از خمینی تا ندا؛ آغاز و پایان یک انقلاب

ما همه ندائیم؛ کاری از رضا دقتی عکاس ایرانی مقیم پاریس

انتخاب ندا آقا سلطان، مشهورترین چهره جنبش آزادی‌خواهان ایران به عنوان «شخصیت سال ۲۰۰۹»، از سوی نشریه تایمز، چاپ لندن، نشان داد که تحولات سیاسی ایران بعد از انتخابات، علیرغم تلاش‌های گسترده جمهوری اسلامی برای سرپوش نهادن بر آن، همچنان از با اهمیت‌ترین رویدادهای جهان به شمار می‌رود.

سی سال قبل در این ایام، آیت‌الله خمینی به عنوان مرد سال مجله آمریکایی تایم برگزیده شده بود.

ندا آقا سلطان دانشجوی ۲۶ ساله‌ای که همراه با صدها هزار زن و مرد دیگر در اعتراض به نتایج انتخابات ۲۲ خرداد و معرفی محمود احمدی‌نژاد به عنوان برنده، به خیابان رفته بود، روز سی‌ام خرداد ماه با گلوله به قتل رسید.

واپسین دقایق حیات ندا که توسط دوربین یک تلفن همراه ضبط شده بود، ساعتی بعد به یک انفجار خبری تبدیل شد و صدها میلیون نفر را در سراسر جهان حیرت زده ساخت.

بعد از رویداد ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ در نیویورک، تاکنون هیچ واقعه دیگری افکار عمومی را در جهان با چنین سرعت و گستردگی جریحه‌دار نساخته است. در آن روز ندا به یکی از مشهورترین چهره‌های جهانی تبدیل شد و به جنبش سبز اعتباری تازه داد.

رهبران کشورهای بزرگ جهان از جمله اوباما رئیس‌جمهور آمریکا، گوردون براون نخست‌وزیر بریتانیا و نیکلا سرکوزی رئیس‌جمهور فرانسه در ردیف نخستین شخصیت‌هایی قرار داشتند که تأثر خاطر عمیق خود را از مشاهده دقایق پایانی حیات ندا ابراز داشتند.

اوباما که سال پیش مرد سال تایم شد و امسال جایزه صلح نوبل را گرفت، در مراسم دریافت جایزه بدون ذکر نام، ندا را مورد اشاره قرار داد و گفت: «جایزه صلح متعلق به مردم شجاعی است که در سراسر جهان برای حرمت و عدالت به پا خاسته‌اند».

اوباما در توضیح «نمونه تلاش‌های شجاعانه» ادامه داد: «زن جوانی که به تظاهرات خیابانی می‌رود تا چهره به چهره با گلوله و خشونت، در سکوت صدای حق خود را به گوش‌ها برساند».

انتشار سریع و گسترده فیلم آخرین لحظات زندگی ندا با کمک اینترنت، ابعاد متعارف انتشار گزارش در رسانه‌های چاپی و تلویزیون را پشت سر گذاشت و قدرت سیاسی این رسانه جوان بار دیگر به رخ کشید.

غول‌های موسیقی مانند یو-۲ به احترام ندا و جنبش آزادی‌خواهی ایرانیان، کنسرت‌های خود را با رنگ سبز منور کردند و صاحبان اندیشه و قلم هزاران مقاله و مطلب پیرامون جنبش آزادی در ایران نوشتند.

دانشگاه اکسفورد به احترام ندا بورسیه ای را بنام او و برای تحصیل و تحقیق پیرامون آزادی و مردم سالاری تخصیص داد. اقدامی که سفارت جمهوری اسلامی در لندن آن را سیاسی خواند.

ندا قهرمان نبود و به نبرد گلوله و آتش و زور هم نرفته بود. او تنها برای دفاع از آنچه حق خود می‌دانست به خیابان رفته بود ولی از پرداختن بهای آزادی خود نیز آنچنان که اطرافیانش نقل کردند باکی نداشت.

ندا چهره طبیعی زن متحول ایرانی بود. در روزی که به قتل رسید، ندا شلوار جین آبی رنگ بپا داشت که انتخاب خود او بود، و روسری تیره‌ای بر سر به استفاده از آن مقید شده بود.

در ایران، میلیون‌ها دختر و زن جوان دیگر، هر روز مانند ندا، این تضاد مابین انتخاب و اجبار را در مدرسه‌ها، دانشگاه‌ها و کوچه و خیابان تجربه می‌کنند. میلیون‌ها زن جوان ایرانی شاید در قامت ندا تصویر خود را می‌بینند.

بعد از رفتن ندا، حکومت، به هر ترفندی متوسل شد که این نشانه را از جنبش جان گرفته اعتراضی مردم بگیرد. یک روز با بوق و کرنا اعلام شد که قاتل ندا را در غرب کشور دستگیر کرده‌اند، با پیامی از عراق، حال آنکه بسیاری از مردم عباس کارگر جاوید، بسیجی مامور جمهوری اسلامی را که عکس و کارت شناسائی‌اش همه جا پخش است و خودش ناپدید، عامل قتل ندا می‌دانند.

بر این باور آرش حجازی که در صحنه حاضر بود و بعد به منظور فرار از پیگرد به بریتانیا رفت، در یک مستند تلویزیونی صحه گذاشت.

پیش از آن، حکومت خبر نگار بی بی سی، جان لین، را متهم ساخته بود که برای فیلم‌برداری و تحریک مردم صحنه قتل ندا را آماده کرده است. بعد از آن دولت ایران سرویس‌های جاسوسی امریکا و انگلیس را هم به دست داشتن در این قتل متهم ساخت.

بسیجی‌ها برای اثبات این اتهام حتی به برپایی یک تعزیه خیابانی مقابل سفارت بریتانیا در تهران نیز دست زدند، ولی حاصل کار برای حکومت همان بود که افتد و دانی؛ بی‌نتیجه ماندن تبلیغات دولتی و از دست رفتن مشروعیت نظام انقلابی در چشم مردم دنیا.

حتی محمود احمدی‌نژاد مدعی شد که قتل ندا آقا سلطان سناریوی از پیش تنظیم شده‌ای بوده است. سؤال مردم ایران و شاید بقیه دنیا این است که چرا برای اثبات این ادعا تا کنون اقدامی صورت نگرفتن و برای برخورد با رویدادی با این ابعاد جهانی تنها به طرح دعاوی قناعت شده است. بی‌تردید انجام یک تحقیق مستقل و یا معرفی فردی که متهم به قتل او است می‌توانست به این ابهام‌ها خاتمه دهد.

سی سال پیش در چنین روزهایی، آیت‌الله خمینی، رهبر انقلاب ایران، به عنوان مرد سال مجله امریکایی تایم معرفی شده بود. امسال ندا آقا سلطان تولد نسل دیگری را در ایران نوید داده که به انقلاب اسلامی و میراث‌های آن پشت کرده‌اند.

سی سال پیش سقوط پادشاهی ۲۵۰۰ ساله و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بزرگترین رویداد خبری جهان شد. امروز گزارش‌های مربوط به تقلب انتخاباتی، ضایع کردن حقوق بشر و نقض آزادی از سوی دولت انقلابی ایران، خبر روز جهان است. نظیر بسیاری دیگر از نظام‌های انقلابی جهان که به دست فرزندان انقلاب از اصول خود فاصله گرفتند.

در مقایسه با دوام قدرت سیاسی دو انقلاب تاریخی دیگر؛ انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹، که ۱۰ سال بعد به انتها رسید، و انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ روسیه که تا سال ۱۹۹۰ ادامه یافت، انقلاب اسلامی ۳۰ سال پس از پیروزی و تصاحب انحصاری قدرت اینک در میانه آن دو قرار گرفته است.

نظام انقلاب اسلامی ایران، امروز در داخل با چالش گسترده مردم روبه‌رو است و در خارج با بحران مشروعیت. امروز بسیاری از ناظران محتاط جهان پایان دوران حکومت انقلاب اسلامی ایران را در سال ۲۰۱۰ نه تنها ممکن که حتی محتمل می‌بینند، انتظاری که سال پیش در این روزها نه معقول می‌نمود و نه ممکن.

وجه مشترک انقلاب‌ها سرعت آنها در رسیدن به قدرت و سرعت بیشتر آنها در از دست دادن قدرت و رسیدن به انتها است و انقلاب اسلامی ایران استثنایی بر این قاعده نیست.