داريوش زاهدی استاد اقتصاد سياسی دانشگاه برکلی در شمال کاليفرنيا و اميد معماريان روزنامه نگار ايرانی و برنده جايزه ديدبان حقوق بشر سال ۲۰۰۵ در مقاله ای در شماره روز يکشنبه،۲۱ ژانويه روزنامه لس آنجلس تايمز به تصميمات اخير دولت جرج بوش، رييس جمهوری آمريکا مبنی بر تحت فشارقراردادن ايران پرداخته اند.
این دو تاکید کرده اند که دستگيری ماموران ايرانی در «اربيل» عراق همراه با مشکلات روزافزون اقتصادی و انزوای سياسی جمهوری اسلامی باعث شده است که رهبريت محافظه کار حساب خود را بيش از پيش از عملکرد محمود احمدی نژاد جدا ساخته و شکاف عميقی بين قشر رهبری و رييس جمهور اسلامی ايران بوجود بيايد.
داريوش زاهدی و اميد معماريان
داريوش زاهدی و اميد معماريان در دنباله اين سرمقاله نوشته اند: « بسياری از اين رهبران محافظه کارکه با نگاهی واقع گرانه به شرايط کنونی ايران نگاه مي کنند از جمله رييس جمهور پيشين هاشمی رفسنجانی و آيت الله احمد جنتی رييس شورای نگهبان از مدت ها پيش از واقعه دستگيری ماموران ايرانی در «اربيل» عراق از بزرگترين منتقدين سياست های احمدی نژاد به خصوص در رابطه با شرايط وخيم اقتصادی ايران بوده اند».
اين دو تاکيد کرده اند:« واقعه دستگيری ماموران اطلاعاتی ايران در «اربيل» توسط قوای آمريکا همراه با تصميم اخير شورای امنيت سازمان ملل در رابطه با تحريم عليه ايران برای مقابله با جاه طلبی های هسته ای آن باعث شد تا بيش از ۵۰ تن از اعضای مجلس شورای اسلامی خواستار حضور احمدی نژاد در مجلس و توضيح او درباره وقايع حاضر شوند».
در اين نوشته آمده است که « جو حاکم بر شرايط سياسی کنونی در ايران نشانگر آنست که وقايع اخير می تواند مخالفين احمدی نژاد که در رهبريت نظريات خود را بدون توجه به مقتضيات به اجرا می گزارد را درجهت براندازی او حرکت دهد».
در اينجا نويسندگان مقاله لس آنجلس تايمز به قدرت مقام رهبری و رييس شورای نگهبان اشاره می کنند و نقشی که آنها در تطبيق سياست های مملکت با قانون اساسی، در رابطه با اسلام و به ويژه منافع جمهوری اسلامی به عهده دارند و اين که چگونه همين امر باعث می شود تا مانند دوران رياست جمهوری محمد خاتمی، رييس جمهور پيش از برآورد تعهدات خود نسبت به ملت در مقابل مقام رهبری پاسخگو باشد.
احمدی نژاد که در سال ۲۰۰۵ در صدر ايدئولوژی «حزب اللهی» با پيشينه رهبريت سپاه پاسداران برای مقابله با فقر و فساد از طريق يک رای عمومی به عنوان رييس جمهور برگزيده شد در کل سياست های خود بيش از هرچيز گرايش به اصول اوليه انقلاب اسلامی از جمله نفی صيهونيسم داشته است و هم اکنون نيز با استفاده غلط از سرمايه نفت و ايجاد تورم شديد اوضاع اقتصادی ايران و به ويژه مردم کم بضاعت را در شرايطی بدتر از هميشه قرار داده است.
درپايان اين مقاله زاهدی و معماريان نوشته اند: «احمدی نژاد درحال حاضر اميدواراست تا ايالات متحده آمريکا به تحريم های سياسی و اقتصادی نسبت به ايران رضايت نداده و با حمله به مراکز اتمی ايران عمر دوباره ای به او و حکومت جمهوری اسلامی ببخشد تا يکبار ديگر بتواند توده مردم ايران را بدنبال خود بکشاند ، مقام رهبريت را از خود راضی نگهدارد و باقيمانده جامعه مدنی آزاد وطرفدار جنبش های دمکراتيک در ايران را نيز نابود سازد».
