۷۵ سال پیش، قوای نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی با حمایت نیروی هوایی و همچنین با پشتیبانی طیف گستردهای از عشایر و مردم شهرهایی چون تبریز موفق به سرنگونی دولت خودمختار فرقه دموکرات آذربایجان شدند.
البته در آن زمان، فشارهای سیاسی وارد شده به دولت اتحاد جماهیر شوروی توسط حکومت پهلوی از طریق سازمان ملل و همچنین اولتیماتوم رئیسجمهور ایالات متحده به رهبران شوروی جهت خروج سریع نیروهای ارتش سرخ از شمال غرب ایران نیز در موفقیت ارتش شاهنشاهی در عملیاتهای نظامی خود بر علیه عوامل مسلح بومی و غیربومی فرقه دموکرات در شمال غرب ایران نقش مهمی ایفا کرد.
سپیدهدم روز سوم شهریور ۱۳۲۰، نیروهای ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی به مرزهای شمالی ایران هجوم آورده و همزمان با حمله نیروهای نظامی بریتانیا به سرزمین ایران از جنوب دست به اشغال ایران زدند.
مدتی بعد نیز در آذر ۱۳۲۱، نیروهای آمریکایی نیز ایران را اشغال کرده و دست به ایجاد دالانی از جنوب به شمال ایران زدند تا مهمات و دیگر ابزار جنگی چون هواپیماهای جنگنده و بمبافکن را جهت استفاده ارتش سرخ بر علیه نیروهای مسلح آلمان نازی در جریان جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار دهند.
با پایان جنگ، نیروهای نظامی کشورهای اشغالگر روند خروج نیروهایشان را از ایران را بر اساس قراردادی امضا شده در جریان کنفرانس تهران (نهم آذر۱۳۲۲) در سال ۱۳۲۴ آغاز کردند.
اتحاد جماهیر شوروی که با پایان جنگ به دنبال کسب امتیاز استخراج نفت شمال و دسترسی به منابع طبیعی ایران در دریای خزر بود، تصمیم به ایجاد دو حکومت کمونیستی در شمال غرب ایران گرفت؛ حکومتهایی که بتوانند حضور سیاسی و نظامی این کشور را در شمال غرب ایران تضمین کرده و امکان بهرهبرداری این کشور از منابع نفتی ایران را فراهم کنند.
حکومت نخست به نام فرقه دموکرات آذربایجان به مرکزیت تبریز به تاریخ ۲۱ آذر ۱۳۲۴ اعلام موجودیت کرد و پس از آن «جمهوری مهاباد» به مرکزیت این شهر در تاریخ دوم بهمن ۱۳۲۴ تشکیل شد.
روند اشغال شهرها و مناطق شمال غرب ایران توسط فرقه دموکرات آذربایجان و حزب دموکرات کردستان با دخالت مستقیم نظامی ارتش سرخ ممکن شد. وقایعی از جمله تجهیز و تسلیح شبهنظامیان مسلح آنها تا کمک به اشغال پادگانهای ارتش و ممانعت از اعزام نیروهای تقویتی ارتش شاهنشاهی از تهران به تبریز در ۲۸ آبان ۱۳۲۵ را میتوان از عوامل مؤثر در به قدرت رسیدن فرقه دموکرات آذربایجان و حزب دموکرات کردستان به شمار آورد که در این گزارش تاریخی به بررسی آنها میپردازیم.
تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان در مهر ۱۳۲۴
همه چیز از اوایل مهر ۱۳۲۴ آغاز شد؛ اتحاد جماهیر شوروی که برخلاف پیمان منعقد شده بین متفقین در جریان کنفرانس تهران در نهم آذر ۱۳۲۲، به دنبال خروج نیروهای نظامیاش از ایران نبود، فرقههایی را در شهرهای آذری و کرد زبان ایران تشکیل داد تا با استفاده از آنها دست به تجزیه این مناطق زده و حکومتهایی دست نشانده را در شمال غرب ایران به قدرت برساند.
فرقه دموکرات آذربایجان به رهبری جعفر پیشهوری در اوایل مهر ۱۳۲۴ تشکیل شد و پس از مجهز شدن به تسلیحات سبک، با حمایت حزب توده، دست به فعالیت نظامی و سیاسی در شمال غرب ایران زد.
اعضای مسلح این فرقه با حمله به پاسگاههای ژاندارمری و پادگانهای ارتش، و با حمایت ارتش سرخ موفق به تسلط نظامی بر شهرهای آذربایجان ایران شدند.
آنها همچنین با دستگیری، زندانی کردن و اعدام شخصیتهای سیاسی، نظامی و فرهنگی سرشناس و وفادار به حکومت مرکزی ایران، موفق شدند قدرت سیاسی خود را در منطقه تحت اشغال ارتش سرخ شوروی تثبیت کنند.
اشغال میانه جهت قطع ارتباط آذربایجان با مرکز ایران
در ۲۳ آبان ۱۳۲۴، در روستای اونیک در ۱۲ کیلومتری شهر میانه، عدهای به نام «دموکرات» جمع شده و هنگام غروب آفتاب با انتشار یک آگهی نشستی سیاسی تشکیل دادند.
به طور همزمان، گروهی بالغ بر ۵۰ نفر از اعضای آن مسلح به سلاح سبک، جلوی کامیونهای در حال تردد در مسیر تبریز و تهران را گرفتند و وجوهی را از مسافران دریافت کردند. این گروه در صورت مشاهده نیروهای نظامی، آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده و خلع سلاح میکردند.
بر اساس یک تلگراف ارسالی به ستاد فرماندهی ارتش شاهنشاهی از شهر میانه در روز ۲۴ آبان ۱۳۲۴، افراد مسلح منتسب به فرقه دموکرات مأموران دولتی را در روستاهای ترگو و ترکمن خلع سلاح کرده و ادارات دولتی را تصرف کردند.
این افراد در تاریخ ۲۶ آبان به شهر میانه حمله کرده، تمامی مأموران دولتی را خلع سلاح کرده و شماری از اهالی شهر که مناسبی دولتی داشتند، جهت ایجاد رعب و وحشت تیرباران کردند. حمله به پاسگاه راه آهن میانه در نیمه شب ۲۵ آبان با استفاده از یک کامیون و یک جیپ متعلق به ایران سوترانس صورت گرفت و اعضای مسلح فرقه رئیس پاسگاه راهآهن و رسدبان سوم انصاری و شماری از ژاندارمها را به قتل رساندند.
میانه در مسیر زنجان به تبریز قرار داشت و خط آهن زنجان-تبریز، پیش از آغاز جنگ جهانی دوم تا این شهر کشیده شده بود. همچنین راه شوسه تهران-تبریز نیز از این شهر عبور میکرد. بنابراین با تصرف میانه، فرقه دموکرات رابطه مرکز با آذربایجان را قطع کردند.
در این راستا علاوه بر تصرف ایستگاه راهآهن، سیمهای تلگراف و تلفن را نیز قطع کردند تا ارتباط بین تهران و تبریز و متعاقباً سایر شهرهای دیگر آذربایجان با مرکز ایران قطع شود.
اشغال پادگان لشکر سوم نیروی زمینی در تبریز
در مشکینشهر، نیروهای مسلح فرقه دموکرات موسوم به فداییان به رهبری محمدیوند و ادیب امینی دست به کشتار شماری از نیروهای ژاندارمری و ارتش زدند. این کار در سایر شهرها نیز تکرار شد. ریاست این افراد مسلح را غلام یحیی، رئیس سابق حزب توده در شهر میانه بر عهده داشت.
بر اساس اسناد تاریخی ارتش شاهنشاهی ایران، غلام یحیی از کودکی به همراه پدرش در روسیه بود و در باکو به عضویت حزب جوانان کمونیست در آمد. او که به دنبال اخراج ایرانیان از روسیه در سال ۱۳۱۶ به ایران فرستاده شد، یکی از سازماندهندگان فداییان فرقه دموکرات بود.
این روند در شهرهای دیگر آذربایجان چون زنجان، مراغه و اردبیل با شدت بیشتری تکرار شد، اما شرایط در شهر تبریز متفاوت بود؛ اعضای مسلح فرقه پس از چند روز درگیری موفق به اشغال پادگان لشکر سوم آذربایجان در این شهر نشدند و در نهایت ارتش سرخ به یاری آنها رسیده و با محاصره چند روزه پادگان موفق شد فرمانده لشکر سوم سرتیپ علیاکبر درخشانی را مجبور به تسلیم نیروهایش و تحویل پادگان به فرقه دموکرات کند.
در ۱۹ آذر ۱۳۲۴، ستاد ارتش به ریاست سرلشکر ارفع به فرمانده لشکر تبریز دستور دادند: «بایستی کاملاً مراقبت شود بهانه به دست اشخاص داده نشود که باعث تعرض به ارتش و خونریزی گردد، زیرا در این موقع مصلحت نیست».
چند روز بعد در حالی که ارتش در تلاش بود با اعزام نیروهای تقویتی از تهران مانع از سقوط پادگان لشکر سوم شود، فرمانده لشکر به دنبال یک مصالحه با ارتش سرخ افسران و سربازان را مرخص و پادگان را بدون هرگونه مقاومت به ارتش سرخ واگذار کرد.
آخرین فرمان سرلشکر ارفع به فرمانده لشکر تبریز، پیش از تسلیم لشکر در تاریخ ۲۲ آذر ۱۳۲۴ ارسال شد:
«تلگراف کشف به وسیله بیسیم - تبریز فرمانده لشکر - مطابق اعلام نخستوزیر در جلسه چهارشنبه ۲۱-۹-۲۴ مجلس شورای ملی، دولت این قیام مسلحانه را که برخلاف قانون اساسی و علیه ملت ایران است به رسمیت نمیشناسد؛ بنابراین باید اصولاً مقاومت شود. شورایی از افسران خودتان تشکیل بدهید و متن بیانات آقای نخستوزیر را اظهار کنید. اگر مطابق تشخیص شورا مقاومت غیر مقدور است، خود شما و افسران به تهران حرکت نمایید. ۸.۵ عصر ۲۲-۹-۲۴ - سرلشکر ارفع»
پس از این واقعه سرلشکر ارفع و سرتیپ درخشانی از کار برکنار شده و بازداشت و روانه زندان شدند. سرتیپ درخشانی به علت مصالحه و تسلیم پادگان در دادگاه نظامی با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم و پس از دو سال و ۱۰ ماه از زندان آزاد شد.
ممانعت ارتش سرخ از رسیدن نیروهای تقویتی اعزامی ارتش به تبریز
در سال ۱۳۲۴ و پیش از به قدرت رسیدن فرقه دموکرات آذربایجان و حزب دموکرات کردستان، ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی آذربایجان را با استفاده از ۳۰ هزار سرباز اشغال کرده بود.
این در حالی بود که نفرات ارتش شاهنشاهی ایران در خدمت لشکر سوم آذربایجان تنها شش هزار و ۵۷۱ نفر بودند که از این میان دو هزار و ۸۹۰ نفر در پادگان تبریز و سایرین در سه پادگان دیگر لشکر شامل پادگان تیپ رضاییه مستقر بودند.
تیپهای پیاده عملاً فاقد کامیون و جیپ کافی بوده و در مجموع تنها ۲۷ دستگاه خودرو در میان چهار پادگان لشکر تقسیم شده بود. این در حالی بود که نیروهای ارتش سرخ صدها تانک و نفربر زرهی داشتند.
هم از لحاظ تعداد نفرات و هم از لحاظ تجهیزات و تسلیحات، نیروهای نظامی ایران در آذربایجان فاقد برتری نظامی بر نیروهای ارتش سرخ بودند و عملاً ارتش سرخ از خروج نیروهای لشکر سوم از پادگانها جهت مقابله با عوامل مسلح فرقه دموکرات در شهرهای میانه و مشکینشهر ممانعت میکرد.
به همین دلیل نیروی زمینی ارتش به دستور دولت به اعزام نیروهای کمکی از تهران به آذربایجان دست زد. این نیروها متشکل از دو گردان پیاده و یک گروهان ژاندارم بودند که قرار بود در اختیار لشکر تبریز قرار گیرند. تنها دو روز پس از آغاز اعزام نیروها، ارتش سرخ مانع از حرکت آنها به سمت تبریز شد.
وزیر جنگ وقت، سرلشکر ریاضی، قبلاً به سرهنگ رازین وابسته نظامی سفارت شوروی از قصد دولت شاهنشاهی ایران جهت اعزام نیروهای تقویتی خبر داد.
این نیروها در ساعت ۹ عصر دوشنبه ۲۸ آبان ۱۳۲۴ به شریفآباد واقع در ۱۲ کیلومتری قزوین میرسند. گروهان جلودار، همان موقع به حرکت خود ادامه داده و به باغات شهر قزوین وارد میشود که ناگهان عدهای از نظامیان شوروی با چند زرهپوش و چند تانک جلو عده اعزامی رسیده و با تحکم فوقالعاده دستور توقف و مراجعت به تهران را میدهند.
دولت ایران مجدداً با وابسته نظامی و کاردار سفارت شوروی وارد مذاکره شده و از آنها میخواهد تا به فرمانده نیروهای ارتش سرخ در قزوین دستور دهند مانع از اعزام نیروهای ایرانی متوقف شده در شریفآباد نشود.
کاردار روسیه در پاسخ میگوید که باید از مسکو دستور برسد. دولت ایران علاوه بر یادداشتهای ۲۶ و ۲۹ آبان و اول آذر، شفاهاً نیز به کاردار سفارت تذکر میدهد که بیم آن میرود آشوب تمام نقاط آذربایجان را فرا گیرد.
سرانجام در روز پنجم آذر ۱۳۲۴، اتحاد شوروی با رد درخواست دولت ایران، هشدار میدهد که اعزام نیروهای ایرانی به آذربایجان به خونریزی منجر میشود و در این صورت دولت شوروی هم نیروی تکمیلی خود را به ایران وارد خواهد کرد.
چند روز پس از آن شهر تبریز از هر سو توسط نیروهای مسلح فرقه دموکرات شامل مهاجرین قفقازی و همچنین ارتش سرخ اعزامی از شهرهای مراغه، سراب و میانه و نقاط اطراف محاصره، و ساعت سه بعد از ظهر مجلسی جعلی به نام مجلس ملی آذربایجان از طرف فرقه دموکرات افتتاح میشود که قریب به ۸۰ نفر با تصویب نوعی نظامنامه داخلی، فردی به نام شبستری را به ریاست جلسه انتخاب میکنند و جعفر پیشهوری را به نخستوزیری میرسانند.
مقاومت تیپ پیاده رضاییه
تیپ پیاده رضاییه از نیروهای تحت فرمان لشکر سوم نیروی زمینی ارتش بود. با سقوط لشکر سوم، تیپ رضاییه دستور دریافت میکند تا به مقاومت ادامه داده و تابع لشکر سوم نباشد. بنابراین برخلاف پادگان تبریز، پادگان رضاییه (ارومیه کنونی) در برابر افراد مسلح فرقه دموکرات و ارتش سرخ چندین روز مقاومت کرد.
اساساً توزیع اسلحه بین اعضای مسلح فرقه دموکرات آذربایجان و همچنین حزب دموکرات کردستان توسط ارتش سرخ، چند روز دیرتر از تبریز و اردبیل در روز ۲۱ آذر آغاز شد. در عصر آن روز سرهنگ احمد زنگنه فرمانده تیپ رضاییه به دیدار کنسول شوروی در این شهر رفت و به او گوشزد کرد که اقداماتشان شهر را آشفته کرده است.
در پاسخ، کنسول شوروی به سرهنگ زنگنه پیشنهاد داد تسلیم شده و تسلیحاتش را به تبعیت از لشکر سوم تبریز تحویل دهد. اما بر خلاف آن، تیپ رضاییه چندین روز به مقاومت ادامه داد.
در بامداد ۲۵ آذر ۱۳۲۴، فرمانده تیپ و سرهنگ نوربخش فرمانده ژاندارمری رضاییه، بار دیگر با درخواست ژنرال اسلانوف فرمانده ارتش سرخ در رضائیه با او در محل اقامتش ملاقات کردند، و او به آنها دستور ترک مخاصمه داد که مورد پذیرش آنها واقع نشد.
مقاومت تیپ رضاییه تا بامداد ۲۸ آذر ادامه پیدا کرد تا سرانجام پاسگاههای ژاندارمری اطراف شهر، مورد حمله سوارهنظام شوروی قرار گرفت. پس از آن به دنبال اتمام مهمات و ذخیره ارتش و ژاندارمری در این شهر و قطع ارتباط آنها با تهران به دلیل تخریب بیسیم، آنها به نیروهای ارتش اشغالگر شوروی اعلام صلح کردند.
اما با این وجود سرهنگ زنگنه و سرهنگ نوربخش به همراه سرگرد بهاروند (رئیس ستاد تیپ رضاییه) توسط نیروهای نظامی ارتش سرخ بازداشت و زندانی شدند. آنها سپس با انتقال به تبریز، تحویل فرقه دموکرات شدند، و پس از شش ماه زندان در یک دادگاه صحرایی به اعدام محکوم شدند. گرچه با مداخله ارتش سرخ، این حکم به حبس ابد تقلیل پیدا کرد.
البته پس از مدتی دولت شاهنشاهی ایران، ارتش سرخ را مجبور به آزاد کردن سرهنگ زنگنه کرد و پس از آزادی او تبدیل به مهمترین شاهد دخالت ارتش سرخ در به قدرت رسیدن فرقه دموکرات شد و به دولت شاهنشاهی ایران کمک کرد تا ضمن شکایت به سازمان ملل، دولت آمریکا را با ایران در این مخاصمه با اتحاد جماهیر شوروی همراه کند.
امری که در نهایت سبب خروج نیروهای ارتش سرخ از شمال غرب ایران در سال ۱۳۲۵ شد و شرایط را برای اجرای یک عملیات نظامی ارتش شاهنشاهی جهت رهایی آذربایجان و انهدام فرقه دموکرات فراهم کرد.
در قسمت بعدی این گزارش بیشتر در این باره بخوانید.
منابع:
- تاریخ ۲۵ ساله ارتش شاهنشاهی ایران، چاپ یکم، ذبیح الله قدیمی، ۴ آبان ۱۳۲۶
- James F. Byrnes, Speaking Frankly, New York: Harper & Brothers, 1947
- ۲۱ آذر ۱۳۲۴ تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان و نقش سید جعفر پیشهوری در آن، خاطرات سرتیپ علی اکبر درخشانی به انضمام متن کامل محاکمات و اسناد، تصحیح و ویراسته شاهرخ فرزاد، تهران، شیرین، ۱۳۸۴
- ماهنامه نیروی هوایی شاهنشاهی
- خاطرات رحمتالله مقدم مراغهای، نماینده مجلس شورای ملی، پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد
- خاطرات سرتیپ حسین آزموده دادستان نظامی تهران در دوران کابینه سپهبد فضلالله زاهدی، پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد