محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری ایران، روز ۲۰ فروردین، با افتتاح مجتمع تولید سوخت هستهای در اصفهان اعلام کرد که ایران حلقه مدیریت سوخت هستهای را به طور کامل در اختیار دارد.
به گزارش خبرگزاریهای ایران، جمهوری اسلامی با راهاندازی این مجتمع میتواند هم برای راکتورهای آب سنگین وهم برای راکتورهای آب سبک سوخت تولید کند.
اما شماری از کارشناسان غربی براین دستاورد ایران به دیده شک و تردید مینگرند و میگویند در حال حاضر مجتمع اصفهان نمیتواند هر دو نوع سوخت را تولید کند.
در همین ارتباط وب سايت فدراسيون دانشمندان آمريکايی، به تشريح چرخه توليد سوخت هستهای و افق دستیابی ایران به آن پرداخته است.
وب سايت فدراسيون دانشمندان آمريکايی، در تشريح چرخه توليد سوخت هستهای مینويسد: «اين چرخه از استخراج اورانيوم از معدن شروع میشود و سپس اورانيوم حاصله به آنچه کيک زرد ناميده می شود تبديل میگردد، آنگاه اين کيک پس از طی فرايندی شيميايی به هگزافلورايد اورانيوم تغيير شکل میدهد و در مرحله بعدی اين ماده با استفاده از سانتريفيوژها به اورانيوم غنی شده تبديل میگردد و در نهايت از اين اورانيوم که غلظت آن ممکن است به پنج درصد برسد، قرصهای اورانيوم و ميلههای سوخت قابل کار گذاری در راکتورها ساخته میشود.»
اين وبسايت در ادامه مینويسد: «ميلههای سوخت که با طی اين مراحل توليد میشود، مناسب راکتورهای آب سبک مانند راکتور بوشهر است در حالی که برای تأمين سوخت راکتورهای آب سنگين مانند راکتور اراک نيازی به غنی سازی اورانيوم نيست. به عبارت ديگر کيک زرد را بدون طی مراحل غنیسازی مستقيماً به قرصهای اکسيد اورانيوم تبديل میکنند.»
به نوشته وب سايت فدراسيون دانشمندان آمريکايی، ايران پيشتر ادعا کرده بود که میخواهد از نظر توليد سوخت هستهای خودکفا باشد، اما شواهد نشان میدهد که ايران چرخه توليد سوخت را کامل نکرده و مجتمع توليد سوخت هستهای اصفهان قرار است سوخت راکتور آب سنگين اراک را تأمين کند که در سه يا چهار سال آينده راهاندازی خواهد شد. اما در روز فنآوری، رسانههای ايران از جمله خبرگزاری جمهوری اسلامی(ايرنا) گزارش کرده است که مجتمع سوخت هستهای اصفهان قرار است سالانه ۱۰ تن سوخت برای نيروگاه اراک و ۳۰ تن سوخت برای راکتورهای آب سبک توليد کند.
اين وب سايت اضافه میکند آخرين گزارش آژانس بينالمللی انرژی اتمی نشان میدهد که مجتمع اصفهان صرفاً برای توليد سوخت راکتور آب سنگين است، بنابراين به اين ادعای ايران که اين مجتمع میتواند هم برای راکتورهای آب سنگين و هم آب سبک سوخت توليد کند، بايد به ديده ترديد نگريست. هدف از اين بزرگنمايی شايد اين باشد که اين مجتمع توانايی بالقوه برای توليد سوخت راکتورهای آب سبک را دارد.
مقاله سايت فدراسيون دانشمندان آمريکايی، با تشريح ويژگیهای مراکز توليد سوخت برای راکتورهای سبک و سنگين و وجه تمايز آنها مینويسد: «گرچه تکنولوژی و اصول حاکم برای توليد هر دو نوع سوخت يکسان است، ولی طرح و اندازه ميلههای سوخت راکتورهای آب سبک و آب سنگين يکسان نيستند و ايران ممکن است توانايی لازم برای توليد هر دو نوع سوخت را داشته باشد، ولی نمیتواند آنها را در يک مجتمع بسازد و به مراکز جداگانهای نياز دارد.»
همين وب سايت با اشاره به اينکه روسيه برابر قرار دادی که با ايران بسته سوخت نيروگاه هستهای بوشهر را تأمين خواهد کرد، مینويسد: «اگر ايران میخواهد سوخت برای راکتورهای آب سبک بسازد، قاعدتاً بايد اين سوخت را در راکتور آب سبک جداگانهای که میخواهد درايران بسازد استفاده کند و برپايی چنين راکتوری دست کم ۱۰ سال طول خواهد کشيد.»
به نوشته اين وب سايت، برپايی راکتور آب سنگين در مقايسه با ساير راکتورها ارزانتر و تأمين سوخت آن هم که نيازی به غنیسازی ندارد آسانتر است و با توجه به اين مسئله میتوان هدف ايران را از ساختن راکتور اراک درک کرد، ولی اهداف نهايی ايران برای جهانيان روشن نيست .
سايت فدراسيون دانشمندان آمريکايی در پايان مینويسد: «راهاندازی مجتمع اصفهان از جهاتی به ادعای ايران برای توليد سوخت و بینيازی به کشورهای خارجی مشروعيت میدهد، ولی از جهاتی ديگر مايه نگرانی است، زيرا سوخت مصرف شده در راکتور آب سنگين اراک میتواند برای توليد پلوتونيوم و سلاح هستهای مورد استفاده قرار گيرد و همچون گذشته اين سؤال مطرح است که آيا ايران به سوی خودکفايی توليد سوخت هستهای گام بر میدارد يا به سوی توليد سلاح هستهای و يا به سوی هر دو؟»
به گزارش خبرگزاریهای ایران، جمهوری اسلامی با راهاندازی این مجتمع میتواند هم برای راکتورهای آب سنگین وهم برای راکتورهای آب سبک سوخت تولید کند.
اما شماری از کارشناسان غربی براین دستاورد ایران به دیده شک و تردید مینگرند و میگویند در حال حاضر مجتمع اصفهان نمیتواند هر دو نوع سوخت را تولید کند.
در همین ارتباط وب سايت فدراسيون دانشمندان آمريکايی، به تشريح چرخه توليد سوخت هستهای و افق دستیابی ایران به آن پرداخته است.
وب سايت فدراسيون دانشمندان آمريکايی، در تشريح چرخه توليد سوخت هستهای مینويسد: «اين چرخه از استخراج اورانيوم از معدن شروع میشود و سپس اورانيوم حاصله به آنچه کيک زرد ناميده می شود تبديل میگردد، آنگاه اين کيک پس از طی فرايندی شيميايی به هگزافلورايد اورانيوم تغيير شکل میدهد و در مرحله بعدی اين ماده با استفاده از سانتريفيوژها به اورانيوم غنی شده تبديل میگردد و در نهايت از اين اورانيوم که غلظت آن ممکن است به پنج درصد برسد، قرصهای اورانيوم و ميلههای سوخت قابل کار گذاری در راکتورها ساخته میشود.»
اين وبسايت در ادامه مینويسد: «ميلههای سوخت که با طی اين مراحل توليد میشود، مناسب راکتورهای آب سبک مانند راکتور بوشهر است در حالی که برای تأمين سوخت راکتورهای آب سنگين مانند راکتور اراک نيازی به غنی سازی اورانيوم نيست. به عبارت ديگر کيک زرد را بدون طی مراحل غنیسازی مستقيماً به قرصهای اکسيد اورانيوم تبديل میکنند.»
به نوشته وب سايت فدراسيون دانشمندان آمريکايی، ايران پيشتر ادعا کرده بود که میخواهد از نظر توليد سوخت هستهای خودکفا باشد، اما شواهد نشان میدهد که ايران چرخه توليد سوخت را کامل نکرده و مجتمع توليد سوخت هستهای اصفهان قرار است سوخت راکتور آب سنگين اراک را تأمين کند که در سه يا چهار سال آينده راهاندازی خواهد شد. اما در روز فنآوری، رسانههای ايران از جمله خبرگزاری جمهوری اسلامی(ايرنا) گزارش کرده است که مجتمع سوخت هستهای اصفهان قرار است سالانه ۱۰ تن سوخت برای نيروگاه اراک و ۳۰ تن سوخت برای راکتورهای آب سبک توليد کند.
اين وب سايت اضافه میکند آخرين گزارش آژانس بينالمللی انرژی اتمی نشان میدهد که مجتمع اصفهان صرفاً برای توليد سوخت راکتور آب سنگين است، بنابراين به اين ادعای ايران که اين مجتمع میتواند هم برای راکتورهای آب سنگين و هم آب سبک سوخت توليد کند، بايد به ديده ترديد نگريست. هدف از اين بزرگنمايی شايد اين باشد که اين مجتمع توانايی بالقوه برای توليد سوخت راکتورهای آب سبک را دارد.
مقاله سايت فدراسيون دانشمندان آمريکايی، با تشريح ويژگیهای مراکز توليد سوخت برای راکتورهای سبک و سنگين و وجه تمايز آنها مینويسد: «گرچه تکنولوژی و اصول حاکم برای توليد هر دو نوع سوخت يکسان است، ولی طرح و اندازه ميلههای سوخت راکتورهای آب سبک و آب سنگين يکسان نيستند و ايران ممکن است توانايی لازم برای توليد هر دو نوع سوخت را داشته باشد، ولی نمیتواند آنها را در يک مجتمع بسازد و به مراکز جداگانهای نياز دارد.»
همين وب سايت با اشاره به اينکه روسيه برابر قرار دادی که با ايران بسته سوخت نيروگاه هستهای بوشهر را تأمين خواهد کرد، مینويسد: «اگر ايران میخواهد سوخت برای راکتورهای آب سبک بسازد، قاعدتاً بايد اين سوخت را در راکتور آب سبک جداگانهای که میخواهد درايران بسازد استفاده کند و برپايی چنين راکتوری دست کم ۱۰ سال طول خواهد کشيد.»
به نوشته اين وب سايت، برپايی راکتور آب سنگين در مقايسه با ساير راکتورها ارزانتر و تأمين سوخت آن هم که نيازی به غنیسازی ندارد آسانتر است و با توجه به اين مسئله میتوان هدف ايران را از ساختن راکتور اراک درک کرد، ولی اهداف نهايی ايران برای جهانيان روشن نيست .
سايت فدراسيون دانشمندان آمريکايی در پايان مینويسد: «راهاندازی مجتمع اصفهان از جهاتی به ادعای ايران برای توليد سوخت و بینيازی به کشورهای خارجی مشروعيت میدهد، ولی از جهاتی ديگر مايه نگرانی است، زيرا سوخت مصرف شده در راکتور آب سنگين اراک میتواند برای توليد پلوتونيوم و سلاح هستهای مورد استفاده قرار گيرد و همچون گذشته اين سؤال مطرح است که آيا ايران به سوی خودکفايی توليد سوخت هستهای گام بر میدارد يا به سوی توليد سلاح هستهای و يا به سوی هر دو؟»