پس از اعتراضات بلاروس و آخرین جنگ قرهباغ، اعتراضات قزاقستان، سومین بحران بزرگ در کشورهای سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری مسکو طی دو سال اخیر است.
در هر دو بحران پیشین، روسیه نقشی مؤثر در پایان یافتن تنشها داشت و اکنون نیز در حالی که اعتراضات گسترده قزاقستان، بزرگترین کشور آسیای مرکزی، جامعه جهانی را شگفتزده کرده، ورود نیروهای روسیه به قزاقستان از قدرت حاکم در این کشور پشتیبانی خواهد کرد.
روز پنجشنبه نیروهای روسیه به عنوان بخشی از «نیروی حافظ صلح جمعی» سازمان پیمان امنیت جمعی، سازمانی که تحت کنترل و نفوذ روسیه است، به درخواست دولت قزاقستان وارد این کشور شدند.
با ورود این نیروها، پیشبینی میشود سرکوب معترضان و مخالفان دولت قزاقستان شدت بگیرد و موازنه قدرت به سود حکومت سنگینی کند.
اما این مداخله، بار دیگر نقش مسکو در معادلات منطقه به ویژه مداخله در امور داخلی جمهوریهای مستقل شده از شوروی سابق را پررنگ کرده است.
قزاقستان چگونه کشوری است؟
برای درک بهتر شرایط کنونی قزاقستان، نگاهی کلی به ویژگیهای سیاسی، جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی این کشور به ویژه در سی سال اخیر ضروری است.
تشکیل دولت مستقل قزاقستان با نام نورسلطان نظربایف گره خورده است. نظربایف که در سال ۱۹۸۹، دبیر اول حزب کمونیست قزاقستان شد، دو سال بعد، پس از فروپاشی شوروی به ریاست جمهوری قزاقستان رسید اما صحت و آزادی انتخابات در قزاقستان هیچگاه از سوی ناظران بینالمللی تأیید نشد.
نظربایف که ۲۸ سال رئیسجمهور قراقستان بود و عنوان «پدر ملت» بر او اطلاق میشد، بالاخره در سال ۲۰۱۹ ریاست جمهوری را به قاسم جومارت توقایف رئیس سنای قزاقستان که یکی از وفاداران به نظربایف به شمار میرفت، واگذار کرد.
اما این واگذاری بیشتر رسمی بود تا واقعی، زیرا نظربایف عمده نفوذ خود را بر نهادهای قزاقستان حفظ کرد؛ هر چند که توقایف در سالهای اخیر تلاش خود را به کار گرفت تا از این نفوذ بکاهد.
کیش شخصیتی نیز پیرامون او شکل گرفت، به طوری که پایتخت کشور به نام «آستانه» درست پس از کنارهگیری او از ریاست جمهوری به «نورسلطان»، نام کوچک نظربایف، تغییر نام داده شد.
اساساً خود نظربایف بود که در سال ۱۹۹۷ دستور داد پایتخت کشور از آلماتی به شهر آستانه واقع در میانه استپهای شمال کشور منتقل شود. هم او بود که دستور داد هزاران کارگر به آستانه اعزام شوند تا در دمای هوا که اغلب به زیر منفی ۲۰ درجه سانتیگراد میرسید، آسمانخراشهای متناسب با پایتخت بسازند.
قزاقستان با اینکه از دو کشور همسایه خود، چین و روسیه کوچکتر است، اما با بیش از ۲.۷ میلیون متر مربع، نهمین کشور بزرگ جهان و بزرگترین کشور آسیای میانه به شمار میرود.
همچنین پایگاه فضایی بایکونور که از سوی روسیه اداره میشود، در قزاقستان قرار دارد. این پایگاه، تنها پایگاهی است که از آن، موشکها به سوی ایستگاه فضایی بینالمللی پرتاب میشوند.
قزاقستان با روسیه هفت هزار کیلومتر مرز مشترک زمینی دارد. اما با وجود نفوذ قوی روسیه در قزاقستان، در سال ۲۰۱۵، قزاقستان پانصد و پنجاهمین سالگرد تأسیس اولین دولت قزاق را جشن گرفت.
کارشناسان، این اقدام دولت آستانه را واکنش به اظهارات ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه میدانستند که گفته بود قزاقستان قبل از استقلال از مسکو در سال ۱۹۹۱، هرگز یک دولت نبوده است.
پوتین گفته بود «نظربایف باهوشترین رهبر منطقه است زیرا او موفق شد در سرزمینی دولت ایجاد کند که پیشتر هیچ دولتی در آن وجود نداشت.»
پوتین همچنین خواستار الحاق قسمتهایی از اراضی قزاقستان به روسیه شده بود و مدعی شد که این اراضی در دوران شوروی سابق به قزاقستان هدیه داده شد.
سرزمین قزاقستان که اغلب ساکنان آن را عشایر تشکیل میدادند، در قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی به تدریج به دست امپراطوری روسیه فتح و شهر آلما-آتا (آلماتی کنونی) تأسیس شد. قزاقستان در سال ۱۹۳۶ به یکی از ۱۵ جمهوری فدرال اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شد.
پیش از دهه ۱۹۷۰، جمعیت روسهای قزاقستان بیش از ۴۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدادند، اما این اقلیت به مرور کوچکتر شد.
با این حال اکنون با وجود اینکه ۷۰ درصد جمعیت قزاقستان را قزاقهای اغلب مسلمان تشکیل میدهند، اما همچنان روسها اقلیتی قوی در این کشور هستند.
از نظر اقتصادی، قزاقستان بزرگترین اقتصاد آسیای مرکزی است. رشد اقتصادی در این کشور برای سالها دو رقمی بود اما از سال ۲۰۱۴ به این سو، با کاهش قیمت نفت و بحران اقتصادی در روسیه به عنوان متحد اصلی قزاقستان، ارزش «تنگه قزاقستان» واحد پول ملی این کشور افت کرد و تورم نیز همزمان بالا رفت.
در حالی که طلای سیاه در سال ۲۰۲۰ حدود ۲۱ درصد تولید ناخالص داخلی قزاقستان را تشکیل میداد، بانک جهانی در گزارشی، رشد اقتصادی قزاقستان را در سال جاری میلادی ۳.۷ درصد پیشبینی کرده است.
قزاقستان همچنین در میان کشورهای اصلی تولیدکننده اورانیوم در جهان است و به عنوان نمونه سوخت نیروگاههای اتمی فرانسه را تأمین میکند. معادن این کشور سرشار از منگنز، آهن، زغال سنگ و کروم است و همچنین قزاقستان یک پایگاه مهم برای استخراج بیتکوین به شمار میرود.
قزاقستان از یک سو به روسیه و از سوی دیگر به چین وابسته است.
مهمترین حلقه ارتباط آستانه و پکن، صادرات نفت و گاز قزاقستان به چین است. همچنین قراقستان در ابتکار «راه ابریشم جدید» چین که یک پروژه اقتصادی بلندپروازانه برای پکن محسوب شده، مشارکت دارد.
با وجود میلیونها دلار سرمایهگذاری در قزاقستان برای تغییر چهره این کشور، از یک سرزمین نه چندان مدرن به کشوری ثروتمند، هنوز قزاقستان برای بسیاری یادآوری فیلم کمدی «بورات» است که نقش اول آن ساشا بارون کوهن بازیگر بریتانیایی بازی کرده است.
این فیلم کمدی در سال ۲۰۰۶ اکران شد و مورد توجه منتقدان هنری قرار گرفت، اما به مذاق مسئولان قزاقستان خوش نیامد.
معضلات اقتصادی و اجتماعی
این اولین بار نیست که قزاقستان دستخوش اعتراضات مردمی شده است. در سال ۲۰۱۱ نیز پس از اعتصاب کارکنان شرکت گاز در این کشور، اعتراضات به خشونت و سرکوبی خونین کشیده شد.
هرچند قزاقستان در میان پنج کشور آسیای میانه، ثروتمندترین کشور است، اما توزیع ثروت در این کشور به خوبی صورت نگرفته و فساد حاکم، فقدان آزادی و استیصال اجتماعی، به اختلافات طبقاتی در جامعه دامن زده است.
اکنون در قزاقستان میانگین حقوق ماهانه معادل حدود ۵۰۰ یورو است.
اعتراضات اخیر قزاقستان نیز از شهر جانااوزن در استان مانغیستاو آغاز شد که منطقهای سرشار از ذخایر نفت است.
اما نابسامانیها و معضلات قزاقستان فقط اقتصادی نیست. این موضوع را میتوان از مطالباتی که این روزها مردم معترض در قزاقستان مطرح کردهاند، درک کرد.
بر اساس گزارشهای بینالمللی، معترضان قزاقستان از فردای آغاز اعتراضات، موجی از خواستههای متعدد سیاسی و اجتماعی را مطرح کردند؛ از تغییر نظام و انتخاب استانداران و فرمانداران محلی که اکنون توسط رئیس جمهور منصوب میشوند، تا پایان دادن به بازداشتها و توقف آزار و اذیت فعالان مدنی.
اما سرکوب بیمحابای معترضان همراه با اعمال سانسور در اطلاعرسانی، موجب شده که صدای معترضان چندان شنیده نشود و حتی آمار دقیقی هم از کشتهشدگان اعتراضات به دست نیاید.
پوششی برای مداخله یکسویه روسیه
سازمان پیمان امنیت جمعی که به «مینی ناتو» -اما به رهبری روسیه- معروف است و اکنون نیروهایی به قزاقستان اعزام کرده، توجه رسانهها و کارشناسان را در میانه اعتراضات قزاقستان به خود جلب کرده است.
این سازمان شش کشور روسیه، بلاروس، ارمنستان، قرقیزستان، قزاقستان و تاجیکستان را گرد هم آورده و در سال ۲۰۰۹، حدود ۲۰ هزار نیروی مداخله سریع داشت.
با وجود این که سازمان ملل متحد نیروی حافظ صلح این سازمان، با سه هزار و ۶۰۰ عضو را به رسمیت شناخته، اما کارشناسان معتقدند که این سازمان چندان موفق نبوده است.
دیوید تورتری، کارشناس مسائل اوراسیا به خبرگزاری فرانسه گفت این سازمان «شکلی از وزنه تعادل روسیه در برابر ناتو» است که در آن مسکو و به ویژه ارتش مدرن آن، نفوذ نظامی مسلط بر متحدان خود دارد.
این کارشناس ادامه میدهد سازمان پیمان امنیت جمعی، ضامن ثبات در آسیای مرکزی است، اما وابستگیاش به روسیه موجب شده که ظرفیت آن تابعی از ظرفیت روز ارتش روسیه باشد. به این معنی که سازمان پیمان امنیت جمعی بدون روسها، چندان اهمیتی ندارد.
صرفنظر از فقدان هماهنگی میان اعضای غیرروس سازمان پیمان امنیت جمعی به نسبت به هماهنگی اعضای غیرآمریکایی ناتو، وزن نظامی روسیه نیز در مقایسه با موتور محرک آمریکایی ناتو قابل مقایسه نیست.
به عقیده این کارشناس نظامی، تولید ناخالص داخلی روسیه کمی بالاتر از اسپانیاست و چنین اقتصاد نسبتاً ضعیفی در توان نظامی روسیه نیز مؤثر است.
علاوه بر این، اعضای سازمان پیمان امنیت جمعی با چالشهای مشابهی روبهرو نیستند؛ در حالی که تاجیکستان و قرقیزستان نگران بیثباتی و ناامنی در افغانستان هستند، ارمنستان نگران تنشهای این کشور با آذربایجان و بلاروس نیز نگران نیروهای ناتو در نزدیکی مرزهایش است.
جنگ اخیر قرهباغ نشان داد که این سازمان چندان در کمک به ارمنستان موفق نبود، و این کشور با شکست و تلفات سنگین مواجه شد.
به عقیده کارشناسان، به نظر میرسد وجود چنین سازمانی صرفاً در اهداف و چارچوب سیاستهای روسیه و پوششی برای اقدامات نظامی مسکو در پنج کشور دیگر عضو سازمان است.
در واقع، این سازمان به روسیه اجازه میدهد ادعا کند که به تنهایی در این کشورها مداخله نمیکند و مداخله سازمان پیمان امنیت جمعی یک مداخله منطقهای است.
برخی از کارشناسان معتقدند همانطور که سرکوب اعتراضات بلاروس و متوسل شدن مینسک به مسکو، در نهایت موجب شد لوکاشنکو که زمانی میخواست به اتحادیه اروپا نزدیک شود، کاملاً در آغوش پوتین افتاد، اکنون نیز مداخله روسیه در قزاقستان این خطر را برای رهبری سیاسی این کشور دارد که کاملاً دستنشانده روسیه شود.
این در حالی است که قزاقستان در سالهای اخیر تلاش کرده بود تا حدودی از روسیه فاصله بگیرد و حتی روابط خود با غرب را بهبود بخشد.
در واقع، بزرگترین بازنده مداخله روسیه در قزاقستان، پس از مردم، خود دولت این کشور است.