مجله آمریکایی «فارين پاليسی» در شماره اخير خود مطلبی دارد در نقد گزينه حمله نظامی به ايران به قلم آرت کلر، يکی از مقامات سابق بخش فعاليت های پنهان سيا.
وی با اشاره به حوادث مربوط به حمله نظامی آمريکا به عراق می نويسد که تنها راه متوقف کردن تلاشهای ايران برای دستيابی به سلاح هسته ای نه اقدام نظامی بلکه صبر و سياست مهارحکومت ايران است.
نويسنده در آغاز مطلب به صف بندی های سياسی در ميان سياستمداران آمريکا اشاره کرده و می نويسد همانطور که انتظار می رفت محافظه کاران و جناح های تندرو طرفدار حمله نظامی به ايران هستند و در مقابل مقامات ارشد و سياست گذاران دولت باراک اوباما هنوز هم معتقدند که ديپلماسی و سياست تماس می تواند حکومت ايران را به کنار گذاشتن طرح توليد سلاح هسته ای قانع کند.
تحليلگر مجله «فارين پاليسی» معتقد است که هر دو اين طرز تفکرها بهترين و محتمل ترين روش در برخورد با حکومت ايران را که سياست مهار است ناديده می گيرند. همانطور که دردوران جنگ سرد، آمريکا توانست از طريق مقابله با نفوذ خارجی و ممانعت از دستيابی به فن آوری های پيشرفته و حساس اتحاد جماهير شوروی را مهار کند اکنون در مورد ايران نيز راهی جز اين نيست. حکومت ايران ثابت کرده که به تخاصم با آمريکا ادامه خواهد داد و هيچگاه وارد يک تماس و گفت وگوی سازنده نخواهد شد.
به اعتقاد نويسنده «سياست مهار» ايران می تواند آمريکا را در موضع برتری قرار دهد چون در حال حاضر عامل زمان به نفع آمريکا است. حکومت ايران برای رسيدن به مرحله توليد سلاح هسته ای با مشکلات فنی فراوانی روبرو است و به زمان زيادی احتياج دارد. در اين دوران انتظار آمريکا می تواند دست پيش را گرفته و عناصر و ابزارهای لازم برای مهار حکومت ايران را عملی کند.
آرت کلر در ادامه مطلب بااستناد به تجارب حرفه ای خود در دوران کار برای سازمان اطلاعات مرکزی آمريکا – سيا - می نويسد که در زمان تحريم های بين المللی عليه حکومت صدام حسين ارزيابی و اطلاعات امنيتی آمريکا نشان می داد که رژيم صدام حسين به سادگی اين تحريم ها را دور زده و فن آوری و کالاهای با مصرف دوگانه را وارد کشور می کند. سيا در ارزيابی های خود به اين نتيجه رسيد که حکومت عراق در حال ساخت سلاحهای کشتار و تخريب گسترده بوده است.
اما بعدها مشخص شد که ارزيابی سيا از توان و زرادخانه تسليحاتی عراق نادرست بوده است . نويسنده اين تحليل که خود از اعضای بخش کنترل تسليحاتی سيا بوده يادآوری می کند که پس از اشغال عراق و گفت وگو با دانشوران و کارشناسان تسليحاتی حکومت صدام مشخص شد که اين رژيم تحت تاثير تحريم های آمريکا و جامعه بين المللی و همينطور به خاطر نظارت سختگيرانه بازرسان نهادهای بين المللی طرح توليد سلاحهای تخريب و کشتار جمعی را کنار گذاشته است.
تحليلگر مجله «فارين پاليسی» نتيجه می گيرد که سياست مهار در مورد اتحاد شوروی نتيجه داد و در مورد عراق نيز می توانست نتيجه دهد هر چند متاسفانه دولت وقت آمريکا به اشتباه گزينه حمله نظامی را انتخاب کرد. بنابراين تحريم های بين المللی به علاوه نظارت و بازرسی های سختيگرانه می تواند بلند پروازی های ايران برای توليد سلاح هسته ای را خنثی کند.
روند ديگری که می تواند سياست مهار ايران را تکميل و موثرتر کند موقعيت رژيم ايران است. حکومت ايران ثابت کرده که از اداره امور اقتصادی کشور ناتوان است. بيکاری و تورم بيداد می کند و اقدامات اخير حکومت برای افزايش ماليات کسبه و تجار با مخالفت شديد آنها روبرو شد. در عين حال حکومت ايران در نظر دارد بخش عمده يارانه های دولتی را قطع کند اين مسئله بدون شک باعث شديد بحران اقتصادی و نارضايتی عمومی خواهد شد. بانک مرکزی ايران تحت تاثير همين اوضاع نابسامان در دو سال گذشته نرخ رشد اقتصادی کشور را اعلام نکرده است.
«بنای ساختار سیاسی جدید»
به اعتقاد آرت کلر تحليلگر مجله «فارين پاليسی» حکومت ايران در سالهای آينده با مشکلات سياسی بزرگی روبرو خواهد شد. از يک سو مشروعيت بسيار ضعيفی دارد و از سوی ديگر شکاف در ميان جناحهای حکومتی رو به تشديد است. در يک چنين شرايطی وقوع حمله نظامی به ايران بهترين فضا و بهترين امکان را برای رژيم ايران فراهم خواهد کرد تا دوباره به بهانه مقابله با تهاجم خارجی خود را تجديد سازمان دهد.
دولت آمريکا با ادامه سياست فعلی خود يعنی تشديد فشار همه جانبه و گسترش تحريم ها عليه ايران می تواند به موفقيت برسد. البته در عالم واقعيت نمی توان برای هيچ يک از گزينه های موجود موفقيت صد درصدی را پيش بينی کرد . ولی اگر يک زمانی ايران به مرحله توليد بمب هسته ای برسد و اگر دستگاه امنيتی آمريکا کاملا مطمئن شود که ايران قصد دارد از اين بمب به شکل مستقيم و يا از طريق گروههای تروريستی استفاده کند در آن حالت دخالت نظامی قابل توجيه خواهد بود.
تحليلگر مجله «فارين پاليسی» به سياستگذاران آمريکا توصيه می کند که گزينه نظامی را حداقل برای شرايط فعلی کنار گذاشته و به دنبال گسترش اقداماتی باشند که حکومت ايران را بيش از اين تضعيف خواهد کرد. سياست مهار در تاريخ سياست خارجی آمريکا نتايج بسيار خوبی داشته و در مورد ايران نبايد اين گزينه را فراموش کرد.
علاوه بر در پيش گرفتن سياست مهار ايران بايد از ساير تجارب سياست خارجی آمريکا درس گرفت از جمله استراتژی های موسوم به « بنای ساختار سياسی جديد » که قبل از حمله به عراق و پس از آن در دستور کار آمريکا بود. متاسفانه به دليل اشتباهات سياسی آمريکا و رهبری سياسی جديد عراق اين پروژه در آن کشور به نتيجه مطلوب نرسيد و کشمکش های جناحی و قومی عراق پس از صدام را برای چند سال به دامن خشونت فرو برد.
اما از هم اکنون می توان در موازات با اعمال همه جانبه تر سياست مهار ايران به فکر تنظيم يک استراتژی سياسی برای آينده آن کشور بود. نبايد دست روی دست گذاشت و منتظر سقوط حکومت ايران نشست و در صورت سقوط حکومت با يکسری اقدامات پراکنده و بی برنامه به فکر بنای يک نظام جديد در ايران افتاد.
تحليلگر مجله «فارين پاليسی» در پايان می نويسد شکی نيست که دوران حکومت ايدئولوژيک گروه حاکم در آينده نزديک به پايان خواهد رسيد ولی اين به آن معنا نيست که لزوما يک نظام سياسی معتدل و طرفدار دمکراسی به جای آن سرکار خواهد آمد. جناح های سنت گرا و انحصار طلب به فکر بازگرداندن ايران به دوران گذاشته خواهند افتاد همانطور که چند سال پس از سقوط اتحاد شوروی ما در روسيه شاهد چنين وضعيت بوديم. بنابراين سياست مهار فقط نيمی از استراتژی برای ساقط کردن رژيم های متزلزل است. آمريکا بايد از هم اکنون به فکر برنامه ريزی برای نيمه ديگر باشد.
وی با اشاره به حوادث مربوط به حمله نظامی آمريکا به عراق می نويسد که تنها راه متوقف کردن تلاشهای ايران برای دستيابی به سلاح هسته ای نه اقدام نظامی بلکه صبر و سياست مهارحکومت ايران است.
نويسنده در آغاز مطلب به صف بندی های سياسی در ميان سياستمداران آمريکا اشاره کرده و می نويسد همانطور که انتظار می رفت محافظه کاران و جناح های تندرو طرفدار حمله نظامی به ايران هستند و در مقابل مقامات ارشد و سياست گذاران دولت باراک اوباما هنوز هم معتقدند که ديپلماسی و سياست تماس می تواند حکومت ايران را به کنار گذاشتن طرح توليد سلاح هسته ای قانع کند.
تحليلگر مجله «فارين پاليسی» معتقد است که هر دو اين طرز تفکرها بهترين و محتمل ترين روش در برخورد با حکومت ايران را که سياست مهار است ناديده می گيرند. همانطور که دردوران جنگ سرد، آمريکا توانست از طريق مقابله با نفوذ خارجی و ممانعت از دستيابی به فن آوری های پيشرفته و حساس اتحاد جماهير شوروی را مهار کند اکنون در مورد ايران نيز راهی جز اين نيست. حکومت ايران ثابت کرده که به تخاصم با آمريکا ادامه خواهد داد و هيچگاه وارد يک تماس و گفت وگوی سازنده نخواهد شد.
به اعتقاد نويسنده «سياست مهار» ايران می تواند آمريکا را در موضع برتری قرار دهد چون در حال حاضر عامل زمان به نفع آمريکا است. حکومت ايران برای رسيدن به مرحله توليد سلاح هسته ای با مشکلات فنی فراوانی روبرو است و به زمان زيادی احتياج دارد. در اين دوران انتظار آمريکا می تواند دست پيش را گرفته و عناصر و ابزارهای لازم برای مهار حکومت ايران را عملی کند.
آرت کلر در ادامه مطلب بااستناد به تجارب حرفه ای خود در دوران کار برای سازمان اطلاعات مرکزی آمريکا – سيا - می نويسد که در زمان تحريم های بين المللی عليه حکومت صدام حسين ارزيابی و اطلاعات امنيتی آمريکا نشان می داد که رژيم صدام حسين به سادگی اين تحريم ها را دور زده و فن آوری و کالاهای با مصرف دوگانه را وارد کشور می کند. سيا در ارزيابی های خود به اين نتيجه رسيد که حکومت عراق در حال ساخت سلاحهای کشتار و تخريب گسترده بوده است.
اما بعدها مشخص شد که ارزيابی سيا از توان و زرادخانه تسليحاتی عراق نادرست بوده است . نويسنده اين تحليل که خود از اعضای بخش کنترل تسليحاتی سيا بوده يادآوری می کند که پس از اشغال عراق و گفت وگو با دانشوران و کارشناسان تسليحاتی حکومت صدام مشخص شد که اين رژيم تحت تاثير تحريم های آمريکا و جامعه بين المللی و همينطور به خاطر نظارت سختگيرانه بازرسان نهادهای بين المللی طرح توليد سلاحهای تخريب و کشتار جمعی را کنار گذاشته است.
تحليلگر مجله «فارين پاليسی» نتيجه می گيرد که سياست مهار در مورد اتحاد شوروی نتيجه داد و در مورد عراق نيز می توانست نتيجه دهد هر چند متاسفانه دولت وقت آمريکا به اشتباه گزينه حمله نظامی را انتخاب کرد. بنابراين تحريم های بين المللی به علاوه نظارت و بازرسی های سختيگرانه می تواند بلند پروازی های ايران برای توليد سلاح هسته ای را خنثی کند.
روند ديگری که می تواند سياست مهار ايران را تکميل و موثرتر کند موقعيت رژيم ايران است. حکومت ايران ثابت کرده که از اداره امور اقتصادی کشور ناتوان است. بيکاری و تورم بيداد می کند و اقدامات اخير حکومت برای افزايش ماليات کسبه و تجار با مخالفت شديد آنها روبرو شد. در عين حال حکومت ايران در نظر دارد بخش عمده يارانه های دولتی را قطع کند اين مسئله بدون شک باعث شديد بحران اقتصادی و نارضايتی عمومی خواهد شد. بانک مرکزی ايران تحت تاثير همين اوضاع نابسامان در دو سال گذشته نرخ رشد اقتصادی کشور را اعلام نکرده است.
«بنای ساختار سیاسی جدید»
به اعتقاد آرت کلر تحليلگر مجله «فارين پاليسی» حکومت ايران در سالهای آينده با مشکلات سياسی بزرگی روبرو خواهد شد. از يک سو مشروعيت بسيار ضعيفی دارد و از سوی ديگر شکاف در ميان جناحهای حکومتی رو به تشديد است. در يک چنين شرايطی وقوع حمله نظامی به ايران بهترين فضا و بهترين امکان را برای رژيم ايران فراهم خواهد کرد تا دوباره به بهانه مقابله با تهاجم خارجی خود را تجديد سازمان دهد.
دولت آمريکا با ادامه سياست فعلی خود يعنی تشديد فشار همه جانبه و گسترش تحريم ها عليه ايران می تواند به موفقيت برسد. البته در عالم واقعيت نمی توان برای هيچ يک از گزينه های موجود موفقيت صد درصدی را پيش بينی کرد . ولی اگر يک زمانی ايران به مرحله توليد بمب هسته ای برسد و اگر دستگاه امنيتی آمريکا کاملا مطمئن شود که ايران قصد دارد از اين بمب به شکل مستقيم و يا از طريق گروههای تروريستی استفاده کند در آن حالت دخالت نظامی قابل توجيه خواهد بود.
تحليلگر مجله «فارين پاليسی» به سياستگذاران آمريکا توصيه می کند که گزينه نظامی را حداقل برای شرايط فعلی کنار گذاشته و به دنبال گسترش اقداماتی باشند که حکومت ايران را بيش از اين تضعيف خواهد کرد. سياست مهار در تاريخ سياست خارجی آمريکا نتايج بسيار خوبی داشته و در مورد ايران نبايد اين گزينه را فراموش کرد.
علاوه بر در پيش گرفتن سياست مهار ايران بايد از ساير تجارب سياست خارجی آمريکا درس گرفت از جمله استراتژی های موسوم به « بنای ساختار سياسی جديد » که قبل از حمله به عراق و پس از آن در دستور کار آمريکا بود. متاسفانه به دليل اشتباهات سياسی آمريکا و رهبری سياسی جديد عراق اين پروژه در آن کشور به نتيجه مطلوب نرسيد و کشمکش های جناحی و قومی عراق پس از صدام را برای چند سال به دامن خشونت فرو برد.
اما از هم اکنون می توان در موازات با اعمال همه جانبه تر سياست مهار ايران به فکر تنظيم يک استراتژی سياسی برای آينده آن کشور بود. نبايد دست روی دست گذاشت و منتظر سقوط حکومت ايران نشست و در صورت سقوط حکومت با يکسری اقدامات پراکنده و بی برنامه به فکر بنای يک نظام جديد در ايران افتاد.
تحليلگر مجله «فارين پاليسی» در پايان می نويسد شکی نيست که دوران حکومت ايدئولوژيک گروه حاکم در آينده نزديک به پايان خواهد رسيد ولی اين به آن معنا نيست که لزوما يک نظام سياسی معتدل و طرفدار دمکراسی به جای آن سرکار خواهد آمد. جناح های سنت گرا و انحصار طلب به فکر بازگرداندن ايران به دوران گذاشته خواهند افتاد همانطور که چند سال پس از سقوط اتحاد شوروی ما در روسيه شاهد چنين وضعيت بوديم. بنابراين سياست مهار فقط نيمی از استراتژی برای ساقط کردن رژيم های متزلزل است. آمريکا بايد از هم اکنون به فکر برنامه ريزی برای نيمه ديگر باشد.