خبری از دنیای وبلاگستانها رسیده مبنی بر اینکه چند تن از وبلاگنویسهای «برتر» روسیه به تازگی از سوی سفیر ایران در روسیه، که ظاهراً خود نیز از بلاگرهای قهار است، به صرف شام و شیرینی دعوت شدهاند.
بنا بر نوشته این بلاگرهای روس، صرف شام آنان در نزد سید محمودرضا سجادی، سفیر ایران در روسیه «چندین ساعت» به طول انجامیده و در پایان، آقای سجادی با اهدای بستنی و دو جعبه پسته، به این وبلاگنویسها قول صدور ویزای ایران هم داده است.
سرگئی دولیا، یکی از «بلاگرهای برتر» روس که وبلاگ سفرنامهای او جزو صفحات محبوب اینترنتبازان آن کشور است در وبلاگ خود در مورد دیدارش با سفیر ایران مینویسد: «شام چندین ساعت طول کشید. سفیر، آقای سجادی، با اینکه وبلاگش به روسی نوشته میشود ولی روسی حرف نمیزند و از طریق مترجم با ما حرف میزد. او تاریخ مختصری از کشورش را برای ما توضیح داد و معلوم شد که نظر ما در مورد ایران اشتباه بوده ... و سفیر قول داد برای گرفتن ویزا کمکمان کند.»
سرگئی دولیا ادامه میدهد: «در مجموع، دیدار ما خیلی مثبت بود. کلی شوخی کردیم، بستنی خوردیم، سفیر به ما دو جعبه پسته داد که خیلی خوشمزه بود و بعد هم کتابی در مورد نظام سیاسی ایران به ما داد.»
با این وجود، سازمان «گلوبال وُیسِز» که با در خدمت داشتن ۳۰۰ بلاگر و مترجم در سراسر جهان شمار زیادی از وبلاگها را به دنبال مطالب جالب توجه شخم میزند و دنیای بلاگنویسی را بهدقت زیر نظر میگیرد، در مورد این دیدار نظری منفی دارد.
به گفته «گلوبال ویسز»، تاریخ این دیدار، سیام سپتامبر، که سه روز بعد از اعلام حکم نوزده و نیم سال زندان برای حسین درخشان، پدر وبلاگنویسی ایران ترتیب داده شده «نشان میدهد که این میهمانی چیزی بهجز تلاش برای درست کردن وجهه ایران در نظر جامعه وبلاگنویس روسیه نیست.»
از سوی دیگر تاریخ این دیدار هم در تقویم کمی پس از اعلام حمایت «انجمن وبلاگنویسان روسیه» از حسین درخشان قرار دارد.
سازمان «گلوبال ویسز» در گزارشی در این باره ادامه میدهد: به جز سرگئی دولیا و یکی دو نفر، هیچیک از بلاگرهای دیگر حاضر در این میهمانی چیزی درباره آن ننوشتهاند و زمانی که در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران با سرگئی دولیا تماس گرفتیم حاضر به جواب دادن نشد.
این سازمان در ادامه از اینکه این بلاگرهای «برتر» کشور روسیه به گفته «گلوبال ویسز» «اینگونه در دام دیپلماسی آنلاین جمهوری اسلامی افتادهاند، آن هم بعد از اینکه یک وبلاگنویس ایرانی مجازاتی به این سنگینی را متحمل میشود» اظهار تعجب میکند.
از سوی دیگر، دنیس لوتکف، یکی از روزنامهنگاران تلویزیون روسیه در مورد این دیدار در بلاگ خود چنین نظر میدهد: «وبلاگنویسهای روس همین که دعوت شدهاند تا با سفیر ایران سر یک میز بنشینند مثل بچهها خوشحالی میکنند و بعد از بازگشتن با خوشحالی از پستههای مجانی و اینکه در مورد ایران اشتباه فکر کرده بودند تعریف میکنند. اما دوستداران پسته مجانی یادشان رفت از سفیر بپرسند که چرا همبلاگریهایشان در ایران به خاطر انتقاد از حکومت پشت میلههای زندان میافتند یا کشته میشوند. واقعا خجالتآور است.»
برای این سؤال که معیار و میزان «برتر» بودن وبلاگنویسها در روسیه کدام است نیز در سایتهای بلاگشناسی، از جمله در همان «گلوبال ویسز»، پاسخی دیده میشود.
وبلاگنویسهای روس هم ظاهرا مثل خیلی دیگر از کشورها سیستمی دارند که طی آن در میان خود «بلاگرهای برتر» را مشخص میکنند و یکی از جوامع مجازی اینترنتی به نام «لایوجورنال» در این زمینه به آنها کمک زیادی میکند. لایوجورنال در میان وبلاگنویسان روس از محبوبیت خاصی برخوردار شده و حتی دمیتری مدودیف، رئیس جمهور روسیه نیز از سال ۲۰۰۹ وبلاگ شخصی خود را در سرویس لایوجورنال برپا کردهاست.
کارشناسان بلاگشناس البته این محبوبیت را به ویژگیهایی در جامعه روس نسبت میدهند زیرا به گفته آنان لایوجورنال هم مانند جامعه روسیه به شخص اجازه میدهد تا با مقداری «لینکبازی» و «زد و بند» بلاگ خود را در رتبه ۵۰ تای اولی قرار دهد و زمانی هم که رتبه وبلاگ یک شخص به مقامهای بالای محبوبیت رسید بنگاههای تبلیغاتی هم برای قرار دادن تبلیغهای تجاری و حتی سیاسی خود بر روی این وبلاگ ها به سراغ نویسندگان آنها میآیند.
از ظاهر قصیه چنین بر میآید که سفیر ایران در روسیه از شیوه تبلیغی این بنگاهها که تبلیغهای خود را مستقیما بر روی این وبلاگهای «برتر» روسیه قرار میدهند یک قدم فراتر رفته و خواسته کاری کند که خود بلاگرهای «برتر»، تبلیغ مورد نظر او را با دستان خود در وبلاگهایشان بنویسند.
بنا بر نوشته این بلاگرهای روس، صرف شام آنان در نزد سید محمودرضا سجادی، سفیر ایران در روسیه «چندین ساعت» به طول انجامیده و در پایان، آقای سجادی با اهدای بستنی و دو جعبه پسته، به این وبلاگنویسها قول صدور ویزای ایران هم داده است.
سرگئی دولیا، یکی از «بلاگرهای برتر» روس که وبلاگ سفرنامهای او جزو صفحات محبوب اینترنتبازان آن کشور است در وبلاگ خود در مورد دیدارش با سفیر ایران مینویسد: «شام چندین ساعت طول کشید. سفیر، آقای سجادی، با اینکه وبلاگش به روسی نوشته میشود ولی روسی حرف نمیزند و از طریق مترجم با ما حرف میزد. او تاریخ مختصری از کشورش را برای ما توضیح داد و معلوم شد که نظر ما در مورد ایران اشتباه بوده ... و سفیر قول داد برای گرفتن ویزا کمکمان کند.»
سرگئی دولیا ادامه میدهد: «در مجموع، دیدار ما خیلی مثبت بود. کلی شوخی کردیم، بستنی خوردیم، سفیر به ما دو جعبه پسته داد که خیلی خوشمزه بود و بعد هم کتابی در مورد نظام سیاسی ایران به ما داد.»
با این وجود، سازمان «گلوبال وُیسِز» که با در خدمت داشتن ۳۰۰ بلاگر و مترجم در سراسر جهان شمار زیادی از وبلاگها را به دنبال مطالب جالب توجه شخم میزند و دنیای بلاگنویسی را بهدقت زیر نظر میگیرد، در مورد این دیدار نظری منفی دارد.
به گفته «گلوبال ویسز»، تاریخ این دیدار، سیام سپتامبر، که سه روز بعد از اعلام حکم نوزده و نیم سال زندان برای حسین درخشان، پدر وبلاگنویسی ایران ترتیب داده شده «نشان میدهد که این میهمانی چیزی بهجز تلاش برای درست کردن وجهه ایران در نظر جامعه وبلاگنویس روسیه نیست.»
از سوی دیگر تاریخ این دیدار هم در تقویم کمی پس از اعلام حمایت «انجمن وبلاگنویسان روسیه» از حسین درخشان قرار دارد.
وبلاگنویس روس: «رویهمرفته، دیدار ما خیلی مثبت بود. کلی شوخی کردیم، بستنی خوردیم، سفیر به ما دو جعبه پسته داد که خیلی خوشمزه بود و بعد هم کتابی در مورد نظام سیاسی ایران به ما داد.»
سازمان «گلوبال ویسز» در گزارشی در این باره ادامه میدهد: به جز سرگئی دولیا و یکی دو نفر، هیچیک از بلاگرهای دیگر حاضر در این میهمانی چیزی درباره آن ننوشتهاند و زمانی که در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران با سرگئی دولیا تماس گرفتیم حاضر به جواب دادن نشد.
این سازمان در ادامه از اینکه این بلاگرهای «برتر» کشور روسیه به گفته «گلوبال ویسز» «اینگونه در دام دیپلماسی آنلاین جمهوری اسلامی افتادهاند، آن هم بعد از اینکه یک وبلاگنویس ایرانی مجازاتی به این سنگینی را متحمل میشود» اظهار تعجب میکند.
از سوی دیگر، دنیس لوتکف، یکی از روزنامهنگاران تلویزیون روسیه در مورد این دیدار در بلاگ خود چنین نظر میدهد: «وبلاگنویسهای روس همین که دعوت شدهاند تا با سفیر ایران سر یک میز بنشینند مثل بچهها خوشحالی میکنند و بعد از بازگشتن با خوشحالی از پستههای مجانی و اینکه در مورد ایران اشتباه فکر کرده بودند تعریف میکنند. اما دوستداران پسته مجانی یادشان رفت از سفیر بپرسند که چرا همبلاگریهایشان در ایران به خاطر انتقاد از حکومت پشت میلههای زندان میافتند یا کشته میشوند. واقعا خجالتآور است.»
برای این سؤال که معیار و میزان «برتر» بودن وبلاگنویسها در روسیه کدام است نیز در سایتهای بلاگشناسی، از جمله در همان «گلوبال ویسز»، پاسخی دیده میشود.
وبلاگنویسهای روس هم ظاهرا مثل خیلی دیگر از کشورها سیستمی دارند که طی آن در میان خود «بلاگرهای برتر» را مشخص میکنند و یکی از جوامع مجازی اینترنتی به نام «لایوجورنال» در این زمینه به آنها کمک زیادی میکند. لایوجورنال در میان وبلاگنویسان روس از محبوبیت خاصی برخوردار شده و حتی دمیتری مدودیف، رئیس جمهور روسیه نیز از سال ۲۰۰۹ وبلاگ شخصی خود را در سرویس لایوجورنال برپا کردهاست.
کارشناسان بلاگشناس البته این محبوبیت را به ویژگیهایی در جامعه روس نسبت میدهند زیرا به گفته آنان لایوجورنال هم مانند جامعه روسیه به شخص اجازه میدهد تا با مقداری «لینکبازی» و «زد و بند» بلاگ خود را در رتبه ۵۰ تای اولی قرار دهد و زمانی هم که رتبه وبلاگ یک شخص به مقامهای بالای محبوبیت رسید بنگاههای تبلیغاتی هم برای قرار دادن تبلیغهای تجاری و حتی سیاسی خود بر روی این وبلاگ ها به سراغ نویسندگان آنها میآیند.
از ظاهر قصیه چنین بر میآید که سفیر ایران در روسیه از شیوه تبلیغی این بنگاهها که تبلیغهای خود را مستقیما بر روی این وبلاگهای «برتر» روسیه قرار میدهند یک قدم فراتر رفته و خواسته کاری کند که خود بلاگرهای «برتر»، تبلیغ مورد نظر او را با دستان خود در وبلاگهایشان بنویسند.