با آغاز تبلیغات رسمی نامزدها و مناظره تلویزیونی آنها، نامزدها تا اندازهای در ارتباط با برنامههای اقتصادی، مسائلی را مطرح کردهاند که در مجله این هفته به بررسی نطقهنظرهای محمود احمدینژاد و مهدی کروبی را در گفتوگو با دکتر علی رشیدی، کارشناس اقتصادی در تهران، محمدرضا بهزادیان، رئیس پیشین اتاق بازرگانی تهران و دکتر فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه در پاریس، میپردازیم.
آقای احمدینژاد روز دوشنبه در برنامه تلویزیونی خود با طرح این مسئله که اقتصاد ایران را در وضع فلاکت باری تحویل گرفته، از سیاستهای اقتصادی خود دفاع کرد و بالا رفتن تولید، کاهش بیکاری و شکوفایی اقتصاد را از دستاوردهای دولت خود خواند.
علی رشیدی در واکنش به این سخنان میگوید: آنچه آقای احمدینژاد بیان کرد، ممکن است قسمتی از واقعیت باشد ولی ربطی به دولت ندارد. انزوای سیاسی و اقتصادی ایران طی سی سال ناشی از سیاستهای همه دولتها در این زمان بود. ولی نکته اینجاست که در دوره چهار ساله آقای احمدینژاد هیچ نقطه مثبتی از نظر اقتصادی و علیرغم همه امکانات دلاری ناشی از صادرات نفت در کشور به وجود نیامد.
آقای رشیدی به رادیو فردا میگوید: تولید آمار در ایران یک کار دولتی است که بر پایه مصلحت دولت تهیه و منتشر میشود، اما آنچه در جامعه محسوس است، بیکاری و تولید پایین است، زیرا رشد اقتصادی سال گذشته با ۸۰ میلیارد دلار در آمدهای نفتی ۶.۷ درصد بود درحالی که در ۱۳۸۰ با ۱۰ میلیارد درآمد نفت ۷.۶ درصد بود. بنابراین، این آمارها ساختگی است.
محمدرضا بهزادیان نیز با اشاره به سخنان آقای احمدینژاد که دولت نهم ۱۵۰۰ کارخانه را که در آستانه ورشکستگی بوده نجات داده، میگوید اگر ملت ایران احساس ضعف و ناتوانی نمیکردند، بعید بود که با رأی خود آقای احمدی نژاد را به ریاست جمهوری برگزینند.
آقای بهزادیان ضمن اشاره به مشکلات شرکت واحد و نیشکر هفت تپه میافزاید: خوب بود رئیس جمهور، لیست این ۱۵۰۰ بنگاه اقتصادی بحرانزده را ارائه میکرد.
به گفته آقای بهزادیان: «دولت نهم نرخ بیکاری را ۲۳ درصد اعلام کرده بود. چگونه است که آقای احمدینژاد حال نرخ بیکاری را ۱۰ درصد اعلام میکند؟»
آقای بهزادیان با اشاره به در آمدهای نفتی ایران در چند سال گذشته میگوید در طول چند سال گذشته ما به اندازه طول تاریخ ایران درآمد نفتی داشتیم. این درآمد نفتی کجا رفته و این شکوفایی اقتصادی که آقای احمدی نژاد ادعا می کند، کجاست؟ در دوران آقای خاتمی ما جشن خودکفایی گندم را گرفتیم و در دوران آقای احمدینژاد به بزرگترین واردکننده گندم در دنیا تبدیل شدیم.
فریدون خاوند هم با اشاره به اینکه مشکلات اقتصاد دولتی ایران و نابسامانیهای ساختاری و وابستگی آن به نفت با احمدینژاد آغاز نشده است میگوید مسئله مهم این است که اصولاً اقتصاد در اولویت برنامههای آقای احمدینژادقرار ندارد و از سخنان این نامزد مقام ریاست جمهوری چنین بر میآید که او همچنان مانند چهار سال گذشته از اصطلاحات رزمی و جنگی و تنشی استفاده میکند و چنین جلوه میدهد که گویا تمام جهان علیه ایران و علیه اقتصاد ایران نقشه کشیده است.
آقای خاوند میگوید: «سخنرانی آقای احمدینژاد شباهتهای زیادی به سخنرانیهای رهبران اتحاد جماهیر شوروی پیشین داردکه به مناسبتهای مختلف آمارهای موفقی ارائه میدادند در حالی که اقتصاد در حال احتضار بود. مثلاً خبرگزاری فارس از قول رئیس جمهور نوشته است تولید نفت در دولت نهم به بیش از سه برابر بالاترین مقدار تولید در دولتهای قبل رسید. در حالی که با مراجعه به سایتهای اینترنتی مانند سایت سازمان اوپک به سادگی روشن است که از حدود پنج سال پیش تولید نفت ایران از حول و حوش ۴ میلیون بشکه در روز تجاوز نکرده است و حتی بر اساس پیشبینی صندوق بینالمللی پول به تدریج تولید نفت ایران کم هم خواهد شد».
مهدی کروبی، دبیرکل حزب اعتماد ملی و یکی از نامزدهای اصلاحطلبان در گفتگوهای تلویزیونی و رادیویی خود با اشاره به اینکه مدیریت و برنامهریزی را احیا خواهد کرد اظهار داشت که نفت نزدیک به ۵۰ سال پیش ملی شد اما این ملی شدن مورد نظر ما نبود که مردم سهیم باشند.
علی رشیدی درباره تحلیل از گفتههای آقای کروبی بر این نظر است که آقای کروبی معنی و مفهوم ملی کردن نفت را اشتباه فهمیده است زیرا «ملی شدن نفت به معنی در اختیار گذاشتن درآمد نفت برای مصرف کردن در زمینه سرمایهگذاری و احیای اقتصاد بایستی بود و نه تأمین و صرف هزینههای جاری که متأسفانه از همان موقع مخارج جاری دولت روز بروز بیشتر شد تا جایی که امروز بیش از ۸۳ درصد درآمد نفت در اختیار هزینههای اداره دولت قرار گرفته است».
آقای رشیدی معتقد است که نامزدها باید دقیقاً درباره ساختار بودجه و حذف هزینهها و نهادهای زائد و کوچک کردن دولت برنامه بدهند.
آقای خاوند با اشاره به قول احیای سازمان برنامهریزی و مدیریت میگوید یکی از رویدادهای تکاندهنده، انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی بود. اطرافیان آقای احمدینژاد گفتهاند که چون این سازمان را آمریکا پایهگذاری کرده بود، بالاخره اصولگرایان موفق شدند آن را از بین ببرند. صحبتهای آقای کروبی و آقای موسوی نشان میدهد که تلاش این سی سال گذشته در زمینه افکار اقتصاد آزاد چندان هم بیثمر نبوده و خوشبختانه بخشی از دستگاه رهبری و چهرههای شاخص جمهوری اسلامی به این مسائل رسیدهاند واز آن دفاع میکنند.
آقای احمدینژاد روز دوشنبه در برنامه تلویزیونی خود با طرح این مسئله که اقتصاد ایران را در وضع فلاکت باری تحویل گرفته، از سیاستهای اقتصادی خود دفاع کرد و بالا رفتن تولید، کاهش بیکاری و شکوفایی اقتصاد را از دستاوردهای دولت خود خواند.
علی رشیدی در واکنش به این سخنان میگوید: آنچه آقای احمدینژاد بیان کرد، ممکن است قسمتی از واقعیت باشد ولی ربطی به دولت ندارد. انزوای سیاسی و اقتصادی ایران طی سی سال ناشی از سیاستهای همه دولتها در این زمان بود. ولی نکته اینجاست که در دوره چهار ساله آقای احمدینژاد هیچ نقطه مثبتی از نظر اقتصادی و علیرغم همه امکانات دلاری ناشی از صادرات نفت در کشور به وجود نیامد.
آقای رشیدی به رادیو فردا میگوید: تولید آمار در ایران یک کار دولتی است که بر پایه مصلحت دولت تهیه و منتشر میشود، اما آنچه در جامعه محسوس است، بیکاری و تولید پایین است، زیرا رشد اقتصادی سال گذشته با ۸۰ میلیارد دلار در آمدهای نفتی ۶.۷ درصد بود درحالی که در ۱۳۸۰ با ۱۰ میلیارد درآمد نفت ۷.۶ درصد بود. بنابراین، این آمارها ساختگی است.
محمدرضا بهزادیان نیز با اشاره به سخنان آقای احمدینژاد که دولت نهم ۱۵۰۰ کارخانه را که در آستانه ورشکستگی بوده نجات داده، میگوید اگر ملت ایران احساس ضعف و ناتوانی نمیکردند، بعید بود که با رأی خود آقای احمدی نژاد را به ریاست جمهوری برگزینند.
آقای بهزادیان ضمن اشاره به مشکلات شرکت واحد و نیشکر هفت تپه میافزاید: خوب بود رئیس جمهور، لیست این ۱۵۰۰ بنگاه اقتصادی بحرانزده را ارائه میکرد.
به گفته آقای بهزادیان: «دولت نهم نرخ بیکاری را ۲۳ درصد اعلام کرده بود. چگونه است که آقای احمدینژاد حال نرخ بیکاری را ۱۰ درصد اعلام میکند؟»
آقای بهزادیان با اشاره به در آمدهای نفتی ایران در چند سال گذشته میگوید در طول چند سال گذشته ما به اندازه طول تاریخ ایران درآمد نفتی داشتیم. این درآمد نفتی کجا رفته و این شکوفایی اقتصادی که آقای احمدی نژاد ادعا می کند، کجاست؟ در دوران آقای خاتمی ما جشن خودکفایی گندم را گرفتیم و در دوران آقای احمدینژاد به بزرگترین واردکننده گندم در دنیا تبدیل شدیم.
فریدون خاوند هم با اشاره به اینکه مشکلات اقتصاد دولتی ایران و نابسامانیهای ساختاری و وابستگی آن به نفت با احمدینژاد آغاز نشده است میگوید مسئله مهم این است که اصولاً اقتصاد در اولویت برنامههای آقای احمدینژادقرار ندارد و از سخنان این نامزد مقام ریاست جمهوری چنین بر میآید که او همچنان مانند چهار سال گذشته از اصطلاحات رزمی و جنگی و تنشی استفاده میکند و چنین جلوه میدهد که گویا تمام جهان علیه ایران و علیه اقتصاد ایران نقشه کشیده است.
آقای خاوند میگوید: «سخنرانی آقای احمدینژاد شباهتهای زیادی به سخنرانیهای رهبران اتحاد جماهیر شوروی پیشین داردکه به مناسبتهای مختلف آمارهای موفقی ارائه میدادند در حالی که اقتصاد در حال احتضار بود. مثلاً خبرگزاری فارس از قول رئیس جمهور نوشته است تولید نفت در دولت نهم به بیش از سه برابر بالاترین مقدار تولید در دولتهای قبل رسید. در حالی که با مراجعه به سایتهای اینترنتی مانند سایت سازمان اوپک به سادگی روشن است که از حدود پنج سال پیش تولید نفت ایران از حول و حوش ۴ میلیون بشکه در روز تجاوز نکرده است و حتی بر اساس پیشبینی صندوق بینالمللی پول به تدریج تولید نفت ایران کم هم خواهد شد».
مهدی کروبی، دبیرکل حزب اعتماد ملی و یکی از نامزدهای اصلاحطلبان در گفتگوهای تلویزیونی و رادیویی خود با اشاره به اینکه مدیریت و برنامهریزی را احیا خواهد کرد اظهار داشت که نفت نزدیک به ۵۰ سال پیش ملی شد اما این ملی شدن مورد نظر ما نبود که مردم سهیم باشند.
علی رشیدی درباره تحلیل از گفتههای آقای کروبی بر این نظر است که آقای کروبی معنی و مفهوم ملی کردن نفت را اشتباه فهمیده است زیرا «ملی شدن نفت به معنی در اختیار گذاشتن درآمد نفت برای مصرف کردن در زمینه سرمایهگذاری و احیای اقتصاد بایستی بود و نه تأمین و صرف هزینههای جاری که متأسفانه از همان موقع مخارج جاری دولت روز بروز بیشتر شد تا جایی که امروز بیش از ۸۳ درصد درآمد نفت در اختیار هزینههای اداره دولت قرار گرفته است».
آقای رشیدی معتقد است که نامزدها باید دقیقاً درباره ساختار بودجه و حذف هزینهها و نهادهای زائد و کوچک کردن دولت برنامه بدهند.
آقای خاوند با اشاره به قول احیای سازمان برنامهریزی و مدیریت میگوید یکی از رویدادهای تکاندهنده، انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی بود. اطرافیان آقای احمدینژاد گفتهاند که چون این سازمان را آمریکا پایهگذاری کرده بود، بالاخره اصولگرایان موفق شدند آن را از بین ببرند. صحبتهای آقای کروبی و آقای موسوی نشان میدهد که تلاش این سی سال گذشته در زمینه افکار اقتصاد آزاد چندان هم بیثمر نبوده و خوشبختانه بخشی از دستگاه رهبری و چهرههای شاخص جمهوری اسلامی به این مسائل رسیدهاند واز آن دفاع میکنند.