علی اصغر سلطانيه، نماينده ايران در آژانس بين المللی انرژی هسته ای، اعلام کرد گفت و گوهای هسته ای ايران و قدرت های بزرگ که قرار است هفته آينده در استانبول برگزار شود، آخرين فرصت برای غرب است.
وی افزود ايران در سال جاری خواهد توانست سوخت هسته ای خود را برای رآکتور پژوهشی کشور در تهران، خود توليد کند و درصورت شکست گفت و گو های استانبول ايران ديگر به سر ميز باز نخواهد گشت. زيرا به گفته وی در صورت نصب ميله های سوخت هسته ای در رآکتور، مجلس شورای اسلامی بعيد است به دولت اجازه دهد که در زمينه ارسال اورانيوم با غلظت پائين تر به خارج از کشور موافقت کند.
در همین زمینه، رادیو فردا در گفت وگویی با گلين ديويس، سفير ايالات متحده آمريکا در آژانس بين المللی انرژی هسته ای، به بررسی این مساله پرداخته است:
رادیو فردا: آيا ايران دارد تلويحاً يک التيماتوم به غرب می دهد؟ برداشت شما از اين سخنان چيست؟
گلين ديويس : پيشنهاد بارگذاری رآکتور در اکتبر سال پيش يا سال پيشتر از آن مطرح شد، بايد بگويم سال ۲۰۰۹ و هدف از آن سنجش ميزان اعتمادآفرينی بود و اين تنها بخش کوچکی از برنامه های هسته ای ايران را تشکيل می دهد.
اما هدف آن به هيچ وجه حل مشکل جامعه جهانی با ايران در سطح وسيع نبود. پيشنهادی که در آن زمان توسط محمد البرادعی به ايران ارائه شد، پيشنهاد بسيار خوبی بود و من بر اين باورم که بسياری در ايران متوجه آن بودند اما متاسفانه سرانجام بر سر آن موافقت حاصل نشد. اما در پاسخ به پرسش کلی شما درباره گفت و گوهای ايران و کشورهای ۱+۵ که در استانبول برگزار خواهد شد، هدف ما در جمع ۱+۵ اين است که برنامه هسته ای ايران را به طور گسترده مورد بررسی قرار دهيم. به اين معنا که نشست استانبول قرار نيست محدود به موضوع رآکتور تحقيقاتی تهران شود.
موضوع اين نشست ها نگرانی های کلی جامعه جهانی درباره اهداف برنامه هسته ای ايران و نگرانی های عميق اين کشورها و آژانس بين المللی انرژی هسته ای است نسبت به اين امر که ايران به اندازه کافی با آژانس همکاری نمی کند و به اندازه کافی شفافيت نشان نمی دهد.
به همين دليل ما هم مسئله رآکتور تحقيقاتی تهران و هم مسئله بزرگ تر برنامه هسته ای ايران را با هم بررسی خواهيم کرد و فارغ از اينکه آيا سرانجام سرنوشت رآکتور تحقيقاتی تهران به جايی خواهد رسيد يا نه، قصد ما بحث های حياتی تر درباره برنامه هسته ای ايران است.
رآکتور تحقيقاتی تهران تنها دليل وجودی گفت و گو های ايران با کشورهای ۱+۵ نيست. ايران می فهمد- اميدوارم که بفهمد- که اين فرصت خوبی است برای آنها که با اين پيشنهاد بتوانند برنامه های هسته ای خود را بدون نگرانی دنبال کنند، و به پرسش های جهان در مورد ماهيت برنامه هسته ای خود پاسخ دهند. اين فرصت خوبی برای آنهاست که به ميان جمع بازگردند و دوباره به يک عضو قابل اعتماد جامعه جهانی تبديل شوند.
اوايل هفته پيش، ايران از نمايندگان قدرتهای بزرگ دعوت کرد که از تاسيسات هسته ای کشور بازديد کنند. می دانيم که روسيه و چين آشکارا اين دعوت را رد نکرده اند در حالی که ايالات متحده و ديگر کشورها بازرسی از تاسيسات هسته ای را وظيفه بازرسان آژانس می دانند. آيا ايران به اين وسيله می خواهد ميان کشورهای جامعه جهانی تفرقه بياندازد و يا می خواهد با روش های ديپلماتيک جلوی تحريم های بيشتر را بگيرد؟
دعوت ايران از چند ديپلمات برای ديدار يکی دو مرکز هسته ای نمی تواند جايگزينی برای همکاری ايران با آژانس بين المللی و پايبندی به تعهدات بين المللی اين کشور باشد.
به همين دليل ما در واکنش به خبر دعوت ايران از چند نماينده اعلام کرده ايم که ايران بايد به جای اين کار اجازه دهد بازرسان آژانس ضمن بازرسی از تاسيسات هسته ای به پرسش های اساسی آژانس پاسخ دهند. از ديد ما اين دعوت از پيش طراحی شده به اين صورت که يکی دو نماينده در وين به هزينه دولت ايران به يک گردش علمی بروند با چيزی که می تواند همکاری کامل ايران و آژانس باشد، فرق دارد.
اين آژانس است که در اين زمينه اختيارات و وظايفی دارد تا اطمينان حاصل کند که کشورهای عضو از اصول آژانس تخطی نمی کنند. خلاصه کنم اين دعوت از ديد ما نمی تواند توجه جهان را از موضوع محوری برنامه هسته ای ايران منحرف کند.
شما در جايگاه سفير ايالات متحده در آژانس و يک سياستمدار که مثبت می انديشد، اميدوار هستيد اين گفت و گو ها ثمربخش باشد. اما در صورتی که برخلاف انتظار شما هيچ نتيجه ای به دست نيايد، در صورتی که اين نشست ها گامی به جلو نباشد، آيا امکان آن می رود که تهديد نظامی جدی عليه ايران که اخيراً توسط بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل مطرح شده، عملی شود؟
حرفه من نظامی گری نيست. حرفه من صلح است. اين کاری است که برای امرار معاش می کنم. من يک سياستمدار هستم. پس در موقعيتی نيستم که درباره اين گزينه ها نظر بدهم يا از طرف اسرائيل حرف بزنم.
از ديد دولت آمريکا ما هيچ گزينه ای را کنار نگذاشته ايم. اما با صراحت می توانم بگويم که در حال حاضر و از دو سال پيش که پرزيدنت اوباما به رياست جمهوری برگزيده شد، تاکيد ما بر گزينه سياسی است. هدف ما فراهم کردن يک راه ديپلماتيک در برخورد با ايران است و برای اين کار با استفاده از فشارهای حساب شده تحريم های تصويب شده شورای امنيت سازمان ملل متحد و در عين حال دراز کردن دست دوستی در طول اين دو سال گذشته، به ايران اين فرصت را داده ايم که از طريق ديپلماسی و دوستانه مسائل خود را حل کند.
من می خواهم تاکيد کنم که اين فرصت در استانبول پيش روی ايران است و من اميدوارم ايران از اين فرجه استفاده کند و اميدوارم اين آغازی باشد برای گفت و گوهای بيشتر و دقيق تر درباره جزييات برنامه هسته ای ايران و اميدوارم که برای هميشه سئوالاتی را که بسياری از ما در طول نزديک به يک دهه گذشته درباره هدفهای برنامه هسته ای ايران داشتيم برای هميشه پاسخ بگويد.
وی افزود ايران در سال جاری خواهد توانست سوخت هسته ای خود را برای رآکتور پژوهشی کشور در تهران، خود توليد کند و درصورت شکست گفت و گو های استانبول ايران ديگر به سر ميز باز نخواهد گشت. زيرا به گفته وی در صورت نصب ميله های سوخت هسته ای در رآکتور، مجلس شورای اسلامی بعيد است به دولت اجازه دهد که در زمينه ارسال اورانيوم با غلظت پائين تر به خارج از کشور موافقت کند.
در همین زمینه، رادیو فردا در گفت وگویی با گلين ديويس، سفير ايالات متحده آمريکا در آژانس بين المللی انرژی هسته ای، به بررسی این مساله پرداخته است:
رادیو فردا: آيا ايران دارد تلويحاً يک التيماتوم به غرب می دهد؟ برداشت شما از اين سخنان چيست؟
گلين ديويس : پيشنهاد بارگذاری رآکتور در اکتبر سال پيش يا سال پيشتر از آن مطرح شد، بايد بگويم سال ۲۰۰۹ و هدف از آن سنجش ميزان اعتمادآفرينی بود و اين تنها بخش کوچکی از برنامه های هسته ای ايران را تشکيل می دهد.
اما هدف آن به هيچ وجه حل مشکل جامعه جهانی با ايران در سطح وسيع نبود. پيشنهادی که در آن زمان توسط محمد البرادعی به ايران ارائه شد، پيشنهاد بسيار خوبی بود و من بر اين باورم که بسياری در ايران متوجه آن بودند اما متاسفانه سرانجام بر سر آن موافقت حاصل نشد. اما در پاسخ به پرسش کلی شما درباره گفت و گوهای ايران و کشورهای ۱+۵ که در استانبول برگزار خواهد شد، هدف ما در جمع ۱+۵ اين است که برنامه هسته ای ايران را به طور گسترده مورد بررسی قرار دهيم. به اين معنا که نشست استانبول قرار نيست محدود به موضوع رآکتور تحقيقاتی تهران شود.
موضوع اين نشست ها نگرانی های کلی جامعه جهانی درباره اهداف برنامه هسته ای ايران و نگرانی های عميق اين کشورها و آژانس بين المللی انرژی هسته ای است نسبت به اين امر که ايران به اندازه کافی با آژانس همکاری نمی کند و به اندازه کافی شفافيت نشان نمی دهد.
به همين دليل ما هم مسئله رآکتور تحقيقاتی تهران و هم مسئله بزرگ تر برنامه هسته ای ايران را با هم بررسی خواهيم کرد و فارغ از اينکه آيا سرانجام سرنوشت رآکتور تحقيقاتی تهران به جايی خواهد رسيد يا نه، قصد ما بحث های حياتی تر درباره برنامه هسته ای ايران است.
رآکتور تحقيقاتی تهران تنها دليل وجودی گفت و گو های ايران با کشورهای ۱+۵ نيست. ايران می فهمد- اميدوارم که بفهمد- که اين فرصت خوبی است برای آنها که با اين پيشنهاد بتوانند برنامه های هسته ای خود را بدون نگرانی دنبال کنند، و به پرسش های جهان در مورد ماهيت برنامه هسته ای خود پاسخ دهند. اين فرصت خوبی برای آنهاست که به ميان جمع بازگردند و دوباره به يک عضو قابل اعتماد جامعه جهانی تبديل شوند.
اوايل هفته پيش، ايران از نمايندگان قدرتهای بزرگ دعوت کرد که از تاسيسات هسته ای کشور بازديد کنند. می دانيم که روسيه و چين آشکارا اين دعوت را رد نکرده اند در حالی که ايالات متحده و ديگر کشورها بازرسی از تاسيسات هسته ای را وظيفه بازرسان آژانس می دانند. آيا ايران به اين وسيله می خواهد ميان کشورهای جامعه جهانی تفرقه بياندازد و يا می خواهد با روش های ديپلماتيک جلوی تحريم های بيشتر را بگيرد؟
دعوت ايران از چند ديپلمات برای ديدار يکی دو مرکز هسته ای نمی تواند جايگزينی برای همکاری ايران با آژانس بين المللی و پايبندی به تعهدات بين المللی اين کشور باشد.
به همين دليل ما در واکنش به خبر دعوت ايران از چند نماينده اعلام کرده ايم که ايران بايد به جای اين کار اجازه دهد بازرسان آژانس ضمن بازرسی از تاسيسات هسته ای به پرسش های اساسی آژانس پاسخ دهند. از ديد ما اين دعوت از پيش طراحی شده به اين صورت که يکی دو نماينده در وين به هزينه دولت ايران به يک گردش علمی بروند با چيزی که می تواند همکاری کامل ايران و آژانس باشد، فرق دارد.
اين آژانس است که در اين زمينه اختيارات و وظايفی دارد تا اطمينان حاصل کند که کشورهای عضو از اصول آژانس تخطی نمی کنند. خلاصه کنم اين دعوت از ديد ما نمی تواند توجه جهان را از موضوع محوری برنامه هسته ای ايران منحرف کند.
شما در جايگاه سفير ايالات متحده در آژانس و يک سياستمدار که مثبت می انديشد، اميدوار هستيد اين گفت و گو ها ثمربخش باشد. اما در صورتی که برخلاف انتظار شما هيچ نتيجه ای به دست نيايد، در صورتی که اين نشست ها گامی به جلو نباشد، آيا امکان آن می رود که تهديد نظامی جدی عليه ايران که اخيراً توسط بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل مطرح شده، عملی شود؟
حرفه من نظامی گری نيست. حرفه من صلح است. اين کاری است که برای امرار معاش می کنم. من يک سياستمدار هستم. پس در موقعيتی نيستم که درباره اين گزينه ها نظر بدهم يا از طرف اسرائيل حرف بزنم.
از ديد دولت آمريکا ما هيچ گزينه ای را کنار نگذاشته ايم. اما با صراحت می توانم بگويم که در حال حاضر و از دو سال پيش که پرزيدنت اوباما به رياست جمهوری برگزيده شد، تاکيد ما بر گزينه سياسی است. هدف ما فراهم کردن يک راه ديپلماتيک در برخورد با ايران است و برای اين کار با استفاده از فشارهای حساب شده تحريم های تصويب شده شورای امنيت سازمان ملل متحد و در عين حال دراز کردن دست دوستی در طول اين دو سال گذشته، به ايران اين فرصت را داده ايم که از طريق ديپلماسی و دوستانه مسائل خود را حل کند.
من می خواهم تاکيد کنم که اين فرصت در استانبول پيش روی ايران است و من اميدوارم ايران از اين فرجه استفاده کند و اميدوارم اين آغازی باشد برای گفت و گوهای بيشتر و دقيق تر درباره جزييات برنامه هسته ای ايران و اميدوارم که برای هميشه سئوالاتی را که بسياری از ما در طول نزديک به يک دهه گذشته درباره هدفهای برنامه هسته ای ايران داشتيم برای هميشه پاسخ بگويد.