در ميان رويدادهای روزهای گذشته سفر محمود احمدی نژاد به لبنان در رسانه های داخلی و بين المللی خبرساز بود. در مطبوعات ايران عموماً استقبال لبنانی ها از حضور رئيس جمهور ايران در کشورشان به پيروزی جمهوری اسلامی ايران و شکست طرح منزوی نشان دادن ايران تعبير شد.
با اين حال بودند رسانه ها و تحليلگرانی که استقبال مردم لبنان از محمود احمدی نژاد را به کمک های مالی جمهوری اسلامی ايران به لبنان ربط دادند. محمود احمدی نژاد در اين سفر با حضور در جنوب لبنان در نزديکی مرز اسرائيل بار ديگر پيش بينی نابودی قريب الوقوع اسرائيل را کرد. اقدامی که خشم مقام های اسرائيلی را برانگيخت. محمود احمدی نژاد در تهران پيش از اين سفر اهداف خود را تعميق روابط دوجانبه اعلام کرد.
موضوع نامه ده ها روشنفکر ايرانی به مردم لبنان در انتقاد از سفر و عملکرد محمود احمدی نژاد هم خبر ساز شد. نامه ای که روزنامه المستقبل، ارگان جناح حاکم لبنان درست پس از پايان سفر محمود احمدی نژاد منتشر کرد. همچنين نامه محمدرضا خاتمی دبير کل پيشين جبهه مشارکت ايران اسلامی، بزرگترين تشکل جناح اصلاح طلب جمهوری اسلامی ايران به حسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان با درخواست پادرميانی او برای آزادی زندانيان سياسی و پايان دادن به آنچه در اين نامه ظلم و جفا در ايران توصيف شد.
سفر محمود احمدی نژاد به لبنان چه تاثيری در بازسازی چهره جمهوری اسلامی ايران در منطقه داشت؟ اين سفر چه حاصلی می تواند برای دولت محمود احمدی نژاد و حاکميت ايران داشته باشد که از زمان برگزاری انتخابات با چالش های داخلی دست به گريبان هستند؟
سه ميهمان برنامه اين هفته ديدگاه ها به اين پرسش ها پاسخ می دهند: ماهان عابدين، پژوهشگر در موسسه مطالعات دفاعی دهلی نو که قبلاً در پی سفرهايی به لبنان مقاله هايی از او درباره اوضاع داخلی و مناسبات خارجی اين کشور منتشر شده، عليرضا نوری زاده، روزنامه نگار (درلندن) و تحليلگر مسائل خاورميانه در مطبوعات و رسانه های عربی که بارها به لبنان سفر کرده و درباره اوضاع سياسی اين کشور نوشته و محمدجواد اکبرين، روزنامه نگار و دين پژوه (در پاريس) که در پنج سال اقامت در لبنان تا پيش از ترک اين کشور در بهمن ماه گذشته از جمله شاگرد علامه محمد حسين فضل الله هم بوده است.
ماهان عابدين معتقد است با توجه به فعاليت هايی که در منطقه عليه ايران می شود و از جمله رويکرد به گفته او «خصمانه» آمريکا عليه ايران، سفر محمود احمدی¬نژاد نشان دهنده عمق نفوذ جمهوری اسلامی ايران در منطقه بود. وی می گويد: «استقبال گسترده ای که از رياست جمهوری اسلامی ايران شکل گرفت بيانگر اين موضوع است که ايران جايگاه مستحکم و قوی در ايران دارد.»
وی می افزايد «اسرائيلی ها در ماههای اخير جنگ روانی عليه کشور ما را افزايش داده اند» و علناً در مقالاتی که نوشته می شود ايران را تهديد می کنند. به گفته آقای عابدينی «اگر اسرائيلی ها بخواهند در حوزه نظامی با ايران درگير شوند، هزينه اش بسيار سنگين خواهد بود با توجه به قابليت ها و توانمندی های حزب الله لبنان.» ماهان عابدين می افزايد برخلاف تبليغات آمريکا و اسرائيل «اين سفر در راستای وحدت آفرينی در صحنه داخلی لبنان انجام شد و مورد استقبال تمام گروه های سياسی در آن کشور واقع شد.»
عليرضا نوری زاده با جدا کردن جنبه رسمی سفر محمود احمدی نژاد که در آن سخنرانی معتدلی کرد و مداخله ای در امور داخلی لبنان نکرد، از جنبه تبليغاتی سفر وی که «خواست يک فرقه از لبنان و آن هم نه همه آن طايفه يعنی شيعيان بود»، می افزايد: «برای استقبال از احمدی نژاد حزب الله از يک ماه پيش فعاليت بسيار گسترده ای کرده بود.» آقای نوری زاده سپس با مقايسه اين سفر با سفر محمد خاتمی به لبنان می گويد: «جنبه غيررسمی سفر آقای احمدی نژاد در نگاه بسياری از لبنانی ها دخالت مستقيم در شان داخلی لبنان بود. کافيست نگاهی به سرمقاله های بعضی روزنامه ها بياندازيم. النهار، المستقبل، الحيات. آقای احمدی نژاد خواست نقشی را بازی کند که پيش از ايشان عبدالناصر بازی کرد و خيلی وسيع تر ولی در نهايت هيچ تاثيری نداشت.»
محمدجواد اکبرين با اشاره با يادداشتی که پيرامون به گفته وی «تحسين ديرهنگام احمدی نژاد از رفيق حريری» نوشته بود، می گويد: «مشکل مشترک رئيس دولت ايران و دبيرکل حزب الله لبنان فقدان صداقت است. انتخاب جاهايی برای استقبال رئيس دولت ايران که جمعيت متکثر باشد و به چشم نيايد که ساير طوايف لبنانی و ساير تشکل ها و گروه های لبنانی و به ويژه گروه های هوادار اکثريت پارلمانی به آمدن او منتقد و معترض اند. کل لبنان را مصادره می کنند و اين جمعيت را نماد کل لبنان می دانند.» آقای اکبرين همچنين به دادگاه بين المللی و تلاش برای اثبات دست داشتن حزب الله در ترور رفيق حريری اشاره می کند.
آقای عابدين با ارزيابی اينکه سخنان دو ميهمان ديگر برنامه مغرضانه و هماهنگ با «تبليغات سوء آمريکايی ها و اسرائيلی ها است که می خواستند بگويند سفر آقای احمدی نژاد به لبنان تفرقه انگيز است» می گويد: «اسرائيلی ها هنوز بخشی از خاک لبنان را در تصرف خود دارند. حضور ايران در لبنان کمک رساندن به گروه های لبنانی از جمله حزب الله برای مقابله با تهديدهای اسرائيل است.» او می افزايد «آماری که شما آورديد در مورد يک ميليارد دلار کمک ايران به حزب الله سند خاصی درباره اش وجود ندارد. ايرانی ها چه در سطح دولتی و چه بخش خصوصی به مردم لبنان کمک می کنند. همين که ايران در آنجا حضور دارد و بسيار محبوب است، اکثريت قاطع مردم لبنان از بسيار از سياست های خارجی جمهوری اسلامی ايران حمايت می کنند.»
عليرضا نوری زاده در همين زمينه می گويد: «اولاً آقای حسن نصرالله خودشان فرمودند، جمهوری اسلامی بيش از يک ميليارد دلار به ما کمک کرد. اين مکتوب در تمام روزنامه های لبنانی هست. پولی که جمهوری اسلامی داد و آقای حسن نصرالله يک بار يک چک يک ميليون دلاری اش را نشان داد و گفت اين پول حلال است که ما گرفتيم. اين پول حلال فقط نصيب بخشی از شيعيان لبنان شد و نه نصيب مردم لبنان.» آقای نوری زاده سپس می پرسد «اگر آقای نتانياهو بيايد در عراق و از آنجا شروع کند راجع به نابودی ايران حرف زدن، بايد ديد که واکنش ايران چگونه خواهد بود؟ اين ها حرف های اسرائيل و آمريکا نيست. اينها حرف های مردم لبنان است.»
محمدجواد اکبرين می گويد :«آقای عابدين سخن از مظلوميت شيعيان آوردند، وقتی همين شيعيان طرفدار حزب الله در روز هفت می سال ۲۰۰۸ فقط به خاطر اختلاف با رقبای سياسی شان دست به تلاش مسلحانه زدند و با حمله به موسسات به تعطيلی کشاندن فرودگاه، راه های ارتباطی را بستند و ساختمان روزنامه المستقبل و راديو تلويزيون ارگان اکثريت را به آتش کشيدند و چندين نفر را کشتند و به مناطق دروزنشين با اسلحه های سنگين حمله کردند، آن موقع سخن از ظالم بودن يا مظلوم بودن هواداران شيعيان به عمل می آيد؟ ضمن اينکه لبنانی ها به موقعش کنار هم ايستادند. همان راه پيمايی يک ميليون و نيمی استقلال خواهی بعد از ترور رفيق حريری اکثريت مسيحيان، دروز و اهل سنت و اقليت شيعيان کنار هم ايستادند در روز چهارده مارس.» وی معتقد است برای شناخت مسائل لبنان بايد به اسناد تاريخی خود لبنانی ها مراجعه کرد نه «بازتوليد آگاهی کاذب که قصد دارد واقعيت های امروز لبنان و دخالت صريح جمهوری اسلامی در هواداری از يک حزب در مقابل دولت مستقر و قانونی و منتخب مردم را ناديده بگيرد.»
عليرضا نوری زاده معتقد است: طبيعتاً ايران به عنوان يک دولت ابرقدرت منطقه ای مصالحی دارد و لبنان هم يکی از مناطق است که ديگران هم مصالحی دارند. اما حفظ مصالح با مسلح کردن يک گروه عليه مردم لبنان... ممکن است جمهوری اسلامی محبوب حسن نصرالله و طرفدارانش باشد اما ميليون ها لبنانی ديگر هم هستند که نگاهشان متفاوت است.
محمدجواد اکبرين در پايان اظهار می دارد با توجه به نگاه اکثريت مردم لبنان که در پی انتخاباتی پارلمانی به رياست سعد حريری که خواهان تعامل با جهان هستند وقتی رئيس دولت ايران نابودی اسرائيل را از درون اين کشور خواستار می شود، طبيعی است که در برابر اين سخنان موضع گيری شود.
ماهان عابدين در واکنش به گفته های دو ميهمان ديگر برنامه، بر «مکمل» بودن گروه های مختلف اسلامی که از زمان فعاليت امام موسی صدر در لبنان يکی پس از ديگری پديد آمدند تاکيد می کند؛ و بر اين که گذر کردن سريع از اين مسائل در وقت محدود ايرار دارد. او می افزايد علت نظامی گری اين گروه ها «تجاوز اسرائيل به لبنان» است. ماهان عابدين همچنين می گويد او منکر اين نيست که سفر محمد خاتمی به لبنان (در زمانی که رئيس جمهور بود)، وحدت آفرين بود. اما به گفته ماهان عابدين محمود احمدی نژاد هم در لبنان محبوب است و «اين محبوبيت به علت محبوبيت ايران است و دستاوردهای دولت های پياپی پس از انقلاب و ارتباطات ديرينه ايرانيان وشيعيان لبنان طی سده های متمادی که بعد از انقلاب در سطح راهبردی قرار گرفته است.»
با اين حال بودند رسانه ها و تحليلگرانی که استقبال مردم لبنان از محمود احمدی نژاد را به کمک های مالی جمهوری اسلامی ايران به لبنان ربط دادند. محمود احمدی نژاد در اين سفر با حضور در جنوب لبنان در نزديکی مرز اسرائيل بار ديگر پيش بينی نابودی قريب الوقوع اسرائيل را کرد. اقدامی که خشم مقام های اسرائيلی را برانگيخت. محمود احمدی نژاد در تهران پيش از اين سفر اهداف خود را تعميق روابط دوجانبه اعلام کرد.
موضوع نامه ده ها روشنفکر ايرانی به مردم لبنان در انتقاد از سفر و عملکرد محمود احمدی نژاد هم خبر ساز شد. نامه ای که روزنامه المستقبل، ارگان جناح حاکم لبنان درست پس از پايان سفر محمود احمدی نژاد منتشر کرد. همچنين نامه محمدرضا خاتمی دبير کل پيشين جبهه مشارکت ايران اسلامی، بزرگترين تشکل جناح اصلاح طلب جمهوری اسلامی ايران به حسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان با درخواست پادرميانی او برای آزادی زندانيان سياسی و پايان دادن به آنچه در اين نامه ظلم و جفا در ايران توصيف شد.
سفر محمود احمدی نژاد به لبنان چه تاثيری در بازسازی چهره جمهوری اسلامی ايران در منطقه داشت؟ اين سفر چه حاصلی می تواند برای دولت محمود احمدی نژاد و حاکميت ايران داشته باشد که از زمان برگزاری انتخابات با چالش های داخلی دست به گريبان هستند؟
سه ميهمان برنامه اين هفته ديدگاه ها به اين پرسش ها پاسخ می دهند: ماهان عابدين، پژوهشگر در موسسه مطالعات دفاعی دهلی نو که قبلاً در پی سفرهايی به لبنان مقاله هايی از او درباره اوضاع داخلی و مناسبات خارجی اين کشور منتشر شده، عليرضا نوری زاده، روزنامه نگار (درلندن) و تحليلگر مسائل خاورميانه در مطبوعات و رسانه های عربی که بارها به لبنان سفر کرده و درباره اوضاع سياسی اين کشور نوشته و محمدجواد اکبرين، روزنامه نگار و دين پژوه (در پاريس) که در پنج سال اقامت در لبنان تا پيش از ترک اين کشور در بهمن ماه گذشته از جمله شاگرد علامه محمد حسين فضل الله هم بوده است.
ماهان عابدين معتقد است با توجه به فعاليت هايی که در منطقه عليه ايران می شود و از جمله رويکرد به گفته او «خصمانه» آمريکا عليه ايران، سفر محمود احمدی¬نژاد نشان دهنده عمق نفوذ جمهوری اسلامی ايران در منطقه بود. وی می گويد: «استقبال گسترده ای که از رياست جمهوری اسلامی ايران شکل گرفت بيانگر اين موضوع است که ايران جايگاه مستحکم و قوی در ايران دارد.»
وی می افزايد «اسرائيلی ها در ماههای اخير جنگ روانی عليه کشور ما را افزايش داده اند» و علناً در مقالاتی که نوشته می شود ايران را تهديد می کنند. به گفته آقای عابدينی «اگر اسرائيلی ها بخواهند در حوزه نظامی با ايران درگير شوند، هزينه اش بسيار سنگين خواهد بود با توجه به قابليت ها و توانمندی های حزب الله لبنان.» ماهان عابدين می افزايد برخلاف تبليغات آمريکا و اسرائيل «اين سفر در راستای وحدت آفرينی در صحنه داخلی لبنان انجام شد و مورد استقبال تمام گروه های سياسی در آن کشور واقع شد.»
عليرضا نوری زاده با جدا کردن جنبه رسمی سفر محمود احمدی نژاد که در آن سخنرانی معتدلی کرد و مداخله ای در امور داخلی لبنان نکرد، از جنبه تبليغاتی سفر وی که «خواست يک فرقه از لبنان و آن هم نه همه آن طايفه يعنی شيعيان بود»، می افزايد: «برای استقبال از احمدی نژاد حزب الله از يک ماه پيش فعاليت بسيار گسترده ای کرده بود.» آقای نوری زاده سپس با مقايسه اين سفر با سفر محمد خاتمی به لبنان می گويد: «جنبه غيررسمی سفر آقای احمدی نژاد در نگاه بسياری از لبنانی ها دخالت مستقيم در شان داخلی لبنان بود. کافيست نگاهی به سرمقاله های بعضی روزنامه ها بياندازيم. النهار، المستقبل، الحيات. آقای احمدی نژاد خواست نقشی را بازی کند که پيش از ايشان عبدالناصر بازی کرد و خيلی وسيع تر ولی در نهايت هيچ تاثيری نداشت.»
محمدجواد اکبرين با اشاره با يادداشتی که پيرامون به گفته وی «تحسين ديرهنگام احمدی نژاد از رفيق حريری» نوشته بود، می گويد: «مشکل مشترک رئيس دولت ايران و دبيرکل حزب الله لبنان فقدان صداقت است. انتخاب جاهايی برای استقبال رئيس دولت ايران که جمعيت متکثر باشد و به چشم نيايد که ساير طوايف لبنانی و ساير تشکل ها و گروه های لبنانی و به ويژه گروه های هوادار اکثريت پارلمانی به آمدن او منتقد و معترض اند. کل لبنان را مصادره می کنند و اين جمعيت را نماد کل لبنان می دانند.» آقای اکبرين همچنين به دادگاه بين المللی و تلاش برای اثبات دست داشتن حزب الله در ترور رفيق حريری اشاره می کند.
آقای عابدين با ارزيابی اينکه سخنان دو ميهمان ديگر برنامه مغرضانه و هماهنگ با «تبليغات سوء آمريکايی ها و اسرائيلی ها است که می خواستند بگويند سفر آقای احمدی نژاد به لبنان تفرقه انگيز است» می گويد: «اسرائيلی ها هنوز بخشی از خاک لبنان را در تصرف خود دارند. حضور ايران در لبنان کمک رساندن به گروه های لبنانی از جمله حزب الله برای مقابله با تهديدهای اسرائيل است.» او می افزايد «آماری که شما آورديد در مورد يک ميليارد دلار کمک ايران به حزب الله سند خاصی درباره اش وجود ندارد. ايرانی ها چه در سطح دولتی و چه بخش خصوصی به مردم لبنان کمک می کنند. همين که ايران در آنجا حضور دارد و بسيار محبوب است، اکثريت قاطع مردم لبنان از بسيار از سياست های خارجی جمهوری اسلامی ايران حمايت می کنند.»
بیشتر بخوانید:
عليرضا نوری زاده در همين زمينه می گويد: «اولاً آقای حسن نصرالله خودشان فرمودند، جمهوری اسلامی بيش از يک ميليارد دلار به ما کمک کرد. اين مکتوب در تمام روزنامه های لبنانی هست. پولی که جمهوری اسلامی داد و آقای حسن نصرالله يک بار يک چک يک ميليون دلاری اش را نشان داد و گفت اين پول حلال است که ما گرفتيم. اين پول حلال فقط نصيب بخشی از شيعيان لبنان شد و نه نصيب مردم لبنان.» آقای نوری زاده سپس می پرسد «اگر آقای نتانياهو بيايد در عراق و از آنجا شروع کند راجع به نابودی ايران حرف زدن، بايد ديد که واکنش ايران چگونه خواهد بود؟ اين ها حرف های اسرائيل و آمريکا نيست. اينها حرف های مردم لبنان است.»
محمدجواد اکبرين می گويد :«آقای عابدين سخن از مظلوميت شيعيان آوردند، وقتی همين شيعيان طرفدار حزب الله در روز هفت می سال ۲۰۰۸ فقط به خاطر اختلاف با رقبای سياسی شان دست به تلاش مسلحانه زدند و با حمله به موسسات به تعطيلی کشاندن فرودگاه، راه های ارتباطی را بستند و ساختمان روزنامه المستقبل و راديو تلويزيون ارگان اکثريت را به آتش کشيدند و چندين نفر را کشتند و به مناطق دروزنشين با اسلحه های سنگين حمله کردند، آن موقع سخن از ظالم بودن يا مظلوم بودن هواداران شيعيان به عمل می آيد؟ ضمن اينکه لبنانی ها به موقعش کنار هم ايستادند. همان راه پيمايی يک ميليون و نيمی استقلال خواهی بعد از ترور رفيق حريری اکثريت مسيحيان، دروز و اهل سنت و اقليت شيعيان کنار هم ايستادند در روز چهارده مارس.» وی معتقد است برای شناخت مسائل لبنان بايد به اسناد تاريخی خود لبنانی ها مراجعه کرد نه «بازتوليد آگاهی کاذب که قصد دارد واقعيت های امروز لبنان و دخالت صريح جمهوری اسلامی در هواداری از يک حزب در مقابل دولت مستقر و قانونی و منتخب مردم را ناديده بگيرد.»
عليرضا نوری زاده معتقد است: طبيعتاً ايران به عنوان يک دولت ابرقدرت منطقه ای مصالحی دارد و لبنان هم يکی از مناطق است که ديگران هم مصالحی دارند. اما حفظ مصالح با مسلح کردن يک گروه عليه مردم لبنان... ممکن است جمهوری اسلامی محبوب حسن نصرالله و طرفدارانش باشد اما ميليون ها لبنانی ديگر هم هستند که نگاهشان متفاوت است.
محمدجواد اکبرين در پايان اظهار می دارد با توجه به نگاه اکثريت مردم لبنان که در پی انتخاباتی پارلمانی به رياست سعد حريری که خواهان تعامل با جهان هستند وقتی رئيس دولت ايران نابودی اسرائيل را از درون اين کشور خواستار می شود، طبيعی است که در برابر اين سخنان موضع گيری شود.
ماهان عابدين در واکنش به گفته های دو ميهمان ديگر برنامه، بر «مکمل» بودن گروه های مختلف اسلامی که از زمان فعاليت امام موسی صدر در لبنان يکی پس از ديگری پديد آمدند تاکيد می کند؛ و بر اين که گذر کردن سريع از اين مسائل در وقت محدود ايرار دارد. او می افزايد علت نظامی گری اين گروه ها «تجاوز اسرائيل به لبنان» است. ماهان عابدين همچنين می گويد او منکر اين نيست که سفر محمد خاتمی به لبنان (در زمانی که رئيس جمهور بود)، وحدت آفرين بود. اما به گفته ماهان عابدين محمود احمدی نژاد هم در لبنان محبوب است و «اين محبوبيت به علت محبوبيت ايران است و دستاوردهای دولت های پياپی پس از انقلاب و ارتباطات ديرينه ايرانيان وشيعيان لبنان طی سده های متمادی که بعد از انقلاب در سطح راهبردی قرار گرفته است.»