در اوت ۲۰۱۳، شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، در سخنرانی در «همایش ملی فعالیتهای تبلیغاتی و ایدئولوژیک» ادعا کرد که «نیروهای چینستیزِ غربی همواره بیهوده کوشیدهاند تا از اینترنت برای "سرنگون کردن چین" سوءاستفاده کنند... توانایی ما در ایستادن سرِ موضعِ خود و پیروزی در نبرد بر سرِ اینترنت، رابطهی مستقیمی با امنیت سیاسی و ایدئولوژیک کشورمان دارد.» (جیمز گریفیث، «دیوار آتشین بزرگ چین: چطور نسخۀ دیگری از اینترنت بسازیم و آن را کنترل کنیم»، ۲۰۱۹).
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، هم در آوریل ۲۰۱۴ در یک همایش رسانهای در سن پترزبورگ اعلام کرد که «اینترنت را سازمان سیا اختراع کرده و بنابراین جزئی از توطئۀ ضد روسیه است». در همان سال، او با تأکید بر لزوم محافظت از روسیه در برابر این «طرح سیا» گفت که این کشور باید در برابر نفوذ اینترنت ایستادگی کند و برای حفظ منافعش در فضای مجازی بجنگد.
آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۲، در دیدار با گروهی از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی در پاسخ به پرسشی دربارۀ سانسور شدید اینترنت در چین، با تأکید بر لزوم استفاده از «فیلترهای مناسب و لازم» گفت: «هر کشور به فراخور تمایلات و تفکرات و مصالحى که دارد، آنها را کار مىگذارد؛ این یک امر طبیعى است.»
او در ۲۲ مرداد ۱۳۹۷ نیز در دیدار با گروهی از مردم، با ابراز نارضایتی از فضای مجازی، گفت: «حالا که دیگر فضای مجازی در اختیار همه هست. بهطور دائم، از صد طرف، تبلیغات علیه نظام اسلامی و علیه اسلام و علیه جمهوری اسلامی و علیه همۀ دستگاههای کشور و مانند اینها شروع میشود، بهخاطر خطائی که زیدی، عمری یا بکری انجام دادهاند؛ دشمن از این سوءاستفاده میکند. خب، این حرکت شرورانۀ دشمن است؛ خب، حالا چه؟ دشمن میخواهد القا کند که کشور دچار بنبست است.»
در اوایل نوامبر امسال، حدود دو هفته پیش از قطع سراسریِ اینترنت در ایران، قانونی در روسیه تنفیذ شد که به دولت این کشور اجازه میدهد ارتباط روسیه با شبکۀ جهانی اینترنت را قطع کند. با وجود این، دولت پوتین ادعا میکند که هدف از تصویب و تنفیذ «قانون اینترنت مستقل»، نه قطع کردن اینترنت بلکه، «جلوگیری از حملات سایبری آمریکا»ست!
جالب اینکه دولت روسیه نیز همچون دولت ایران پارسال کوشید تا «مانع از دسترسی به اپلیکیشن پیامرسان تلگرام شود و به قلع و قمع "شبکههای خصوصی مجازی" پرداخت زیرا ویپیانها جریان یا همان ترافیک اینترنت را رمزگذاری میکنند».
در نوامبر امسال، پوتین خواهان جایگزینی ویکیپدیا با نسخۀ الکترونیک «دانشنامۀ بزرگ روسی» شد تا اطلاعات «معتبرتر»ی در دسترس کاربران روس قرار گیرد. روسیه پیشتر در سال ۲۰۱۵ ویکیپدیا را به طور موقت مسدود کرده بود و اسناد دولتی نشان میدهد که این کشور بیش از ۲۰ میلیون دلار صرف ایجاد مرجع آنلاینی مشابه ویکیپدیا کرده که قرار است تا سه سال دیگر در دسترس کاربران روس قرار گیرد.
پوتین به نخستوزیر و نهادهای دولتی دستور داده است که اجازه ندهند دادههای شخصیِ شهروندان روسیه به دست خارجیها بیفتد. بنابراین، روسیه از شبکههای اجتماعیای مثل فیسبوک خواسته است تا سِروِرها یا خدماترسانهای خود را به داخل روسیه انتقال دهند. مسئولان ایران هم بارها خواستههای مشابهی را با پیامرسانها و شبکههای اجتماعیِ غیرایرانی در میان گذاشتهاند و در واکنش به پاسخ منفیِ این شرکتهای خارجی، دسترسی کاربران ایرانی به برخی از مهمترین پیامرسانها و شبکههای اجتماعی را مسدود کردهاند.
اخیراً نظارت بر یاندِکس، بزرگترین شرکت فناوری در روسیه، بزرگترین موتور جستوجوی اینترنتی به زبان روسی و پنجمین موتور جستوجوی پرطرفدار در جهان، به سازمانی با عنوان «بنیاد تشخیص مصلحت عمومی» واگذار شد که ارتباطات نزدیکی با دولت روسیه دارد. حمایت همهجانبهی دولت ایران از پیامرسانها، موتورهای جستوجو و شبکههای اجتماعی داخلی نیز هزینههای مالی و روانی سنگینی را بر ایرانیان تحمیل کرده است.
آیتالله خامنهای در ۲۲ خرداد ۱۳۹۶ در دیدار با مسئولان نظام گفت: «در مسئلۀ فضای مجازی، آنچه از همه مهمتر است، مسئلۀ شبکۀ ملی اطلاعات است. متأسفانه در این زمینه کوتاهی شده. کاری که باید انجام بگیرد، انجام نگرفته؛ این[طور] نمیشود. این که ما بهعنوان این که نباید جلوی فضای مجازی را گرفت، در این زمینهها کوتاهی کنیم، این مسئلهای را حل نمیکند و منطق درستی هم نیست... ما چرا باید اجازه بدهیم آن چیزهایی که برخلاف ارزشهای ماست، برخلاف آن اصول مسلمۀ ماست، برخلاف همان اجزا و عناصر اصلی هویت ملی ماست، بهوسیلۀ کسانی که بدخواه ما هستند، در داخل کشور توسعه پیدا کند؟»
به اختصار میتوان گفت که، به عقیدۀ رهبر ایران، «دشمن» در فضای مجازی «آرایش جنگی گرفته» و «دارند برنامهریزی میکنند برای این که از این طریق به کشور ضربه بزنند.» او به مسئولان کشور توصیه میکند که «مواظب شلیک توپخانۀ دشمن باشید در این فضا».
آیتالله خامنهای حتی ادعا کرده است که «آمریکاییها و عوامل رژیم صهیونیستی» دو قرارگاه فرماندهی عملیات برای فضای مجازی و مدیریت اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ در همسایگی ایران تشکیل دادند! عجیب نیست که او بارها بر «لزوم تسریع ایجاد شبکۀ ملی اطلاعات» تأکید کرده است زیرا چنین میپندارد که «فضای مجازی میتواند ابزاری باشد برای زدن توی دهن دشمنان.»
سازمان غیردولتیِ «گزارشگران بدون مرز» ایران، چین و روسیه را، بهترتیب، از سالهای ۲۰۰۶، ۲۰۰۸ و ۲۰۱۴ تا کنون در فهرست «دشمنان اینترنت» قرار داده است. رهبران اقتدارگرای هر سه کشورِ «دزدسالار» قدرت را در دستان خود متمرکز کردهاند و افراد و نهادهای منسوب به خود را در حوزههای گوناگون سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بر صدر نشاندهاند.
در هر سه کشور، رسانههای دولتی، نیمهدولتی و شبهدولتی با ترویج نظریههای توطئهآمیز گوناگون به مخاطبان چنین القاء میکنند که قدرتهای غربی چشم طمع به سرزمین آنها دوختهاند و میخواهند، با تضعیف یا سرنگونی رهبران قدرتمند آنها، ثبات و امنیت این کشورها را از بین ببرند.
کای استریتمَتِر، نویسنده و روزنامهنگار آلمانی، میگوید: «حزب کمونیست چین رهبرش، شی جینپینگ، را در مقامی نشانده که از زمان مائو تسهتونگ بیسابقه بوده است؛ در رأس همۀ امور، در عرش. چین دوباره یک سکاندار دارد. شی و حزبش سرگرم بازآفرینیِ نظام دیکتاتوری برای عصر اطلاعاتاند... حکومت چین نه تنها میتواند جسم شهروندان را از بین ببرد بلکه قادر به نابودیِ اذهان و تغییر افکارشان نیز هست. کشتار میدان تیانآنمن در سال ۱۹۸۹ و رویدادهای سالهای پس از آن، این واقعیت را بهخوبی نشان میدهد... این خونریزی نه تنها جان تازهای به حزب کمونیست بخشید بلکه فرصتی را فراهم آورد تا قدرت دستگاه کنترل افکارش را، آن هم مدتها پیش از پیدایش عصر اطلاعات، به رخ بکشد. در چین، خاطرۀ این کشتار عملاً محو شده است؛ فراموشیِ دیکتهشده از طرف حکومت، تمامعیار است. حزب کمونیست هم مثل جورج اورول بهخوبی میداند که هر کس گذشته را کنترل کند، آینده را نیز کنترل خواهد کرد… شی جینپینگ گفته است "آیا باید دزدها را به خانۀ خود راه دهیم؟ معلوم است که نه! و وقتی سر و کلۀ آنها ناخوانده دمِ درِ خانۀ ما پیدا شود، چه کار باید بکنیم؟ دیوارهای بلند میسازیم و از قفلهای بزرگ استفاده میکنیم. مسلّم است که آنچه با خانۀ خود میکنیم باید با اینترنت گستردۀ عظیم هم انجام دهیم".» (ما یکدست شدهایم: زندگی در حکومت نظارتیِ چین، ۲۰۱۹).
این سخن، با اندک تغییراتی، کموبیش دربارۀ ایران و روسیه و رویکرد رهبران آنها به اینترنت هم صادق است.
اینترنت آزاد فرصتی برای مقاومت فردی در برابر دروغپردازیِ حکومتی فراهم میآورد، زیرا به کاربران اجازه میدهد در برابر کلانروایت هژمونیک، «خردهروایتها»ی رقیبی ارائه دهند و «ضدخاطراتی» در تقابل با خاطرۀ جعلیِ رسمی عرضه کنند. به کمک اینترنت آزاد میتوان، به تعبیر هانا آرنت، به مسئولیت شخصی در دوران دیکتاتوری متعهد ماند و کوشید تا با بازآفرینیِ بخشی از خاطرات، حائل و مانعی در برابر تحمیل دروغ آفرید.
اگر حقیقت را پایه و اساس دنیای مشترک، و دروغ را تخریب این مِلک مُشاع بدانیم، اینترنت آزاد را میتوان ابزاری برای استقامت سازنده در برابر دستگاه عظیم پروپاگاندایی شمرد که بیوقفه در پی چنگ انداختن بر حافظه، القای دروغ و، به قول اورول، «مهار واقعیت» است. بیتردید، یکی از مؤثرترین شیوههای مقاومت در برابر «امپراتوری دروغ»، فاشگوییِ حقیقت است.
اقتدارگرایانی که دوام سلطۀ خود را مدیون «ظلمت کذب»اند، از هر آنچه به طلوع «آفتاب حقیقت» یاری رسانَد، بیمناکاند، همچون خفاشی خائف که از نور میگریزد.