مهلت پنج روزه ثبت نام نامزدها برای انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه شنبه ۱۹ اردیبهشت به پایان رسید و از روز یکشنبه دستاندرکاران برگزاری این انتخابات وارد مرحله رسیدگی به صلاحیت ثبتنام کنندگان شدهاند.
بر اساس زمانبندی انجام شده، پس از بررسی صلاحیتها که تا ۲۴ اردیبهشت و یا نهایتاً در صورت تمدید توسط شورای نگهبان تا ۲۹ اردیبهشت ادامه خواهد یافت، اسامی قطعی نامزدهای تأیید صلاحیت شده ۳۰ یا ۳۱ اردیبهشت توسط وزارت کشور اعلام خواهد شد و نهایتاً پس از بررسی اعتراضها تا پنجم خرداد، در روز ۶ خرداد رسماً مشخص خواهد شد که چه کسانی نامزد نهایی برای دهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران خواهند بود.
تقی رحمانی تحلیلگر سیاسی در تهران در گفتوگو با رادیو فردا به بررسی موضوع ثبت نام نامزدها برای انتخابات ریاست جمهوری پرداخته است.
رادیو فردا: آقای رحمانی روند ثبت نام نامزدها در این دوره را چطور ارزیابی میکنید؟
تقی رحمانی: کاندیداهایی که آمدهاند، کاملاً کاندیداهای درون حاکمیتی هستند. یعنی ۱۰۰ درصد مشخص است که بیرون حاکمیتیها اصلاً امیدی در این دوره ندارند که اسمنویسی کنند. تقریباً دورههای قبل بیرون حاکمیتیها میآمدند اسمنویسی میکردند. اما آنچه مشخص است در جامعه ایران الان سه کاندیدا مطرح تر هستند. یکی همین رئیس جمهوری فعلی است که مدام با دادن وعدههای زیادتری و حتی دادن آمارهای متناقضی که حتی آقای احمد توکلی هم روی سایت الف گاهی مطرح میکند، مطرح است و بعد آقای موسوی و آقای کروبی. حمایتهایی هم از اینها صورت می گیرد.
ولی به نظر من یک سری حاشیههایی مهمتر از خود مسئله فعلی کاندیداهاست و تنور انتخاباتی در جامعه ما هنوز چندان گرم نشده است. یعنی از حد نخبگان درون حاکمیت فراتر نرفته است. حواشی هم وجود دارد، یعنی تردیدهایی مطرح است مثل مخالفت با کمیته صیانت از انتخابات که جناح دولت نهم خیلی با آن مخالف میکنند و مسئله مهمتر از آن، مخالفت با بحث کمیته انتخابات آزاد است که بیشتر نیروهای بیرون از حاکمیتیاند که آنها هم نظارت نهادهای مدنی را خواستهاند. یعنی به عبارتی شکل برگزاری انتخابات هنوز مشخص نیست. مسئله دیگر مسئله برخورد صدا و سیما با کاندیداهاست که کاندیداهای اصلاحطلب معتقدند که هیچ نوع عدالت و تعادلی نیست و تلویزیون هم دیر میخواهد فضا را انتخاباتی کند.
آقای رحمانی خیلی از صاحبنظرها بر این مسئله تأکید کردهاند که کاندیداها بایستی برنامههای خودشان را اعلام کنند نه با نامشان وارد بازی انتخابات بشوند. آیا کاندیداها اعلام برنامه مشخصی کردند؟
به نظر من در میان کاندیداها، یک کاندیدا سعی کرده تا حدودی به این مطالبات پاسخ بدهد. مثل مسئله ساختار سهیم شدن مردم در نفت و بحث حقوق شهروندی و امثالهم. ولی یک برنامه منسجم چندان دیده نمیشود. گفتم این انتخابات بیشتر انتخابات چهره محوری است.
در جبهه اصولگرایان آیا حضور محسن رضایی و آرایی که جذب خواهد کرد به نفع میرحسین موسوی تمام خواهد شد یا به نفع محمود احمدینژاد؟
بسیاری از کسانی که پشت آقای احمدی نژاد رفتهاند در عین حال راضی نیستند و این خیلی معنیدار است. هنوز چهرههای شاخصی از جناح راست حاضر نشدهاند از آقای احمدینژاد حمایت کنند. مثل همین آقای لاریجانی، مثل آقای ولایتی، مثل آقای قالیباف، مثل آقای توکلی و باهنر که از حامیان جدی دولت نهم بود. آقای رضایی هم هنوز نتوانسته است حمایت اصولی بگیرد، ضمن اینکه آقای موسوی بخش زیادی از آرای جناح راست را خواهد گرفت. آنهم شاید نه به شکل علنی بلکه به شکل غیرعلنی.
گفته میشود آقای موسوی نخستوزیر دوران جنگ بوده، طرفدارانی را در جناح اصولگرا جذب خواهد کرد. بعضیها چنین تحلیل میکنند که جناح راست محسن رضایی را به عنوان یکی از فرماندهان جنگ در همان سالها به عرصه رقابتهای انتخاباتی فرستاده تا بتواند آرایی که از میان اصولگرایان به سمت آقای میرحسین موسوی خواهند رفت را به محسن رضایی اختصاص بدهند و از این طریق به احمدینژاد کمک کنند. تحلیل شما چیست؟
من تحلیلی به این شکل ندارم. آقای رضایی همواره یکی از کسانی بوده که داوطلب پست ریاست جمهوری بوده حتی چند سال پیش هم از مقام نظامی استعفا داد که بتواند وارد عرصه سیاست بشود. شما وقتی میگویید دوران جنگ و رزمندگان، الان چیزی به نام نیروهای بسیج و سپاه داریم که اینها بعد از جنگ بیشتر یک ساختار متمرکز پیدا کرده اند و این ساختار متمرکز و این روابط نه چندان خاطرهای از دولت آقای موسوی دارند و نه چندان خاطرهای از آقای رضایی. این را باید دقت داشت و الان این ساختار نظامی که بعد از جنگ شکل گرفته، بیشتر با فرماندهی و ویژگیهای خاص خودش شکل گرفته است.
بر اساس زمانبندی انجام شده، پس از بررسی صلاحیتها که تا ۲۴ اردیبهشت و یا نهایتاً در صورت تمدید توسط شورای نگهبان تا ۲۹ اردیبهشت ادامه خواهد یافت، اسامی قطعی نامزدهای تأیید صلاحیت شده ۳۰ یا ۳۱ اردیبهشت توسط وزارت کشور اعلام خواهد شد و نهایتاً پس از بررسی اعتراضها تا پنجم خرداد، در روز ۶ خرداد رسماً مشخص خواهد شد که چه کسانی نامزد نهایی برای دهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران خواهند بود.
تقی رحمانی تحلیلگر سیاسی در تهران در گفتوگو با رادیو فردا به بررسی موضوع ثبت نام نامزدها برای انتخابات ریاست جمهوری پرداخته است.
رادیو فردا: آقای رحمانی روند ثبت نام نامزدها در این دوره را چطور ارزیابی میکنید؟
تقی رحمانی: کاندیداهایی که آمدهاند، کاملاً کاندیداهای درون حاکمیتی هستند. یعنی ۱۰۰ درصد مشخص است که بیرون حاکمیتیها اصلاً امیدی در این دوره ندارند که اسمنویسی کنند. تقریباً دورههای قبل بیرون حاکمیتیها میآمدند اسمنویسی میکردند. اما آنچه مشخص است در جامعه ایران الان سه کاندیدا مطرح تر هستند. یکی همین رئیس جمهوری فعلی است که مدام با دادن وعدههای زیادتری و حتی دادن آمارهای متناقضی که حتی آقای احمد توکلی هم روی سایت الف گاهی مطرح میکند، مطرح است و بعد آقای موسوی و آقای کروبی. حمایتهایی هم از اینها صورت می گیرد.
ولی به نظر من یک سری حاشیههایی مهمتر از خود مسئله فعلی کاندیداهاست و تنور انتخاباتی در جامعه ما هنوز چندان گرم نشده است. یعنی از حد نخبگان درون حاکمیت فراتر نرفته است. حواشی هم وجود دارد، یعنی تردیدهایی مطرح است مثل مخالفت با کمیته صیانت از انتخابات که جناح دولت نهم خیلی با آن مخالف میکنند و مسئله مهمتر از آن، مخالفت با بحث کمیته انتخابات آزاد است که بیشتر نیروهای بیرون از حاکمیتیاند که آنها هم نظارت نهادهای مدنی را خواستهاند. یعنی به عبارتی شکل برگزاری انتخابات هنوز مشخص نیست. مسئله دیگر مسئله برخورد صدا و سیما با کاندیداهاست که کاندیداهای اصلاحطلب معتقدند که هیچ نوع عدالت و تعادلی نیست و تلویزیون هم دیر میخواهد فضا را انتخاباتی کند.
آقای رحمانی خیلی از صاحبنظرها بر این مسئله تأکید کردهاند که کاندیداها بایستی برنامههای خودشان را اعلام کنند نه با نامشان وارد بازی انتخابات بشوند. آیا کاندیداها اعلام برنامه مشخصی کردند؟
به نظر من در میان کاندیداها، یک کاندیدا سعی کرده تا حدودی به این مطالبات پاسخ بدهد. مثل مسئله ساختار سهیم شدن مردم در نفت و بحث حقوق شهروندی و امثالهم. ولی یک برنامه منسجم چندان دیده نمیشود. گفتم این انتخابات بیشتر انتخابات چهره محوری است.
در جبهه اصولگرایان آیا حضور محسن رضایی و آرایی که جذب خواهد کرد به نفع میرحسین موسوی تمام خواهد شد یا به نفع محمود احمدینژاد؟
بسیاری از کسانی که پشت آقای احمدی نژاد رفتهاند در عین حال راضی نیستند و این خیلی معنیدار است. هنوز چهرههای شاخصی از جناح راست حاضر نشدهاند از آقای احمدینژاد حمایت کنند. مثل همین آقای لاریجانی، مثل آقای ولایتی، مثل آقای قالیباف، مثل آقای توکلی و باهنر که از حامیان جدی دولت نهم بود. آقای رضایی هم هنوز نتوانسته است حمایت اصولی بگیرد، ضمن اینکه آقای موسوی بخش زیادی از آرای جناح راست را خواهد گرفت. آنهم شاید نه به شکل علنی بلکه به شکل غیرعلنی.
گفته میشود آقای موسوی نخستوزیر دوران جنگ بوده، طرفدارانی را در جناح اصولگرا جذب خواهد کرد. بعضیها چنین تحلیل میکنند که جناح راست محسن رضایی را به عنوان یکی از فرماندهان جنگ در همان سالها به عرصه رقابتهای انتخاباتی فرستاده تا بتواند آرایی که از میان اصولگرایان به سمت آقای میرحسین موسوی خواهند رفت را به محسن رضایی اختصاص بدهند و از این طریق به احمدینژاد کمک کنند. تحلیل شما چیست؟
من تحلیلی به این شکل ندارم. آقای رضایی همواره یکی از کسانی بوده که داوطلب پست ریاست جمهوری بوده حتی چند سال پیش هم از مقام نظامی استعفا داد که بتواند وارد عرصه سیاست بشود. شما وقتی میگویید دوران جنگ و رزمندگان، الان چیزی به نام نیروهای بسیج و سپاه داریم که اینها بعد از جنگ بیشتر یک ساختار متمرکز پیدا کرده اند و این ساختار متمرکز و این روابط نه چندان خاطرهای از دولت آقای موسوی دارند و نه چندان خاطرهای از آقای رضایی. این را باید دقت داشت و الان این ساختار نظامی که بعد از جنگ شکل گرفته، بیشتر با فرماندهی و ویژگیهای خاص خودش شکل گرفته است.