طنزنوشتهای از جلال سعیدی
آقای رئیسی ملاقات داشت. بسیار خوشحال بود که آقای پوتین هم به ما تاسی کرده و در برابر استکبار جهانی قد علم کرده. گفتیم ما هم واقعاً از مقاومت ایشان مشعوفیم و گفتیم از طرف بیت یک چفیه متبرک شده، یک شمشیر، یک جعبه خرما و یک کله قند برای ایشان بفرستند.
رئیسی تعریف کرد او در سفر روسیه وقتی که رفته بود حماسه نماز در کرملین را در اتاق مجاور قلم بزند بلافاصله ناهار داده بودند و ایشان آن روز بدون نهار مانده و به همین دلیل هم این روزها مشکل اصلی او این است که ناهار دادهاند یا نه؟
گفتم بنا را بر روزه معکوس کله گنجیشکی بگذارد چون ثوابش در هنگام انجام ماموریت الهی بسیار زیاد است.
پرسیدیم انشاالله تا حماسه فتح کامل کیف چند الله اکبر باقی مانده است؟ ایشان گفت بحمدالله چیز زیادی نمانده و ما هم دادهایم شعار نصر من الله و فتح الکییِف را آماده کنند تا به محض وقوع، شهرهای میهن اسلامی را به آن مزین کنند. دیدار که تمام شد در راه رفتن هم شنیدیم رئیسی داشت از کارمندان بیت میپرسید به شما اینجا ناهار هم میدهند که گفتیم دم در یک بشقاب غذا به او بدهند تا کمی آرام بگیرد.
آقای سردار باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح زنگ زده بود و اندکی از روسها گله داشت. میگفت همان روز اول به روسها تعارف زدیم اگر موشکی چیزی کم دارند به عنوان هدیه امالقرای اسلامی هبه کنیم اما آنها جواب دادهاند میترسیم با موشکهای شما کیف را هدف بگیریم ولی موشک توی پاریسی برلینی بیافتد و جنگ جهانی سوم شروع شود. میپرسید آیا این مصداق زیر سوال بردن توانمندیهای نظامی جوانان متخصص حزباللهی ما نیست؟ گفتیم نه! قانع شد و خداحافظی کرد.
آقای امیرعبداللهیان وزیر خارجه آمده بود برای مذاکرات وین کسب تکلیف کند. گفتیم با اقتدار جوری برخورد کند که اگر شد بشود و اگر نشد هم بشود. کمی گیج به نظر میرسید. توضیح دادیم که بر اساس منویات ما یک جوری برخورد کنند که آمریکا بدون اینکه نرمشی بتواند بشود و برود و بیاید و در صورت حصول تحریمها چیزی گردن ما نیافتد ولی اگر پیروزیای چیزی نصر من الله شد انشالله تعالی ما هستیم. کاملا کنه مطلب را گرفت و پرسید با آمریکاییها مذاکره مستقیم بکنیم؟ گفتیم اصلا و ابدا...حتی احتیاط مستحب است اگر حالت دستشویی هم دست داد یک تُکِ پا به سرویسهای بهداشتی سفارت خودمان مراجعه کنید چون تجربه نشان داده جواسیس آمریکایی در توالتهای هتل هم دنبال برادران ما هستند. از این تدبیر داهیانه تشکر کرد و رفت.
آقای جبلی رئیس صدا و سیما تماس گرفت و در مورد نحوه پوشش جنگ در اوکراین در رسانه ملی نظرمان را خواست. گفتیم بحمدالله مقبول است. فقط گاهی وقتها که دارید برادران رزمنده روس را نشان میدهید صدای نوحه آهنگرانی کویتیپوری چیزی هم رویش بگذارید تا متوجه حالات معنوی این جهاد بشوند. پرسید مثلاً نوحه عمه بابایم کجاست را بگذاریم؟ گفتیم با عمه آقای پوتین کاری نداشته باشید بهتر است. مثلا جای کربلا منتظر ماست بیا تا برویم بگذارید اروپا منتظر ماست بیاد تا برویم. بسیار مشعوف شد و رفت بگذارد.
آقای حداد عادل شعری برای رزمندگان جبهه روس علیه باطل سروده بود که آمد برایمان خواند:
ای مجاهد روس که جانم فدای تو
بگذار تا بجنگم من هم برای تو
موشک بزن و تیر بنداز و حمله کن
ای من به فدای تو و رهبر و مقتدای تو
گفتیم منظور از رهبر و مقتدا کیست؟ گفت البته در اصل رهبر و مقتدای اصلی همه رهبران و مقتداهای جهان شما هستید ولی اینجا به خاطر رعایت سلسله مراتب نظر ما به پوتین نزدیکتر است. گفتیم باید شما را بفرستیم جبهههای اوکراین سربازان روس را با شعرهایتان تجدید روحیه کنید. گفت ما دقیقاً مثل زمان جنگ خودمان از پشت بهتر و مفیدتر حمله کنیم تا جلو و رفت تا ادامه شعرش را از پشت برای رزمندگان روس بگوید.