هفت ماه از بازداشت شبنم مددزاده، نایب دبیر شورای تهرانِ دفتر تحکیم وحدت و عضو انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلمِ کرج میگذرد. به گفته محمد اولیاییفرد، وکیل خانم مددزاده، موکلش در بند متادون زندان اوین و در شرایط بد روحی و جسمانی به سر میبرد. بند متادون، بند ویژه نگهداری از معتادان به مواد مخدر است.
محمد اولیاییفرد، وکیل شبنم مددزاده، در گفتوگو با رادیو فردا درباره آخرین وضعیت پرونده موکلش میگوید.
محمد اولیاییفرد: اتهامی که به ایشان وارد شده تحت عنوان محاربه، برابر با ماده ۱۸۶ قانون مجازات اسلامی است که البته بنده با توجه به اینکه پرونده را مطالعه کردهام و لایحه دفاعی را نوشتهام، اساساً چنین اتهامی را نسبت به ایشان رد میکنم.
یکی از بستگان خانم مددزاده که در خارج از کشور به سر میبرند، بچه کوچک خود را نزد خانم شبنم مددزاده گذاشته بوده و خانم مددزاده و آقای فرزاد مددزاده ازاین بچه نگهداری میکردهاند. والدین بچه نتوانستهاند او را با خودشان ببرند. طبیعی بوده است که آنها برای جویا شدن از حال کودکشان از خارج از کشور زنگ بزنند و پیگیر وضعیت کودکشان باشند که نزد این افراد نگهداری میشده.
متأسفانه این ارتباط را که یک ارتباط کاملاً خانوادگی بوده به عنوان ارتباط با بیگانگان نسبت داده و اتهام محاربه زدهاند. من در دفاعیاتم به طور واضح و مشخص نوشتم که هر انسانی بود به هر حال این مسئله برایش پیش میآمد. حتی اگر ریاست دادگاه هم بود. بنابر این اصلاً بحث محاربه نیست. ضمن اینکه محاربه در قالب ماده ۱۸۶ قانون مجازات اسلامی نمیگنجد.
اگر قاضی دادگاه به طور عادلانه و علمی این پرونده را رسیدگی کند متوجه خواهد شد که موکل من هیچ جرمی مرتکب نشده و وابسته به هیچ گروه یا سازمانی نیست. خصوصاً اینکه بخواهند به او اتهام ارتباط با سازمانهای معاند نظام را وارد کنند. موکل من جزو انجمن اسلامی دانشگاه است و کسی که جزو انجمن اسلامی دانشگاه باشد در چهارچوب و قواعد خود انجمن کار میکند.
اظهاراتی که آقای جمشیدی کرده است اولاً اساساً واهی است و یک نوع فرافکنی است. چون ایشان اصلاً پرونده را مطالعه نکرده است و خود عنوان کردن اتهام موکل بنده در رسانهها میتواند برای آقای جمشیدی نوعی ارتکاب جرم تلقی شود و ایشان را به عنوان افترازننده تحت تعقیب قانونی قرار دهد. هر چند که هنوز هم هیچ گونه حکمی نسبت به موکل من صادر نشده است.
ایشان از نظر وضعیت جسمی و روحی و روانی در شرایط مناسبی نیست. شاید این ناشی از این مسئله باشد که طبق آییننامه سازمان زندانها، همه زندانیان باید مطابق با جرمشان تفکیک شوند. ولی ایشان در سالنی نگهداری میشوند که مجرمانی با انواع و اقسام سابقه جرم حضور دارند و موکل من از این نظر تحت فشار روانی و روحی است و میتوانم به طور کلی بگویم در شرایط مناسبی قرار ندارد.
در اولین جلسه محاکمه که خرداد ماه گذشته بود وقتی ما برای دفاع از موکلینم مراجعه کردیم متوجه شدیم که دادگاه اصلاً فراموش کرده است موکلین را برای وقت دادرسی از زندان احضار کند. اظهار تأسف کردند و ما هم اعتراض کردیم.
مجدداً وقت دوباره تعیین شد که ما در همان زمان مراجعه کردیم و تا ساعت یک بعد از ظهر در دادگاه بودیم. ولی چون ایام ماه رمضان بود و ساعات کاری هم کاهش پیدا کرده بود باز هم علیرغم نامه دادگاه، موکل من را از زندان به دادگاه اعزام نکردند.
شدیداً نسبت به این مسئله اعتراض کردم و لایحهای دادم که هر چه سریعتر وقت دادرسی تعیین شود. اما تا کنون وقت دادرسی اعلام نشده و البته مسئولین شعبه هم میگویند که به علت فقدان نماینده دادستان به حد کافی نتوانستهایم جلسات را به موقع برگزار کنیم.
- رادیو فردا: آقای اولیاییفرد، اتهام وارد شده به خانم مددزاده چیست؟
محمد اولیاییفرد: اتهامی که به ایشان وارد شده تحت عنوان محاربه، برابر با ماده ۱۸۶ قانون مجازات اسلامی است که البته بنده با توجه به اینکه پرونده را مطالعه کردهام و لایحه دفاعی را نوشتهام، اساساً چنین اتهامی را نسبت به ایشان رد میکنم.
- اتهام محاربه به چه دلیل به خانم شبنم مددزاده نسبت داده شده است؟
یکی از بستگان خانم مددزاده که در خارج از کشور به سر میبرند، بچه کوچک خود را نزد خانم شبنم مددزاده گذاشته بوده و خانم مددزاده و آقای فرزاد مددزاده ازاین بچه نگهداری میکردهاند. والدین بچه نتوانستهاند او را با خودشان ببرند. طبیعی بوده است که آنها برای جویا شدن از حال کودکشان از خارج از کشور زنگ بزنند و پیگیر وضعیت کودکشان باشند که نزد این افراد نگهداری میشده.
متأسفانه این ارتباط را که یک ارتباط کاملاً خانوادگی بوده به عنوان ارتباط با بیگانگان نسبت داده و اتهام محاربه زدهاند. من در دفاعیاتم به طور واضح و مشخص نوشتم که هر انسانی بود به هر حال این مسئله برایش پیش میآمد. حتی اگر ریاست دادگاه هم بود. بنابر این اصلاً بحث محاربه نیست. ضمن اینکه محاربه در قالب ماده ۱۸۶ قانون مجازات اسلامی نمیگنجد.
اگر قاضی دادگاه به طور عادلانه و علمی این پرونده را رسیدگی کند متوجه خواهد شد که موکل من هیچ جرمی مرتکب نشده و وابسته به هیچ گروه یا سازمانی نیست. خصوصاً اینکه بخواهند به او اتهام ارتباط با سازمانهای معاند نظام را وارد کنند. موکل من جزو انجمن اسلامی دانشگاه است و کسی که جزو انجمن اسلامی دانشگاه باشد در چهارچوب و قواعد خود انجمن کار میکند.
- آقای اولیاییفرد، آقای جمشیدی، سخنگوی قوه قضائیه اتهام شبنم مددزاده را ارتباط با سازمان مجاهدین خلق عنوان کرده بودند.
اظهاراتی که آقای جمشیدی کرده است اولاً اساساً واهی است و یک نوع فرافکنی است. چون ایشان اصلاً پرونده را مطالعه نکرده است و خود عنوان کردن اتهام موکل بنده در رسانهها میتواند برای آقای جمشیدی نوعی ارتکاب جرم تلقی شود و ایشان را به عنوان افترازننده تحت تعقیب قانونی قرار دهد. هر چند که هنوز هم هیچ گونه حکمی نسبت به موکل من صادر نشده است.
- شما از وضعیت جسمی و روحی خانم شبنم مددزاده خبر دارید؟
ایشان از نظر وضعیت جسمی و روحی و روانی در شرایط مناسبی نیست. شاید این ناشی از این مسئله باشد که طبق آییننامه سازمان زندانها، همه زندانیان باید مطابق با جرمشان تفکیک شوند. ولی ایشان در سالنی نگهداری میشوند که مجرمانی با انواع و اقسام سابقه جرم حضور دارند و موکل من از این نظر تحت فشار روانی و روحی است و میتوانم به طور کلی بگویم در شرایط مناسبی قرار ندارد.
- روند رسیدگی به دادگاه خانم مددزاده به کجا کشیده است؟
در اولین جلسه محاکمه که خرداد ماه گذشته بود وقتی ما برای دفاع از موکلینم مراجعه کردیم متوجه شدیم که دادگاه اصلاً فراموش کرده است موکلین را برای وقت دادرسی از زندان احضار کند. اظهار تأسف کردند و ما هم اعتراض کردیم.
مجدداً وقت دوباره تعیین شد که ما در همان زمان مراجعه کردیم و تا ساعت یک بعد از ظهر در دادگاه بودیم. ولی چون ایام ماه رمضان بود و ساعات کاری هم کاهش پیدا کرده بود باز هم علیرغم نامه دادگاه، موکل من را از زندان به دادگاه اعزام نکردند.
شدیداً نسبت به این مسئله اعتراض کردم و لایحهای دادم که هر چه سریعتر وقت دادرسی تعیین شود. اما تا کنون وقت دادرسی اعلام نشده و البته مسئولین شعبه هم میگویند که به علت فقدان نماینده دادستان به حد کافی نتوانستهایم جلسات را به موقع برگزار کنیم.