک میلیون هکتار اراضی جنگلی نابود و مورد استفاده صنعتی قرار می گیرد. بر خلاف ساخت و سازهای ساختمانی که نیاز به کارگر فراوان دارد در این نوع استفاده صنعتی از زمین به کارگر زیادی نیاز نیست و مثلاً یک پروژه خط لوله میانمار تنها با ۸۰۰ کارگر توانست یک میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کند.

به این ترتیب و به استدلال این استاد دانشگاه به موازات نسل کشی و پاکسازی نژادی مسلمانان روهینگیایی، با دخالت همان عوامل(نظامی ها) مالکیت خرده مالکان میانماری به‌خصوص در شمال این کشور، اعم از مسلمان و بودایی نیز از آنان سلب شده و موجب آوارگی و بی‌خانمانی آنان گردیده است.

خطر تشدید تروریسم

کشتار مسلمانان روهینگیایی در میانمار می‌تواند حرکات تروریستی در جنوب آسیا را تشدید کند. علی‌رغم اینکه آخرین آزمایش اتمی کره شمالی تیتر اول وقایع جهانی را به خود اختصاص داده و نگرانی از وقوع جنگ را دامن زده است؛ باید گفت واکنش مسلمانان در سراسر دنیا نسبت به فاجعه انسانی میانمار نیز به همان نسبت خبرساز بوده است. این واکنش‌ها به‌خصوص از دیدگاه امنیت بین‌المللی و تروریسم حائز اهمیت است.

به گزارش رویترز، خالد بطرفی که گویا از رهبران القاعده شاخه یمن است، در حمایت از اقلیت مسلمان روهینگیایی، خواهان حمله به مقامات دولت و ارتش میانمار شده است. وی از مسلمانان بنگلادش، هند، اندونزی، و مالزی خواسته است که به کمک مسلمانان روهینگیایی بشتابند.

در اندونزی به سمت سفارت میانمار در جاکارتا کوکتل مولوتوف پرتاب شد، در حالی که تیتر اول نشریه نیویورک تایمز خبر از تظاهرات مسلمانان دو قاره استرالیا و آسیا در حمایت از مسلمانان روهینگیایی می دهد. خبرگزاری فرانسه از تظاهرات مسلمانان چچن در روسیه و خبر گزاری تاس از واکنش ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه و ژنرال السی سی رئیس جمهور مصر در محکوم کردن کشتار مسلمانان روهینگیایی خبر می دهد.

بی‌تردید واکنش روسای جمهور روسیه و مصر ارتباط مستقیمی با نگرانی‌های آنان از تروریسم دارد. در گذشته گروه‌ءهای تندرو چچن در روسیه دست به اعمال تروریستی زده‌اند همانطور که شاخه‌ای از القاعده و وابستگان به خلافت اسلامی (داعش) در مصر اقدامات مشابهی کرده‌اند. روز چهارم سپتامبر پلیس مسکو ۱۷ نفر از تظاهرکنندگان در مقابل سفارت میانمار در مسکو را بازداشت کرد که دو تن از آنان زن بودند.

کشتار مسلمانان روهینگیایی وارد مرحله حساسی شده است. گسترش این بحران و فاجعه انسانی که واکنش بسیاری از کشورهای دنیا را به دنبال داشته به نفع هیچ یک از بازیگران عرصه سیاست بین‌الملل نیست و باید هرچه زودتر متوقف شود. مالزی، اندونزی، جنوب فیلیپین تاکنون شاهد اعزام صد‌ها شهروند برای پیوستن به صفوف "خلافت اسلامی" (داعش) بوده اند. گروه هایی مانند "ابوسیاف" و یا "جامعه اسلامی" چندین دهه به صورتی خفته در متن این جوامع فعالیت داشته‌اند. بخش‌هایی از بنگلادش و هندوستان و به تبع آن پاکستان و افغانستان می‌توانند به سادگی شاهد حضور عناصر متواری خلافت اسلامی باشد که از عراق و سوریه بیرون رانده می‌شوند و در صدد هستند خیمه خلافت اسلامی خود را در جای دیگری علم کنند. فقر و نارضایتی بستر حاصل‌خیز تروریسم است که با انتقام و خونریزی آبیاری می شود. تا "حکومت اسلامی" دیگری در این منطقه به راه نیفتاده باید از خونریزی مسلمانان روهینگیایی جلوگیری و در مورد احیای هویت و حقوق آنان در میانمار چاره‌اندیشی شود.

--------------------------------------------------------------------

یادداشت‌ها، آرا و نظرات نویسندگان خود را بیان می‌کنند و لزوماً بازتاب دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.

XS
SM
MD
LG