لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ تهران ۱۵:۲۶

مناسبات قدرت و سراب بمب اتمی


کیم جونگ اون رهبر کره شمالی
کیم جونگ اون رهبر کره شمالی

پرزیدنت دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا بامداد روز شانزدهم اوت در پیام توئیتری خود تصمیم "کیم جونگ اون" رهبر کره شمالی را "عاقلانه و خردمندانه" و حمله به آمریکا را "غیر قابل قبول" و هم دارای " عواقب فاجعه بار" نامید. شکی نیست که اگر رهبر کره شمالی تهدید خود را عملی می کرد با واکنشی شدید و فاجعه بار مواجه می شد. اما، پیام توئیتری پرزیدنت ترامپ را نباید به حساب تائید "عاقل بودن و خردمند بودن" رهبر کُره گذاشت چرا که اصل تصمیم غیر عاقلانه و غیر خردمندانه بود و اینکه رهبری کُره فعلاً اجرای آن را به تاخیر انداخته خود دلیل فقدان خرد رهبری است.

رئیس جمهور کره شمالی با هر معیاری که می خواست به قضیه نگاه کند هیچ چاره‌ای نداشت بجز اینکه حرفش را پس بگیرد و از حمله نظامی به جزیره گوام خودداری کند. اتفاقاً کیم جونگ اون در تنشی که پیش آمده بود از سر نادانی و به دلیل محاسبات غلط پس از رد کردن قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل تهدید کرده بود که برنامه تسلیحاتی کره شمالی را توسعه و جزیره گوام را مورد حمله قرار خواهد داد. در شرایطی که راه مذاکره و گفتگو برای کُره شمالی که نان سفره شهروندانش را خرج تولید بمب اتمی می کند همیشه باز بوده و کره شمالی از طریق مذاکره می توانست امتیازات بیشتری بگیرد.

رئیس جمهور کره شمالی با هر معیاری که می خواست به قضیه نگاه کند هیچ چاره‌ای نداشت بجز اینکه حرفش را پس بگیرد و از حمله نظامی به جزیره گوام خودداری کند. اتفاقاً کیم جونگ اون در تنشی که پیش آمده بود از سر نادانی و به دلیل محاسبات غلط پس از رد کردن قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل تهدید کرده بود که برنامه تسلیحاتی کره شمالی را توسعه و جزیره گوام را مورد حمله قرار خواهد داد. در شرایطی که راه مذاکره و گفتگو برای کُره شمالی که نان سفره شهروندانش را خرج تولید بمب اتمی می کند همیشه باز بوده و کره شمالی از طریق مذاکره می توانست امتیازات بیشتری بگیرد.

کره شمالی مدتها است از معاهده منع گسترش اتمی خارج شده و کوشش‌های متعدد برای بازگرداندن آن به مذاکرات چند جانبه بی‌نتیجه مانده است. کُره شمالی الزامی ندارد که نسبت به ممنوعیت تولید تسلیحات اتمی پایبند باشد. این کشور در شرایط عدم تعهد به پیمان منع گسترش اقدام به گسترش اتمی کرده و ظاهراً علاوه بر توانایی تولید موشک‌های بالیستیک قادر است آن موشک‌ها را با کلاهک اتمی نیز مجهز و پرتاب کند.

گرچه تا کنون این توانایی به اثبات نرسیده تا کُره شمالی را به عنوان یک قدرت اتمی به رسمیت شناخته شود و به دلایل گوناگون ضرورتی هم ندارد که این شناسایی صورت بگیرد، ولی احتیاط واجب در چنین شرایطی این است که آنرا محتمل بدانیم. کمترین تهدید کره شمالی این است که از کلاهک‌های میکربی و شیمیایی به عنوان بمب‌های دارای قدرت کشتار وسیع استفاده کند.

پس از فاجعه هیروشیما و ناکازاکی، قدرتهای اتمی جهان به این واقعیت تن در دادند که سلاح اتمی برای پرستیژ و برای بازدارندگی است و نباید در عمل بکار برود. این درک از تسلیحات اتمی از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۱ مورد پذیرش قدرت‌های بزرگ اتمی بود. هر یک از کشور‌های اتمی دارای صد‌ها و شاید هزاران بمب کوچک اتمی بودند که می توانست به عنوان معادل بمب‌های متعارف بکار برود. این بمب‌ها در دوران سعی و خطای اتمی ساخته شده بود و تنها این اواخر بود که با توافق‌های خلع سلاح مقداری از آنها منهدم و پلوتونیوم‌های دارای کاربرد تسلیحاتی در زراد خانه‌ها انبار شدند.

توان اتمی کره شمالی بسیار ناچیز تر از آن است که بتواند به اتکای آن معاملات عمده‌ای با آمریکا یا متحدین آمریکا انجام دهد. به همین دلیل تهدید موشکی به عنوان یک اهرم فشار به امریکا مطرح شده است. تهدید کره شمالی برای هدفگیری گوام با موشک‌های بالستیک دور برد به دور از احتیاط و فاقد عنصر عقلانیت است که شرط اولیه مدیریت قدرت اتمی است. این تصمیم به خوبی نشان می دهد که کیم جونگ اون قصد دارد با این تهدید فقط جلوی مانورهای نظامی آمریکا را در منطقه بگیرد تا بتواند آنرا به عنوان یک نشانه پیروزی عمده کند.

بمب اتمی سلاحی است که برای بکار بردن ساخته نمی شود – کشورهای اتمی دنیا تنها از طریق محاسبه و حتی افشای توان اتمی خود به موازنه اتمی و بازدارندگی می رسند و نه از طریق تهدید و اقدام به نمایش و تعیین نقطه یا نقاطی برای هدفگیری. اسرائیل که هیچوقت رسماً به عنوان یک قدرت اتمی رسمی شناخته نشده و سیاست اتمی بسیار غیر شفافی دارد هیچگاه کشور‌های دیگر را تهدید اتمی نکرده است. در حالیکه گفته می شود چیزی حدود ۲۰۰ کلاهک اتمی در اختیار دارد.

کره شمالی آسیب پذیر است - فرض بگیریم که کره شمالی دارای تعدادی کلاهک اتمی و یا حتی بیولوژیک و میکربی است که قابل پرتاب توسط موشک‌های بالیستیک قاره پیما هستند. اما اقدام به تهدید به اتکای همین توانایی‌ها می تواند کُره شمالی و یا هر کشور دیگری را تا مرز انهدام کامل بکشاند.

در استراتژی هسته‌ای مساله اصلی فقط داشتن بمب اتمی و داشتن امکان پرتاب آن نیست. اگر یک کشور- فرضاً کره شمالی - دارای تسلیحات اتمی محدودی باشد و آنرا به سمت یک قدرت بزرگ اتمی پرتاب کند چون اقدام به جنگ اتمی کرده است خود بخود واکنش اتمی را دامن می زند.

در استراتژی هسته‌ای مساله اصلی فقط داشتن بمب اتمی و داشتن امکان پرتاب آن نیست. اگر یک کشور- فرضاً کره شمالی - دارای تسلیحات اتمی محدودی باشد و آنرا به سمت یک قدرت بزرگ اتمی پرتاب کند چون اقدام به جنگ اتمی کرده است خود بخود واکنش اتمی را دامن می زند.

کشور مقابل در درجه اول اماکن و مخاذن شناخته شده کشور مهاجم را بمباران یا بمباران اتمی می کند. این پاسخ ممکن است از توان هسته‌ای کشور مهاجم چیزی باقی نگذارد زیرا کشوری که به صورت تدافعی اقدام به پاسخ کرده است به احتمال زیاد همه توان اتمی کشور مهاجم را نابود می کند. علاوه بر آن ممکن است بخاطر بکار گیری بمب اتمی در حمله تدافعی خود تعداد بیشماری از شهروندان آن کشور و حتی کشورهای همسایه را نابود و تعداد بیشتری را برای همیشه دچار آسیب‌های شدید و معلولیت کند.

چنین پاسخی توان واکنش مجدد کشور مهاجم را به کلی نابود می کند مگر اینکه کشور مهاجم توانسته باشد سیلوهایی در اعماق دریا‌ها و یا نقاط مخفی و یا حتی در سرزمین‌های متحد با خود برای واکنش دوم و سوم مخفی کرده باشد. می دانیم که ضمن اینکه توان اولیه کُره شمالی جای تردید دارد قطعاً فاقد توان ثانویه‌ای است که در صورت بقا از آن استفاده کند. در عین حال کشوری که پاسخ اتمی می دهد درقبال کشتار و نابودی ناشی از کاربرد بمب اتمی در مقابل نظام بین المللی احساس مسئولیت نمی کند چرا که اقدام خود را کاملاً دفاعی می داند؛ گرچه اخلاقاً باید پاسخ با تهاجمی که موجب آن شده است تناسب داشته باشد ولی هیچ کشوری ریسک نمی کند و تضمینی برای پاسخ متناسب وجود ندارد.

آنچه این اقدام را بیشتر توجیه می کند فقدان اطلاعات کافی در قبال کشور سرکش اتمی است که از توانایی و اهدافش اطلاع کافی دردست نیست ولی باید تهدیدش را جدی گرفت. یعنی وقتی کُره شمالی ادعا می کند بمب اتمی دارد و ضمنا قصد دارد جزیره گوام را هدف حملات موشک بالیستیک قرار دهد باید اصل را بر این گذاشت که چنین کاری را خواهد کرد و چون به خاطر محرمانه بودن و زیر زمینی بودن روند اتمی شدن اطلاع لازم و کافی در مورد ذخایر بمب اتمی آن کشور در دست نیست بنا بر این واکنش آمریکا می تواند نا محدود باشد. چنین واکنشی به صورت بالقوه می تواند جان تمامی ۲۶ میلیون جمعیت کُره شمالی را به خطر بیاندازد. با این استدلال، وقتی در تصمیم کُره شمالی عنصر عقلایی جایی نداشته، چگونه می توان عقب نشینی از آن تصمیم و به تعویق انداختن طرح حمله به گوام را ناشی از "عقل و خرد" دانست که در توئیت رئیس جمهور آمریکا به آن اشاره می شود؟

در دوران جنگ سرد که قدرت‌های بزرگ به تولید تسلیحات اتمی به قصد بازدارندگی دست می زدند سعی می کردند از طرق مختلف راه جاسوسی و ضد جاسوسی متقابل راه باز بگذارند تا رقیب مطمئن شود که قضیه شوخی بردار نیست و توانایی اتمی‌شان مبتنی بر بلوف نیست. به این ترتیب ضمن اینکه رقابت به اوج می رسید و هزینه بازدارندگی بالا می رفت، امکان عملی بکار گیری بمب اتمی کاهش می یافت. رقیب در هیچ مقطعی در قبال توان طرف مقابل دچار شبهه نبود اگرچه در اغلب مواقع وجود شکاف‌های تکنولوژیک موجب می شد که یک طرف از دیگری عقب بماند و یا پیشی بگیرد اما در دوران جنگ سرد آمار نسبتا دقیقی از مجموعه کلاهک‌های اتمی صاحبان توانایی اتمی در دست بود و موازنه قدرت از طریق تقویت اتحادهای نظامی مانند ناتو و ورشو با دقت مورد محاسبه قرار می گرفت.

در حال حاضر کشور کوچکی مانند کُره شمالی به هیچ وجه در شرایطی نیست که بتواند آن شکاف تکنولوژیک را پر کند، و یا به ممیزان قابل ملاحظه‌ای توان اتمی خود را افزایش دهد و یا اینکه از آن به عنوان اهرم چانه زنی استفاده کند. نتیجه اینکه برداشتن گام اول در تهدید، امری کاملاً غیر عقلایی و در درجه اول مغایر با امنیت ملی خود کُره شمالی است. تهدید کُره شمالی در مورد هدف گرفتن جزیره گوام تهدیدی غیر عقلایی بود و اصولاً در مورد سلامت عقل و رهبری که چنان تصمیم غیر عقلایی را علنی می کند باید تردید داشت.

هند و پاکستان - دو کشور هند و پاکستان در ماه مه ۱۹۹۸ اقدام به آزمایش اتمی کردند تا موجودیت خود را به عنوان کشور‌های حاشیه اتمی تثبیت کنند. در فاصله کوتاهی پس از این آزمایشات تولید کلاهک‌های اتمی آغاز و به موازات آن پاکستان در سال ۱۹۹۹ در خلال جنگ کارگیل بخاطر سابقه اختلافاتی که بر سر کشمیر داشتند هندوستان را به جنگ اتمی تهدید کرد. ولی قضیه از حد تهدید فراتر نرفت و اگرچه مورد اختلاف حل نشد ولی هر دو طرف متوجه شدند که جنگ اتمی نمی تواند آن مشکل را حل کند.

امروزه از قدرت اتمی دو کشور هند و پاکستان کمتر صحبت می شود. صف بندی‌های منطقه‌ای چین با پاکستان بر علیه هندوستان همچنان به قوت خود باقی است و بمب اتم نتوانسته است برای آن راه حلی بیابد. البته بی‌شک دو کشور هنوز در این زمینه سرمایه گذاری می کنند ولی در عین حال هر دو کشور با چالش‌های مهم اقتصادی و امنیت ملی روبرو هستند که با یک بمب اتمی حل و فصل نمی شود.

ایران – ایران یک کشور اتمی نیست و با امضای توافقنامه "برجام" تصمیم گرفته است از مسیر اتمی به صورت معکوس به سمت عقب برگردد. تهدید رئیس جمهوری درنطق روز ۲۴ مرداد ماه در مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه اگر تحریم‌های قبل از توافق اتمی برقرار شود "یقیناً ایران در مدت زمان کوتاهی ـ نه در مقیاس هفته و ماه، بلکه در مقیاس ساعت و روزـ به شرایطی بسیار پیشرفته‌تر از زمان شروع مذاکرات باز خواهد گشت" را باید با موشکافی نگریست. این اظهارات نشان نمی دهد که ایران چنین قصدی دارد و بیشتر به یک بیانیه مشروط شبیه است که هدف آن بازداشتن آمریکا از برقراری مجدد تحریم‌های هسته‌ای است. حتی احتمال دارد رئیس جمهور بیشتر برای مصرف داخلی آن حرف‌ها را زده باشد و یا اینکه همه جوانب بازتاب‌های سخن خود را در سطح بین المللی در نظر نگرفته باشد. در مورد این بازتاب‌ها فقط به واکنش شخص دبیر کل سازمان ملل بسنده کنیم که به نوعی به هر دو طرف گوشزد می کند که "به هیچ وجه نباید از برجام روی بگردانیم". در هر صورت به خاطر حساسیت بین المللی در مورد امکان وجود برنامه‌های مخفی در ایران، این سخن رئیس جمهور لحنی تحریک آمیز و یک "تهدید" محسوب می شود.

آنچه مسلم است این بیانات رئیس جمهور ایران در شرایطی که میزان تحریک پذیری بر علیه ایران بسیار بالا است به هیچ وجه سازنده نبود و به اندازه یک آزمایش موشکی اثر کرده است، آنهم در شرایطی که مقامات اسرائیلی ایران را به داشتن برنامه فعال اتمی زیر زمینی متهم می کنند.

قدرت کوچک ، قدرت بزرگ – مناسبات قدرت‌های کوچک (ولو اتمی) با ابر قدرت‌ها مناسبات بسیار حساس و پیچیده‌ای است. مانند راه رفتن روی طناب باید دائماً مراقب توازن حرکت و حفظ موقعیت بود. در مورد جنگ اتمی یک قدرت کوچک با یک ابر قدرت قضیه از این هم حساس تر می شود. باید گفت هرچند یک کشور کوچک می تواند اقدام به ماجراجویی و فاجعه آفرینی کند ولی با توان محدودی که دارد موجب واکنشی می شود که قبل از هر چیزی کلیت و موجودیت خود را در معرض خطر قرارمی دهد. هیچ کشور اتمی در قبال حمله موشکی، میکربی، بیولوژیک و یا اتمی کشور دیگر منتظر نمی ماند و طبعاً با تمام قوا به تمام نقاط کشور خصم حمله متقابل اتمی می کند. بنا براین کشور کوچکی مثل کُره شمالی (حتی اگر چند تا کلاهک اتمی هم داشته باشد) خیلی زود با خاک یکسان می شود؛ ضمن اینکه خسارات ناشی از تشعشعات اتمی چنین جنگی در قرن بیست یکم می تواند بسیار پردامنه و مهلک باشد.

با این ترتیب "کیم جونگ اون" در تهدید موشک باران گوام، که در حقیقت پایگاه و قلمرو ایالات متحده در خارج از سرزمین آمریکا محسوب می شود، عملاً به شیوه‌ای کودکانه اعلام جنگ کرد ولی نه وزارت دفاع و نه وزارت خارجه ایالات متحده این تهدید را چندان جدی نگرفتند و راه را برای مذاکره باز گذاشتند. در عین حال گفتند که اگر حمله موشکی بکند اعلام جنگ کرده است. در این میان واکنش رئیس جمهور آمریکا و کاربرد دو واژه "آتش و خشم" بیشتر احساسی بود تا عملی ولی اگر کره شمالی تهدیدش را عملی می کرد بی‌شک اولین گام را برای نابودی خودش برداشته بود. همه اینها ثابت نمی کند که "کیم جونگ اون" از خرد کافی سیاسی برخوردار بوده و به همین جهت عقب نشینی کرده است. اصل تهدید غیرعقلایی بود و کمترین نتیجه آن ادامه مانورهای نظامی و بررسی شیوه‌های مختلف جنگ سرد از تحریم گرفته تا برنامه ریزی برای خرابکاری در برنامه اتمی کُره شمالی است که حالا کُره شمالی باید با آن دست و پنجه نرم کند. به علاوه همین تهدید نابخردانه موجب افزایش همکاری‌های دفاعی آمریکا با کره جنوبی و ژاپن شده است که قطعاً مورد انتظار کره نبوده است.

تکنولوژی هسته‌ای می تواند کاربردهای صلح آمیز بیشماری داشته باشد. از پزشکی تا کشاورزی، مهندسی، و انرژی و دیگر شاخه‌های علوم می توانند و حق دارند از دستاورد‌های تکنو لوژی هسته‌ای بهره مند شوند ولی در این میان راه جنگ افزار هسته‌ای پر هزینه‌ترین راه است که همیشه هم با موفقیت همراه نیست.

به طور یقین داشتن جنگ افزار هسته‌ای نمی تواند کُره شمالی را درمنازعه فعلی پیروز کند چرا که در این منازعه کُره شمالی نه تنها با کُره جنوبی و ژاپن و سایر کشورهای حوزه اقیانوس آرام، بلکه با متحد ابر قدرتشان، ایالات متحده، طرف است و داشتن یک دوجین کلاهک هسته و حتی توان پرتاب موشک بین قاره‌ای که بتواند به آمریکا برسد فاقد ارزش استراتژیک کافی برای پیروزی نهایی است که باید ماهیتی سیاسی داشته باشد.

---------------------------------------------------------------------

یادداشت‌ها، آرا و نظرات نویسندگان خود را بیان می‌کنند و لزوماً بازتاب دیدگاهی از سوی رادیو فردا نیستند.

XS
SM
MD
LG