زلزلۀ مراکش؛ چرا پادشاه دست یاری «انقلابیون» ایران را پس می‌زند؟

محمد ششم، بیست و دومین شاه سلسله علویان مراکش؛ سلسله‌ای که از قرن هفدهم میلادی بر این کشور حاکم است

شامگاه جمعه ۱۷ شهریور که زلزلۀ مهیب مراکش رخ داد، ملک محمد ششم، پادشاه مراکش، در خانۀ مجلل و ۱۶۰۰ متری‌اش در نزدیکی برج ایفل پاریس اقامت داشت.

پادشاه ۶۰ ساله و بیمار مراکش که مرتب به فرانسه سفر می‌کند، از یک هفته پیش از زلزله کشورش را ترک کرده بود، اما این زلزله بزرگ که از نظر شمار قربانیان بی‌سابقه‌ترین زلزله طی دهه‌های گذشته ارزیابی شده، پادشاه را مجبور کرد فوراً به رباط، پایتخت مراکش، بازگردد.

گفته می‌شود پادشاه مراکش در پاریس بیماری سارکوئیدوز خود را درمان می‌کند؛ یک بیماری دستگاه ایمنی بدن که پیامدهایی نیز بر کارایی قلب و ریه‌ها دارد و گاهی پادشاه مراکش را به وضعیت یک مبتلای آسم شدید می‌اندازد.

چند ساعت بعد از زلزله، تلویزیون دولتی مراکش ملک محمد ششم را نشان داد که لباس محلی مراکش با آن کلاه مخصوص (فینه) را پوشیده و در یک جلسۀ اضطراری در رباط با حضور مقام‌های دولتی و نظامی کشور شرکت کرده است.

بیشتر در این باره: بیست سالگی پادشاهی محمد ششم؛ مصائب یک «امیرالمؤمنین» متفاوت

ملک محمد ششم شاهزاده حسن، ولیعهد مراکش، را هم به این جلسه فراخوانده و در کنار خود نشانده بود. هیچ صدایی از این جلسه در تلویزیون برای مردم پخش نشد، اما پیام آن یک چیز بیشتر نبود: پادشاه شخصاً مدیریت بحران ناشی از وقوع زلزله را در دست گرفته است.

زمین‌لرزۀ مراکش که در بستر مشکلات بزرگ دیگری رخ داده، زخم‌های کهنه را باز و تازه کرده و دردهایی را به دردهای قبلی افزوده است. پیامدهای ناشی از شیوع کرونا، پیامدهای ناشی از جنگ اوکراین، افول نسبی گردشگری و از همه مهم‌تر، تورم شدید زندگی مراکشی‌ها را نیز مثل بسیاری از مردمان دنیا دشوارتر کرده است.

با این حال، در مراکش انتقاد و مخالفت با پادشاه یک تابوی بزرگ است. برخی رسانه‌ها نیز اگر زمانی بخواهند از دربار انتقاد کنند، بیشتر اطرافیان پادشاه، مثل برادران زعیتر را نقد می‌کنند؛ سه برادر مراکشی-آلمانی که چندین سال است به دربار مراکش راه یافته‌اند و اهمیت قابل توجهی نزد پادشاه پیدا کرده‌اند.

شاید با آگاهی از همین انتقادها و نارضایتی‌ها، محمد ششم بلافاصله بر حضور خود در بطن مدیریت بحران تأکید کرد.

پیامدهای دیپلماتیک یک زلزله

اما حضور پادشاه مراکش در مدیریت بحران زلزله موجب شد که او رفع پیامدهای این فاجعۀ «طبیعی» را در چارچوب و بستر دیگر مسائل «غیرطبیعی» کشور در نظر بگیرد؛ به‌ویژه مسائلی که سال‌هاست مراکش در حوزۀ سیاست خارجی درگیر آن است.

در واقع، حضور محمد ششم موجب شده که وجه سیاسی و دیپلماتیک‌ مدیریت زلزله پررنگ‌تر شود. نشانۀ این امر پاسخ ندادن رباط به خیل درخواست‌هایی بود که کشورهای مختلف برای ارسال کمک و امدادگر به مراکش مطرح کردند.

مراکش روز یکشنبه، ۴۸ ساعت پس از وقوع زلزله، با وجود ابعاد گستردۀ خرابی‌ها و کشتار زیاد، فقط پیشنهاد کمک چهار کشور بریتانیا، اسپانیا، امارات متحده عربی و قطر را پذیرفت.

یهودیان مراکش کلاس‌ مدارا به صرف شیرینی‌های «مادام فال»

مشخص نیست این‌که نظام سیاسی این چهار کشور «پادشاهی» است، به‌رغم تفاوت‌های فاحش و عمیق پادشاهی‌های اروپایی با پادشاهی‌های منطقه خلیج فارس، تأثیری در انتخاب مراکش داشته یا نه؛ اما برخی رسانه‌ها و تحلیلگران بر این نکته و همچنین تلاش پادشاهی مراکش بر حفظ «جایگاه» خود در جریان این انتخاب‌ها اشاره کرده‌اند.

سیلوی برونل، جغرافی‌دان و رئیس پیشین سازمان غیردولتی «اقدام علیه گرسنگی»، معتقد است که «واکنش کُند» مراکش به پیشنهادات کمک‌های بین‌المللی را می‌توان با این واقعیت توضیح داد که «پادشاه محمد ششم می‌خواهد کنترل کشورش و همچنین غرور ملی را حفظ کند».

خانم برونل در مصاحبه با روزنامه فیگارو چاپ پاریس افزود: «پذیرش کمک‌های بشردوستانۀ بین‌المللی همیشه از کشورهای توسعه‌یافته شروع می‌شود و به سمت کشورهای توسعه‌نیافته می‌رود.»

مراکش سال‌هاست که به‌عنوان «کشوری نوظهور» می‌خواهد با قدرت‌های جهانی ازجمله قدرت‌های اروپایی همسایۀ خود تعامل کند. همچنین مراکش خود را در قاره آفریقا، تا حدودی، با دیگر کشورهای آفریقایی برابر نمی‌داند و قصد دارد به قدرتی منطقه‌ای در این قاره تبدیل شود.

با وجود فقر گسترده در مراکش، شیوۀ برخورد بیست‌ودومین شاه سلسلۀ علویان مراکش (سلسله‌ای که از قرن هفدهم میلادی تاکنون بر این کشور حاکم است) با پیشنهاد کمک‌ها در زمینه زلزله پیامی است مبنی بر این‌که مراکش با این پیشنهاد همچون یک «کشور فقیر» عمل نمی‌کند.

«صحرای غربی» در بطن سیاست خارجی مراکش

اما این رفتار مراکش را نمی‌توان به‌طور کامل با «غرور ملی» تفسیر کرد، زیرا رباط حتی پیشنهاد چندین بارۀ فرانسه را که ازجمله از زبان امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور، بیان شد، نپذیرفته است.

فرانسه از نزدیک‌ترین کشورها به مراکش است و قاعدتاً اشتراک زبانی میان فرانسوی‌ها و مراکشی‌ها (زبان فرانسه) می‌تواند ارتباطات انسانی را به‌ویژه در زمان بحران تسهیل کند. با این حال، محمد ششم از عملکرد فرانسه در سال‌های اخیر راضی نیست و به این شیوه می‌خواهد نارضایتی خود را نشان دهد.

بیشتر در این باره: بازگشت پولیساریو به جنگ، پس از پیروزی‌های دیپلماتیک مراکش

پی‌یر ورمرن، مورخ و استاد دانشگاه سوربن پاریس، در این زمینه گفته مراکشی‌ها و فرانسوی‌ها به همکاری با یکدیگر «عادت کرده‌اند» و این عدم پذیرش کمک‌های دولتی فرانسه «خرق عادت» است.

او به خبرگزاری فرانسه گفت که این رفتار محمد ششم «پیامی» به فرانسه است که در سال‌های اخیر «روابط خوبی با الجزایری‌ها» برقرار کرده است: «ما دیپلماسی محمد ششم را می‌شناسیم؛ او دوست دارد پیام بفرستد، به‌ویژه وقتی عصبانی است.»

فرانسه هنوز حاکمیت رباط را بر صحرای غربی که مراکش مدعی حاکمیت آن است، رسماً نپذیرفته است. کنترل بخش عمدۀ صحرای غربی در دست رباط است و حکومت مراکش این منطقه را جزو خاک خود می‌داند. اما پولیساریو که از سوی الجزایر حمایت می‌شود، همچنان برای استقلال این منطقه از آفریقا تلاش می‌کند و خواستار برگزاری همه‌پرسی است.

حاکمیت صحرای غربی برای مراکش به حدی اهمیت دارد که به یکی از اصول روابط خارجی رباط تبدیل شده و روابط دو همسایه مراکش و الجزایر را شدیداً تحت تأثیر قرار داده است. رباط در روزهای اخیر پیشنهاد کمک الجزایر را هم نپذیرفت.

بی‌اعتنایی محمد ششم به جمهوری اسلامی

اما این عصبانیت محمد ششم منحصر به رفتار فرانسه نیست؛ او به‌مراتب بیشتر از جمهوری اسلامی خشمگین است و این خشم را با بی‌اعتنایی به پیشنهادهای مکرر تهران در زمینۀ کمک به زلزله‌زدگان مراکش نشان داده است.

در روزهای اخیر، مقام‌های بلندپایۀ جمهوری اسلامی و سازمان‌های دولتی ایران، از ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف تا حسین امیرعبداللهیان و هلال احمر جمهوری اسلامی، بارها پیشنهاد کمک‌های بشردوستانه به مراکش دادند.

پنج سال پیش، مراکش روابط خود با ایران را به‌خاطر حمایت تهران و حزب‌الله لبنان از «جبهه پولیساریو» قطع کرد.

پانزده سال پیش نیز مراکش سفارت ايران در رباط را متهم به تلاش برای «تغییر بنیادهای مذهبی پادشاهی مراکش» کرده و روابط خود با ایران را قطع کرده بود.

اکنون، در شرایطی که دولت ابراهیم رئیسی و حتی شخص علی خامنه‌ای در هفته‌ها و ماه‌های اخیر بارها به صورت غیرمستقیم و غیرمستقیم خواستار برقراری رابطۀ تهران و رباط شده‌اند، این رفتار محمد ششم یک «پیام روشن» برای تهران است.

بیشتر در این باره: خامنه‌ای: از «نرمش قهرمانانه» برداشت غلط کردند، باید برای ادامه دادن راه «انعطاف» داشت

خامنه‌ای اواخر اردیبهشت امسال با تأکید بر «مصلحت» و «انعطاف» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی گفت که «سیاست ارتباط با کشورهای اسلامی ولو در دوردست» باید در اولویت دیپلماسی جمهوری اسلامی قرار بگیرد.

پس از آن، امیرعبداللهیان روز هشتم تیر در جمع سفرای کشورهای اسلامی در تهران برای اولین بار به‌طور مستقیم از تمایل جمهوری اسلامی برای ارتباط مجدد دیپلماتیک با رباط سخن گفت. وزیر خارجه جمهوری اسلامی گفت: «از توسعۀ مناسبات و بازگشت روابط عادی با دیگر کشورهای منطقه و جهانی اسلام، ازجمله جمهوری عربی مصر و کشور مسلمان و برادر مراکش، نیز استقبال می‌کنیم.»

اما این ابراز تمایل به برقراری روابط با رباط موجب نشده که تهران همچنان از روابط مراکش و اسرائیل اعلام نارضایتی نکند. مقام‌های جمهوری اسلامی ازجمله خامنه‌ای در سال‌های اخیر بارها برخی کشورهای عربی را به‌دلیل برقراری رابطه با اسرائیل سرزنش کرده‌اند، ولی رهبران این کشورها از جمله پادشاه مراکش نشان داده‌اند که به این سرزنش‌ها وقعی نمی‌نهند.

درحالی‌که محمد ششم به ورود نیروهای امدادگر جمهوری اسلامی هنوز پاسخی نداده، تیم‌های امداد غیردولتی اسرائیل از همان فردای زلزله در مراکش حاضر شدند. اسرائیل در کمک‌ به زلزله‌زدگان در زلزله اخیر ترکیه نیز نقش برجسته داشت.

دشمنی جمهوری اسلامی با اسرائیل موجب شده که تمایل تهران برای برقراری دوبارۀ رابطه با رباط برای مقام‌های مراکشی چندان جدی نباشد. ضمن آن‌که ابراز تمایل جمهوری اسلامی به برقراری رابطه با رباط با حمایت تهران از جبهه پولسیاریو سازگاری ندارد.

در پاییز گذشته، عمر منصور، یکی از فرماندهان ارشد پولیسیاریو، به حامیان خود وعده داد که به‌زودی این جبهه پهپادهای تهاجمی ساخت جمهوری اسلامی را به دست می‌آورد. چند روز بعد، رحیم صفوی، فرمانده پیشین سپاه پاسداران و از مشاوران کنونی خامنه‌ای، فاش کرد که ۲۲ کشور از جمله الجزایر درخواست خرید پهپادهای ایرانی دارند.

وب‌سایت «مراکش دیپلماتیک» پس از این اظهارات رحیم صفوی، با اشاره به نگرانی‌های بین‌المللی از فروش پهپادهای ایرانی به‌ویژه به روسیه برای به‌کارگیری در جنگ اوکراین، نوشت: «مراکش حق دارد نگران باشد، همان‌طور که جهان نگران است.»

پدرِ محمد ششم دوست صمیمی محمدرضا شاه پهلوی و شدیداً نگران به قدرت رسیدن اسلامگرایان در جریان انقلاب ایران بود. در صورت تداوم آن‌چه در بیش از چهل سال اخیر سیاست تهران در «صدور انقلاب» خوانده شده، هرگونه تلاش برای کاهش بدبینی و خشم مراکش نسبت به تهران دشوار خواهد بود.