محمد مدد، مرکز آمار ايران، روز دوازدهم تير اعلام کرد که حدود دو ميليون و دويست هزار نفر در ايران بيکار هستند.
به گفته رييس مرکز آمار ايران، نرخ بيکاری در سنين ۱۰ سال و بالاتر در کل کشور ۹.۶ درصد است. به طوری که ۱۱.۳ درصد در نقاط شهری و ۶.۲ درصد در نقاط روستايی بيکار هستند.
آقای مدد همچنين گفت که نرخ بيکاری در سه ماهه نخست سال جاری نسبت به مدت مشابه در سال قبل، ۱.۱ درصد کاهش يافته است.
در اين ميان، نکته ای که به چشم می خورد، تناقض گويی در آمارهايی است که توسط رييس مرکز آمار ايران ارائه شده بوده است. وی در نيمه دوم ارديبهشت ماه سال جاری، دو ماه قبل، اعلام کرده بود که نرخ بيکاری به ۱۱.۹ درصد رسيده است.
پيش از اين نيز محمد جهرمی، وزير کار و امور اجتماعی، در روز ۲۸ خرداد اعلام کرده بود که حدود دو میلیون ششصد هزار نفر در ايران بيکار هستند و «اگر بتوانيم نرخ بيکاری را امسال در کشور ثابت نگه داريم، کار بزرگی انجام داده ايم.»
وی گفته بود که سالانه يک ميليون و ۲۰۰ هزار نفر به جامعه متقاضی شغل درايران اضافه می شود و بر اساس آمارها، ۵۰ هزار نفر بر ميزان بيکاران افزوده خواهد شد.
بيکاری يکی از مهمترين معضلات اقتصادی و اجتماعی ايران است و شمار بيکاران که اکثر آنان را جوانان تشکيل می دهند، روز به روز در حال افزايش است.
برخی از اقتصاددانان و کارشناسان اعتقاد دارند که آمارهای ارائه شده از سوی مقام های جمهوری اسلامی مبتنی بر واقعيت نبوده و آمار بيکاری بيش از ۱۰ درصد است.
اين اقتصادانان و کارشناسان با اشاره به اصرار دولت محمود احمدی نژاد به کاهش هميشگی نرخ بيکاری در ايران می گويند هر آمار اقتصادی بايد بازتابی از واقعيات موجود در کشور باشد.
به گفته آنان، ايران در حال حاضر با بحران اقتصادی مواجه است. بحرانی که نبود سرمايه گذاری های جديد و تعطيلی کارخانه ها و واحدهای صنعتی از جمله مشخصات آن به شمار می آيند و مبين رشد آمار بيکاری و نه کاهش آن است.
- «آماری که توسط دولت اعلام می شود، سياسی است و به دليل در نظر نگرفتن تمامی شاخص ها درست نيست و نرخ بيکاری از آنچه که گفته می شود، بيشتر است.»
به عقيده آنان، کاهش نرخ بيکاری مستلزم رشد سريع اقتصادی و سرمايه گذاری های کلان در بخش اقتصادی خواهد بود.
«آمار سیاسی»
رضا قريشی، استاد اقتصاد سياسی در دانشگاه استاکتون نيوجرسی آمريکا، در اين مورد به راديو فردا گفت:«آماری که توسط دولت اعلام می شود، سياسی است و به دليل در نظر نگرفتن تمامی شاخص ها درست نيست و نرخ بيکاری از آنچه که گفته می شود، بيشتر است.»
وی اشاره کرد:«در زمانی که اقتصاد جهان در حال رکود است و اين موضوع بر اقتصاد ايران که به اقتصاد جهانی وابسته است، تاثيرگذار خواهد بود.»
به گفته رضا قريشی، بايد توجه داشت که نرخ بيکاری همواره نشانگر سالم يا نا سالم بودن اقتصاد در کشورهای گوناگون است.
بهمن آرمان، اقتصاددان در تهران، روز جمعه، ۱۴ تير، در همين ارتباط به خبرگزاری آفتاب گفت: «آثار آمارهای اقتصادی که از سوی دولت ارائه می شود، بايد در جامعه احساس شود. درمورد بيکاری نيز بايد گفت زمانی نرخ بيکاری کاهش می يابد که سرمايه گذاری های مولد و فعاليت های عمرانی نظير سد سازی، ساخت آزادراه ها و حتی فعاليت های بخش خدمات افزايش يافته باشند.»
عليرضا محجوب، عضو کميسيون اجتماعی مجلس شورای اسلامی و دبير کل خانه کارگر، نيز در روز ۲۳ ارديبهشت، در گفت و گو با خبرگزاری فارس، با رد آمار بيکاری ارائه شده توسط مراکز دولتی همانند مرکز آمار ايران گفته بود:« نمی دانم چه سری است که سه دولت عدالت، اصلاحات و سازندگی در دو سال آخر کارشان سعی کردند، نرخ بيکاری را پايين جلوه دهند، در حالی که واقعيت جامعه عوض نشده و بيکاری کاهش نيافته است.»
به گفته او، «برای همه کسانی که به قدر کافی از وضع فعلی اطلاع دارند، می دانند که بيکاری الان دشوارترين شرايط خود را می گذارند، حتی کوچک کردن نرخ بيکاری زمان می خواهد، بنابراين توسل به آمار و ارقام و داده های نرخ بيکاری، مشکل نيازمندان کار را که فراوان است را کاهش نمی دهد.»
به نظر اين نماينده مجلس، نرخ بيکاری در حال حاضر نمی تواند کمتر از ۱۶ درصد باشد.
بيکار کيست؟
رضا قريشی، استاد اقتصاد سياسی در نيوجرسی آمريکا، گفت: به کسی بيکار اطلاق می شود که به دنبال کار است و کار ندارد.
وی افزود:البته افرادی هم هستند که کار می کنند، اما به دليل کم بودن ساعات کارشان، مثلا ۲۰ ساعت در هفته، بيکار به حساب می آيند.
اين در حاليست که به نوشته روزنامه مردم سالاری به نقل از هفته نامه اکونوميست، بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ در ايران، کسی که به طور متوسط هفت ساعت در هفته کار می کرده، جزو افراد شاغل به حساب آمده است.
علاوه بر اين، بيکار از نگاه مرکز آمار ايران، فردی است که در هفته قبل از آمارگيری فاقد کار باشد، و در آن هفته يا بعد از آن آماده کار باشد و در آن هفته و سه هفته قبل از آن در جستجوی کار باشد. همچنين افرادی که به دليل آغاز به کار در هفته آينده يا در انتظار بازگشت به شغل قبلی جويای کار نيستند، بيکار محسوب میشوند.