مسعود پزشکیان با عبورتعجببرانگیز از سد شورای نگهبان وارد رقابتی شد که نگاهها به آن چندوجهی است. برخی او را بازی حکومت جمهوری اسلامی برای افزایش مشارکت قلمداد کردند و برخی او را بارقهٔ امیدی برای قدرتگرفتنِ تحولخواهان؛ بهخصوص که حالا با کسب ۴۲ درصد آراء، در کنار سعید جلیلی با ۳۸ درصد آراء، یکی از دو نامزد راهیافته به مرحلهٔ دوم انتخابات است.
در هر حالت، دو هفته تبلیغات انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری، مسعود پزشکیان را وارد عرصهٔ تازهای از حیات سیاسی او کرد؛ دو هفتهای که بهگفتهٔ نزدیکانش به او توصیه شده بود «همان مسعود پزشکیانی باشد که در دهههای پیشین بود».
منش سیاسی این سیاستمدار ۶۹ساله به توصیف خود او در اصولگرایی خلاصه میشود؛ پایبندی به اصل «تقسیم امکانات و پیشبرد توسعه بر مبنای عدالت» برای اصلاح.
پزشکیان تنها نامزد طیف اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری است. از آن دسته سیاستمداران ایرانی است که همیشه کتوشلوار به تن ندارند و به سادهزیستی شهرت دارند. این فوق تخصص جراحی قلب سه فرزند دارد که پس از درگذشت همسر و یک فرزند دیگرش در دهه هفتاد، خود مسئولیت رشد و پرورش آنها را بر عهده داشته است. در جنگ ایران و عراق و پس از آن در صحنهٔ سیاسی جمهوری اسلامی همواره حاضر بوده، حتی اگر آنچنان شناختهشده نبوده است.
بیشتر در این باره: ایران و انتخابات ریاست جمهوری؛ از انسداد سیاسی تا بیاعتنایی هنرمنداناولین بار نیست که مسعود پزشکیان وارد رقابت انتخابات ریاستجمهوری شده است. در سال ۱۳۹۲ از رقابت کنار کشید و در سال ۱۴۰۰ شورای نگهبان اجازهٔ ورود به رقابت به او نداد.
او اما چهار دوره در مجلس شورای اسلامی نماینده تبریز، آذرشهر و اسکو بوده و میتوان گفت صراحت لهجه و سخنرانیهای تندوتیزش در این سِمت دیگر مشخصهٔ او است؛ چه در سال ۱۳۸۸ که در یک نطق، پس از ابراز ارادت به رهبر جمهوری اسلامی، مثل همیشه با بهره گرفتن از تاریخ صدر اسلام گفت «نگو من امیرم، امر میکنم، دیگران باید اطلاعت کنند» و چه ۱۴ سال بعد، در سال ۱۴۰۲، در مجلسی که هر روز از تعداد همطیفیهایش در آن کاسته شد و تقریباً تنها ماند، گفت: «مردم صدایشان بلند است و ما در مجلس باید آن را بشنویم، نه اینکه اگر کسی صدا بلند کرد، بهجای آنکه زنگ خطر را بشنویم، بگوییم اجازه ندارید بریزید بیرون... آنها را به اقدام علیه امنیت ملی متهم و زندانی کنیم.»
اگر به سابقهٔ مسعود پزشکیان بازگردیم، مسئولیت وزارت بهداشت در دولت دوم محمد خاتمی دیگر برگ مهم در عملکرد او محسوب میشود. در میانهٔ همین دوران بود که یکی از پیچیدهترین پروندههای دور دوم دولت خاتمی گشوده شد؛ جانباختن زهرا کاظمی، عکاس ایرانی-کانادایی، پس از بازداشت که این روزها نیز زیر ذرهبین قرار گرفته است؛ مرگی که برای اولین بار اصطلاح «برخورد با جسم سخت» را وارد ادبیات سیاسی ایران کرد.
در آن زمان مسعود پزشکیان، از اعضای هیئت رسیدگی به این موضوع، اگرچه گفته بود کبودیهای روی بدن خانم کاظمی مربوط به شکنجه نیست، اما در همان مقطع در اظهارنظری تأکید کرده بود که «جمجمهٔ زهرا کاظمی نمیتواند بر اثر افتادن يا برخورد با شيئی بهطور تصادفی شکسته شده باشد». پزشکی قانونی در آن زمان شکستگی جمجمه را دلیل مرگ زهرا کاظمی اعلام کرد اما دهها سؤال وکلای خانوادهٔ او دربارهٔ این پرونده بیپاسخ باقی ماند.
تیرماه ۱۳۹۷ گزارشگران بدون مرز: آمران و عاملان قتل زهرا کاظمی همچنان از مجازات مصون هستند۲۸ شهریور ۱۴۰۱ عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت خاتمی، در گفتوگو با روزنامهٔ شرق گفته بود در یکی از جلسات دولت، مسعود پزشکیان از اطمینان از «عمدی بودن ماجرا» و « ضربه به سر زهرا کاظمی و شکستگی جمجمه» سخن گفته بود.
در دهههای بعد مسعود پزشکیان که قانونگذار بود و میتوانست از علم پزشکی هم در اظهارنظرهایش بهره بگیرد، در موارد مختلف به اظهارنظر دربارهٔ اینگونه مرگهای مشکوک پرداخت. از جمله در سال ۸۸ درباره مرگ بازداشتشدگان به روزنامهٔ اعتماد ملی گفته بود: «مگر میشود فردی که سابقه بیماری مننژیت نداشته، یکباره در زندان به این بیماری کشنده مبتلا شود؟ پس نکتهٔ اصلی این است که افراد بازداشتشده آنقدر مورد ضربوشتم قرار میگیرند که مسئولان مجبور میشوند اعلام کنند فرد فوتشده مننژیت داشته است»؛ رویکردی که پزشکیان تا زمان جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد ادامه داد.
مسعود پزشکیان در دوران همهگیری ویروس کرونا که ایران نیز بهشدت تحتتأثیر آن قرار داشت، بهعنوان عضوی از کمیسیون بهداشت و درمان مجلس بارها از سیاستهای اتخاذشده انتقاد کرد و معتقد بود که حکومت گویی وضعیت را «شوخی گرفته».
او همچنین آماری را که روزانه از مرگومیر و ابتلا به کووید اعلام میشد غیرواقعی میخواند و یک بار هم گفته بود که باید «اتاق جنگ» تشکیل میشد تا هر ارگانی برای خود تصمیم نگیرد. آقای پزشکیان در عین حال دستور رهبر جمهوری اسلامی در ممنوع کردن ورود واکسنهای ساخت کشورهای غربی را نتیجهٔ اطلاعات اشتباه به خامنهای دانسته بود.
بیشتر در این باره: ادامه جدال انتخاباتی درباره «واردات واکسن کرونا» در دولت روحانیبا این حال او در جریان مبارزات انتخاباتی خود در چندین نوبت از پیروی خود از رهبر جمهوری اسلامی و برنامههای مدنظر او درباره ایران سخن گفته است.
آقای پزشکیان روز ۲۷ خرداد در جریان یک سخنرانی در دانشگاه تهران تأکید کرد که «سرسپرده» علی خامنهای است و ادامه داد نباید به این دلیل مورد «توهین» قرار بگیرد.
او همچنین خود را حامی سپاه پاسداران معرفی میکند و میگوید اگر این نهاد نظامی-امنیتی نبود، ایران «تجزیه» میشد. مسعود پزشکیان در سخنرانی خود در دانشگاه تهران همچنین گفت باز هم «لباس سپاه» خواهد پوشید.
اشاره او به اقدام نمایندگان مجلس دهم بود که در پی قرار گرفتن نام سپاه پاسداران در فهرست توریستی آمریکا توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت ایلات متحده، با لباس فرم سپاه پاسداران در صحن علنی مجلس حاضر شدند و او هم یکی از این نمایندگان بود.
مسعود پزشکیان در عین حال خطاب به دانشجویان گفت سپاه مورد نظر او «با سپاهی که الان میبینید متفاوت بود».
این کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری در جریان اعتراضهای «زن زندگی آزادی» در سال ۱۴۰۱ منتقد برخورد پلیس با مهسا امینی بود و در یک برنامه تلویزیونی مرگ او به دلایل طبیعی را رد کرد.
با این حال او در جریان یک مناظره با علی خضریان، نماینده تندرو مجلس، در آذر ماه ۱۴۰۱ در دانشگاه شریف از «کشتن نیروی انتظامی» در جریان اعتراضهای خیابانی نیز انتقاد کرد و آن را «غلط» خواند.
در دی ماه آن سال نیز آقای پزشکیان در گفتوگویی نحوه برخورد با معترضان بازداشتشده و محاکمه آنها را مصداق رفتارهای «غیرقانونی» دانست و هشدار داد که جامعه ایران به دلیل همین رفتارها «ملتهب» است.
مسعود پزشکیان که متولد مهاباد و زبان خانه و خانوادهاش ترکی آذری است، به زبان کردی هم تسلط دارد و ازجمله رئیس فراکسیون مناطق ترکنشین در دهمین دوره مجلس شورای اسلامی بود.
اگرچه مخالفان و رقبایش از این موضوع برای انتقاد از او استفاده میکنند، اما هوادارانش میگویند مسعود پزشکیان با رویکرد «عدالتخواهی» در پی احقاق حقوق همهٔ گروهها در ایران است. او در توصیف شعار کارزار انتخاباتی خود، «برای ایران»، هم به تبیین همین رویکرد پرداخت.
پزشکیان در برنامههای تلویزیونی تبلیغاتی و یا پشت میکروفن گردهماییها همواره سعی کرد نشان دهد که اهل «وعدههای دروغین» نیست حتی اگر این رویه به شوراندن و ترغیب مرددها برای رأی دادن نینجامد. او در یکی از مناظرات تلویزیونی عرصهٔ سیاست در ایران را مبتلا به «اپیدمی دروغ» خواند.
آقای پزشکیان در همین راستا بارها تأکید کرد در صورت انتخاب شدن بنا ندارد که تغییری بنیادین ایجاد کند چرا که برنامهها و طرحهایی در جمهوری اسلامی، مانند برنامه هفتم توسعه، وجود دارد که بهگفتهٔ خودش او نیز باید به آنها پایبند باشد.
این ادامهٔ راه گذشته از یک سو و تکرار التزامش به رهبر جمهوری اسلامی از سوی دیگر در این دو هفته مورد توجه مخالفان او قرار گرفت بهگونهای که این نامزد طیف اصلاحطلب را تنها مهرهای برای پیشبرد اهداف حکومت جمهوری اسلامی قلمداد میکنند.
در هر حال، او متکی بر خودش و نه چیزی فراتر از آن یا «همان مسعود پزشکیانی که در دهههای پیشین بود»، وارد این مرحلۀ تازه از زندگی سیاسی خود شده است.
پزشکیان، فارغ از آنکه چه نقشی در این روند سیاسی غیرمنتظره ایفا میکند، در صورت پیروزی در مقابل سعید جلیلی در دور دوم و رسیدن به ساختمان پاستور، مسیری پرفرازونشیب در پیش رو خواهد داشت؛ بهخصوص که خامنهای اخیراً خطاب به نامزدها تأکید کرده بود هرکدام که به ریاستجمهوری برسند، نباید کارگزاران خود را از کسانی قرار دهند که «ذرهای با انقلاب زاویه دارند».
بیشتر در این باره: سعید جلیلی؛ «نخ تسبیح» یا پوستهٔ «هستۀ سخت» حکومت؟ بیشتر در این باره: محمدباقر قالیباف؛ سیاستمدار هزارچهره یا اصولگرای مستأصل؟