رشتهجدالهای کلامی ایران و اسرائیل در روزهای گذشته پای عبارتی را به میان کشید که حتی منتقدان سرسخت جمهوری اسلامی هم به ندرت بر زبان میآورند: «حمله به خاک ایران».
بنیامین نتانیاهو در آخرین اظهار نظر درباره جمهوری اسلامی گفته است بقای اسرائیل خط قرمز است و اگر حکومت ایران از این خط قرمز عبور کند، اسرائیل به ایران حمله نظامی میکند. نخست وزیر اسرائیل همچنین با اشاره به حملات هوایی کشورش به اهداف وابسته به ایران در سوریه، گفته است اسرائیل تنها کشوری است که مستقیما با نیروهای ایرانی درگیر شده است.
در واکنش، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی گفتههای نخستوزیر اسرائیل را «گستاخانه و شرمآور» خواند، گفت که این کشور «هرگز و هیچگاه جرات چنین اقدامی را نخواهد داشت» و گفت که این تهدید به اقدام نظامی در مجامع و نهادهای حقوقی و بینالمللی پیگیری خواهد شد.
دور اخیر جنگ کلامی در حالی کلید خورده است که صحبت از نابودی اسرائیل، در میان مقامات جمهوری اسلامی ایران امری روزمره است. از ضربالاجل ۲۵ ساله نابودی این کشور در پیشبینی علی خامنهای تا غده سرطانی نامیدن آن به دفعات.
و این لحن، منحصر به طیف و جناح خاصی هم نیست. وقتی صحبت به اسرائیل میرسد همه حکومتیان همکلامند. در یکی از آخرین نمونهها حسن روحانی که طیف موسوم به «میانهرو» را نمایندگی میکند، در جریان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی، اسرائیل را «غده سرطانی» نامید؛ سخنانی که با انتقاد اسرائیل مواجه شده بود.
گاه هم ماجرای تهدیدها از این فراتر میرود؛ مثلا وقتی که سپاه پاسداران بر روی موشکهای خود عبارت «اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود» را به زبان عبری مینویسد.
با این حال، صحبت از حمله به ایران در کلام رهبر اسرائیل، اتفاق کمسابقهای است.
احتمال بالا گرفتن درگیری و حمله اسرائیل به ایران چقدر است؟ چقدر ممکن است مقامات ایران از خط قرمزی که نتانیاهو میگوید، گذر کنند و بقای اسرائیل را در عمل به خطر بیاندازد؟ در صورت به وقوع پیوستن جنگ مستقیم، چه عواقبی در انتظار هر طرف است؟
در برنامهای که میشنوید به بررسی چنین احتمالاتی پرداختهایم.