بر پایه گزارش روزنامه سرمایه و رسانههای دانشجویی، با آغاز مهرماه، دست کم دهها دانشجوی فعال سیاسی و اجتماعی از ورود به خوابگاههای دانشجویی منع شدهاند.
همین گزارش حاکی است که شماری از دانشجویان نیز پس از احضار به کمیتههای انضباطی، به مدت دو ترم از شرکت در کلاسهای درسی محروم شدهاند.
علی افشاری، عضو پیشین شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، در گفتوگو با رادیو فردا به پرسشهای رادیو فردا درباره چگونگی منع ورود دانشجویان به خوابگاههایشان پاسخ میدهد.
علی افشاری: این بچهها عمدتاً کسانی هستند که از شهرستانها آمدهاند. نیاز مبرم به خوابگاه دارند و نمیتوانند جای سکونت برای خودشان تأمین کنند یعنی این توانایی مالی را ندارند. بنابر این خوابگاه میگیرند. وقتی خوابگاه میگیرند این مسئله خودش تبدیل به یک عامل فشار میشود. اما عامل مهم بعدی این است که عمدتاً خوابگاههای دانشجویی محل تجمع و همفکری فعالان دانشجویی است. بخصوص در حال حاضر که دفاتر رسمی دانشجویان بسته شده و آنها جایی را ندارند که بنشینند و گفتوگو کنند و در تمام فضاهای رسمی به روی آنان بسته است. بنابر این از این طریق تلاش میکنند که فعالیتهای اعتراضی دانشجویان را تعطیل کنند.
- بنابر این آنچه که مسئولین دانشگاهها ادعا میکنند که به هیچ وجه ممنوعیت ورود به خوابگاههای دانشجویی به علت فعالیت سیاسی نبوده است، درست نیست؟
نه خیر. این هم مثل سایر ادعاهایی است که آنها دارند. چون نمیتوانند علناً این مسئله را بیان کنند. این مسئله کاملاً سیاسی است. کافی است به لیست اسامی دانشجویانی که از ورود به خوابگاه محروم شدهاند نگاهی بیاندازید. اکثریت مطلق آنان کسانی هستند که فعالیت سیاسی داشته اند. یا منتقد وضع موجود و به طور مشخص منتقد سیاستهای دولت آقای احمدینژاد بودهاند.
- از قول یک دانشجو که بنا به دلایل امنیتی نتوانسته نامش را فاش کند گفته شده است که در فیلمهایی که پس از جریانات بعد از انتخابات گرفته شده، شماری از دانشجویان شناسائی شده و همین دانشجویان شناسایی شده از ورود به خوابگاه محروم شدهاند.
بله. این عمل نه تنها در محیطهای دانشجویی، بلکه در ادارات دولتی هم اعمال شد. این هم بخشی از سیاستهای تنبیهی است که نسبت به اعتراضات اخیر انجام میشود. اما مسئله اساسی هراسی است که حاکمیت از فعالیتهای اعتراضی در داخل دانشگاهها دارد.
بخصوص در شرایط اخیر که میترسند که دانشگاهها تبدیل به محل و مراکز اصلی برای تداوم اعتراضات جنبش سبز شود. البته به اعتقاد من این تلاش هم همچون تلاشهای قبلی ناکام خواهد ماند و تنها تأثیری که خواهد داشت این خواهد بود که حوزه فعالیتهای انتقادی یا کنشهای اعتراضی دانشجویان را از فضاهای رسمی به سمت فضاهای غیررسمی سوق خواهد داد و طبعاً عواقب و طبعاتش برای حاکمیت سنگینتر خواهد بود.
- از آنجایی که چندین بار به خوابگاههای دانشجویی توسط افراد ناشناسی حمله شده است، این روش میتواند به عنوان تدبیری محسوب شود تا در آینده بگویند به خوابگاههای دانشجویی دیگر حمله نمیکنند؟
من فکر نمیکنم. چون معمولاً در مواقعی به خوابگاهها حمله شده است که یک حرکت اعتراضی گسترده در سطح شهر توسط مردم صورت گرفته است. در آن مقطع است که به خوابگاهها حمله میشده، برای اینکه دانشجویان هم حضور فعالی در اعتراضات مردمی داشتهاند و با این تدبیر خواستهاند با این اعتراضات مقابله و آن را خنثی کنند.
اسم نیروهای حمله کننده، افراد ناشناس یا لباس شخصی است. اما می شود دیگر به راحتی گفت که اینها بخشی از نیروهای حکومتی هستند که حکومت به دلایلی ترجیح میدهد هویتشان را علنی نکند. اینها گروههای فشاری هستند که ادامه وجودی دولت در بخشهای اجتماعی هستند.
- آقای افشاری، شماری از دانشجویان دیگر هم محکوم به تعلیق در تحصیل شدهاند. این هم یکی دیگر از شیوههای تنبیهی و بازدارنده مورد اشاره شماست؟
بله. مسلماً این مجازات سنگینتر از مجازات محرومیت از خوابگاه است. دانشجویی که یک یا دو ترم از تحصیل باز بماند، برنامه تحصیلیاش دچار اختلال خواهد شد. مشکل سنوات پیدا میکند. یعنی از محدوده مجاز تحصیلش خارج میشود. ممکن است کلاً امکان ادامه تحصیلاتش را از دست بدهد.
حکومت در شرایط عادی از اقناع و کسب رضایت دانشجویان ناتوان است. برای مقابله با اعتراضات و مبارزات دانشجویی از این حربههای تنبیهی استفاده میکند که هم واقعاً غیر اخلاقی است و هم اساساً با آزادیهای آکادمیکی که جوهره اصلی دانشگاه است مغایرت دارد.
- غلامرضا قربانی، رئیس دانشگاه صنعتی اصفهان با بیان اینکه ۵۰ دانشجوی خاطی مورد رأفت اسلامی قرار گرفتهاند، نامهای به خانواده این دانشجویان هم نوشته و درباره چگونگی ایجاد اغتشاش توسط این دانشجویان به آنها اطلاعرسانی کرده است. آیا این هم یک تاکتیک است؟ یا نشانهای از تعامل؟
نه این هم به نوعی یک تاکتیک برای اعمال فشار بیشتر است. این رویهای است که در سالهای اخیر شروع شده و کمیتههای انضباطی این قبیل موارد را با نامه به خانواده دانشجویان اطلاع میدهند. یا بعضا برخی از مأمورین حراست با خانواده دانشجویان تماس تلفنی میگیرند و به نوعی آنها را تهدید میکنند و باعث نگرانی خانوادهها نسبت به سرنوشت تحصیلی فرزندانشان میشوند. متأسفانه این نوع مدیریت در کل، علاوه بر امنیتی کردن فضای دانشگاهها، به نوعی دبستانی کردن دانشگاهها هم هست.
- به اعتقاد شما نتیجه چه خواهد شد؟
شدت این برخوردها نشان میدهد که این نوع روشها جوابگو نیست. حداکثر میتوانند در کوتاه مدت کمی از سطح اعتراضات و فعالیتهای انتقادی بکاهند. ولی همان گونه که تجربیات گذشته هم نشان داده است، در میان مدت و دراز مدت باعث رادیکالتر شدن دانشجویان و بالا گرفتن شعله حرکتهای اعتراضی و انتقادی در فضای دانشگاه خواهد شد.