نشست یک روزه «اعتراض به جنایت، شکنجه، تجاوز و اعتراف گیری در ایران» به دعوت «کمپین مبارزه با جنایت علیه بشریت» با حضور جمعی از روشنفکران و فعالان مدنی در نیویورک برگزار شد.
این نشست روز شنبه در کلیسای «ریورساید» شهر نیویورک با برگزاری چهار «پنل» و اجرای برنامه های هنری به پایان رسید که در آن شرکت کنندگان در میزگردها به بررسی تحولات ایران پرداختند.
عبدالعلی بازرگان، عبدی کلانتری، عطاء دشتیان، شهرنوش پارسی پور، چهار شرکت کننده در «پنل» اول بودند که به بیان دیدگاه های خود پرداختند.
عطا دشتیان، استاد دانشگاه که از کانادا به آمریکا آمده بود طی سخنانی به بررسی مقوله «رهبری در جنبش»های مختلف پرداخت و ضمن تطبیق مقاطع تاریخی، درک کنونی از «رهبری» را «متحول» شده دانست.
وی با تاکید براینکه جنبش کنونی در ایران «دیگر رهبری مطلق را نمی پذیرد»، نیاز به وجود رهبری را امری معقول دانست.
این استاد دانشگاه، «نخبه کشی و رهبر پرستی» را یکی از مشخصات تحولات در تاریخ ایران خواند و گفت: «البته ما در مقاطعی نیز رهبرکش بوده ایم.»
آقای دشتیان ویژگی مشترک دو «رژیم» شاه و جمهوری اسلامی را از بین بردن کسانی دانست که «پتانسیل رهبری در آینده دارند» و در این زمینه گفت: «رژیم قبل نیز هر از چندگاهی افرادی را که شاید در آینده می توانست نقش رهبری جنبشی را بر عهده گیرند از بین می برد و جمهوری اسلامی نیز از همان ابتدا همین مشی را برگزید.»
وی در ادامه گفت: «رهبران واقعی ترور شده اند.»
این استاد دانشگاه همچنین یادآور شد: «مبادا به خاطر اینکه موسوی و کروبی، رهبران ایده آل ما نیستند به رهبرکشی بپردازیم. رهبران ایده آل هرگز نخواهند آمد.»
وی تاکید کرد: باید «خواسته های حداکثری مان را نگه داریم و با درک مقتضیات زمانه به سوی شعارهای حداقلی برویم.»
عطا دشتیان در پایان گفت: «از زاویه غیر ایدئولوژیک به رهبری نگاه کنیم و اگر دامن گیر رهبر پرستی نشویم، لااقل رهبرکشی نکنیم.»
درس آموزی از نسل کنونی
عبدالعلی بازرگان دیگر سخنران این مراسم بود که در سخنرانی خود ضمن تقدیر از نسل جوان گفت: «از نسلی که ناامید شده بودیم، امروز درس می آموزیم.»
فرزند مهدی بازرگان با نگاهی گذرا به تحولات چند ماهه اخیر در ایران، یادآور شد که «دو درس از این تلاش ها گرفتیم.»
وی اولین درس را از بعد ملیت دانست و گفت: «مردم ثابت کردند که خوی و منش و رفتارشان هیچ سنخیتی با این دولت ندارد و به همه دنیا اعلام کردند آنها نماینده مردم نیستند.»
این پژوهشگر حوزه دین، درس دوم را در بعد مذهبی دانست و افزود: «به رغم تلاش حاکمیت که خود را نماینده اسلام معرفی می کند، ملت و مراجع و بزرگان دینی نشان دادند که این عملکردها هیچ ربطی به اسلام ندارد.»
عبدی کلانتری نیز در این میزگرد به قرائت مقاله محمد رضا نیکفر از «متفکران» ایرانی مقیم آلمان پرداخت.
شهرنوش پارسی پور نویسنده ایرانی نیز در بخش دیگری از همین پنل نگاهی به سابقه وجود «روحیه خیر و شر» در ایران از دوران باستان تا به امروز داشت و دوران کنونی را قرار گرفتن در «مسیر عبور از این دیدگاه» دانست.
وی با اشاره به اینکه «امروز دیگر دوران ارباب و رعیتی گذشته است»، تحولات ایران را «حرکت به سوی روح دموکراسی» نامید و ابراز امیدواری کرد که این مسیر به فرجام بیانجامد.
«پایان عمر جمهوری اسلامی»
در پنل دوم این نشست یک روزه، احمد صدری،ابراهیم سلطانی، فرزین وحدت و آرش نراقی به ایراد سخنرانی پرداختند.
احمد صدری از اساتید ایرانی دانشگاه «نیواسکول» در بخشی از سخنان خود اظهار داشت: «جمهوری اسلامی صد و چند روز پیش به عمر خودش پایان داد و آن عصای چوبی زیر بغلش، که دموکراسی برای مشروعیت اش بود را از دست داد.»
وی جمهوری اسلامی را از ابتدا «ناقص و عجیب الخلقه» توصیف کرد و گفت: «انقلاب اسلامی در همان ابتدا به مانند انقلاب فرانسه به حکومت ترور تبدیل شد» و« یوتوپیایی اسلامی که داشتیم به مانند سفره ای باز شد اما بوی مشکی هم از آن بیرون نیامد.»
این استاد دانشگاه، جنبش سبز را جنبشی«معتدل» دانست که آن راه انقلابی گذشته را نمی پذیرد.
احمد صدری با اشاره به اینکه «جنبش سبز از کسی تنفر ندارد» این موضوع را یکی از دلایل «مثبت» بودن این حرکت دانست و افزود: «جهت حرکت این جنبش به سمت مثبت است و حرکت منفی ندارد و به تعبیری تنفر از وضع موجود اصل این حرکت نیست.»
فرزین وحدت، دیگر سخنران این پنل نیز به بررسی جامعه شناختی جنبش سبز پرداخت و گفت: «کسانی این روزها در خیابان ها هستند برآمده از بخش های فرودست جامعه نیز هستند که خود را به طبقه متوسط رسانده اند.»
وی این تحول در سال های پس از انقلاب را «بخشی از شخم زدن های انقلاب» در قشر های مختلف جامعه دانست.
آرش نراقی نیز در سخنان خود به مناسبت های اخلاقی در روابط بین دولت ها پرداخت و ضمن تاکید بر «حقوق بشر محوری» در این مناسبات، اصولی اخلاقی را به عنوان پیشنهاد برای وارد کردن به مناسبات بین دولتی، مطرح کرد.
سیاست خارجی ایران
میزگرد سوم در نوبت عصر برگزار شد که حمید دباشی، منصور فرهنگ، مجید محمدی و حسین کمالی در آن به ایراد سخنرانی پرداختند.
حمید دباشی در سخنان خود به «کسانی که به صراحت با تحریم و جنگ مخالفت نمی کنند» حمله کرد و گفت: « این افراد آب به آسیاب جنگ افروزان می ریزند.»
استاد دانشگاه کلمبیا با اشاره به اینکه «همه ما می دانیم تحریم اقتصادی مقدمه حمله نظامی است» گفت: «تحریم اقتصادی ضررش برای مردم است و منافع اش برای پاسداران انقلاب اسلامی.»
آقای دباشی با تاکید بر این نکته که «کسانی که اعلام مخالفت نمی کنند استنباط می کنند این حرکت یک حرکت انقلابی و برای براندازی نظام است» افزود: «براندازی نظام در حال وقوع است اما به دستان خامنه ای و احمدی نژاد و شریعتمداری.»
وی جنبش سبز ایران را «حرکتی برای احقاق حقوق مدنی» دانست و گفت: «این جنبش به جای اینکه بگوید تفنگ من کو، می گوید رای من کو و این شعار و سوال، شعار و سوال مردم در ماقبل و مابعد جمهوری اسلامی است.»
حمید دباشی همچنین فرهنگ سیاسی ایران را در «حال تصفیه» خود دانست.
منصور فرهنگ که اولین نماینده ایران پس از انقلاب اسلامی در سازمان ملل متحد بود، سخنران دیگر مراسم بود.
وی سیاست خارجی آیت الله خمینی را بر سه پایه «تقابل»،«دشمن یابی» و «کشف مداوم توطئه ها» دانست و گفت: در همه جای دنیا سیاست خارجی کشورها بر پایه «رفاه و امنیت جامعه» شکل می گیرد اما در ده سال رهبری آیت الله خمینی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی هیچ ارتباطی به این مقوله ها نداشت.
منصور فرهنگ در بخشی از سخنان خود به ذکر خاطره ای از آیت الله خمینی به نقل از سرلشکر فکوری پرداخت که در آن به ماجرای خرید سلاح اسرائیل در دوران جنگ اشاره شد.
این استاد دانشگاه همچنین به تحقیقات خود در رابطه با دوران جنگ ایران و عراق اشاره کرد و گفت: « بر اساس تحقیقات خودم در دوران جنگ، 43 کشور از جمله 11 کشور عضور شورای امنیت به ایران و عراق اسلحه فروختند.»
آقای فرهنگ، ایران و اسرائیل را دشمنانی دانست که «همواره همدیگر را در آغوش می گیرند و هماهنگی تاکتیکی و استفاده های ابزاری از هم دارند.»
مجید محمدی نیز در سخنان خود به بررسی وضعیت کنونی جنبش سبز پرداخت و گفت: «می دانیم چه می خواهیم و اما نمی بینیم که در مورد آنچه می خواهیم زیاد گفت و گو شود.»
وی در سخنان خود خواستار توجه به «ارتباط با بازار»، «شبکه سازی» و «تلاش برای ایجاد رسانه های مستقل» شد.
حسین کمالی، استاد دانشگاه کلمبیا نیز در سخنان خود تحت عنوان «نگاه به شرق، چشمک به غرب»، جمهوری اسلامی را «حکومت تناقض ها» نامید.
وی خواستار توجه بیشتر به «روابط و معامله های» پشت پرده حاکمان ایران با دنیا، در کنار توجه به مواضع و خطبه های آنان شد.
«جنبش رای من کو»
در پنل چهارم به دلیل کمبود وقت، تنها رضا براهنی و علی میرسپاسی به سخنرانی پرداختند.
علی میرسپاسی از اساتید ایرانی دانشگاه های امریکا، تلاش صد و پنجاه ساله ملت را برای رسیدن به «رویای حکومت قانون» و «محدود کردن ظالمان» دانست و جنبش کنونی مردم ایران را «جنبش رای من کو» نامید.
رضا براهنی، نویسنده ایرانی نیز در سخنان خود به پیش زمینه های دموکراسی اشاره کرد و خواستار توجه به مقوله هایی چون «زبان مادری و محلی»، «مسایل زنان» و اقوام در ایران شد.
وی «سخن گفتن از دموکراسی بدون توجه و حل چنین مسایلی را غلط» دانست.
در بخش پایانی مراسم، مهدی سحرخیز، فرزند عیسی سحرخیر از روزنامه نگاران دربند، متن کوتاهی را قرائت کرد.
در طول این نشست آرش سبحانی، سحر دهقان و رعنا فرحان به اجرای برنامه های هنری پرداختند.
به دلیل کمبود وقت بسیاری از سخنرانان از جمله اکبر گنجی، رضا فانی یزدی و ... از ایراد سخنرانی صرف نظر کردند.
«کمپین مبارزه با جنایت علیه بشریت» از چندی پیش توسط عده ای از روشنفکران، فعالان سیاسی و مدنی راه اندازی شد تا تلاش کند پرونده
برخی از مقامات جمهوری اسلامی که در سرکوب ها علیه مردم نقش داشتند را به دادگاه کیفری بین المللی ارجاع دهند.
در این مراسم همچنین کارت هایی توزیع شد که در آن درخواست ارسال پرونده نقض حقوق بشر در ایران از سوی شورای امنیت سازمان ملل مطرح شده است.
طبق قوانین بین المللی،چون ایران به دادگاه بین المللی کیفری نپیوسته است، شورای امنیت سازمان ملل می تواند چنین پرونده ای را به این دادگاه ارجاع دهد.
این نشست روز شنبه در کلیسای «ریورساید» شهر نیویورک با برگزاری چهار «پنل» و اجرای برنامه های هنری به پایان رسید که در آن شرکت کنندگان در میزگردها به بررسی تحولات ایران پرداختند.
عبدالعلی بازرگان، عبدی کلانتری، عطاء دشتیان، شهرنوش پارسی پور، چهار شرکت کننده در «پنل» اول بودند که به بیان دیدگاه های خود پرداختند.
عطا دشتیان، استاد دانشگاه که از کانادا به آمریکا آمده بود طی سخنانی به بررسی مقوله «رهبری در جنبش»های مختلف پرداخت و ضمن تطبیق مقاطع تاریخی، درک کنونی از «رهبری» را «متحول» شده دانست.
وی با تاکید براینکه جنبش کنونی در ایران «دیگر رهبری مطلق را نمی پذیرد»، نیاز به وجود رهبری را امری معقول دانست.
این استاد دانشگاه، «نخبه کشی و رهبر پرستی» را یکی از مشخصات تحولات در تاریخ ایران خواند و گفت: «البته ما در مقاطعی نیز رهبرکش بوده ایم.»
«مبادا به خاطر اینکه موسوی و کروبی، رهبران ایده آل ما نیستند به رهبرکشی بپردازیم. رهبران ایده آل هرگز نخواهند آمد.»
عطاء دشتیان، استاد دانشگاه
وی در ادامه گفت: «رهبران واقعی ترور شده اند.»
این استاد دانشگاه همچنین یادآور شد: «مبادا به خاطر اینکه موسوی و کروبی، رهبران ایده آل ما نیستند به رهبرکشی بپردازیم. رهبران ایده آل هرگز نخواهند آمد.»
وی تاکید کرد: باید «خواسته های حداکثری مان را نگه داریم و با درک مقتضیات زمانه به سوی شعارهای حداقلی برویم.»
عطا دشتیان در پایان گفت: «از زاویه غیر ایدئولوژیک به رهبری نگاه کنیم و اگر دامن گیر رهبر پرستی نشویم، لااقل رهبرکشی نکنیم.»
درس آموزی از نسل کنونی
عبدالعلی بازرگان دیگر سخنران این مراسم بود که در سخنرانی خود ضمن تقدیر از نسل جوان گفت: «از نسلی که ناامید شده بودیم، امروز درس می آموزیم.»
فرزند مهدی بازرگان با نگاهی گذرا به تحولات چند ماهه اخیر در ایران، یادآور شد که «دو درس از این تلاش ها گرفتیم.»
وی اولین درس را از بعد ملیت دانست و گفت: «مردم ثابت کردند که خوی و منش و رفتارشان هیچ سنخیتی با این دولت ندارد و به همه دنیا اعلام کردند آنها نماینده مردم نیستند.»
این پژوهشگر حوزه دین، درس دوم را در بعد مذهبی دانست و افزود: «به رغم تلاش حاکمیت که خود را نماینده اسلام معرفی می کند، ملت و مراجع و بزرگان دینی نشان دادند که این عملکردها هیچ ربطی به اسلام ندارد.»
عبدی کلانتری نیز در این میزگرد به قرائت مقاله محمد رضا نیکفر از «متفکران» ایرانی مقیم آلمان پرداخت.
شهرنوش پارسی پور نویسنده ایرانی نیز در بخش دیگری از همین پنل نگاهی به سابقه وجود «روحیه خیر و شر» در ایران از دوران باستان تا به امروز داشت و دوران کنونی را قرار گرفتن در «مسیر عبور از این دیدگاه» دانست.
وی با اشاره به اینکه «امروز دیگر دوران ارباب و رعیتی گذشته است»، تحولات ایران را «حرکت به سوی روح دموکراسی» نامید و ابراز امیدواری کرد که این مسیر به فرجام بیانجامد.
«پایان عمر جمهوری اسلامی»
در پنل دوم این نشست یک روزه، احمد صدری،ابراهیم سلطانی، فرزین وحدت و آرش نراقی به ایراد سخنرانی پرداختند.
احمد صدری از اساتید ایرانی دانشگاه «نیواسکول» در بخشی از سخنان خود اظهار داشت: «جمهوری اسلامی صد و چند روز پیش به عمر خودش پایان داد و آن عصای چوبی زیر بغلش، که دموکراسی برای مشروعیت اش بود را از دست داد.»
«جمهوری اسلامی صد و چند روز پیش به عمر خودش پایان داد و آن عصای چوبی زیر بغلش، که دموکراسی برای مشروعیت اش بود را از دست داد.»
احمد صدری، استاد دانشگاه
این استاد دانشگاه، جنبش سبز را جنبشی«معتدل» دانست که آن راه انقلابی گذشته را نمی پذیرد.
احمد صدری با اشاره به اینکه «جنبش سبز از کسی تنفر ندارد» این موضوع را یکی از دلایل «مثبت» بودن این حرکت دانست و افزود: «جهت حرکت این جنبش به سمت مثبت است و حرکت منفی ندارد و به تعبیری تنفر از وضع موجود اصل این حرکت نیست.»
فرزین وحدت، دیگر سخنران این پنل نیز به بررسی جامعه شناختی جنبش سبز پرداخت و گفت: «کسانی این روزها در خیابان ها هستند برآمده از بخش های فرودست جامعه نیز هستند که خود را به طبقه متوسط رسانده اند.»
وی این تحول در سال های پس از انقلاب را «بخشی از شخم زدن های انقلاب» در قشر های مختلف جامعه دانست.
آرش نراقی نیز در سخنان خود به مناسبت های اخلاقی در روابط بین دولت ها پرداخت و ضمن تاکید بر «حقوق بشر محوری» در این مناسبات، اصولی اخلاقی را به عنوان پیشنهاد برای وارد کردن به مناسبات بین دولتی، مطرح کرد.
سیاست خارجی ایران
میزگرد سوم در نوبت عصر برگزار شد که حمید دباشی، منصور فرهنگ، مجید محمدی و حسین کمالی در آن به ایراد سخنرانی پرداختند.
حمید دباشی در سخنان خود به «کسانی که به صراحت با تحریم و جنگ مخالفت نمی کنند» حمله کرد و گفت: « این افراد آب به آسیاب جنگ افروزان می ریزند.»
«این جنبش به جای اینکه بگوید تفنگ من کو، می گوید رای من کو و این شعار و سوال، شعار و سوال مردم در ماقبل و مابعد جمهوری اسلامی است.»
حمید دباشی، استاد دانشگاه کلمبیا
آقای دباشی با تاکید بر این نکته که «کسانی که اعلام مخالفت نمی کنند استنباط می کنند این حرکت یک حرکت انقلابی و برای براندازی نظام است» افزود: «براندازی نظام در حال وقوع است اما به دستان خامنه ای و احمدی نژاد و شریعتمداری.»
وی جنبش سبز ایران را «حرکتی برای احقاق حقوق مدنی» دانست و گفت: «این جنبش به جای اینکه بگوید تفنگ من کو، می گوید رای من کو و این شعار و سوال، شعار و سوال مردم در ماقبل و مابعد جمهوری اسلامی است.»
حمید دباشی همچنین فرهنگ سیاسی ایران را در «حال تصفیه» خود دانست.
منصور فرهنگ که اولین نماینده ایران پس از انقلاب اسلامی در سازمان ملل متحد بود، سخنران دیگر مراسم بود.
وی سیاست خارجی آیت الله خمینی را بر سه پایه «تقابل»،«دشمن یابی» و «کشف مداوم توطئه ها» دانست و گفت: در همه جای دنیا سیاست خارجی کشورها بر پایه «رفاه و امنیت جامعه» شکل می گیرد اما در ده سال رهبری آیت الله خمینی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی هیچ ارتباطی به این مقوله ها نداشت.
منصور فرهنگ در بخشی از سخنان خود به ذکر خاطره ای از آیت الله خمینی به نقل از سرلشکر فکوری پرداخت که در آن به ماجرای خرید سلاح اسرائیل در دوران جنگ اشاره شد.
این استاد دانشگاه همچنین به تحقیقات خود در رابطه با دوران جنگ ایران و عراق اشاره کرد و گفت: « بر اساس تحقیقات خودم در دوران جنگ، 43 کشور از جمله 11 کشور عضور شورای امنیت به ایران و عراق اسلحه فروختند.»
آقای فرهنگ، ایران و اسرائیل را دشمنانی دانست که «همواره همدیگر را در آغوش می گیرند و هماهنگی تاکتیکی و استفاده های ابزاری از هم دارند.»
مجید محمدی نیز در سخنان خود به بررسی وضعیت کنونی جنبش سبز پرداخت و گفت: «می دانیم چه می خواهیم و اما نمی بینیم که در مورد آنچه می خواهیم زیاد گفت و گو شود.»
وی در سخنان خود خواستار توجه به «ارتباط با بازار»، «شبکه سازی» و «تلاش برای ایجاد رسانه های مستقل» شد.
حسین کمالی، استاد دانشگاه کلمبیا نیز در سخنان خود تحت عنوان «نگاه به شرق، چشمک به غرب»، جمهوری اسلامی را «حکومت تناقض ها» نامید.
وی خواستار توجه بیشتر به «روابط و معامله های» پشت پرده حاکمان ایران با دنیا، در کنار توجه به مواضع و خطبه های آنان شد.
«جنبش رای من کو»
در پنل چهارم به دلیل کمبود وقت، تنها رضا براهنی و علی میرسپاسی به سخنرانی پرداختند.
«کمپین مبارزه با جنایت علیه بشریت» از چندی پیش توسط عده ای از روشنفکران، فعالان سیاسی و مدنی راه اندازی شد تا تلاش کند پرونده برخی از مقامات جمهوری اسلامی که در سرکوب ها علیه مردم نقش داشتند را به دادگاه کیفری بین المللی ارجاع دهند.
رضا براهنی، نویسنده ایرانی نیز در سخنان خود به پیش زمینه های دموکراسی اشاره کرد و خواستار توجه به مقوله هایی چون «زبان مادری و محلی»، «مسایل زنان» و اقوام در ایران شد.
وی «سخن گفتن از دموکراسی بدون توجه و حل چنین مسایلی را غلط» دانست.
در بخش پایانی مراسم، مهدی سحرخیز، فرزند عیسی سحرخیر از روزنامه نگاران دربند، متن کوتاهی را قرائت کرد.
در طول این نشست آرش سبحانی، سحر دهقان و رعنا فرحان به اجرای برنامه های هنری پرداختند.
به دلیل کمبود وقت بسیاری از سخنرانان از جمله اکبر گنجی، رضا فانی یزدی و ... از ایراد سخنرانی صرف نظر کردند.
«کمپین مبارزه با جنایت علیه بشریت» از چندی پیش توسط عده ای از روشنفکران، فعالان سیاسی و مدنی راه اندازی شد تا تلاش کند پرونده
برخی از مقامات جمهوری اسلامی که در سرکوب ها علیه مردم نقش داشتند را به دادگاه کیفری بین المللی ارجاع دهند.
در این مراسم همچنین کارت هایی توزیع شد که در آن درخواست ارسال پرونده نقض حقوق بشر در ایران از سوی شورای امنیت سازمان ملل مطرح شده است.
طبق قوانین بین المللی،چون ایران به دادگاه بین المللی کیفری نپیوسته است، شورای امنیت سازمان ملل می تواند چنین پرونده ای را به این دادگاه ارجاع دهد.