لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ تهران ۱۰:۰۸

وسواسی به نام بدن زن


بدن زن، بدنی که نه‌تنها با تعاریف نوشته و نانوشته کنترل می‌شود که درباره شکل و اندازه و سایز و مو داشتن یا نداشتن‌ آن هم از قبل تصمیم گرفته و استاندارد ساخته شده. چیزی که برای گروهی از زنان به وسواس بدل شده.

آنها احساس می‌کنند با هر تار مو بر بدن خود یا با اندازه اندام‌های مختلف‌شان قضاوت می‌شوند. گروهی دیگر از زنان اما همه اینها را تحمیل ارزش‌های جهان مردسالار بر بدن زن می‌دانند و با سرپیچی از استانداردهای رایج، با نگه داشتن موی بدن خود و با محترم دانستنِ هر آنچه که هستند با این ارزش‌ها مخالفت می‌کنند. آنها می‌پرسند چرا اغلب موی بدن مردان کمتر زائد به نظر می‌رسد تا موی بدن زنان؟

مرمر مشفقی، فعال حقوق زنان و دکتر مریم محبی، روان‌شناس و نویسنده کتاب «لمس و بیداری جنسی» مهمانان این هفته تابو هستند.

وسواسی به نام بدن زن
please wait

No media source currently available

0:00 0:25:00 0:00
لینک مستقیم

ما در این برنامه از تابو می‌خواهیم به موضوع بدن زنانه و همه وسوا‌س‌هایی که اطراف بدن زنانه شکل گرفته بپردازیم. نگهداری از بدن زنانه بر اساس یک سری استاندارهای از پیش تعیین شده که هرروز به وسواس جدی‌تریبرای زنان بدل شده. بد نیست با شما شروع کنیم خانم مشفقی. به نظرتان این وسواس از کجا می‌آید و چرا؟‌

مرمر مشفقی: بیشتر این استانداردها با گسترش صنعت مد و گسترش رسانه و تبلیغات صورت گرفته. حجم وسیعی از این تبلیغات برای این است که صاحبان صنایع می‌خواهند محصولات‌شان به فروش برسد. در واقع ایجاد تقاضا کنند برای چیزی که عرضه می‌کنند. متأسفانه در بیشتر جاهای دنیا زنان قشر مصرف‌گرایی هستند و تحت تأثیر رسانه و تبلیغات قرار می‌گیرند. کما اینکه اگر مقابل این تبلیغات قرار بگیرند آن صنعت تغییر می‌کند، چون بر اساس تقاضای جامعه شکل می‌گیرد.

خانم دکتر محبی از نگاه یک سکسولوژیست شما فکر می‌کنید که این وسواس از کجا می‌آید؟‌

مریم محبی: امروزه خیلی بیشتر از قبل است توجهی که مردم و علی‌الخصوص زنان روی تناسب اندام و زیبایی ظاهری‌شان دارند و از آن طرف هم تأکیدی که رسانه‌های گروهی دارند روی استانداردهای ظاهری و بدنی، یک احساس خودارزشمندی‌ِ فردی را در زنان تحت تأثیر خودش قرار داده و آن را کم کرده. یعنی رسانه‌ها دارند یک الگوی ساختگی از زنان را دارند ترویج می‌دهند که خب دارد ایجاد مشکل می‌کند.

اولین چیزی که زن را به شکل برهنه و به شکل مجسمه نشان می‌‌دهد زنی است که چاق است، سینه‌های برجسته دارد و صورتش پوشیده است و این نشان دهنده آن جاذبه جنسی است که در آن دوره مطرح بوده و چیزی که الآن برای ما مطرح است که چرا صورت پوشیده است؟ ‌برای اینکه خیلی برای مرد در آن موقع مهم نبوده که صورتش چه شکلی باشد ولی این که سینه‌های بزرگ داشته باشد و دستگاه تناسلی و لگن فربه باشد خیلی مهم بوده. یعنی مشخصاً قسمت باروری، زاد و ولد و این که دستگاه شیردهی بزرگ باشد. یعنی جاذبه جنسی از دید مرد زنی بوده که کمی چاق باشد و بدنش بدون مو باشد.

چیزی که الان داریم این است که بسیاری زنان الان فکر می‌کنند که جاذبه جنسی باید در لاغری [باشد] ولی نتیجه تحقیقاتی که از مردان آمده که [از آنها پرسیده شده] که به نظر شما چه مقدار مسئله‌ای مثلاً مثل لاغری مهم است؟ اتفاقاً اذعان کرده‌اند که نه ما اتفاقاً زنی که خیلی لاغر است دوست نداریم. اما همچنان درشتی سینه و بزرگی لگن و بی‌مویی بدن، هنوز فاکتورهایی است که از گذشته مطرح بوده و الان هم مردان دوست دارند.

خانم مشفقی آیا نوعی سلیقه جنسی می‌تواند در آدم‌ها باشد -اگر منظورمان رابطه بین زن و مرد باشد- اگر نوعی سلیقه جنسی باشد و زنان بخواهند خودشان را به آن شکل از زیبایی که مورد نظر مرد محبوب‌شان است نزدیک کنند، فمینیستی مثل شما در پاسخ به این چه خواهد گفت؟

مشفقی: ما دو مبحث داریم. یکی مبحث بیولوژیکی است که خب میل به زیبایی و جذابیت جنسی ذاتی و غریزی است و بحث دیگری داریم که همه این میل و این باورها را ساخته جامعه می‌داند. من شخصاً بین این دو هستم. یعنی در عین این که باور دارم انسان‌ها میل به زیبایی را دارند و حالا این زیبایی را هر انسانی برای خودش تعریفی دارد -آن چیزی که در ایران نماد زیبایی محسوب می‌شود شاید در آمریکا جور دیگری باشد- پس میل به زیبایی و جذاب بودن از نظر من ذاتی است ولی اینکه دقیقاً کدام فرم این ایده‌آل‌های زیبایی بدن را دنبال کنیم حالا بر اساس صنعت مد و تبلیغات است. اگر کسی وارد این انتخاب می‌شود؛ خب به هر حال آدم تحت تأثیر قرار می‌گیرد و در معرض این تبلیغات است، درواقع انتخاب کرده که به این مسیر برود. من به عنوان اکتیویست این حق را برای خودم قائل می‌شوم که آگاه‌سازی کنم.

خانم مشفقی مگر این استانداردها فقط در مورد زنان است؟ ‌صنعت مد نوع خاصی از استانداردها را در مورد مردان هم به هر حال تبلیغ می‌کند و پیش می‌برد؟

مشفقی: من نمی‌گویم که فقط بر روی زنان می‌گذارد. برای مردان هم هست اما تأثیری که بر زنان می‌گذارد بیشتر است. آن نگاهی که به موی بدن مرد هست، همان حالت در مورد موی بدن زن نیست.

خانم دکتر محبی اگر نکته‌ای درباره صحبت‌های خانم مشفقی دارید که حتماً خوشحال می‌شویم بشنویم.

محبی: در بحث اینکه چرا مردان یک استانداردهای جنسی را از قدیم‌الایام داشته و الان هم می‌بینیم دارند، به دلیل آن نقش تکاملی است که در وجود بشر نهاده شده. هدف بقای نسل است. مردی که به بدن زن نگاه می‌کند منتظر است که ببیند اول سنش چه قدر است؟ آیا بالغ شده یا نشده؟ جاذبه‌های جنسی در او به چه صورت است؟ پس از قدیم بوده و الان هم این در قاموس نگاه مردانه که به دنبال یک تناسب اندامی است در زن، به عنوان این که زن می‌تواند مادر خوبی باشد و ژن و نسل من می‌تواند بقا پیدا کند. پس این جنبه فیزیولوژیکی دارد و همین نگاه را زنان هم دارند و الان هم دارند دنبال می‌کنند. زنان به دنبال این هستند که تناسب اندام داشته باشند. سینه‌ها بزرگ‌تر باشند. سینه و لگن بزرگ برای مرد، جذابیت جنسی تولید می‌کند…

اینجا اگر اجازه بدهید می‌خواهم سؤالی بپرسم. به این ترتیب آیا تمام این ویژگی‌ها برای این است که زن جلب توجه مرد را بکند؟ اصلاً چه نیازی است که الزاماً زن بخواهد توجه مرد را جلب کند و استانداردهایی بخواهد بسازد که حتما توجه مرد را به خودش جلب کند؟‌

محبی: سؤال خیلی خوبی کردید. الگوی طبیعی اینهاست که من تا حالا برای‌تان گفتم اما شما بیایید پدیده آرایش را در نظر بگیرید. چرا زن آرایش می‌کند؟ خب باز هم اگر دلایل زیرساختی تکاملی‌اش را در نظر بگیرید برای این که خب یک وجه ممیزه باید بین زن و مرد باشد. یعنی رنگ پوست باید روشن‌تر از مرد باشد. مرد می‌خواهد تشخیص دهد کی مرد است کی زن است؟‌

بنابراین زنان در تلاشند که رنگ پوست‌شان را روشن‌تر کنند. فاصله چشم و ابرو باید باز باشد پس شروع می‌کنند زیر ابروها را برمی‌دارند. لب را قرمز می‌کنند. برای اینکه در دوران تخمک‌گذاری و باروری زنان خون‌رسانی بهتری در سطح پوست دارند و لب‌ها قرمزتر می‌شود و برای همین هر زنی حتی در سن یائسگی هم که باشد لب‌ها را قرمز نگه می‌دارد به علامت اینکه من هنوز جوان و بارور هستم. من صورت و بدنم مو ندارد و بدن او پشمالود است. اما آن قسمتی که می‌شود جنبه روانی و جنبه وسواسی پیدا می‌کند، یک قسمتش در زمره اختلالات شخصیتی است و نتیجه‌اش می‌شود افراد خودشیفته یا افرادی که به شکل وسواسی تمام هم و غم‌شان روی این است که از بدن مراقبت کنند و روی سایز خودشان توجه افراطی دارند یا به طور کلی وسواس پیدا می‌کنند.

خانم مشفقی خانم دکتر محبی گفتند که باید معلوم شود چه کسی مرد است و چه کسی زن است. این یک رویکرد است در جامعه و به هر حال گروهی این رویکرد را دارند. آیا فکر می‌کنید این گروه هم همین طور فکر می‌کنند؟‌فکر می‌کنند که باید معلوم شود چه کسی مرد است و چه کسی زن است؟ و به همین دلیل از زن می‌خواهند که حتما بدن‌اش موزدایی شده و سایز مشخصی باشد؟‌

مشفقی: احتمال دارد که به این دلیل باشد. به هر حال نگاه سنتی‌ای است. خب صحبت‌های خانم دکتر هم بیشتر به صورت هترونورماتیک بود. یعنی اصلاً این مسئله که ما الان گرایش‌های جنسی مختلف داریم [در آن دیده نشد]. در گذشته به هر حال این نُرم‌های اجتماعی بوده و بیشتر روابط هم روابط زن و مرد بوده و خواسته، خواسته ادامه نسل. اما در دنیای امروز ما مفاهیم دیگری هم داریم و مشخصاً می‌بینیم که گرایش‌های جنسی متفاوت داریم و دیگر یک رابطه عاطفی صرفاً رابطه یک زن و مرد نیست. ما الان زنان بسیاری داریم که میل به مادر شدن ندارند. از آن تصورات سنتی و قدیمی هزاران سال پیش فاصله گرفته‌اند.

اینکه چرا آقایان خودشان مو دارند اما روی زنان این حساسیت هست، شاید در دهه‌های اخیر شاید بیشترمطرح شده. هم تحت تأثیر همین استانداردهاست و هم آن ایده‌آلی که از قدیم در ذهن خودشان داشته‌اند. زن در ادبیات و هنر مظهر زیبایی و ظرافت شناخته شده و به نوعی بسیاری از مدها این ایده‌‌آل‌هایی را که در ذهن خودشان دارند می‌خواهند بر بدن زن اجرا کنند.

این مسئله می‌شود یک فشار اجتماعی و یک چیز دیگر که برای خود من جالب بود در زمانی که داشتم روی موضوع موی بدن کار می‌کردم این است که اصلاً موی بدن، مویی که ماها روی بدن داریم اتفاقاً یکی از نمادهای بلوغ است. اینها نشان این است که شما دیگر کودک نیستید. شما دیگر وارد سن بلوغ شده‌اید و آماده رابطه جنسی هستید. اما آن فشاری که از طرف جامعه می‌آید و می‌تواند همه این عوامل دست به دست هم بدهند سبب می‌شود که مردی که خودش مو دارد تصور کند که زن نباید مو داشته باشد.

خانم دکتر محبی خانم مشفقی توضیحاتی را که شما دادید سنتی تلقی کردند. اگر نکته‌ای در این مورد دارید بفرمایید و بعد می‌توانیم بحث را با هم ادامه دهیم.

محبی: نه رویکرد من رویکرد سنتی نیست. یک واقعیت است که ما داریم تاریخچه تولد جاذبه‌های جنسی را مرور می‌کنیم. ما نمی‌خواهیم بگوییم باید این طور باشد. ما می‌خواهیم بگوییم چنین بوده و نهایتا به آنجا می‌رسیم که ما انتظارمان از زنی که امروز زندگی می‌کند این است که خودش درجه تأثیرپذیری خودش را از فرهنگ تنظیم کند. زنانی که از ضعف تصویر ذهنی در رنج هستند سعی می‌کنند از آرایش کردن به عنوان یک مکانیسم دفاعی استفاده می‌کنند.

خانم دکتر آیا همیشه همین طور است؟‌ زنانی هم هستند که این مشکل را ندارند ولی دوست دارند که آرایش داشته باشند.

محبی: دقیقاً. عده‌ای هم همین طورند و لذت می‌برند به شکل شخصی. ما می‌آییم الگوی ساختگی و واقعی را کنار هم قرار می‌دهیم. خب یکی از این موردها مسئله مو و نظافت بدنی است که زنان توصیه شده انجام بدهند. تحقیق جالبی که در سال ۲۰۱۰ در کانادا انجام شد نشان می‌داد که چیزی حدود ۵۰ درصد از زن‌ها فقط محدود لباس زیر و بیکینی را تمیز می‌کنند و وسیله‌ای هم که استفاده می‌شود اغلب تیغ است. و فقط ۳۰ درصد کل دستگاه تناسلی را می‌تراشند. تحقیق بعدی که در ۲۰۱۳ آمد نشان داد که ۳۵ درصد زن‌هایی که می‌روند و کل دستگاه تناسلی را شیو می‌کنند فقط گفته‌اند برای زمانی که ما می‌خواهیم برویم برای معاینه زنان و زایمان و اگر قرار باشد که برویم پیش دکتر. می‌خواهم بگویم که این چیزی نیست که بیشتر زن‌ها دوست داشته باشند به دلیل فرمت دستگاه تناسلی و سختی آن. پس می‌رسیم به اینکه خب این چیزی است که ممکن است جامعه دارد تشویق می‌کند و جامعه دوست دارد که از زنان عروسک‌هایی بسازد، دارد این عکس‌ها را منتشر می‌کند، ولی الان جنبش‌های زیادی آمده‌اند جلو که اتفاقاً استاندارد را دارند عوض می‌کنند که مویین بودن یعنی زیبایی.

خب اینها حرکات جدیدی است که ما شاهدش هستیم و خیلی هم خوشحالیم حالا این الگوی واقعی هم قبل و بعد ازدواج فرق می‌کند. قبل از ازدواج خب شما یک الگویی برای زن جذاب دارید که یعنی موی او این طوری است، سینه‌ای این است، لباسش این است، موی بدنش این است. اما بعد از ازدواج بستگی دارد که شریک جنسی شما سلیقه‌اش چه باشد. دوست دارد موی سر شما کوتاه باشد بلند باشد؟ ‌خب نظر او هم شرط می‌شود. نمی‌توانیم بگوییم که نه من باید روی استانداردهای خودم به عنوان زن پافشاری کنم و این مردسالاری است که شوهر من بگوید اگر موهای تو کوتاه باشد من فکر می‌کنم جذاب‌تری.

خانم مشفقی این وسواس اینکه من پیرم، چروکیده‌ام، بدنم فعال است، بدنم زیباست، لب‌هایم قرمز است...اینها مگر در مورد مردان اتفاق نمی‌افتد؟ مردان مگر پیر نمی‌شود؟ ‌مردان مگر همیشه بدن‌شان روی فرم است؟ ‌ما می‌بینیم که مثلاً حتی در ضرب‌المثل‌های فارسی هم این هست که حالا به شوخی یا جدی مردان اگر شکم داشته باشند چیز وحشتناکی نیست اما در مورد زنان نشانه‌هایی است از این که آنها الان خارج از تعریف جاذبه جنسی قرار می‌‌گیرند. این هم شاید بد نباشد که در موردش صحبت کنیم.

مشفقی: ببینید من باز می‌گویم موقعی که در اینستاگرامم از بحث موی بدن می‌نوشتم دو دسته از خانم‌ها حضور داشتند. یک سری که اصلاً برای همسرانشان مهم نبود و یک دسته هم که نه همسری اگر ذره‌ای مو روی اندام جنسی همسرش بود از برقراری رابطه جنسی سرباز می‌زد یا به تحقیر زن می‌پرداخت. اگر چاق باشد یا کمی اضافه‌وزن داشته باشد، به تحقیر او می‌پردازد.

اینجا می‌رسیم به اینکه یک زن به خاطر این که پیش چشم شوهرش زیبا و جذاب بیاید باید خودش را در معرض انواع و اقسام عمل‌های جراحی قرار دهد که یکی از مواردی که الان خیلی مطرح است همین عمل کلیتوریس است که مثلاً واژن را گشاد کنند، تنگ کنند، کلیتوریس را کوچک کنند… جامعه پذیرفته که مرد اگر ایرادی داشته باشد حالا ایرادی ندارد. ما زن‌ها هم برای خودمان درباره مردان استانداردی داریم.

معروف‌ترینش این است که اکثر خانم‌ها مرد قدبلند دوست دارند و همه انتظار دارند که مردها هیکلی باشند. خب همه اینها هم هست اما باز کنار می‌آیند. پذیرفته‌تر است. در روابط هتروسکچوآل وقتی زن و مرد می‌خواهند ازدواج کنند عروس حتماً می‌رود خودش را لاغر می‌کند ولی داماد خیلی به خودش هم [زحمت نمی‌دهد]. مهم نیست اگر داماد چاق باشد. خیلی به چشم نمی‌آید. اما برای زن مهم می‌شود. حالا چرا مهم می‌شود؟ ‌تمام این تبلیغات، ساختار جامعه و همه اینها با هم نقش دارد. یک مسئله نیست.

آیا خود زنان هم به هر حال فکر می‌کنید نقش دارند؟ این بدن به هر حال قرار است پیر شود. چرا زنان این قدر نسبت به آن حساسیت نشان می‌دهند؟‌

مشفقی: بله زنان خیلی در این نگاه به خود و بازتولید آن نقش دارند. این بحث پیری در مورد زنان کمی برمی‌گردد به همان بحث امکان تولید مثل. ما مفاهیم جدیدی را وارد کردیم. نقش‌های جدیدی برای زنان تعریف شده. زن‌ها وارد اجتماع شده‌اند دیگر شاغل هستند ولی متأسفانه هم‌گام با پیشرفت‌های اجتماعی هنوز افکار ما پیشرفت نکرده و آن تصور که زن کارایی‌اش را از دست می‌دهد غالب است و مردان زیادی چنین نگاهی دارند.

خانم دکتر محبی چه‌قدر این وسواس که الان داریم از آن صحبت می‌کنیم، چه‌قدر با این مشکل به شما مراجعه می‌کنند؟

محبی: دو تا مورد خیلی بزرگ که من در تجارب با مراجعینم با آن برخورد می‌کنم علی‌الخصوص در مورد زنان مسئله بی‌میلی جنسی و مسئله لمس‌گریزی است. هر دو آنها ارتباط تنگانگی با ویژگی‌های بدنی زنان دارد. سؤالاتی که ما معمولاً از زنان می‌پرسیم این است که موقعی که تو داری لمس می‌شوی آیا دوست داری چراغ خاموش باشد؟ آیا هیچ وقت شده که با شریک جنسی‌ات دوست داشته باشی استحمام کنی؟‌ آیا اینکه بخواهی در حضور شریک جنسی‌ات برهنه شوی چه‌قدر برایت راحت است؟

پاسخ‌هایی که این دسته از زنان می‌دهند نشان می‌دهد که چه مقدار با بدن خودشان راحتیند و چه مقدار روی بی‌میلی‌ جنسی‌شان تأثیر گذاشته و اصولا فرد دوست ندارد لمس شود. شریک جنسی دارد دست روی قسمتی می‌گذارد که او روی‌ آن آلرژی دارد. دارد چربی‌ها را لمس می‌کند. بدن برهنه‌ای را دارد نگاه می‌کند که خود این آدم دوست ندارد در آینه نگاه کند. به خاطر همین ترجیح می‌دهد که رابطه جنسی و تعداد آن رو به کاهش برود. این برمی‌گردد به ذهنیتی که این دسته از افراد نسبت به بدن خودشان و آن عدم راحتی و کم بودن اعتماد به نفس جنسی که پیرامون این موضوع دارند. اما دلم می‌خواهد یک توضیحی هم بدهم در رابطه با مردان. خب اولا به عنوان طنز اشاره بدهم به آن ضرب‌المثلی که داریم که می‌گوید «مرد باید کچل باشه، پولدار و کمی چاق». یعنی چه؟ یعنی که نگاه متحجرانه به مرد فقط فردی است که یک دستگاه خودپرداز است، حالا چاق هم باشد، باشد. کچل باشد و مو نداشته باشد.

اما یادمان باشد در مردان هم این انتقال و تغییری که روی بدن‌شان می‌دهند دارد اتفاق می‌افتد. آنچه که ما الان شاهد آن هستیم - مقاله‌ای من در کتاب بیداری جنسی نوشته‌ام که علاقه‌مندان می‌توانند آن را به تفصیل آنجا بخوانند- درباره اینکه چه‌گونه مردان ما زنانه می‌شوند. یعنی تراشیدن موی صورت، دوست دارند صورت صیقلی باشد، بلند کردن مو، برداشتن زیر ابرو، بوتاکس کردن، جراحی‌هایی که انجام می‌دهند یا آرایش کردن. آمار بالایی داریم که مردان خصوصاً در کشورمان ایران دارند از فراورده‌های آرایشی استفاده می‌کنند. بنابراین یک مقدار زنانه‌گرایی را داریم می‌بینیم در مردان.

مشفقی: خب من با این زنانه-مردانه خیلی ارتباط برقرار نمی‌کنم. این تعریف‌هایی بوده که در گذشته داشتیم از زنان و مردان. نقش‌هایی که برای زن و مرد تعریف شده بوده. ولی امروز در بسیاری از جوامع به هر حال دارد این تعریف‌ها و این نقش‌های جنسیتی تغییر می‌کند. دقیقاً مردهای زیادی الان به سمت لوازم آرایشی می‌روند. بیشتر هم مردهایی هستند که آن وظیفه قدیمی جنسیتی از روی دوش‌شان برداشته شده در نتیجه وقت می‌کنند به کارهای دیگر هم برسند. به ظاهر خودشان هم برسند.

چرا نه؟ مردها هم دلشان می‌خواهد جوان بمانند. مردها دلشان می‌خواهد پوست ظریف و نظیفی داشته باشند. در گذشته مردان باید هرچه زمخت‌تر می‌بودند متأسفانه این داستان زنانه- مردانه همین می‌شود که خب مردان دارند زن می‌شوند. در حالی که چنین چیزی نیست.

محبی: من یک توضیح را می‌توانم اینجا اضافه کنم؟‌

بله خواهش می‌کنم.

محبی: ما اینجا نمی‌خواهیم بگوییم که وقتی مردی زن می‌شود یعنی دارد بد می‌شود که بعد بگوییم که اتفاقاً مردان دارند روشنفکر می‌شوند که زن می‌شوند. نه.ما داریم تحلیل می‌کنیم که چه اتفاقی دارد می‌افتد.

خانم مشفقی از شما خواهش می‌کنم که اگر نکته‌ای در پایان برنامه برای جمع بندی دیدگاه‌تان دارید بفرمایید.

مشفقی: یکی از مشکلاتی که در ایران زنان دارند و متأسفانه بیشتر هم از طرف هم‌جنسان خودشان به آنها تحمیل می‌شود بحث ورزش و مراجعه به پزشک زنان است. هر دو مورد موردی است که زنان خیلی خودشان را تحت فشار قرار می‌دهند که ذره‌ای مو روی بدن‌شان نباشد و اگر چنین اتفاقی بیفتد مورد تحقیر و تمسخر هم از طرف برخی پزشکان زن و هم کسانی که در باشگاه‌ها هستند قرار می‌گیرند.

این فشاری بود که مثلاً خیلی از خانم‌‌ها برای من می‌نوشتند که من استخر نرفتم برای اینکه وقت نداشتم موهای پایم را بزنم و وقتی این پیام را می‌گیری که من امروز این کار را کردم در حالی که موهای پایم هم درآمده بود. زمین به آسمان نمی‌رسد که کمی مو روی پا یا زیر بغل باشد و من بتوانم زندگی عادی‌ام را ادامه بدهم. وقتی صحبت می‌شود درباره چاقی و لاغری و موی بدن و آرایش و وقتی زنان داستان‌شان را تعریف می‌کنند، زنان دیگری می‌شنوند و می‌فهمند تنها نیستند و از آن سمت مردانی هستند که می‌خوانند و تازه آگاه می‌شوند که یک چنین فشاری را ناخواسته بخشی از جامعه مردان دارد وارد می‌کند.

خیلی ممنونم از شما. خانم دکتر محبی اگر در پایان برنامه فکر می‌کنید که نکته‌ای هست که به زنان و مردان می‌خواهید درباره موضوع برنامه ما بفرمایید، ما می‌شنویم.

محبی: خواهش می‌کنم. من مایلم بگویم که ما از آنجا که ملت از روی پشت بام بیفتی هستیم، یا از یک طرف وسواس بیش از اندازه پیدا می‌کنیم نسبت به نگه داشتن سایز ۶ و دور کمر باید این و سینه این باشد و یا از آن طرف می‌گوییم که نه همه اینها دیدگاه نه مردسالارانه است و مردان خواسته‌اند که تو به خودت برسی و تو آرایش نکن، به خودت نرس، موهای بدنت را بگذار بلند شود، لباس آشفته بپوش به خاطر این که تو باید مخالفت کنی! حد وسط آن چیزی است که تعیین‌گر خواست شخصی هر زن است و درایت هر زن است.

و نکته آخر این که ان‌شاالله این فرهنگ‌سازی‌ها، صحبت‌ها،‌ مصاحبه‌ها آن قدر تأثیرگذار باشد که زنان ما آن‌قدر که روی جلد این کتاب کار می‌کنند بتوانند روی محتوای آن هم کار کنند. این زن درونش چه‌قدر زیباست؟ ‌به چه فکر می‌کند و استانداردهای او چه هستند؟‌

بسیار سپاسگزارم دکتر مریم محبی و مرمر مشفقی مهمانان این هفته برنامه تابو.

تابو

تابو؛ مجموعه برنامه جدیدی است از رادیوفردا. در تابو هر هفته فهیمه خضر حیدری، با دو‌ مهمان برنامه درباره موضوعاتی که اغلب کمتر درباره‌شان بحث و گفت‌وگو کرده‌ایم، به مناظره می‌نشیند. موضوعاتی که گاه حتی ممکن است از طرح کردن‌شان هراس داشته باشیم.
تابو را هر هفته پنج‌شنبه‌ها ساعت هفت‌ونیم بعدازظهر به وقت ایران از رادیوفردا بشنوید.

XS
SM
MD
LG