لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ تهران ۱۴:۰۲

آبياری نهال دمکراسی در پاکستان


جفری گدمين مديرکل راديو اروپای آزاد و ابوبکر صديقی از خبرنگاران ارشد« راديو مشغل» بخش پشتو زبان راديو آزادی در مطلبی در روزنامه نيويورک تايمز به چالشها و اميدها در زمينه تقويت دمکراسی در پاکستان پرداخته اند:

در بهار سال جاری پارلمان پاکستان با تصويب متممی تمام محدوديت های غير دمکراتيکی را که در سال ۱۹۷۳ به قانون اساسی اين کشور افزوده شده بود لغو کرد. تلاش هايی که منجر به اين اقدام شد و از همه مهمتر مذاکرات بين نمايندگان تجار و سرمايه داران با زمين داران و اسلام گرايان و همينطور رايزنی ها با قبايل پشتون و بلوچ گامهايی در راستای بنای يک توافق دمکراتيک بود.

يکی از نمايندگان پارلمان پاکستان در آن زمان گفت:« اين يک فراز مهم از تاريخ قانون اساسی در پاکستان است.»

نويسندگان اين تحليل در نيويورک تايمز سپس می پرسند آيا پاکستان می تواند به يک کشور دمکراتيک بدل شود؟

از يک نگاه تصويری که از پاکستان ديده می شود بسيار تيره است. تروريسم، فقر ، کمبود فلج کننده انرژی و ضعف نهادهای مدنی همه يادآور اين نکته هستند که يک نظام پايدار و فرهنگ دمکراتيک در اين کشور بسيار دشوار است. اما از سوی ديگر می توان ديد که ظرفيت ها و اميدهايی وجود دارد. از همه مهمتر اينکه با وجود بحران فعلی بسياری از پاکستانی ها خود را به حکومت انتخابی اين کشور متعهد می دانند.

جفری گدمين و ابوبکر صديقی می افزايند که در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۸ گروههای تندرو به شدت تضعيف شده و سکولارهای ميانه رو به نتايج بسيار خوبی دست يافتند. بر اساس نظرسنجی های جديد افکار عمومی به شدت با اسلام گرايان تندرو مخالف اند. يک روحانی ارشد پشتون می گويد:« چند سال پيش مخالفت علنی با طالبان گناه محسوب می شد ولی اکنون مردم منتظر زوال آنها هستند.»

اکنون زمان آن فرا رسيده که آمريکا به اين تغييرات در فضای جامعه پاکستان توجه کند. از اقشار مدرن و مرفه در شهر کراچی گرفته تا ساکنان نواحی مرزی در شمال غرب پاکستان بسياری از مردم دريافته اند که يک حکومت سالم و پاسخگو تنها بديل موثر در برابر افراط گرايی و تها راه حل بيماريهای اجتماعی اين کشور است.

دو معضل بزرگ بر سر راه حرکت پاکستان به سمت دمکراسی وجود دارد. معضل اول ارتش پاکستان است که در بسياری از تصميم گيريهای مهم داخلی و سياست خارجی حرف آخر را می زند. هيچکس در غرب نمي خواهد ژنرالهای ارتش پاکستان راتحريک کند. در عين حال جلب حمايت ارتش پاکستان برای آمريکا و جنگ در افغانستان بسيار ضروری است.

اما در عين حال اهداف طولانی مدت آمريکا را نمی توان با راه حلهای کوتاه مدت تامين کرد. آمريکا در گذشته سعی کرده با دادن کمک های مالی بزرگ به ارتش و ديکتاتورهای نظامی دوستی اين کشور را جلب کند. ولی اين استراتژی به شکست انجاميده است.

نويسندگان تحليل تيويورک تايمز خاطر نشان می کنند که ارتش پاکستان نيز خود خطرات ناشی از فعاليت گروههای افراطی را دريافته است. ارتش پاکستان سالها برای جنگ در منطقه کشمير و يا مقابله با نفوذ هند در افغانستان گروههای تندرو اسلامی را تغذيه می کرد اما اکنون که اين گروههای افراطی به خطری برای ثبات خود پاکستان بدل شده اند ارتش اين کشور مجبور شده که در سياست خود تجديد نظر کند. به عنوان مثال نيروهای مسلح در انتخابات سال ۲۰۰۸ دخالت واعمال نفوذ نکردن. نشانه های اميدوار کننده ديگری از اين دست وجود دارد و آمريکا بايد از اين ها حمايت کند.

مانع مهم دوم در حرکت پاکستان به سمت دمکراسی ضعف و نوپايی جامعه مدنی دراين کشور است.

همزمان با مبارزه با طالبان در نواحی مرزی و در داخل خاک افغانستان آمريکا بايد به پاکستان فشار بياورد تا نحوه اداره امور سياسی و مدنی در نواحی قبيله نشين شمال غرب را بهبود بخشد. سازمان عفو بين المللی می گويد که در اين نواحی هيچگونه نظارت و معياری برای رعايت حقوق بشر وجود ندارد.

حدود ۴ ميليون پاکستانی در نواحی قبيله نشين زندگی می کنند که اداره امور آنها تا حد زيادی در دست طالبان و گروههای متحد آن قرار دارد و دولت مرکزی به طور کلی حاکميت بر اين مناطق را رها کرده است. اماهرگونه بهبود و تحول مثبتی در سياست و وضعيت مدنی اين مناطق می تواند بر کل پاکستان تاثير گذار باشد.

در ادامه اين تحليل در روزنامه نيويورک تايمز جفری گدمين و ابوبکر صديقی تاکيد می کنند که تحولات پيشنهادی آنها بايد توسط خود پاکستانی ها انجام شود. در کشوری که احساسات ضد آمريکايی بسيار قوی است نحوه حمايت آمريکا از دمکراسی بسيار حساس و پيچيده می شود. حمايت قاطع از رسانه های آزاد و روزنامه نگاری خوب و حرفه ای می تواند راه موثری باشد.

و نکته آخر اينکه دولت آمريکا بايد ديالوگ و گفتگو با رهبران مذهبی از گروههای مختلف را در پاکستان تقويت کند. اگر قرار باشد جمعيت ۱۷۰ ميليون نفری پاکستان که از نظر مذهبی نيز گوناگونی فراوانی دارد زمانی به سمت دمکراسی و يک نظام تعدد گرا حرکت کند سران قبائل و رهبران مذهبی نقش بسيار مهمی در اين گذار خواهند داشت.

ما در غرب بايد از مردم پاکستان حمايت کرده و در تلاش آنها برای ساختن و بنای يک جامعه دمکراتيک سرمايه گذاری کنيم. نبايد گذاشت که ارزيابی های کوتاه مدت و عمل گرايانه شانس پاکستان برای يک آينده بهتر را بر باد دهند.
XS
SM
MD
LG