بحران روسیه و اوکراین؛ مسئله انرژی چگونه حل می‌شود؟ نقش ایران چه خواهد بود؟

یک ایستگاه اندازه‌گیری گاز در اوکراین

در روند پرسرعت تحولات در مرزهای اوکراین و منتفی نشدن احتمال حمله نظامی روسیه به این کشور، پیش‌بینی می‌شود که در صورت وقوع درگیری نظامی، قیمت نفت خام برنت در بازارهای جهانی به بالای صد دلار صعود کند.

همچنین، کم شدن یا توقف انتقال انرژی از روسیه به اروپا در نتیجه رویارویی احتمالی، به‌نوبه خود به تنش در ژئوپلتیک و بازار انرژی دامن خواهد زد. اروپا به‌عنوان مشتری اصلی روسیه در بخش انرژی همچنان وابستگی گسترده‌ای به گاز طبیعی برای مصارف گوناگون از جمله تولید برق دارد.

جایگزینی منابع سوخت فسیلی انرژی با منابع تجدیدپذیر و هیدروژن سبز برای تولید حامل‌های نهایی که به گذار انرژی موسوم است، در مناطق مختلف جهان به‌خصوص اروپا به‌ شکل تدریجی در حال وقوع است و با توافق‌هایی که در کنفرانس پاریس و اخیراً در کنفرانس تغییرات اقلیمی گلاسکو انجام شده، شدت بیشتری هم یافته است.

بیشتر در این باره: تصرف نظامی اوکراین؛ لقمه آماده یا گلوگیر؟

در این راستا، کشورهای جهان متعهد به گذار از سوخت‌های فسیلی و به‌طور مشخص کاهش استخراج و مصرف ذغال‌سنگ شده‌اند. اما این نکته را باید در نظر داشت که این جایگزینی به‌تدریج اتفاق می‌افتد و تا زمانی که انرژی‌های تجدیدپذیر به‌طور کامل جایگزین شوند، نیاز است تا با روش‌های جذب کربن از آلودگی سوخت‌های فسیلی کاست و همچنین با بهره‌گیری از منابعِ در دسترسی که آلودگی کمتری تولید می‌کنند، این کاهش را جبران کرد.

گاز طبیعی در گذار انرژی نقش پل را ایفا می‌کند، به این معنا که از یک سو آلودگی کربنی کمتری را نسبت به ذغال‌سنگ و سایر سوخت‌های فسیلی در فرآیند تولید برق دارد و از سوی دیگر فناوری آن از لحاظ فنی و اقتصادی کاملاً تثبیت شده و به‌راحتی قابل توسعه و بهره‌برداری است و می‌تواند در دهه پیش رو نقش واسطه میان سوخت ذغال‌سنگ و انرژی‌های تجدیدپذیر را ایفا کند.

برای مثال، لهستان برای جبران کاهش استخراج و مصرف ذغال‌سنگ بر گاز طبیعی تکیه کرده که در حال حاضر بخش عمده آن از روسیه تأمین می‌شود. کمسیون اروپا نیز هفته گذشته طرحی را برای سبز خواندن انرژی هسته‌ای و گاز طبیعی در راستای گذار مطمئن انرژی ارائه کرد که چراغ سبزی برای توسعه بیشتر تولید برق بر پایهٔ انرژی اتمی و گاز طبیعی برای جبران کاهش تولید از دیگر منابع در بیست سال پیش رو محسوب می‌شود.

بیشتر در این باره: چشم‌انداز استفاده از هیدروژن سبز در گفت‌وگو با فرید صفری

اروپا حدود چهل درصد از گاز طبیعی خود را از روسیه وارد می‌کند که بیشترِ آن تا قبل از قرن بیست و یکم از طریق اوکراین به اروپا ارسال می‌شد. اما روسیه به‌مرور به متنوع کردن مسیرهای انتقال گاز طبیعی خود به اروپا رو آورد، به‌شکلی که مقدار گاز طبیعی منتقل‌شده از طریق اوکرین از بیش از ۱۴۱ میلیارد متر مکعب در سال ۱۹۹۸ به حدود ۴۱ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۲۱ رسیده که حاکی از کاهش ارزش ژئوپلتیک اوکراین از منظر انرژی است، و این به‌نوبه خود این کشور را در مقابل تهاجم خارجی آسیب‌پذیر‌تر کرده و دست روسیه را برای ایجاد مناقشه بازتر می‌کند.

این استراتژی با ایجاد و توسعه خط لوله‌های یامال نورد استریم ۱ و ۲ در شمال (انتقال از طریق دریای بالتیک مستقیماً به آلمان) و بلو استریم در جنوب (از طریق دریای سیاه و ترکیه) به اروپا در سالیان اخیر به اجرا درآمده و موجب شده روسیه بتواند بخش عمده گاز خود را مستقل از مسیر زمینی اوکراین به اروپا صادر کند.

نورد استریم ۲ با ظرفیت ۵۵ میلیارد متر مکعب به‌تازگی تکمیل شده اما آلمان بهره‌برداری از آن را به‌دلیل عدم رعایت ضوابط حقوقی موقتاً به تأخیر انداخته است. همچنین دولت بایدن نیز تهدید کرده که در صورت حمله احتمالی روسیه به اوکراین، اجازه بهره‌برداری از نورد استریم ۲ را نخواهد داد و تحریم‌های شدیدی علیه شرکت‌های ذی‌نفع وضع خواهد کرد.

بالا گرفتن تنش بین اوکراین و روسیه قطعاً با افزایش قیمت جهانی حامل‌های انرژی همراه خواهد بود و موجب ایجاد بحران انرژی به‌خصوص در کشورهایی (همچون اسلواکی و اتریش) خواهد شد که دسترسی به آب‌های آزاد ندارند و به خط لوله عبوری از اوکراین وابسته‌اند.

اما سؤال این‌جاست که اروپا چه راهکاری برای کاهش وابستگی به گاز روسیه و خروج از سیطره نفوذ ژئوپلتیک آن به‌واسطه واردات گاز طبیعی دارد؟

بیشتر در این باره: راه‌های کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه چیست؟

در این زمینه، چندی پیش قطر به‌عنوان دومین صادر کننده LNG یا همان گاز طبیعی مایع‌شدهٔ جهان برای جبران کمبود احتمالی گاز اروپا ابراز ناتوانی کرد. سعد الکعبی، وزیر انرژی قطر، گفت که قطر نمی‌تواند قراردادهای خود را که برای ارسال گاز به سایر نقاط جهان است، برای این منظور خدشه‌دار کند و تأمین گاز اروپا نیازمند اقدام همه‌جانبه کشورهای گوناگون است.

با وجود این، به‌عنوان راهکار کوتاه‌مدت می‌توان به واردات LNG از ژاپن اشاره کرد که از پیش خریداری کرده و با ارسال آن به اروپا موافقت کرده است. همچنین در میان‌مدت اروپا می‌تواند در کنار افزایش واردات LNG از آمریکا و قطر، تا حدی روی کشورهای دارای منابع گاز حوزه مدیترانه همچون مصر، لیبی و الجزایر و نیز حوزه دریای خزر همچون آذربایجان برای کاهش وابستگی به گاز طبیعی روسیه حساب باز کند.

ایران اما با وجود پتانسیل بالای تولید گاز طبیعی، به‌دلیل تحریم‌های بین‌المللی و همچنین موانع فنی، قابلیت افزایش سقف برداشت و صادرات گاز طبیعی را در کوتاه‌مدت ندارد و عملاً به‌عنوان بازیگر در این عرصه تلقی نمی‌شود. رفع تحریم‌ها اما می‌تواند موجب افزایش میزان صادرات نفت ایران تا ۲.۵ میلیون بشکه در روز شود و افزایش قیمت انرژی ناشی از تنش در اوکراین را تا حدی کنترل کند و دست آمریکا را برای اعمال تحریم‌های بیشتر علیه روسیه باز‌تر بگذارد.

اما در درازمدت، در صورت رفع تحریم‌های بین‌المللی، برداشته شدن موانع ژئوپلتیکی و توسعه میدان‌های گازی با مشارکت شرکت‌های بین‌المللی، می‌توان نقش پررنگی را برای ایران در شکستن انحصار روسیه در تأمین انرژی اروپا تصور کرد.

نظرات نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.