۱۲ ارديبهشت، روز معلم در ايران، در شرايطی فرا رسيده که طی روزهای اخير، گزارش هايی در مورد اعتصاب در برخی از مناطق ايران و نيز احضار فعالان حقوق معلمان به دستگاه های امنيتی انتشار يافته است.
در عين حال، روز معلم، که به دو مناسبت قتل دکتر ابوالحسن خانعلی در سال ۱۳۴۰ و ترور آيت الله مرتضی مطهری در سال ۱۳۵۸، طی چهار دهه گذشته به عنوان روز معلم شناخته می شده، فرصتی را برای مقام های جمهوری اسلامی فراهم آورده است تا از برنامه ها و اقدامات خود برای ارتقاء منزلت و کمک به معيشت فرهنگيان سخن بگويند.
در همين ارتباط، عليرضا علی احمدی، وزير آموزش و پرورش، در مصاحبه ای در روز نهم ارديبهشت از ارائه ۳۰ راهکار برای ارتقاء منزلت و کمک به معيشت فرهنگيان خبر داد.
وی افزايش ميزان سهام عدالت، تسهيلات در زمينه خودروی اقساطی و تهيه منشور حقوق، اختيار و وظايف معلمان را از جمله اين راهکارها دانست.
اما آيا دولت محمود احمدی نژاد اقداماتی عملی برای بهبود وضعيت معيشتی يک ميليون و دويست هزار معلم انجام داده است؟
هوژان، معلم در يکی از استان های غرب ايران، به اين پرسش، پاسخ منفی داد و گفت:« شايد حقوق اکثر معلمان به ۳۵۰ هزار تومان در ماه هم نرسد. همچنين می توان به مطالبات معلمان اشاره کرد که پرداخت نشده است.»
به گفته اين معلم، هميشه پيش از انتخابات در ايران و يا فرا رسيدن روز معلم، در بوق و کرنا گفته می شود که به مشکلات معلمان رسيدگی خواهد شد، اما پس از همه چيز فراموش می شود.
يک معلم ديگر به نام کوروش از جنوب ايران، با هوژان موافق است:«مشکلات معلمان آنقدر زياد است که نمی توانند زندگی روزمره خود را بگذرانند. معلمان حتی در تامين نيازهای بچه های خود بازمانده اند. برای مثال، بچه خودم را که در مهد کودک بود، به دليل ناتوانی در پرداخت شهريه از آنجا بيرون آوردم.»
او اضافه کرد:«در اين شرايط، راديو و تلويزيون به طور مداوم می گويند که مطالبات معلمان پرداخت می شود و هر کسی که ما را می بيند، می گويد شما که مطالبات تان را دريافت کرده ايد، چرا اعتراض می کنيد؟»
معلم ديگری به نام رحيم از جنوب ايران از بی توجهی دولت به مشکلات معيشتی فرهنگيان شکايت دارد:«در مملکتی که نفت آن، هر بشکه بيش از ۱۱۸ دلار به فروش می رسد، هيچ نفعی از فروش آن عايد ما نمی شود. اما اين پول صرف فلسطينی ها و آوارگان عراقی می شود، ولی ما بايد مشکلات آنها را تحمل کنيم.»
وی اضافه کرد:«معلمی که ماهانه ۱۲۰ هزار تومان حقوق می گيرد، چطور می تواند با گوشت کيلويی ۷۸۰۰ تا ۱۰ هزار تومان و گوجه فرنگی کيلويی ۱۲۰۰ تا ۱۴۰۰ تومان زندگی خود و خانواده اش را تامين کند؟»
در همين ارتباط، کانون صنفی معلمان ايران با انتشار اطلاعيه ای، سال ۱۳۸۶ را يکی از تيره ترين سالهايی که جامعه معلمان تجربه کرده است، توصيف کرد.
اين تشکل صنفی معلمان نوشت:«مسئولان به کلی تمام وعده های داده شده را از ياد برده اند. به طوری که حتی پرداخت حقوق اندک معلمان حق التدريس نيز بيش از شش ماه به تاخير افتاد و در عوض، با توزيع توهين آميز بن های نخود و عدس، به تقير بيشتر فرهنگيان پرداختند.»
در اين ميان، به رغم آنکه وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده است که مطالبات فرهنگيان در سال های گذشته را پرداخت کرده، اما معلمان می گويند اين امر انجام نشده است.
هوژان در اين ارتباط با تاکيد بر اين موضوع که کسی جوابگوی معلمان نيست، گفت:«تاکنون چند بار گفته اند که اين مطالبات می پردازند که متاسفانه پرداخت نشده است.»
وضعيت کنونی برای معلمان ايران، به نوشته سايت های مرتبط با آنان، باعث شده است که در روزهای اخير معلمان در برخی مناطق ايران، از جمله بوشهر، اسلام شهر، رباط کريم و قلعه حسن خان دست به اعتصاب آرام بزنند و يا صدها بازنشسته در کرمانشاه اقدام به تجمع در مقابل سازمان آموزش و پرورش اين شهر کنند.
اينگونه حرکت های اعتراضی با سکوت رسانه های داخلی مواجه شده است. ضمن آنکه در روزهای گذشته، برخی از فعالان حقوق معلمان، مانند آقايان باغانی و بهشتی به اداره اطلاعات احضار شده اند.
کيفيت آموزش و پرورش در ايران
يکی از مسايلی که در آستانه روز معلم مورد اشاره قرار گرفته، کيفيت آموزش و پرورش در ايران بوده است. در حالی که آمارهای رسمی حکايت از ترک تحصيل درصد قابل توجهی از دانش آموزان، بويژه دانش آموزان پسر دارد، وزير آموزش و پرورش محتوای آموزش نامتناسب با نيازهای دانش آموزان و استعدادهای آنان، شاداب نبودن محيط مدرسه و نارضايتی معلمان را از جمله عوامل اين موضوع دانسته است. البته بدون آنکه به جزييات آنها اشاره کند.
اما رحيم، معلم در جنوب ايران، در اين خصوص گفت:« الان ۹۲ درصد افت تحصيلی در مدارس داريم. به همين خاطر می بينيم که اکثريت دانشجويان ما دختر هستند و مردها علاقه ای برای رفتن به دانشگاه ندارند. اين موضوع هم به خاطر آن است که آينده ای برای خود پيش بينی نمی کنند.»
کوروش نيز از زاويه ديگری به اين موضوع نگاه می کند:« وضع آموزش را در مدارس تا آن حد خراب کرده اند که کتاب های درسی تبديل به کتاب های دينی شده اند. آنها می خواهند بچه های مدارس را عين بچه های حوزه ای بزرگ کنند و اصلا به فکر آموزش مطالب علمی نيستند. به کتاب ها که نگاه کنيد، می بينيد که کلمات عربی به جای فارسی به کار رفته است.»
وی همين موضوع را در مورد کتاب های اجتماعی و تاريخی صادق دانست و افزود:«در اين کتاب ها فقط بدی شاهان گفته می شود. اين همه رضا شاه کبير و محمدرضا پهلوی خدمت کرده اند، اما آنها را زير پا گذاشته اند و می گويند که خائن بوده اند.»
کوروش مثال ديگری را در زمينه ملی شدن صنعت نفت زد و گفت:« ملی شدن صنعت نفت را کار کاشانی می دانند و اصلا مصدق را حذف کرده اند.»