نه فقط انتخابات، که هر جا بحثی جدی از قدرت سیاسی و خواسته افکار عمومی در اسرائیل مطرح است، یک موضوع همواره در حاشیه نقشی حیاتی بازی میکند: سزمینهای فلسطینی و روند صلح.
با این حال در انتخابات سال ۲۰۱۳ کنست یا پارلمان اسرائیل، بحث بر سر استراتژی صلح و رویکرد سیاسی در قبال فلسطینیان، از هر زمان دیگری کمتر است.
چرا؟ آیا دیگر صلح برای افکار عمومی اسرائیلیها اهمیتی ندارد؟ احزاب اصلی اسرائیلی در قبال صلح چه موضعی دارند؟
دوگانه سنتی
در نگاه نخست تعداد بسیار زیاد احزاب و گروههای سیاسی در انتخابات اسرائیل، بررسی مواضع سیاستمداران این کشور را در قبال صلح دشوار میکند، اما با کمی اغماض، دو رویکرد سیاسی چپ و راست با احزابی شناخته شده مانند حزب کارگر در اردوگاه چپ و احزاب لیکود و کدیما در جناح مقابل، عموما در مسائل کلیدی اختلاف نظر دارند.
ایدو زلکویچ، پژوهشگر امور فلسطینیان و استاد تاریخ خاورمیانه در دانشگاه حیفا در شمال اسرائیل معتقد است که اختلاف نظر گروههای سیاسی چپ و راست اسرائیلی بر سر مسئله صلح، اختلافی نظری عمیق، بنیادین و سرنوشت ساز است.
به گفته او راستیهای اسرائیلی خواهان حفظ وضع موجود هستند: وضعیت منجمد شده بدون هیچ پیشرفتی. در حالی که چپ متمایل به مرکز، خواهان حل مسئله از راه وجود دو کشور برای دو ملت است.
با این حال آقای زلکوویچ میگوید که در حال حاضر حزب کارگر، به عنوان حزب اصلی چپ در اسرائیل، مشکلات احتماعی و اقتصادی را به عنوان مسئله اصلی خود در تبلیغات انتخاباتی پی میگیرد. اما در اردوگاه چپ، حزب تازهتأسیس «هات نوآه» یعنی «جنبش» به رهبری زیپی لیونی مسئله فلسطین را به عنوان موضوع اصلی پیگیری میکند.
در دوره قدرت بنیامین نتانیاهو از حزب لیکود در اسرائیل، عملا انجماد مذاکرات در روند صلح به اوج رسید و چه بسا از سرگیری شهرکسازیها در مناطق اشغالی فلسطینی در ساحل غربی رود اردن، در عمق بخشیدن به بن بست موجود کمک کرد.
ائتلاف راستیها
این میان آنچه فهم موضع احزاب سیاسی اسرائیلی را راحتتر میکند، نگاهی به پیشزمینه مجادلات سیاسی انتخابات اخیر است.
در واقع این انتخابات پیش از موعد مقرر در حال برگزاری است. چرا که حزب نتانیاهو در انتخابات پیشین در سال ۲۰۰۹ میلادی نتوانست اکثریت کرسیهای پارلمان را به دست بیاورد.
عموما در مواقعی اینچنین که احزاب اصلی، اکثریت قدرتمندی در پارلمان ندارد، پای احزاب کوچک به معادلات سیاسی باز میشود، احزابی که ورودشان به یک ائتلاف سیاسی، سرنوشتساز میشود و البته خروجشان نیز میتواند ائتلافی را از هم بپاشاند و دولتی را ساقط کند، اتفاقی که برای نتانیاهو و دولت ائتلافی او در زمان مجادله بر سر بودجه سال ۲۰۱۳ میلادی رخ داد و انتخابات اخیر نتیجه آن است.
به بیان دیگر وقتی نتانیاهو در قدرت است، مسئله فقط رویکرد حزب او در قبال فلسطینیها نیست. مواضع احزاب کوچک دست راستی نیز در چنین شرایطی اهمیت مییابد.
با این وصف اگر شرایط انتخابات سال ۲۰۰۹ تکرار شود، آنچه میتواند بر روند مذاکرات صلح تاثیر بگذارد، اختلاف نظرهای درون جناح راست اسرائیل است.
رافائل اسرائیلی، استاد اسلامشناسی دانشگاه عبری اورشلیم و نویسنده کتابهایی چون «خطرات کشور فلسطین» و «جنگ، صلح و ترور در خاورمیانه» در تشریح اختلاف دیدگاهها درمیان راستگرایان اسرائیلی میگوید: «نتانیاهو از حزب اصلی راست و حزبی که همین حالا در قدرت است، اعلام کرده که از راهحل دو کشور حمایت میکند یعنی یک کشور در کرانه غربی یا غزه و یک کشور هم اسرائیل.»
اما به گفته آقای اسرائیلی، احزابی که دستراستیتر هستند مانند حزب اسرائیل خانهماست، با تشکیل هرگونه کشور فلسطینی مخالفند.
رویای چپ صلحطلب
شاید همین مواضع است که موجب شده تا برخی ناظران را چون ایدو زولکوویچ از دانشگاه حیفا به این نتیجه رسانده که روند صلح روزی به نتیجه میرسد که یک حزب چپ قدرتمند در اسرائیل به قدرت برسد.
او میگوید: «تردیدی نیست که به شکل سنتی، پرچم صلح و راهحل دو کشور را حزب کارگر بلند کرد. فراموش نکنید که اسحاق رابین، چهره سرشناس چپ، و نخست وزیر اسبق توسط یک راستگرای افراطی به قتل رسید چون میخواست که نقطه پایانی بر این مناقشه بگذارد. بر اساس منظر تاریخی، اگر یک چپ قدرتمند و فراگیر در اسرائیل داشته باشیم، بخت به وقوع پیوستن صلح بسیار بیشتر میشود.»
اما در آن سوی مرزهایی که خود محل دههها جنگ و مناقشه بودهاند، در میان فلسطینیها، ماجرای این انتخابات از چه قرار است؟ اگر چنانکه این استاد دانشگاه اسرائیلی میگوید، چپهای این کشور بیشتر از راستها دل به صلح بستهاند، پس فلسطینیها هم منتظر به قدرت رسیدن چپها هستند؟
صائب عریقات، دیپلمات ارشد فلسطینی که دو دهه اخیر ریاست هیاتهای مذاکره کننده فلسطینی را اسرائیلیها به عهده داشته، در مصاحبه اختصاصی به رادیو فردا میگوید نه! تشکیلات خودگردان فلسطینی کاری به کار انتخابات اسرائیل ندارد.
او میگوید: «ما در مسایل داخلی اسرائیل دخالت نمیکنیم و به انتخاب دموکراتیک مردم اسرائیل احترام میگذاریم. اما به مردم اسرائیل میگویم که اگر صلح میخواهند، باید دولتی داشته باشند که راه حل تاسیس دو کشور را بپذیرد. باید دولتی داشته باشند که وظایفش را در قبال توقف شهرکسازیها اجرا کند.»
به گفته آقای عریقات، دولت کنونی به دنبال دیکته کردن خواستههایش در مسئله شهرکسازیها، به جای مذاکره کردن است.
آنچه صائب عریقات به عنوان دولت مطلوب برای صلح اسرائیل و فلسطین توصیف میکند، شباهت بسیاری دارد به توصیف انتقادی رافائل اسرائیلی، استاد دانشگاه عبری اورشلیم از موضع جناح چپ این کشور.
او که کتابهایی در نقد چپگرایان کشورش نوشته در تشریح موضع سیاستمداران کشورش در قبال مذاکره با فلسطینیها میگوید: «چپیها در اسرائیل میگویند: اوه! ما باید پیششرطهای ابومازن را بپذیریم و با شروط آنها سر میز مذاکره بنشینیم. ولی نخست وزیر میگوید نه! ما با پیششرط مذاکره نمیکنیم. ما با ذهنی باز و بدون هیچ پیش شرطی، مذاکره میکنیم. و این اختلاف نظری است که همه از آن آگاهند.»
در جستجوی صلح
همین به گفته آقای اسرائیلی اختلاف نظر را با صائب عریقات در میان میگذارم. واقعا برای تشکیلات خودگردان و کسانی چون عریقات که عمر سیاسی خود را صرف مذاکرات صلح کردهاند، هیچ تفاوتی ندارد که چه حزبی در اسرائیل به قدرت برسد؟
این دیپلمات کارکشته فلسطینی در پاسخ میگوید: «صلح، مسئله چپ و راست در اسرائیل نیست. صلح درباره این موضوع است که ملت اسرائیل و ائتلاف در قدرت، بپذیرند که به پشت مرزهای ۱۹۶۷ عقب نشینی کنند. اسرائیلیها باید بفهمند که آنها یا باید شهرکسازیها را انتخاب کنند یا صلح را. آنها نمیتوانند هر دو را داشته باشند. دولت چپی هم بوده که شهرکسازی را گسترش داده.»
این میان شهروندان عادی فلسطینی درباره این انتخابات چه فکر میکنند؟ آیا مثلا در جایی مثل رامالله، مردم در قهوهخانهها درباره انتخابات اسرائیل حرف میزنند و بحث میکنند؟ آیا در جامعه فلسطینی، اخبار این انتخابات تعیقیب میشود؟
داود کتاب، استاد فلسطینی دانشگاه پرینستون در آمریکا که هم اکنون در کرانه غربی به سر میبرد، میگوید که نظرات مردم عادی در سرزمینهای فلسطینی شبیه به همان نظراتی است که صائب عریقات گفته است
به گفته آقای کتاب، بی علاقگی مفرطی نسبت به انتخابات اسرائیل در جامعه فلسطینی وجود دارد و در نگاه فلسطینیها تفاوت جدی میان احزاب اسرائیلی وجود ندارد.
او در تشریح این بیعلاقگی میگوید: «در واقع بسیاری از احزاب اصلی اسرائیل در حال حاضر، هیچ موضعگیری روشنی برای صلح ندارند. آنها در مباحث انتخاباتی اصلا به مسئله فلسطین اشاره نمیکنند و تنها به مشکلات اقتصادی و اجتماعی اسرائیل میپردازند. و خب حزب اصلی که آرای بالایی دارد، یک حزب صهیونیستی دست راستی است که به دنبال ادامه دادن اشغال فلسطین به اشکال گوناگون است. به همین دلیل انتظاری از این انتخابات وجود ندارد.»
بدین ترتیب گویی در حال حاضر تنها نقطه اشتراک در دو سوی مرزهای طولانیترین مناشه خاورمیانه، همین بیعلاقگی و سکوت دنبالهدار است.
زمانی موضعگیری سیاستمداران اسرائیلی در قبال مسئله سرزمینهای فلسطینی و روند صلح، کلیدیترین بحث انتخابات در اسرائیل بود. زمانی همین موضعگیری، نمایندهای را به کنست یا پارلمان اسرائیل میفرستاد یا سد راه پیروزیاش در انتخابات میشد. هر چه بود، در این انتخابات چنین نیست.
در قبال مسئله سرزمینهای فلسطینی و روند صلح، کلیدیترین بحث انتخابات در اسرائیل بود. زمانی همین موضعگیری، نمایندهای را به کنست یا پارلمان اسرائیل میفرستاد یا سد راه پیروزیاش در انتخابات میشد. هر چه بود، در این انتخابات چنین نیست.
با این حال در انتخابات سال ۲۰۱۳ کنست یا پارلمان اسرائیل، بحث بر سر استراتژی صلح و رویکرد سیاسی در قبال فلسطینیان، از هر زمان دیگری کمتر است.
چرا؟ آیا دیگر صلح برای افکار عمومی اسرائیلیها اهمیتی ندارد؟ احزاب اصلی اسرائیلی در قبال صلح چه موضعی دارند؟
دوگانه سنتی
در نگاه نخست تعداد بسیار زیاد احزاب و گروههای سیاسی در انتخابات اسرائیل، بررسی مواضع سیاستمداران این کشور را در قبال صلح دشوار میکند، اما با کمی اغماض، دو رویکرد سیاسی چپ و راست با احزابی شناخته شده مانند حزب کارگر در اردوگاه چپ و احزاب لیکود و کدیما در جناح مقابل، عموما در مسائل کلیدی اختلاف نظر دارند.
ایدو زلکویچ، پژوهشگر امور فلسطینیان و استاد تاریخ خاورمیانه در دانشگاه حیفا در شمال اسرائیل معتقد است که اختلاف نظر گروههای سیاسی چپ و راست اسرائیلی بر سر مسئله صلح، اختلافی نظری عمیق، بنیادین و سرنوشت ساز است.
به گفته او راستیهای اسرائیلی خواهان حفظ وضع موجود هستند: وضعیت منجمد شده بدون هیچ پیشرفتی. در حالی که چپ متمایل به مرکز، خواهان حل مسئله از راه وجود دو کشور برای دو ملت است.
با این حال آقای زلکوویچ میگوید که در حال حاضر حزب کارگر، به عنوان حزب اصلی چپ در اسرائیل، مشکلات احتماعی و اقتصادی را به عنوان مسئله اصلی خود در تبلیغات انتخاباتی پی میگیرد. اما در اردوگاه چپ، حزب تازهتأسیس «هات نوآه» یعنی «جنبش» به رهبری زیپی لیونی مسئله فلسطین را به عنوان موضوع اصلی پیگیری میکند.
در دوره قدرت بنیامین نتانیاهو از حزب لیکود در اسرائیل، عملا انجماد مذاکرات در روند صلح به اوج رسید و چه بسا از سرگیری شهرکسازیها در مناطق اشغالی فلسطینی در ساحل غربی رود اردن، در عمق بخشیدن به بن بست موجود کمک کرد.
ائتلاف راستیها
این میان آنچه فهم موضع احزاب سیاسی اسرائیلی را راحتتر میکند، نگاهی به پیشزمینه مجادلات سیاسی انتخابات اخیر است.
در واقع این انتخابات پیش از موعد مقرر در حال برگزاری است. چرا که حزب نتانیاهو در انتخابات پیشین در سال ۲۰۰۹ میلادی نتوانست اکثریت کرسیهای پارلمان را به دست بیاورد.
عموما در مواقعی اینچنین که احزاب اصلی، اکثریت قدرتمندی در پارلمان ندارد، پای احزاب کوچک به معادلات سیاسی باز میشود، احزابی که ورودشان به یک ائتلاف سیاسی، سرنوشتساز میشود و البته خروجشان نیز میتواند ائتلافی را از هم بپاشاند و دولتی را ساقط کند، اتفاقی که برای نتانیاهو و دولت ائتلافی او در زمان مجادله بر سر بودجه سال ۲۰۱۳ میلادی رخ داد و انتخابات اخیر نتیجه آن است.
به بیان دیگر وقتی نتانیاهو در قدرت است، مسئله فقط رویکرد حزب او در قبال فلسطینیها نیست. مواضع احزاب کوچک دست راستی نیز در چنین شرایطی اهمیت مییابد.
با این وصف اگر شرایط انتخابات سال ۲۰۰۹ تکرار شود، آنچه میتواند بر روند مذاکرات صلح تاثیر بگذارد، اختلاف نظرهای درون جناح راست اسرائیل است.
رافائل اسرائیلی، استاد اسلامشناسی دانشگاه عبری اورشلیم و نویسنده کتابهایی چون «خطرات کشور فلسطین» و «جنگ، صلح و ترور در خاورمیانه» در تشریح اختلاف دیدگاهها درمیان راستگرایان اسرائیلی میگوید: «نتانیاهو از حزب اصلی راست و حزبی که همین حالا در قدرت است، اعلام کرده که از راهحل دو کشور حمایت میکند یعنی یک کشور در کرانه غربی یا غزه و یک کشور هم اسرائیل.»
اما به گفته آقای اسرائیلی، احزابی که دستراستیتر هستند مانند حزب اسرائیل خانهماست، با تشکیل هرگونه کشور فلسطینی مخالفند.
رویای چپ صلحطلب
شاید همین مواضع است که موجب شده تا برخی ناظران را چون ایدو زولکوویچ از دانشگاه حیفا به این نتیجه رسانده که روند صلح روزی به نتیجه میرسد که یک حزب چپ قدرتمند در اسرائیل به قدرت برسد.
او میگوید: «تردیدی نیست که به شکل سنتی، پرچم صلح و راهحل دو کشور را حزب کارگر بلند کرد. فراموش نکنید که اسحاق رابین، چهره سرشناس چپ، و نخست وزیر اسبق توسط یک راستگرای افراطی به قتل رسید چون میخواست که نقطه پایانی بر این مناقشه بگذارد. بر اساس منظر تاریخی، اگر یک چپ قدرتمند و فراگیر در اسرائیل داشته باشیم، بخت به وقوع پیوستن صلح بسیار بیشتر میشود.»
اما در آن سوی مرزهایی که خود محل دههها جنگ و مناقشه بودهاند، در میان فلسطینیها، ماجرای این انتخابات از چه قرار است؟ اگر چنانکه این استاد دانشگاه اسرائیلی میگوید، چپهای این کشور بیشتر از راستها دل به صلح بستهاند، پس فلسطینیها هم منتظر به قدرت رسیدن چپها هستند؟
صائب عریقات، دیپلمات ارشد فلسطینی که دو دهه اخیر ریاست هیاتهای مذاکره کننده فلسطینی را اسرائیلیها به عهده داشته، در مصاحبه اختصاصی به رادیو فردا میگوید نه! تشکیلات خودگردان فلسطینی کاری به کار انتخابات اسرائیل ندارد.
او میگوید: «ما در مسایل داخلی اسرائیل دخالت نمیکنیم و به انتخاب دموکراتیک مردم اسرائیل احترام میگذاریم. اما به مردم اسرائیل میگویم که اگر صلح میخواهند، باید دولتی داشته باشند که راه حل تاسیس دو کشور را بپذیرد. باید دولتی داشته باشند که وظایفش را در قبال توقف شهرکسازیها اجرا کند.»
به گفته آقای عریقات، دولت کنونی به دنبال دیکته کردن خواستههایش در مسئله شهرکسازیها، به جای مذاکره کردن است.
آنچه صائب عریقات به عنوان دولت مطلوب برای صلح اسرائیل و فلسطین توصیف میکند، شباهت بسیاری دارد به توصیف انتقادی رافائل اسرائیلی، استاد دانشگاه عبری اورشلیم از موضع جناح چپ این کشور.
او که کتابهایی در نقد چپگرایان کشورش نوشته در تشریح موضع سیاستمداران کشورش در قبال مذاکره با فلسطینیها میگوید: «چپیها در اسرائیل میگویند: اوه! ما باید پیششرطهای ابومازن را بپذیریم و با شروط آنها سر میز مذاکره بنشینیم. ولی نخست وزیر میگوید نه! ما با پیششرط مذاکره نمیکنیم. ما با ذهنی باز و بدون هیچ پیش شرطی، مذاکره میکنیم. و این اختلاف نظری است که همه از آن آگاهند.»
در جستجوی صلح
همین به گفته آقای اسرائیلی اختلاف نظر را با صائب عریقات در میان میگذارم. واقعا برای تشکیلات خودگردان و کسانی چون عریقات که عمر سیاسی خود را صرف مذاکرات صلح کردهاند، هیچ تفاوتی ندارد که چه حزبی در اسرائیل به قدرت برسد؟
این دیپلمات کارکشته فلسطینی در پاسخ میگوید: «صلح، مسئله چپ و راست در اسرائیل نیست. صلح درباره این موضوع است که ملت اسرائیل و ائتلاف در قدرت، بپذیرند که به پشت مرزهای ۱۹۶۷ عقب نشینی کنند. اسرائیلیها باید بفهمند که آنها یا باید شهرکسازیها را انتخاب کنند یا صلح را. آنها نمیتوانند هر دو را داشته باشند. دولت چپی هم بوده که شهرکسازی را گسترش داده.»
این میان شهروندان عادی فلسطینی درباره این انتخابات چه فکر میکنند؟ آیا مثلا در جایی مثل رامالله، مردم در قهوهخانهها درباره انتخابات اسرائیل حرف میزنند و بحث میکنند؟ آیا در جامعه فلسطینی، اخبار این انتخابات تعیقیب میشود؟
داود کتاب، استاد فلسطینی دانشگاه پرینستون در آمریکا که هم اکنون در کرانه غربی به سر میبرد، میگوید که نظرات مردم عادی در سرزمینهای فلسطینی شبیه به همان نظراتی است که صائب عریقات گفته است
به گفته آقای کتاب، بی علاقگی مفرطی نسبت به انتخابات اسرائیل در جامعه فلسطینی وجود دارد و در نگاه فلسطینیها تفاوت جدی میان احزاب اسرائیلی وجود ندارد.
او در تشریح این بیعلاقگی میگوید: «در واقع بسیاری از احزاب اصلی اسرائیل در حال حاضر، هیچ موضعگیری روشنی برای صلح ندارند. آنها در مباحث انتخاباتی اصلا به مسئله فلسطین اشاره نمیکنند و تنها به مشکلات اقتصادی و اجتماعی اسرائیل میپردازند. و خب حزب اصلی که آرای بالایی دارد، یک حزب صهیونیستی دست راستی است که به دنبال ادامه دادن اشغال فلسطین به اشکال گوناگون است. به همین دلیل انتظاری از این انتخابات وجود ندارد.»
بدین ترتیب گویی در حال حاضر تنها نقطه اشتراک در دو سوی مرزهای طولانیترین مناشه خاورمیانه، همین بیعلاقگی و سکوت دنبالهدار است.
زمانی موضعگیری سیاستمداران اسرائیلی در قبال مسئله سرزمینهای فلسطینی و روند صلح، کلیدیترین بحث انتخابات در اسرائیل بود. زمانی همین موضعگیری، نمایندهای را به کنست یا پارلمان اسرائیل میفرستاد یا سد راه پیروزیاش در انتخابات میشد. هر چه بود، در این انتخابات چنین نیست.
در قبال مسئله سرزمینهای فلسطینی و روند صلح، کلیدیترین بحث انتخابات در اسرائیل بود. زمانی همین موضعگیری، نمایندهای را به کنست یا پارلمان اسرائیل میفرستاد یا سد راه پیروزیاش در انتخابات میشد. هر چه بود، در این انتخابات چنین نیست.