در شواری شهر برزخ طرح نامگذاری خیابانهای برزخ به نام شخصیتهای نظام تصویب شده و بین آقایان مرحوم رقابت سنگینی برای اینکه نامشان روی بهترین خیابانهای شهر قرار بگیرد، درگرفته است.
مرحوم احمدآقا از اینکه در آن دنیا اسم خودش روی جایی نیست و لقبش را که همان یادگار امام باشد روی یک بزرگراه گذاشتهاند، ناراحت است و الان هم دلش میخواهد خیابان مرکزی شهر به نامش باشد. ما هم از اینکه اتوبانمان در تهران (هاشمی رفسنجانی- نیایش سابق) زیر احمدآقا (یادگار امام) رفته دل خوشی نداریم و هر چقدر هم به شورای شهر در زمان حیات فشار آوردیم ایشان را ببرد زیر ما میگفتند از نظر لجستیک مشکلاتی دارد.
مرحوم مطهری (تخت طاووس سابق) و بهشتی (عباسآباد سابق) دلشان میخواهد خیابانشان در برزخ هم مثل تهران درست در مرکز شهر و در بافت تجاری باشد که گفتیم شورای شهر برزخ مساعدت کند.
مرحوم هاشمی شاهرودی پیغام داده بود که به میدان علاقه بیشتری دارد و میدان مرکزی برزخ به نام ایشان شود. شورا با این استدلال که ایشان در میدان سرش گیج میرود مخالفت کرد و در نهایت یک بزرگراه دوطرفه را به نام ایشان کرد به شکلی که طرف رفتش به نام ایشان باشد و طرف برگشتش به نام مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی. هر دو عزیز مخالفت کردند و به نشانه قهر عمامههایشان را به زمین کوبیدند و شورا هم در یک حرکت انقلابی اسم آن بزرگراه را بزرگراه «علمای عمامهکوب» گذاشت.
میدان اعدام برزخ هم به میدان مرحوم خلخالی و حومه نامگذاری شد و ایشان قول داد این میدان به زودی یکی از پررونقترین میدانهای برزخ بشود و با الهام از نام استادیوم آن را به «اعدامیوم» تبدیل نماید.
مرحوم حضرت امام هم پیغام داده بودند که کلاً برزخ را به نام شهرک امام خمینی نامگذاری کنیم و عکس ایشان را هم بدهیم توی ماه برزخ نصب کنند.
به احمد آقا پیغام دادم که اگر به مرحوم امام الکی بگوید درخواستش انجام شده در اجلاس بعدی مجلس خبرگان برزخ یک خاطره نقل میکنم که امام نظرشان روی رهبری او بوده نه آقای خامنهای و من آن موقع دروغ مصلحتی گفتم تا حالش را بگیرم.
مرحومه شهلا حبیبی هم اعتراض داشت که چرا یک جایی را در برزخ به نام یک خانم نمیزنند. به شورا دستور دادم بگردند یکجایی را که توی دید نباشید و ترجیحاً زیرزمینی جایی باشد به نام فامیل ایشان نامگذاری نمایند چون اینطوری اگر مرحوم امام ایراد گرفتند میگوییم منظور مرحوم دکتر حسن حبیبی بوده نه شهلا حبیبی.