اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران که این روزها سرنوشتش در هالهای از ابهام است، چهرهٔ چندان پرنفوذی در سپاه پاسداران و حتی گروههای نیابتی جمهوری اسلامی در خارج از کشور به شمار نمیرود.
نفوذ اصلی او طی دهههای گذشته بیشتر در میان شبهنظامیان شیعی افغان نزدیک به حکومت ایران بوده و نفوذ چندانی در جنگهای نیابتی در آن سوی مرزهای غربی ایران نداشته است.
پس از حمله شامگاه ۱۲ مهر اسرائیل به منطقه «ضاحیه»، پایگاه حزبالله در حومه جنوبی بیروت که هدف اصلی آن هاشم صفیالدین جانشین احتمالی حسن نصرالله بود، گزارشهای غیررسمی درباره زخمی یا حتی کشته شدن قاآنی نیز منتشر شد.
حزبالله یک گروه شبهنظامی و در عین حال یک حزب سیاسی در لبنان است که بخش بزرگی از جنوب این کشور ا تحت کنترل دارد. آمریکا آن را یک سازمان تروریستی میداند اما اتحادیهٔ اروپا فقط شاخهٔ نظامی آن را در فهرست سیاه قرار داده است.
روزنامه نیویورک تایمز روز ۱۵ مهر به نقل از سه منبع ایرانی نوشت که اسماعیل قاآنی آخرین بار هفته گذشته در بیروت دیده شد.
اما ایرج مسجدی، معاون هماهنگکننده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، روز ۱۶ مهر گفت حال اسماعیل قاآنی، فرمانده این نیرو «خوب است».
با این حال، از آن زمان تاکنون هیچ صدا، تصویر یا ویدئویی از قاآنی منتشر نشده و مقامات جمهوری اسلامی نیز مشخص نکردهاند که او در کجا به سر میبرد.
پیوستن به سپاه و ساماندهی شبهنظامیان افغان
اسماعیل قاآنی اکبرنژاد در ۱۷ مرداد سال ۱۳۳۶ در مشهد متولد شد و تا دریافت مدرک دیپلم متوسطه، ساکن این شهر بود.
او پس از تأسیس سپاه پاسداران در سال ۱۳۵۸ به عضویت این سازمان نظامی ایدئولوژیک درآمد، سپس برای گذراندن دوره آموزشی از مشهد به تهران آمد و آموزش نظامی خود را در پادگان سعدآباد گذراند که اکنون به پادگان «امام علی» تغییر نام داده است.
او پس از پایان آموزشهای نظامی به مشهد بازگشت و کار خود را در سپاه به عنوان نیروی کادری آغاز کرد.
قاآنی در زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق فرمانده تیپ ۲۱ امام رضا (بعدتر لشکر ۲۱) و لشکر پنج نصر بود که دو یگان نظامی اصلی خراسانیها در جنگ ایران و عراق بودند. عمده افغانهایی نیز که در جنگ در کنار نیروهای ایرانی میجنگیدند در یکی از این دو یگان فعال بودند.
خراسان، مرکز اصلی فعالیت نیروهای افغان وابسته به ایران مانند «تیپ فاطمیون» است و سابقه همکاری قاآنی با گروههای نیابتی ایران در افغانستان مانند تیپ فاطمیون به همین دوران جنگ ایران و عراق برمیگردد.
با پایان یافتن جنگ، محسن رضایی فرماندهٔ وقت سپاه پاسداران، قاآنی را به قائممقامی واحد هشتم عملیات نیروی زمینی سپاه پاسداران مستقر در مشهد، منصوب کرد. او برای مدت بیش از یک سال، از ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۶ معاون اطلاعات ستاد مشترک سپاه پاسداران بود.
پیوستن به نیروی قدس
در اوایل دهه ۱۳۷۰، هنگامی که قاآنی به نیروی قدس پیوست، قاسم سلیمانی هنوز فرمانده لشکر۴۱ ثارالله کرمان بود و به نیروی قدس نپیوسته بود.
قاآنی در آن سالها به عنوان جانشین احمد وحیدی، اولین فرمانده نیروی قدس، فعالیت میکرد و همزمان مسئول پرونده افغانستان در نیروی قدس بود. او سالها رابط ایران با گروههای مجاهدین افغان بود که علیه طالبان میجنگیدند.
قاآنی در سال ۱۳۸۶ به مقام جانشینی قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین فرمانده نیروی قدس، منصوب شد.
او در این مقام، دستیار نزدیک سلیمانی بود و در عمل همچنان مسئول پرونده افغانستان به شمار میرفت.
تیپ فاطمیون که یکی از مهمترین گروههای نیابتی سپاه پاسداران است از افغانهای عمدتاً مقیم ایران تشکیل شد و بعدها وسعت یافت و به لشکر تبدیل شد و در جریان جنگ سوریه برای حفظ حکومت بشار اسد نقش اساسی ایفا کرد.
اعضای تیپ فاطمیون سه دسته بودند که هر سه دسته به نحوی به قاآنی وصل بودند. دسته نخست کسانی بودند که در دوران جنگ ایران و عراق، هنگامی که قاآنی فرمانده تیپ ۲۱امام رضا و لشکر پنج نصر بود، در یگانهای تحت امر او علیه ارتش صدام حسین جنگیده بودند.
دسته دوم افغانهایی بودند که در جنگهای داخلی افغانستان از حمایت سپاه پاسداران و فرماندهانی مانند قاآنی برخوردار بودند.
دسته سوم جوانان افغان مقیم ایران و عمدتاً ساکن خراسان بودند که یا با انگیزههای مذهبی و یا به خاطر دریافت پول و مدارک اقامت در ایران به تیپ فاطمیون پیوسته بودند.
رسیدن به فرماندهی نیروی قدس
علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی بلافاصله پس از کشته شدن قاسم سلیمانی در دی ماه ۱۳۹۸در پی حمله هوایی آمریکا در بغداد، اسماعیل قاآنی را به فرماندهی نیروی قدس منصوب کرد.
اسماعیل قاآنی علاوه براین در تمام دورانی که قاسم سلیمانی در خارج از ایران و به ویژه در سوریه بود، به عنوان جانشین او مسئولیت اداره نیروی قدس در داخل کشور را نیز بر عهده داشت.
قاآنی پس از رسیدن به فرماندهی نیروی قدس گفت که انتقام از آمریکاییها برای کشتن سلیمانی «اخراجشان از منطقه است».
اما خبرگزاری رویترز به نقل از افراد آشنا با قاآنی و سلیمانی و همچنین تحلیلگران نظامی و سیاسی غربی، نوشته که قاآنی هرگز مانند سلف خود سلیمانی در میان گروههای نیابتی جمهوری اسلامی احترامی نداشت و روابط نزدیکی با متحدان جمهوری اسلامی در جهان عرب برقرار نکرده است.
قاآنی همچنین پیش از رسیدن به فرماندهی نیروی قدس، تجربه عملیات برونمرزی سپاه فراتر از مرزهای شرقی ایران از جمله افغانستان و پاکستان را نداشته است.
او برخلاف سلیمانی که به راحتی با شبهنظامیان عراقی و فرماندهان حزبالله به عربی صحبت میکرد، عربی صحبت نمیکند.
نداشتن نفوذ رسانهای و تبلیغاتی
او کمتر از سلیمانی علاقهمند به حضور در مجامع عمومی است و اطلاعات کمی از او در فضای مجازی یا در اسناد دیپلماتیک فاششده وجود دارد.
قاآنی همچنین برخلاف سلیمانی در میان هواداران جمهوری اسلامی به هیچ وجه چهرهای کاریزماتیک به شمار نمیرود.
برخلاف سلیمانی که طی سالها جنگ در جبهههای عراق و سوریه در کنار شبهنظامیان تحت حمایت جمهوری اسلامی عکسهای زیادی از او گرفته شد، قاآنی ترجیح داده که در حاشیه باقی مانده و بیشتر سفرها و بازدیدهای خود از کشورهای همسایه را به صورت خصوصی انجام دهد.
قاآنی از سوی آمریکا بهدلیل کمک به گروه افراطی حماس و جهاد اسلامی و همچنین از جمله مشارکت در شبکه حمایت مالی از فعالیتهای «تروریستی و ارسال اسلحه» برای این دو گروه تحریم شده است.
بریتانیا نیز قاآنی را تحریم کرده و خرداد امسال، اتحادیه اروپا به شکل رسمی اعلام کرد وزیر دفاع جمهوری اسلامی و فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران را بهدلیل ارسال موشکها و پهپادهایی که علیه اسرائیل و اوکراین و در حملات حوثیها در دریای سرخ به کار میرود، در فهرست تحریمها قرار میدهد.