یادداشت: ایران بعد از خروج بریتانیا از عراق

بر اساس توافق اخیر، ۴ هزار و ۱۰۰ نیروی بریتانیایی باقیمانده در عرقا در شش ماه آینده این کشور را ترک خواهند کرد. (عکس: AFP)

طی بیانیه مشترکی که از سوی گوردون براون نخست وزیر بریتانیا و نوری مالکی نخست وزیر عراق در بغداد انتشار یافت، اعلام شد که نیروهای بریتانیایی مستقر در بصره طی شش ماه آینده به طور کامل آن کشور را ترک خواهند کرد.


خروج نیروهای بریتانیایی از عراق، پنج سال و ده ماه بعد از اشغال نظامی آن کشور که به تغییر رژیم صدام انجامید، علاوه بر نتایج کوتاه مدت و میان مدت داخلی، تحول عمده‌ای است که بر معادلات امنیت ملی همسایگان عراق بخصوص ایران اثر خواهد گذاشت.



سیاست رسمی و اعلام شده ایران همواره خواستار خروج کلیه نیروهای خارجی از عراق و منطقه خلیج فارس بوده است. از این لحاظ خروج باقیمانده ۴ هزار و ۱۰۰ نفری نیروهای بریتانیایی از بصره می‌باید مورد استقبال تهران قرار گیرد ولی با نگاهی عمیق‌تر به نتایج این تحول، دست کم عوارض کوتاه مدت آن نمی‌تواند موجب خوشحالی کامل نظام جمهوری اسلامی شود.


با توجه به ادامه حضور نیروهای آمریکایی در عراق دست کم تا سال ۲۰۱۱، قرار است که خلأ ناشی از خروج نیروهای بریتانیایی در بصره را سربازان آمریکایی پر کنند.


به این ترتیب از بهار سال آینده و دقیقاً بعد از اتمام انتخابات ریاست جمهوری در ایران، نیروهای آمریکایی در بصره مستقر شده و از جمله وظایف اعلام شده آنها مراقبت از مرزهای مشترک عراق با ایران و همچنین مراقبت از مسیر انتقال نفت کویت خواهد بود.


نزدیک‌تر شدن نیروهای آمریکایی به مرزهای ایران بجز فراهم آوردن امکانات هماهنگی نزدیک‌تر با سایر نیروهای آمریکایی حاضر در منطقه، امکان درگیری‌های تصادفی مابین نیروهای دو کشور بخصوص در آب‌های اروند رود و خلیج فارس را به شدت افزایش خواهد داد.


در یکی از این نوع درگیری‌ها درسال ۲۰۰۶، ملوان‌های بریتانیایی از سوی پاسداران جمهوری اسلامی در آب‌های مرزی با عراق دستگیر و به تهران برده شدند.



خروج باقیمانده ۴ هزار و ۱۰۰ نفری نیروهای بریتانیایی از بصره می‌باید مورد استقبال تهران قرار گیرد ولی با نگاهی عمیق‌تر به نتایج این تحول، دست کم عوارض کوتاه مدت آن نمی‌تواند موجب خوشحالی کامل نظام جمهوری اسلامی شود.

با توجه به حضور نیروی دریایی بزرگ آمریکا در آب‌های خلیج فارس، درگیری مشابهی با نیروهای آمریکایی در آینده می‌تواند به راحتی زمینه آغاز جنگ تلافی‌جویانه و گسترده‌ای را فراهم سازد.


در پایان ماه ژانویه آینده قرار است انتخابات محلی در عراق برگزار شود. خروج نیروهای بریتانیایی از بصره می‌تواند به آغاز دور تازه‌ای از درگیری‌های مسلحانه در جنوب عراق بیانجامد.


طرفداران تند روی مقتدا صدر تلاش خواهند کرد که بر سایر رقبای شیعه از جمله طرفداران معتدل آیت‌الله سیستانی پیشی بگیرند. دولت عراق یکبار با یاری گرفتن از نیروهای بریتانیایی مستقر در بصره در بهار سال گذشته از این اقدام ممانعت به عمل آورد ولی پس از ترک نیروهای بریتانیایی نحوه بر خورد با ناآرامی‌های داخلی در بصره تغییر خواهد کرد.


به مناسبت برگزاری انتخابات و با نیت استفاده از فرصت انتقال قدرت، قابل پیشبینی است که بصره بار دیگر دستخوش ناآرامی و درگیری‌های مسلحانه شده و حاکمیت دولت مرکزی وجه‌المصالحه قرار گیرد.


با توجه به نزدیکی مرزهای جنوبی عراق به مناطق حساس ایران و همچنین تمایل ایران برای جانبداری از گروه‌های خاص شیعه، ناآرامی‌های آینده می‌تواند روابط تهران و بغداد را دیگرگون کرده و به طور کامل در مسیری متفاوت قرار دهد.


امنیت ملی ایران و جنگ داخلی احتمالی در عراق


روابط ایران با کشورهای نا آرام خاورمیانه به‌جای روابط مابین دو دولت، بطور عمده متوجه گروه‌هایی بوده که شریک قدرت و یا مدعی آنند.


در افغانستان با حاکم هرات و گروه‌های متمایل به تهران، در لبنان با حزب‌الله، در فلسطین با حمس و در عراق با شیعیان تندرو مقتدا صدر و نیروهای موسوم به لشکر المهدی.


هیچیک از دولت‌های یاد شده از وجود این روابط با گروه‌های خارج از حاکمیت و معترض خودراضی نیستند. در عراق، تغییر موازنه امنیتی بعد از خروج نیروهای بریتانیایی، حتی بدون در نظر گرفتن نقش نیروهای جایگزین آمریکایی، نا خرسندی بیش از پیش دولت مرکزی در بغداد را از فعالیت‌های موازی ایران در آن کشور موجب خواهد شد.



با در نظر گرفتن این واقعیت که استراتژی خروج نیروهای آمریکایی از عراق بعد از تشکیل دولت اوباما تغییر خواهد کرد،چنانچه خروج نیروهای خارجی از عراق طی دو سال آینده به طور کامل و بدون تمهید تدارکات امنیتی کافی در محل صورت گیرد، امکان تشدید جنگ داخلی مابین نیروهای کرد، شیعیان و سنی‌های عراق افزایش خواهد یافت.


تشدید جنگ داخلی در آنسوی مرزهای گسترده ایران با عراق، تهدید بالقوه‌ای است که مستقیماً متوجه امنیت ملی ایران خواهد شد. از این لحاظ مرزهای کردستان ایران و عراق که در شرایط کنونی از آرامش نسبی برخور دارند، می‌توانند بسیار ناآرام‌تر از مرزهای مشترک در جنوب شوند.



بی‌تردید شطرنجی سیاست، و به خصوص معادلات امنیت منطقه و توازن قدرت در خاورمیانه در ارتباط تنگاتنگ با تحولات و تحرکات پراکنده محلی است، به گونه‌ای که تغییر در یک محل می‌تواند تأثیری عمیق در منطقه دیگر باقی بگذارد.


حضور دولت عراق در کنار مصر و اردن و نمایندگان شورای همکاری خلیج فارس، در اجلاس مشترک گروه کشورهای ۵+۱ که مسئول رسیدگی به پرونده اتمی ایران است، می‌تواند به عنوان نزدیکی بیشتر بغداد به سایر کشورهای منطقه و دوری از تهران تلقی شود.


ابراز ناخرسندی علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی از برگزاری این اجلاس نیزبه نوعی ناخرسندی تهران بخصوص از حضور عراق در این اجلاس را نشان داد.


در شرایط کنونی و پیش از تشکیل دولت دموکرات در واشنگتن فعالیت‌های سیاسی گسترده‌ای در خاورمیانه در حال انجام است که برگزاری دیدار چهار جانبه صلح خاورمیانه و تشکیل اجلاس اعضای دائم شورای امنیت با نمایندگان کشورهای عرب برای گفتگو پیرامون برنامه اتمی ایران از جمله تازه‌ترین آنهاست.



خروج نیروهای بریتانیایی و تمهیدات تازه

اعلام خروج نیروهای بریتانیایی از عراق، رویداد دیگری است که نمی‌تواند بصورت مستقل از سایر تحولات جاری در منطقه مورد ارزیابی قرار گیرد. از این لحاظ خروج نیروهای نظامی بریتانیا از عراق در کوتاه مدت که انجام آن روز گذشته اعلام شد، و متعاقب آن خروج نیروهای نیروهای آمریکایی از آن کشور، تنها می‌تواند با پیش‌بینی تمهیدات امنیت منطقه‌ای تازه‌ای در محل قابل توجیه شوند.


نقش دولت مرکزی عراق در این تحولات و حفظ امنیت آن کشور از جمله اساسی‌ترین عوامل در تدارک این تمهیدات است. در مقابل، نقش ایران و بخصوص موقعیت ژئوپولیتیکی آن که پس از سقوط رژیم طالبان در افغانستان و رژیم صدام در عراق بهبود محسوس یافته است و همچنین تلاش‌های جاری تهران برای افزایش قدرت نظامی و بخصوص استفاده از امکانات بالقوه روسیه در این زمینه نیز دارای اهمیت خاص خود در معادلات جاری امنیتی است.


با توجه به افزایش امکان ترک عراق از سوی نیروهای نظامی بریتانیایی و آمریکایی و واگذاری بخش عمده وظایف حفظ امنیت داخلی به نیروهای محلی عراق، ضرورت شکل دادن به یک نظام امنیتی محلی برای حمایت از عراق اجتناب ناپذیر می‌نماید.


برای دست یابی به چنین مکانیسم امنیتی، ابزار دفاعی کافی میباید در اختیار آن قرار گیرد. نگرانی‌های اسرائیل نیز در قبال تشکیل چنین ظرفیتی می‌باید از پیش پا بر داشته شود.


یکی از راه حل‌های دست یافتن به چنین مکانیسم امنیتی شکل دادن به یک پیمان امنیتی و دعوت از تمامی طرف‌های مورد خطر و همچنین خطر زا در کنار هم است.


به این معنی که مثلاً یک پیمان نظامی و یا امنیتی با حضور کشورهای عرب منطقه از جمله عراق و عضویت اسراییل و ایران تشکیل شود. اسراییل شاید از حضور در چنین پیمانی استقبال کند ولی ایران در صورت حضور اسراییل آن را نخواهد پذیرفت.


در این صورت پیمان یاد شده در مقابل ایران صف خواهد کشید و ایران در منطقه منزوی‌تر از پیش خواهد شد. حضور نماینده دولت عراق در کنفرانس روز سه شنبه شورای امنیت در نیویورک شاید زمینه آغاز این صف‌بندی تازه را فراهم سازد.


در این صورت توفیق نهایی این طرح موکول به حصول پیشرفت بیشتر در طرح صلح خاورمیانه خواهد شد.