یکی از شروط زندانیان اعتصاب کننده بند زندان اوین، برقراری تماسهای تلفنی با خانوادههایشان بود حال ۵۰ روز پس از آن ماجرا و با وجود پایان یافتن اعتصاب غذای آنها همچنان تماسهای تلفنی این زندانیان سیاسی و عقیدتی قطع است.
«تلفن ها خراب است»، «بايد ندامتنامه بنويسند تا تلفنها وصل شود»، «وزارت اطلاعات اجازه نمیدهد که تلفنها وصل شود»، اينها پاسخهايی است که خانوادههای زندانيان سياسی و عقيدتی بند ۱۵۰ اوين در اين پنجاه روز از مسئولان زندان اوين میشنوند. جعفر شجونی، عضو جامعه روحانيت مبارز و از حاميان محمود احمدینژاد چندی پيش در يک برنامه تلويزيونی وضعيت زندانهای دهه شصت را اين گونه توصيف می کرد:
«ولله شهيد لاجوردی به من میگفت... من آنجا ده روز رفتم سخنرانی... میگفت بيا برو نگاه کن. ما استخر درست کرديم، جکوزی درست کرديم، برای همين مجاهدين. جوانی که چهل و هشت تا ترور دارد، الان تو جکوزی دارد صفا می کند...»
اگرچه نسبت به توصيف آقای شجونی از زندانهای دهه شصت ترديد جدی وجود دارد و زندانيان آن سالها وجود استخر و جکوزی در زندان را تاييد نمیکنند، اما حتی با فرض صحت اين گفتار و به رغم توصيفی که آقای شجونی از زندانهای دهه شصت داشت، اين روزها وضعيت زندانها کاملاً متفاوت است و البته زندانيان نيز متفاوت.
زندانيان بند ۳۵۰ زندان اوين را فعالان دانشجويی، مدنی و سياسی و روزنامهنگارانی تشکيل میدهند که در وقايع بعد از انتخابات دستگير و بازداشت شدند.
اما حال بيش از ۵۰ روز است که تماس تلفنی روزانه اين زندانيان قطع شده است. درست از فردای روزی که ۱۷ زندانی اين بند در واکنش به بدرفتاری زندانبانان بند ۳۵۰ دست به اعتصاب غذا زدند، تماسهای تلفنی آنها قطع شد و حتی ۱۷ روز بعد که آنها دست از اعتصاب غذا کشيدند، همچنان نمیتوانند با خانوادههای خود تماس بگيرند. پروين مخترع، مادر کوهيار گودرزی، يکی از زندانيان بند ۳۵۰ اوين از آخرين وضعيت زندانيان اين بند چنين میگويد:
«من از هفته قبل، دوشنبه هفته قبل، که کوهيار را ديدم، اطلاعی ازش ندارم. همه خانوادهها هم بیاطلاع و نگران هستند و کليه تماسهای بعد از اعتصاب غذای بچهها تلفنی بند ۳۵۰ قطع شده است. حتی کسانی که اعتصاب غذا هم نداشتند، تلفنهای آنها هم قطع شده است. حالا نمیدانيم که فرزندان ما بيست روز انفرادی بودند و خواستهايی هم داشتند که به خواستهايشان نرسيدند. حالا تازه در اتاق تلفنخانه قفل است.»
به گزارش سايت کلمه، زندانيان سياسی بند ۳۵۰ بارها به قطع تماس تلفنیشان اعتراض کردهاند. اما هر بار پاسخهای متفاوت از مسئولان اين بند شنيده اند. از جمله آنکه خرابی تلفنها را عامل اصلی قطعی تلفنها می دانند. اما خانم مخترع مادر کوهيار گودرزی که فرزندش به تازگی جايزه باشگاه ملی مطبوعات آمريکا را از آن خود کرده، اين را تنها بهانهای برای وصل نکردن تماس اين زندانيان میداند:
«بعضی مواقع گفته شده که تلفن ها خرابند و داريم تعمير میکنيم و از اين چيزها. يک بار يکی از دوستان ما که مراجعه کرده بود به يکی از مسئولان و گفته بودند تلفنها را دارند تعمير میکنند. در صورتی که چنين چيزی نيست و در اتاق تلفنخانه قفل است و تلفنها هم مشکلی ندارد. کمااينکه خانمهايی که در بند ۳۵۰ هستند، آنها تماس تلفنی دارند.»
پروين مخترع در عين حال مشروط کردن برقراری مجدد تماس زندانيان سياسی بند ۳۵۰ به نوشتن ندامتنامه را تاييد کرده و میگويد:
«گفته شده به فرزندان ما که بياييد تعهد نامه بدهيد. حالا حق و حقوقشان را که نتوانستند در اين مدت بگيرند، تقاضاهايی داشتند به آن هم نرسيدند، بيست روز هم انفرادی بودند، و آن اعتصاب غذا هم کرده بودند، نمیدانم تعهد برای چه بايد بدهند. تعهد بدهند که فرزندان ما را بيست روز بردند انفرادی، بچههای ما آنجا اعتصاب غذا کردند مريض شدند، تعهد بدهند که چه شود. فقط بچههای ما بايد تعهد بدهند؟ آقايان تعهدی ندارند. هيچ کسی تعهدی نسبت به بچههای ما و نيست به ما ندارد؟ فقط ما متعهديم برويم امضا کنيم و تعهد بدهيم و قول بدهيم و بنويسيم؟»
آنگونه که سايت کلمه نوشته است، زندانيان اين بند بايد با نوشتن اين ندامت نامه از اعتراض خود نسبت به بدرفتاری زندانبانان اين بند و اقدام به اعتصاب غذا ابراز ندامت کرده و از مسئولان زندان طلب بخشش کنند. بهمن احمدی امويی، کوهيار گودرزی، کيوان صميمی بهبهانی، عبدالله مومنی، مجيد دری، علی مليحی، حسين نورانینژاد و علی پرويز از جمله زندانيان سياسی عقيدتی بند ۳۵۰ اوين هستند که پس از اعتصاب غذا حتی از حق تماس تلفنی هم محروم شدهاند. حقی که خانوادههای آنها و شماری از حقوقدانان بر اين باورند که قابل داد و ستد و يا مشروط کردن برای انجام اقدامی نيست.
«تلفن ها خراب است»، «بايد ندامتنامه بنويسند تا تلفنها وصل شود»، «وزارت اطلاعات اجازه نمیدهد که تلفنها وصل شود»، اينها پاسخهايی است که خانوادههای زندانيان سياسی و عقيدتی بند ۱۵۰ اوين در اين پنجاه روز از مسئولان زندان اوين میشنوند. جعفر شجونی، عضو جامعه روحانيت مبارز و از حاميان محمود احمدینژاد چندی پيش در يک برنامه تلويزيونی وضعيت زندانهای دهه شصت را اين گونه توصيف می کرد:
«ولله شهيد لاجوردی به من میگفت... من آنجا ده روز رفتم سخنرانی... میگفت بيا برو نگاه کن. ما استخر درست کرديم، جکوزی درست کرديم، برای همين مجاهدين. جوانی که چهل و هشت تا ترور دارد، الان تو جکوزی دارد صفا می کند...»
اگرچه نسبت به توصيف آقای شجونی از زندانهای دهه شصت ترديد جدی وجود دارد و زندانيان آن سالها وجود استخر و جکوزی در زندان را تاييد نمیکنند، اما حتی با فرض صحت اين گفتار و به رغم توصيفی که آقای شجونی از زندانهای دهه شصت داشت، اين روزها وضعيت زندانها کاملاً متفاوت است و البته زندانيان نيز متفاوت.
زندانيان بند ۳۵۰ زندان اوين را فعالان دانشجويی، مدنی و سياسی و روزنامهنگارانی تشکيل میدهند که در وقايع بعد از انتخابات دستگير و بازداشت شدند.
اما حال بيش از ۵۰ روز است که تماس تلفنی روزانه اين زندانيان قطع شده است. درست از فردای روزی که ۱۷ زندانی اين بند در واکنش به بدرفتاری زندانبانان بند ۳۵۰ دست به اعتصاب غذا زدند، تماسهای تلفنی آنها قطع شد و حتی ۱۷ روز بعد که آنها دست از اعتصاب غذا کشيدند، همچنان نمیتوانند با خانوادههای خود تماس بگيرند. پروين مخترع، مادر کوهيار گودرزی، يکی از زندانيان بند ۳۵۰ اوين از آخرين وضعيت زندانيان اين بند چنين میگويد:
«من از هفته قبل، دوشنبه هفته قبل، که کوهيار را ديدم، اطلاعی ازش ندارم. همه خانوادهها هم بیاطلاع و نگران هستند و کليه تماسهای بعد از اعتصاب غذای بچهها تلفنی بند ۳۵۰ قطع شده است. حتی کسانی که اعتصاب غذا هم نداشتند، تلفنهای آنها هم قطع شده است. حالا نمیدانيم که فرزندان ما بيست روز انفرادی بودند و خواستهايی هم داشتند که به خواستهايشان نرسيدند. حالا تازه در اتاق تلفنخانه قفل است.»
به گزارش سايت کلمه، زندانيان سياسی بند ۳۵۰ بارها به قطع تماس تلفنیشان اعتراض کردهاند. اما هر بار پاسخهای متفاوت از مسئولان اين بند شنيده اند. از جمله آنکه خرابی تلفنها را عامل اصلی قطعی تلفنها می دانند. اما خانم مخترع مادر کوهيار گودرزی که فرزندش به تازگی جايزه باشگاه ملی مطبوعات آمريکا را از آن خود کرده، اين را تنها بهانهای برای وصل نکردن تماس اين زندانيان میداند:
«بعضی مواقع گفته شده که تلفن ها خرابند و داريم تعمير میکنيم و از اين چيزها. يک بار يکی از دوستان ما که مراجعه کرده بود به يکی از مسئولان و گفته بودند تلفنها را دارند تعمير میکنند. در صورتی که چنين چيزی نيست و در اتاق تلفنخانه قفل است و تلفنها هم مشکلی ندارد. کمااينکه خانمهايی که در بند ۳۵۰ هستند، آنها تماس تلفنی دارند.»
پروين مخترع در عين حال مشروط کردن برقراری مجدد تماس زندانيان سياسی بند ۳۵۰ به نوشتن ندامتنامه را تاييد کرده و میگويد:
«گفته شده به فرزندان ما که بياييد تعهد نامه بدهيد. حالا حق و حقوقشان را که نتوانستند در اين مدت بگيرند، تقاضاهايی داشتند به آن هم نرسيدند، بيست روز هم انفرادی بودند، و آن اعتصاب غذا هم کرده بودند، نمیدانم تعهد برای چه بايد بدهند. تعهد بدهند که فرزندان ما را بيست روز بردند انفرادی، بچههای ما آنجا اعتصاب غذا کردند مريض شدند، تعهد بدهند که چه شود. فقط بچههای ما بايد تعهد بدهند؟ آقايان تعهدی ندارند. هيچ کسی تعهدی نسبت به بچههای ما و نيست به ما ندارد؟ فقط ما متعهديم برويم امضا کنيم و تعهد بدهيم و قول بدهيم و بنويسيم؟»
آنگونه که سايت کلمه نوشته است، زندانيان اين بند بايد با نوشتن اين ندامت نامه از اعتراض خود نسبت به بدرفتاری زندانبانان اين بند و اقدام به اعتصاب غذا ابراز ندامت کرده و از مسئولان زندان طلب بخشش کنند. بهمن احمدی امويی، کوهيار گودرزی، کيوان صميمی بهبهانی، عبدالله مومنی، مجيد دری، علی مليحی، حسين نورانینژاد و علی پرويز از جمله زندانيان سياسی عقيدتی بند ۳۵۰ اوين هستند که پس از اعتصاب غذا حتی از حق تماس تلفنی هم محروم شدهاند. حقی که خانوادههای آنها و شماری از حقوقدانان بر اين باورند که قابل داد و ستد و يا مشروط کردن برای انجام اقدامی نيست.