احمدی‌نژاد؛ به دنبال خط و نشان کشیدن برای دانشگاهیان

محمود احمدی‌نژاد، روز پنجشنبه دشمنان را متهم کرد که «به دنبال ايجاد يأس در فضای دانشگاه‌های ايران هستند و از حاکم شدن فضای نشاط و اميد بر دانشگاه‌ها نگرانند».

وی در ديدار با اعضای يک تشکل دانشجويی هوادار دولت، يکی از مهم‌ترين وظايف جنبش دانشجويی را فراخواندن جامعه به نقطه مطلوب دانست و افزود: «اگر انتقاد و اعتراضی از سوی جنبش دانشجويی صورت می‌گيرد، بايد در جهت نفی وضع موجود و اثبات وضع مطلوب باشد».

سعيد قاسمی‌نژاد، سخنگوی دانشجويان و دانش‌آموزان ليبرال در خارج از ايران، به پرسش‌هایی در زمینه این سخنان پاسخ داده است.

  • رادیو فردا: آقای قاسمی‌نژاد، ارزیابی شما از سخنان اخیر محمود احمدی‌نژاد چیست؟


در چند سال اخير، اجازه نقد و يا نفی وضع موجود به جنبش مستقل دانشجويی در ايران داده نشده است. آقای احمدی‌نژاد ظاهراً همچنان علاقه و اصرار دارد در موضع اپوزيسيون جمهوری اسلامی وارد شود و در حالی که حکومت را در دست دارد از نقطه نظر يک فرد در اپوزيسيون صحبت کند.

اينکه جنبش دانشجويی بايد در جهت نقد وضع موجود حرف بزند، طرحی است که حتی بسياری از چهره‌های واقعاً اپوزيسيون جمهوری اسلامی نمی‌توانند چنين انتظاری از جمهوری اسلامی داشته باشند.

آقای احمدی‌نژاد حرف‌هايی می‌زند که مخصوص خود ايشان است. جامعه جهانی و مردم ايران او را می شناسند و خيلی نبايد اين صحبت‌ها را جدی گرفت. حرف‌های آقای احمدی نژاد عمدتاً خوب است، چون می‌گويد بايد نقد کرد، آزادنگر بود، بايد به روز بود و به فرهنگ توجه داشت.

اما می‌خواهم نتيجه ای از حرف‌های ايشان برای وضع فعلی خودمان بگيرم. مثلاً وقتی ايشان می‌گويد بايد به فرهنگ توجه داشت حرف خوبی است، ولی بايد ديد عملکرد آن چيست. ماحصل کار فرهنگی آقای احمدی‌نژاد فيلم «اخراجی‌ها» است که کارگردان آن يک چماق‌دار متهم به ارتکاب قتل در کوی دانشگاه است با يک فيلم سخيف و بی‌معنی.

به نظر من، در وضع فعلی نبايد خيلی به حرف آدم‌ها توجه کرد، بلکه بايد به عملکرد آنها نگاه کنيم. عملکرد آقای احمدی‌نژاد نشان می‌دهد او دشمن دانشگاه، فرهنگ و دانشجويان است.

  • با توجه به تجربه پنج سال گذشته، آيا جنبش دانشجويی توانسته همين وظيفه‌ای که محمود احمدی‌نژاد گفته است، انجام دهد يا چنين وظيفه‌ای تنها برای جنبش دانشجويی طرفدار دولت به رسميت شناخته شده است؟


ما يک سری تشکل‌های دولت ساخته داريم که در درون دانشگاه پايگاه مؤثری ندارند به رغم تمام امکاناتی که در اختيار دارند.

نيروهای مستقل جنبش دانشجويی در تمام اين پنج سال تحت شديدترين فشارها بوده‌اند. نمونه مشهود آن حضور آقای احمدی‌نژاد در دانشگاه پلی تکنيک بود و اعتراض دانشجويان به ايشان که تمام اين دانشجويان با سرنوشت‌های بسيار اسفباری روبه‌رو شدند، از جمله مجيد توکلی که به خاطر آن اعتراضات در زندان است. آقای احمدی‌نژاد از بقيه دانشجويان جنبش دانشجويی و دانشگاه پلی تکنيک به خاطر اعتراضات دارد انتقام می‌گيرد.

  • محمود احمدی‌نژاد بر ايجاد تحول در منابع علوم انسانی و اين که نگاه اساتيد بايد متحول شود، تأکيد کرده و گفته است که نمی شود با نگاه مادی جامعه اسلامی را تحليل کرد و يا با مدل دموکراسی جامعه آرمانی و انقلابی را اداره کرد. ارزيابی شما از اين بحث چيست؟


اگر خاطرات دانشجويان مؤثر در آن دوره را بخوانيد، می‌بينيد آقای احمدی‌نژاد از همان ابتدای انقلاب به انقلاب فرهنگی معتقد است. فرد ديگری که خيلی به انقلاب فرهنگی معتقد بود، مرشد ايشان، آقای مصباح يزدی، است.

هم آقای احمدی‌نژاد و هم آقای مصباح يزدی می‌دانند اين حرفی که می‌زنند بی‌معنی است و به هيچ جايی نمی‌رسد، چون اگر قرار بود به جايی برسد، در آن چند سال که دانشگاه را تعطيل کردند و اختيارات را به حوزه‌ها دادند تا علوم انسانی اسلامی تدوين کنند به جايی می‌رسيدند.

منتها آقای احمدی‌نژاد می‌خواهد يک جوری خط و نشان برای جنبش دانشجويی و اساتيد بکشد.

بحث انقلاب فرهنگی، علوم انسانی اسلامی و ايجاد يک پايه جديد برای علوم، هم حرف لقلقه‌ای است در دهان تمام مسئولان جمهوری اسلامی. اينها هرگاه با يک جمع دانشگاهی ديدار می‌کنند، بايد اين حرف بيهوده را تکرار کنند و خودشان هم می‌دانند به جايی نمی‌رسند. منتها چون حرف ديگری ندارند، بايد اين را تکرار کنند.