چهل سال پیش، در روز اول سپتامبر سال ۱۹۶۹، افسر ۲۷ سالهای به نام معمر قذافی با کودتا، ادریس، سلطان لیبی را که در سفر ترکیه به سر میبرد از کار برکنار کرد و برادرزاده و ولیعهد او، سیدحسن سانوسی، را به جایش نشاند.
پیش از خاتمه آن ماه، سانوسی نیز از کار برکنار شد و با تغییر ماهیت حکومت، قذافی رهبری «جماهیر عربی لیبی» را شخصاً به دست گرفت.
طی چهل سال گذشته، قذافی تدریجاً به بخشی عمده از هویت امروز لیبی تبدیل شده است. این شباهت و شهرت شخصی رهبر را که فراتر از نام کشور تحت حکومت او رفته است در دیگر رهبران اقتدارگرای جهان نیز میتوان سراغ گرفت.
فیدل کاسترو در کوبا، صدام حسین در عراق، کیم ایل سونگ در کره شمالی، سوکارنو در اندونزی و عیدی امین دادا در کشور آفریقایی اوگاندا از جمله این رهبران هستند.
از جمله خصوصیات مشترک این رهبران باور بخود و کیش قوی شخصیت در درون آنها است. این رهبران خود را پدر، رهبر، معلم بزرگ و یا مانند معمر قذافی «برادر و راهبر» ملتی میدانند که بران حکومت میکنند.
قذافی و تمامی رهبرانی که از قبیله فکری او به شمار میروند، عاشق شهرت و خودمحور بودهاند. در میانه دهه نود، قذافی ضمن انجام مصاحبه با یک روزنامهنویس آمریکایی نظر او را در مورد شباهت خود با کلینت ایستوو، هنرپیشه معروف آمریکایی، را جویا شده بود.
با وجود قرار داشتن در قاره سیاه، هویت عربی لیبی از هویت آفریقایی آن همواره قویتر دیده شده است. اگرچه این وجه مشترک سایر کشورهای مسلمان شمال آفریقا - تونس، مراکش، الجزایر و مصر - نیز به شمار میرود، با این حال، قذافی طی چهل سال گذشته برای تحکیم هویت عربی لیبی تبلیغات بسیاری کرده است. در عین حال قذافی بر هویت اسلامی خود تأکید کمتری نسبت به هویت عربی داشته است، چیزی شبیه به رهبری فلسطین در زمان حضور عرفات و یا مصر در زمان ناصر.
رهبر لیبی تاکنون بیشتر از باورهای شخصی به اسلام، از مسلمانی جهت پیشبرد هدفهای سیاسی خود بهره گرفته است. قرار گرفتن در برابر مسیحیان مارونی لبنان به بهانه حمایت از هویت اسلامی آن کشور در اوایل دهه هفتاد از نمونههای اقدامات او است.
مداخلات قذافی در لبنان سرانجام به یکی از پیچیدهترین ماجراهای سیاسی در رابطه قذافی با لبنان و ایران تبدیل شد. مفقود شدن امام موسی صدر، رهبر ایرانی تبار شیعیان لبنان، در سال ۱۹۷۸ به دنبال سفر او به پایتخت لیبی، طرابلس، به قصد دیدار با قذافی، هنوز موضوع بحث در ایران و لبنان است.
رابطه ایران و لیبی در زمان محمد خاتمی سردتر پیش رفت ولی در زمان محمود احمدینژاد این روابط بهبود نسبی یافت و حتی پرویز داودی معاون اول آقای احمدینژاد در سال ۲۰۰۷ به لیبی سفر کرد و طی دیداری با قذافی پیام شخصی رئیس جمهور ایران را به او تسلیم کرد. قذافی در ردیف معدود رهبران عرب است که بعد از انتخابات اخیر برای آقای احمدینژاد پیام تبریک فرستاده است.
طی دهه هشتاد لیبی به رهبری قذافی بیش از پیش از غرب و بخصوص آمریکا فاصله گرفت. مداخلات لیبی در کشور آفریقایی چاد، بحران روابط آمریکا با لیبی را به اوج رساند. به بهانه شلیک موشک از جانب لیبی به یک هواپیمایی بوئینگ مسافری آمریکا در نزدیکی خلیج صدرا در سال ۱۹۸۰، نیروی هوایی آمریکا طرابلس را هدف بمباران قرار داد.
در سال ۱۹۸۹ پرواز شماره ۱۰۳ مسافری پان امریکن بر فراز دهکده لاکربی اسکاتلند منفجر شد و تمامی ۱۸۹ سرنشین آن به قتل رسیدند. دو سال بعد دادگاهی در لاهه با حضور قضات اسکاتلندی، شش مأمور اطلاعاتی لیبی را به جرم دست داشتن در بمبگذاری هواپیمای یاد شده محاکمه و دو تن از آنان را به حبس ابد محکوم کرد.
در آن زمان گفته میشد که انفجار هواپیمای پان امریکن به تلافی بمباران خاک لیبی توسط هواپیماهای آمریکایی صورت گرفته است.
لیبی، که در گذشته به شدت متهم به حمایت از تروریسم بینالملل بود، از اوائل دهه جاری با غرب از در آشتی در آمد. در عادیسازی این روابط، سیفالاسلام فرزند قذافی که در گذشته از او به عنوان جانشین پدر بسیار یاد شده است، نقش اصلی را ایفا کرد.
آزاد شدن یکی از دو مأمور از زندانی در نزدیکی شهر گلاسگو در اسکاتلند در ماه گذشته، به موضوع خبرسازی در محافل سیاسی جهان تبدیل شد. بیتردید قذافی برای آزادی مأمور امنیتی کشور خود از نفوذ تازه به دست آورده در جهان غرب استفاده کرده است.
مسیر عادیسازی روابط لیبی با غرب پس از دست کشیدن آن کشور از برنامه اتمی پیچیدهای که در پیش گرفته بود آغاز شد. قذافی در دهه نود قصد داشت با استفاده از شبکه جهانی عبدالقدیر خان پاکستانی، به بمب اتمی دست یابد. کشف شبکه عبدالقدیر خان، به لو رفتن بخش عمده برنامه اتمی لیبی کشیده شد و پس از آن برنامه های اتمی ایران نیز لو رفت.
در روزهای گذشته معمر قذافی میزبان سران کشورهای آفریقایی در طرابلس بود. قذافی هم اکنون رئیس سازمان وحدت آفریقاست. او این عنوان را سال پیش در اتیوپی به دست آورد و بلافاصله پیشنهاد داد که جمهوری متحد آفریقا تشکیل شود ولی این نظر مورد استقبال سایر اعضا قرار نگرفت.
قذافی ۹ فرزند دارد که از میان آنها به فرزند دوم و چهارمش یعنی سیف الاسلام و معتصم بالله علاقه بیشتری نشان میدهد. رهبر جنجالی لیبی نام فرزندان خود را با تقلید از خلیفههای کشورهای مسلمان انتخاب کرده است. معتصم بالله هم اکنون دبیر امنیت ملی لیبی است. دختر ارشد قذافی، عایشه، در دادگاه صدام در گروه دفاع او قرار داشت.
نام لیبی اینک از لیست کشورهای حامی تروریسم خارج شده است. با وجود رفتارهای خاص قذافی، بخصوص در صحنه جهانی، اینک در داخل مقاوت کمی نسبت به ادامه حکومت او دیده میشود، اگرچه رهبر لیبی یکبار از یک اقدام کودتایی جدی جان سالم به در برده است.
شاید رفاه نسبی اقتصادی مردم لیبی و تداوم حضور دولت او در قدرت از جمله دلایل ماندگاری بیشتر او بر اریکه قدرت است. در آمد سرانه مردم لیبی با بر خورداری از منابع بزرگ نفت، در ردیف دوم در میان ۵۳ کشور قاره آفریقا قرار دارد.
طی چهل سال گذشته، قذافی تدریجاً به بخشی عمده از هویت امروز لیبی تبدیل شده است. این شباهت و شهرت شخصی رهبر را که فراتر از نام کشور تحت حکومت او رفته است در دیگر رهبران اقتدارگرای جهان نیز میتوان سراغ گرفت.
فیدل کاسترو در کوبا، صدام حسین در عراق، کیم ایل سونگ در کره شمالی، سوکارنو در اندونزی و عیدی امین دادا در کشور آفریقایی اوگاندا از جمله این رهبران هستند.
از جمله خصوصیات مشترک این رهبران باور بخود و کیش قوی شخصیت در درون آنها است. این رهبران خود را پدر، رهبر، معلم بزرگ و یا مانند معمر قذافی «برادر و راهبر» ملتی میدانند که بران حکومت میکنند.
قذافی و تمامی رهبرانی که از قبیله فکری او به شمار میروند، عاشق شهرت و خودمحور بودهاند. در میانه دهه نود، قذافی ضمن انجام مصاحبه با یک روزنامهنویس آمریکایی نظر او را در مورد شباهت خود با کلینت ایستوو، هنرپیشه معروف آمریکایی، را جویا شده بود.
با وجود قرار داشتن در قاره سیاه، هویت عربی لیبی از هویت آفریقایی آن همواره قویتر دیده شده است. اگرچه این وجه مشترک سایر کشورهای مسلمان شمال آفریقا - تونس، مراکش، الجزایر و مصر - نیز به شمار میرود، با این حال، قذافی طی چهل سال گذشته برای تحکیم هویت عربی لیبی تبلیغات بسیاری کرده است. در عین حال قذافی بر هویت اسلامی خود تأکید کمتری نسبت به هویت عربی داشته است، چیزی شبیه به رهبری فلسطین در زمان حضور عرفات و یا مصر در زمان ناصر.
رهبر لیبی تاکنون بیشتر از باورهای شخصی به اسلام، از مسلمانی جهت پیشبرد هدفهای سیاسی خود بهره گرفته است. قرار گرفتن در برابر مسیحیان مارونی لبنان به بهانه حمایت از هویت اسلامی آن کشور در اوایل دهه هفتاد از نمونههای اقدامات او است.
مداخلات قذافی در لبنان سرانجام به یکی از پیچیدهترین ماجراهای سیاسی در رابطه قذافی با لبنان و ایران تبدیل شد. مفقود شدن امام موسی صدر، رهبر ایرانی تبار شیعیان لبنان، در سال ۱۹۷۸ به دنبال سفر او به پایتخت لیبی، طرابلس، به قصد دیدار با قذافی، هنوز موضوع بحث در ایران و لبنان است.
رابطه ایران و لیبی در زمان محمد خاتمی سردتر پیش رفت ولی در زمان محمود احمدینژاد این روابط بهبود نسبی یافت و حتی پرویز داودی معاون اول آقای احمدینژاد در سال ۲۰۰۷ به لیبی سفر کرد و طی دیداری با قذافی پیام شخصی رئیس جمهور ایران را به او تسلیم کرد. قذافی در ردیف معدود رهبران عرب است که بعد از انتخابات اخیر برای آقای احمدینژاد پیام تبریک فرستاده است.
طی دهه هشتاد لیبی به رهبری قذافی بیش از پیش از غرب و بخصوص آمریکا فاصله گرفت. مداخلات لیبی در کشور آفریقایی چاد، بحران روابط آمریکا با لیبی را به اوج رساند. به بهانه شلیک موشک از جانب لیبی به یک هواپیمایی بوئینگ مسافری آمریکا در نزدیکی خلیج صدرا در سال ۱۹۸۰، نیروی هوایی آمریکا طرابلس را هدف بمباران قرار داد.
در سال ۱۹۸۹ پرواز شماره ۱۰۳ مسافری پان امریکن بر فراز دهکده لاکربی اسکاتلند منفجر شد و تمامی ۱۸۹ سرنشین آن به قتل رسیدند. دو سال بعد دادگاهی در لاهه با حضور قضات اسکاتلندی، شش مأمور اطلاعاتی لیبی را به جرم دست داشتن در بمبگذاری هواپیمای یاد شده محاکمه و دو تن از آنان را به حبس ابد محکوم کرد.
در آن زمان گفته میشد که انفجار هواپیمای پان امریکن به تلافی بمباران خاک لیبی توسط هواپیماهای آمریکایی صورت گرفته است.
لیبی، که در گذشته به شدت متهم به حمایت از تروریسم بینالملل بود، از اوائل دهه جاری با غرب از در آشتی در آمد. در عادیسازی این روابط، سیفالاسلام فرزند قذافی که در گذشته از او به عنوان جانشین پدر بسیار یاد شده است، نقش اصلی را ایفا کرد.
آزاد شدن یکی از دو مأمور از زندانی در نزدیکی شهر گلاسگو در اسکاتلند در ماه گذشته، به موضوع خبرسازی در محافل سیاسی جهان تبدیل شد. بیتردید قذافی برای آزادی مأمور امنیتی کشور خود از نفوذ تازه به دست آورده در جهان غرب استفاده کرده است.
مسیر عادیسازی روابط لیبی با غرب پس از دست کشیدن آن کشور از برنامه اتمی پیچیدهای که در پیش گرفته بود آغاز شد. قذافی در دهه نود قصد داشت با استفاده از شبکه جهانی عبدالقدیر خان پاکستانی، به بمب اتمی دست یابد. کشف شبکه عبدالقدیر خان، به لو رفتن بخش عمده برنامه اتمی لیبی کشیده شد و پس از آن برنامه های اتمی ایران نیز لو رفت.
در روزهای گذشته معمر قذافی میزبان سران کشورهای آفریقایی در طرابلس بود. قذافی هم اکنون رئیس سازمان وحدت آفریقاست. او این عنوان را سال پیش در اتیوپی به دست آورد و بلافاصله پیشنهاد داد که جمهوری متحد آفریقا تشکیل شود ولی این نظر مورد استقبال سایر اعضا قرار نگرفت.
قذافی ۹ فرزند دارد که از میان آنها به فرزند دوم و چهارمش یعنی سیف الاسلام و معتصم بالله علاقه بیشتری نشان میدهد. رهبر جنجالی لیبی نام فرزندان خود را با تقلید از خلیفههای کشورهای مسلمان انتخاب کرده است. معتصم بالله هم اکنون دبیر امنیت ملی لیبی است. دختر ارشد قذافی، عایشه، در دادگاه صدام در گروه دفاع او قرار داشت.
نام لیبی اینک از لیست کشورهای حامی تروریسم خارج شده است. با وجود رفتارهای خاص قذافی، بخصوص در صحنه جهانی، اینک در داخل مقاوت کمی نسبت به ادامه حکومت او دیده میشود، اگرچه رهبر لیبی یکبار از یک اقدام کودتایی جدی جان سالم به در برده است.
شاید رفاه نسبی اقتصادی مردم لیبی و تداوم حضور دولت او در قدرت از جمله دلایل ماندگاری بیشتر او بر اریکه قدرت است. در آمد سرانه مردم لیبی با بر خورداری از منابع بزرگ نفت، در ردیف دوم در میان ۵۳ کشور قاره آفریقا قرار دارد.